پل پوت، دیوانهترین موجود دو پای روی زمین
در ۱۹ مه ۱۹۲۵ خانواده ای نسبتا مرفه در یک روستای ماهیگیری در صد مایلی شمال پنوم پن (پایتخت کامبوج) صاحب هشتمین فرزند از ۹ فرزند خود شدند. پل پوت که خود را یک مائوئیست می دانست با بهره گیری از آموزه هایی که از کمونیست های فرانسوی آموخته بود، ترکیبی خلق کرد که یکسره تباهی و ویرانی و کشتار و گرسنگی به ارمغان آورد.
با استقلال این کشور که مانند بسیاری از دیگر کشورهای جهان به صورت ناگهانی و بدون برنامه گام به گام جهت توانمندسازی نیروهای بومی صورت پذیرفت، به ناگاه تمامی نیروهای مخالف برای به دست گیری قدرت با دولت وارد رقابت شدند. سار در این زمان در قالب یکی از احزاب چپ در کامبوج مشغول به فعالیت سیاسی بود اما ساختار بسته دولتی و ضعف فعالیت های حزبی در میان خود آنان، هیچ امکانی را برای این گونه گروه ها فراهم نیاورد تا از طریق سیاسی به فرآیند مشارکت وارد شوند؛ بنابراین این گونه بود که سارل و دوستانش به این نتیجه رسیدند که کامبوج نیازمند یک انقلاب است.
سار در این زمان در قالب حزب KPRP Kampuchean فعالیت می کرد و در اوایل دهه شصت میلادی موفق شد کنترل حزب را به دست بگیرد. KPRP در سال 1966 به «حزب کمونیست کامبوج» تغییر نام داد که معمولا به عنوان «خمرهای سرخ» شناخته می شود. از آنجا که نوردوم سیهانوک پادشاه وقت کامبوج، پس از برگزاری انتخابات، پیگرد تمام رهبران گروه های چپ را در دستور کار قرار داده بود و کار سرکوب مخالفان را با شدت دنبال می کرد، سار ناگزیر شد در جنگل پناه بگیرد.
در سال ۱۹۷۰ فرصتی فراهم شد تا خمرهای سرخ بتوانند پشتیبانی مردمی که در جستجوی آن بودند را به تمامی کسب کنند. در این سال ژنرال لون نول که نخست وزیر بود، در حالی که شاهزاده سیهانوک در خارج از کشور به سر می برد بر علیه او دست به کودتا زد و حکومتی را در دست گرفت که از سوی آمریکا حمایت می شد. او نیروهایی را برای سرکوب مبارزین کمونیست که از سوی ویتنام شمالی تقویت می شدند، فرستاد. در این زمان ویتنام که به تازگی استقلال خود از فرانسه را بازیافته بود، به شدت درگیر جنگ داخلی میان شمال کمونیست و جنوب طرفدار غراب بود.
رفته رفته شمار هواداران و جنگجویان خمرهای سرخ به ویژه در میان دهقانان و روستائیان که هدف تبلیغاتی این گروه بودند، از نیروهای دولتی پیشی گرفت. آنها در خاک کامبوج پیشروی و به کمک نیروهای خود شهرها را تخلیه و تجزیه و ساکنین آن را وادار به جابجایی و رفتن به روستاها می کردند.در این میان بسیاری از کشورها حکومت خمرهای سرخ را به رسمیت شناختند و حتی سازمان ملل متحد کرسی کامبوج را به خمرهای سرخ واگذار کرد. بالاخره حکومت ژنرال لون نول در ۱۷ آوریل سال ۱۹۷۵ سرنگون شد. با این رویداد جنگ داخلی که در جریان آن بیش از یک میلیون نفر جان خود را از دست داده بودند پایان یافت ولی هنوز وقایع فاجعه بارتری در انتظار کامبوجی ها بود. خمرهای سرخ قدرت را در دست گرفتند و شخص اول آنان که تا آن زمان چندان شناخته شده نبود و با نام «برادر شماره یک» فعالیت می کرد، از هاله راز آمیز خود خارج شد و نام پل پوت را به خود داد.
دموکراسی مرگ
پل پوت که خود را یک مائوئیست می دانست با بهره گیری از آموزه هایی که از کمونیست های فرانسوی آموخته بود، ترکیبی خلق کرد که یکسره تباهی و ویرانی و کشتار و گرسنگی به ارمغان آورد. در ۵ ژانویه ۱۹۷۶ قانون اساسی جدیدی برای کامبوج به تصویب رسید و نام رسمی این کشور نیز به «کامبوج دموکراتیک» تغییر یافت. قرار بود کشاورزی کلید ساخت ملت جدید شود و در مدت ۵ تا ۱۰ سال ۷۰ تا ۸۰ درصد زیرساخت های مربوط به بخش کشاورزی مکانیزه شود و در ظرف ۱۵ تا ۲۰ سال یک پایگاه صنعتی مدرن در رابطه با مزارع مکانیزه ساخته شود تا آنجا که کامبوج به دولتی خودکفا مبدل شود.
تقریبا بلافاصله پس از قدرت یابی خمرها، حدود دو و نیم میلیون نفر از مردم پنوم پن تخلیه شدند. تمامی تحصیلکردگان، پزشکان، متخصصین و معلمین کارآزموده، مشاغل خود را از دست دادند و آنان را مجبور به انجام مشاغل سخت به عنوان بخشی از فرآیند بازآموزی کردند. این امر به منظور ساختن جامعه بی طبقه صورت می گرفت و کوچک ترین مقاومتی مجازات مرگ را در پی داشت. صدها هزار نفر در غل و زنجیر، شکنجه شدند و آنان را وادار به حفر گورهای دسته جمعی می کردند، سپس مامورین حکومتی آنان را در مزارع که به عنوان کشتزارهای مرگ شناخته شده بود، تیرباران یا زنده به گور می کردند.
پایان یک جنون
اشغال جزیره فوکوک که یکی از مهم ترین جزایر ویتنام بود در ماه مه سال ۱۹۷۵ توسط گروهی از خمرهای سرخ آغاز درگیری های مرزی میان ویتنام و کامبوج شد و پس از آن، این درگیری ها به طور مستمر ادامه داشت و حتی تلاش های دیپلماتیک صورت گرفته به ویژه از سوی پل پوت که به سختی مشغول پیاده کردن سیاست های خود در داخل بود، به شکست انجامید. به ویژه آن که بخش هایی از نیروهای خمرهای سرخ، جنگ با ویتنام را برای بازپس گیری مناطق مرزی که ادعای مالکیت بر آن را داشتند، ناگزیر ارزیابی می کرند.
نظر کاربران
چرا دیوانه ترین ؟ از پل پوت جنایتکار تر الانم زیاده
کمونیست میلیونها نفر رو به کام مرگ برد. حکومت بر اساس ایدئولوژی نتیجهاش همینه