کشف راز قتل دختر ۲۲ ساله از طریق وایبر
ساعت ۷ صبح نخستین روز عید وقتی جسد زن جوانی در ابتدای شهرک صنعتی عباسآباد واقع در جاده امام رضا(ع) پیدا شد، تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران مأموریت یافتند تا این معمای جنایی را حل کنند.
روزنامه ایران: ساعت ۷ صبح نخستین روز عید وقتی جسد زن جوانی در ابتدای شهرک صنعتی عباسآباد واقع در جاده امام رضا(ع) پیدا شد، تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران مأموریت یافتند تا این معمای جنایی را حل کنند.
بررسیهای متخصصان پزشکی قانونی نشان داد که زن ناشناس با ضربه شدیدی به سرش و خفگی به قتل رسیده وعامل قتل جسد را در حوالی قیامدشت رها کرده است.
کارآگاهان تحت نظر بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران ابتدا در بانک گمشدگان به جستوجوی زنی پرداختند که مشخصات قربانی جنایت خاموش را داشت.خیلی زود مشخص شد دختری ۲۵ ساله که همراه خانوادهاش در خیابان آذربایجان تهران زندگی میکرد، به طرز مرموزی ناپدید شده است، مشابهت زیادی با جسد دارد.
پدر این دختر که «آزاده» نام داشت، وقتی جسد را شناسایی کرد، به تیم تحقیق گفت: آخرین روز سال ۹۳ دخترم برای ملاقات با یکی از دوستانش به نام «مریم» خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. زمانی که از دخترم خبری نشد، به در خانه مریم رفتیم و فهمیدیم وی با خانوادهاش برای گذراندن تعطیلات عید به سفر رفته است.
با نگرانی به جستوجو پرداختیم، هیچ اثری از آزاده نبود. به همه بیمارستانها و حتی پزشکی قانونی رفتیم اما اطلاعی از سرنوشت دخترم به دستمان نیامد و با نگرانی پلیس را در جریان گم شدن دخترم قرار دادیم.
کارآگاهان که به رفتار مرموز آزاده برخورده بودند، در تجسسهایشان پی بردند که وی علاقه شدیدی به شبکه مجازی «وایبر» داشته است، بدینترتیب اقدامات تخصصی روی این فضای سایبری متمرکز شد و کارآگاهان به مرد ۳۰ سالهای با نام «ناصر» برخوردند که از چندی پیش از طریق شبکه مجازی با آزاده آشنا شده بود.وقتی فاش شد که ناصر در مشیریه زندگی میکند که به محل پیدا شدن جسد هم نزدیک است، روز ۱۵ اردیبهشت ماه سال جاری این مرد جوان دستگیر شد.
ناصر ادعای عجیبی کرد و آشنایی با مریم را کاملاً منکر شد غافل از اینکه ردیابیهای سایبری کارشناسان پلیس دست وی را رو کرده است. این مرد جوان وقتی مدارک دیجیتالی را دید و فهمید باید قفل سکوتش را بشکند، گفت: «چندی پیش از طریق شبکههای مجازی با آزاده آشنا شده بودم تا اینکه پس از مدتی با هم قرار گذاشتیم.
روز ۲۹ اسفند ماه زیر پل امام خمینی(ره) در بزرگراه شهید نواب همدیگر را دیدیم، صبح خیلی زود بود که او را سوار خودرو کردم، در مدتی که من با آزاده از طریق شبکههای مجازی آشنا شده بودم، خودم را مجرد معرفی کرده بودم اما ساعتی از حضور آزاده داخل خودرویم نگذشته بود که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد و همسرم با من تماس گرفت.
زمانی که قربانی متوجه رازم شد، به من اعتراض کرد و تهدید کرد با همسرم تماس خواهد گرفت و همین باعث شد من و او با هم درگیر شویم. در حال حرکت خودرو من و آزاده گلاویز بودیم و چند بار سر وی را به اتاق خودرو زدم تا اینکه گردنش را گرفتم و دیدم دیگر نفس نمیکشد.
نمیدانستم باید چه کنم، جسد را داخل کارگاه خودم در منطقه «مرتضیگرد» برده و از آنجا به خانه رفتم، سریع با برادر ۲۲ سالهام به نام «مسعود» تماس گرفتم و او را در جریان قرار دادم. مسعود به تنهایی سریع به کارگاه رفت و با خودرویش جسد را به سمت قیامدشت برده و در محله خلوتی رهایش کرد.
وی افزود: از همان لحظه نخست بویژه در ایام عید مدام عذاب وجدان داشتم و شب و روزم ترس و وحشت شده بود و تصور نمیکردم دستگیر شوم.کارآگاهان وقتی شنیدند برادر این مرد نیز در جریان قتل قرار داشت و حمل جسد نیز از سوی وی بوده است، با دستور بازپرس جنایی سراغ مسعود رفتند و این پسر نیز بعد از دستگیری اعتراف کرد در هواخواهی از ناصر چارهای جز این کار نداشته است.
بررسیهای متخصصان پزشکی قانونی نشان داد که زن ناشناس با ضربه شدیدی به سرش و خفگی به قتل رسیده وعامل قتل جسد را در حوالی قیامدشت رها کرده است.
کارآگاهان تحت نظر بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران ابتدا در بانک گمشدگان به جستوجوی زنی پرداختند که مشخصات قربانی جنایت خاموش را داشت.خیلی زود مشخص شد دختری ۲۵ ساله که همراه خانوادهاش در خیابان آذربایجان تهران زندگی میکرد، به طرز مرموزی ناپدید شده است، مشابهت زیادی با جسد دارد.
پدر این دختر که «آزاده» نام داشت، وقتی جسد را شناسایی کرد، به تیم تحقیق گفت: آخرین روز سال ۹۳ دخترم برای ملاقات با یکی از دوستانش به نام «مریم» خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. زمانی که از دخترم خبری نشد، به در خانه مریم رفتیم و فهمیدیم وی با خانوادهاش برای گذراندن تعطیلات عید به سفر رفته است.
با نگرانی به جستوجو پرداختیم، هیچ اثری از آزاده نبود. به همه بیمارستانها و حتی پزشکی قانونی رفتیم اما اطلاعی از سرنوشت دخترم به دستمان نیامد و با نگرانی پلیس را در جریان گم شدن دخترم قرار دادیم.
کارآگاهان که به رفتار مرموز آزاده برخورده بودند، در تجسسهایشان پی بردند که وی علاقه شدیدی به شبکه مجازی «وایبر» داشته است، بدینترتیب اقدامات تخصصی روی این فضای سایبری متمرکز شد و کارآگاهان به مرد ۳۰ سالهای با نام «ناصر» برخوردند که از چندی پیش از طریق شبکه مجازی با آزاده آشنا شده بود.وقتی فاش شد که ناصر در مشیریه زندگی میکند که به محل پیدا شدن جسد هم نزدیک است، روز ۱۵ اردیبهشت ماه سال جاری این مرد جوان دستگیر شد.
ناصر ادعای عجیبی کرد و آشنایی با مریم را کاملاً منکر شد غافل از اینکه ردیابیهای سایبری کارشناسان پلیس دست وی را رو کرده است. این مرد جوان وقتی مدارک دیجیتالی را دید و فهمید باید قفل سکوتش را بشکند، گفت: «چندی پیش از طریق شبکههای مجازی با آزاده آشنا شده بودم تا اینکه پس از مدتی با هم قرار گذاشتیم.
روز ۲۹ اسفند ماه زیر پل امام خمینی(ره) در بزرگراه شهید نواب همدیگر را دیدیم، صبح خیلی زود بود که او را سوار خودرو کردم، در مدتی که من با آزاده از طریق شبکههای مجازی آشنا شده بودم، خودم را مجرد معرفی کرده بودم اما ساعتی از حضور آزاده داخل خودرویم نگذشته بود که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد و همسرم با من تماس گرفت.
زمانی که قربانی متوجه رازم شد، به من اعتراض کرد و تهدید کرد با همسرم تماس خواهد گرفت و همین باعث شد من و او با هم درگیر شویم. در حال حرکت خودرو من و آزاده گلاویز بودیم و چند بار سر وی را به اتاق خودرو زدم تا اینکه گردنش را گرفتم و دیدم دیگر نفس نمیکشد.
نمیدانستم باید چه کنم، جسد را داخل کارگاه خودم در منطقه «مرتضیگرد» برده و از آنجا به خانه رفتم، سریع با برادر ۲۲ سالهام به نام «مسعود» تماس گرفتم و او را در جریان قرار دادم. مسعود به تنهایی سریع به کارگاه رفت و با خودرویش جسد را به سمت قیامدشت برده و در محله خلوتی رهایش کرد.
وی افزود: از همان لحظه نخست بویژه در ایام عید مدام عذاب وجدان داشتم و شب و روزم ترس و وحشت شده بود و تصور نمیکردم دستگیر شوم.کارآگاهان وقتی شنیدند برادر این مرد نیز در جریان قتل قرار داشت و حمل جسد نیز از سوی وی بوده است، با دستور بازپرس جنایی سراغ مسعود رفتند و این پسر نیز بعد از دستگیری اعتراف کرد در هواخواهی از ناصر چارهای جز این کار نداشته است.
پ
نظر کاربران
صبح خیلی زود.زیر پل.تو ماشین آدمی که تا حالا ندیدیش و نمیشناسیش.خدایی بعضیا عقلشون کار نمیکنه
پناه بر خدا ...چقد آدمكشي آسون شده !!!
آخه اینا چطو اعتماد میکنن؟؟؟
حالا کشتنم لازم نبود....
گیرتون به واتساپ تموم شد حالا گیر دادید به وایبر
باورم نمیشه من تقریبا هر روز از زیر اون پل رد میشم.....
تا اوجایی که میدونم با وایبر فقط با اونایی که شمارشون داری میتونی ارتباط داشته باشی چطور برای اولین بار تو وایبر آشنا شدن؟؟؟؟؟؟؟؟ شاید برنامه دیگه ایی بوده
پاسخ ها
شاید توسط گروه ادد شده بوده است !
بفرما...!
حالا هی بگید وایبر بده !
اگه وایبر نبود چطوری قاتل پیدا میشد ؟
خخخخخخخخخخخ
پاسخ ها
اگه وایبر نبود قتلی انجام نمیشد که قاتلی باشه که بخواد پیدا بشه
یعنی همه قتلها تقصیر وایبره ؟
کاربر ناشناس گرامی اگر وایبر نبود این خانوم و آقا توی غار زندگی م یکردن و همه چی آروم بود و اینا چقدرخوشبخت بودن ؟؟؟
چه جوری م یخواست خانومش رو پیدا کنه ؟؟؟ مگه شماره یا آدرسشو داشت؟؟
مگه اینکه مرد گرامی دروغ بیشتی داشته و برای اینکه این دختر خانومدرس دفتر کارش رو هم بهش داده باشه ...
هم میهن گرامی این وایبر یا دانش وز افزون نیست که گناه کاره این دروغه که بده !!!!!!!!!!!!!
د ر و غ!!!!!!!!!!!!!
مقصر اصلی موبایل هست شبکه همراه . اگر موبایل نداشت زنگ هم نمیخورد اون خانم هم متوجه نمیشد
اگه جوانان کار ومشغله داشته باشند اینقدر به این شبکه های اموزنده نمیرند واین مشکلات پیش نمیاد ایا در تمام دنیا هم مثله ایران همه کله هاشون توی این وسایله؟
دلم نمیخواد پشت سر کسی که فوت شده حرف بزنم اما تنها مقصر خودشه که با غریبه ها ارتباط داره ادم تا خودش نخواد بلایی سرش نمیاد
پاسخ ها
همه با هم بیگانه اند و روزی با هم آشنا میشند این تربیت بد مردان امروزی است که به آسونی دروغ می گویند ولو همسر و فرزندان خوب هم داشته باشند خود را بدون همسر به دیگرون می شناسونند پس این مردان هستند که گناهکاراند نه قربانی ها ...
نمی خواین بگیند در شکار شیر و آهو ....این آهوی بینواست که گناهکاره چرا سرش رو میندازه پایین و گیاه می خوره بره از گشنگی بمیره !! :|
وقتی فهمیده زن داره خوب گیر دادنش چی بوده؟ خدا رحمتش کنه ولی مقصر خودش بوده
پاسخ ها
آقا جان این داستان رو یارو تعریف کرده . معلوم نیست راست باشه . یارو واسه خلاص شدن از مهلکه هر چی به ذهنش برسه میگه . نمیشه گفت مقصر کیه .
خوبه که یاد بگیریم از وسایل ارتباط جمعی در جهت مثبت استفاده کنیم, من سالهاست که از موبایل و وایبرو دیگر لینکها و سایتها استفاده و کار میکنم ولی هرگز تا به حال دچار هیچ مشکلی نشدم , افرادی که در ایران زندگی میکنند مخصوصا خانمها باید خیلی مراقب باشند ضمن اینکه نباید بدون اطلاع والدین خود با کسی که نمیشناسند و از طریق اینترنت آشنا شده اند قرار بگذارند