اسنپ پی_استیکی داخلی
adexo3
۳۹۲۱۳
۲۰ نظر
۵۰۰۴
۲۰ نظر
۵۰۰۴
پ

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (۱۲)

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (12)

هفت صبح: هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده.

اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته های تان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- بعضی از درس هایی که در خانواده یاد گرفتیم:
بهداشت: اگه می خواید همدیگه رو بکشید، برید بیرون؛ الان اینجا رو تمیز کردم
منطق: به خاطر اینکه من می گم
آینده نگری: اگه از تاب بیفتی، محاله ببرمت خرید
آداب اجتماعی: وقت غذا، دهنت رو ببند
اصلاح رفتار: مثل بچه آدم رفتار کن
انتظار: بذار برسیم خونه
کنایه: گریه می کنی؟ الان یه کاری می کنم واقعا اشکت دربیاد
ژنتیک: چهار تا اخلاق خوبتم به من رفته
دانش و خِرد: وقتی به سن من برسی، می فهمی
عدالت: یه روزی بچه دار می شی، امیدوارم بچه هات مثه خودت باشن

2- شما دست تون رو با حوله خشک می کنید؟ پس این شلوار برای چی پاتونه؟

3- یه روز به لقمان گفتن «ادب از که آموختی؟» سرش رو به علامت تأسف تکون داد و گفت خسته نمی شین از این مسخره بازیا؟

4- یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه، مدام بهانه می گیره و ...
به نظرتون اگه بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب می شه؟

۵- یکی از فانتزیام هم اینه که ازدواج کنم، بچه دار شم، بچم دختر باشه، اسمش رو بذارم گیتا، بعد با زنم دعوا کنم، جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش، بهش بگم هر چی می خوای ببری ببر، گیتارو با خودت نبر!

۶- تا پونزه سالگیم فکر می کردم اسمم زُهره است، چون همیشه مامانم وقتی می خواست بیدارم کنه می گفت: پاشو ظهره!

۷- اگه زشتیم، حداقلش فتوشاپی نیستیم.

۸- از دانشگاه برمی گشتم، تو تاکسی نشسته بودم، دوتا آقای مسن هم عقب نشسته بودن.
نزدیک پیاده شدنشون یکی به اون یکی گفت:
به خدا اگه بذارم دست تو جیبت بکنی! من حساب می کنم ...
بعد از راننده پرسید: ببخشید چقدر شد؟
راننده: هزار تومن
یهو یارو برگشت به راننده گفت: آدمی؟!
راننده گفت: جان؟
مرد: گفتم آدمی یا نه؟
راننده گفت: حرف دهنتو بفهم درست صحبت کن!
یارو دوباره گفت: نه ... آدمی؟؟!
راننده هم با عصبانیت ترمز کرد برگشت عقب گفت: نه ... فقط تو آدمی!
یارو گفت: یعنی چی؟ من می گم آدمی هزار تومن یا دوتاییمون با هم هزار تومن!

9- روزی به لقمان هیچی نگفتند. همینطوری ساکت نگاهش کردند. آخر خودش خسته شد و گفت: «از بی ادبان!»

10- دارو عبارت است از عوارضی جانبی که بعضا اثرات درمانی هم دارد. برای رفع این عوارض جانبی داروهای دیگری تجویز می شوند که خود این چرخه را تا نابودی کامل بیمار طی می کنند.

11- وقتی بتونم سیب زمینی سرخ کرده هامو با کسی شریک شم می فهمم که عاشق شدم.

12- با بابام حرفم شد رفت تو آشپزخونه به مامانم گفت: واسه خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!

13- پسره می ره خواستگاری یه دختری، بابای دختره می گه:
نه ازت مهریه می خوام، نه خونه، نه ماشین، بیکارم بودی مهم نیست ...
یه لپ تاپ می ذاره جلو پسره می گه: فقط فیس بوکتو بازکن ببینم!

14- آقا تو مراسم شب چله همه فامیل جمع بودن. یه 30 نفری بودن. مجلس که خوب گرم شد من و داداشم شروع کردیم به تعریف پیشگویی آخر زمان و نابودیزمین که امشب اتفاق می افته و اینا! خوب که با حرفامون ترس انداختیم به همه یواشکی تو شلوغی جیم شدیم رفتیم برق رو قطع کردیم و یه ترقه هم انداختیم. آقا قیامتی شد! زن ها جیغ می زدن، بچه ها گریه می کردن، چندتایی هم غش کردن. من و داداشمم رو زمین می غلتیدیم از خنده. دیگه برق رو وصل کردیم و گفتیم نترسین شوخی بود! این شد که الان داداشم تو بیمارستانه با دست و پای شکسته، منم پناهنده شدم به خونه دوستم تا از کشته شدن توسط فامیل در امان باشم!

15- فامیلای ما یه جوری تو چشام نگاه می کنن و می گن پس چرا دنیا نابود نشد که انگار قرار بود من دکمه GAME OVER رو بزنم!

16- تمام مکالمات من و بابام در طی سال:
«بیا ببین این گوشی من چشه
بزن اخبار گوش کنیم
بزن ۳
چراغا رو خاموش کن
خونه سرد شد کولرو خاموش کن
چشات درنیومد پای لپ تاپ؟»
اگر چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین!

۱۷- پسر داییم بعد از ۱۰ سال از آمریکا اومده
نشسته بودیم داشتیم حرف می زدیم، حرف از گرونی و قیمت دلار شد
مامانم می پرسه: الان دلار تو آمریکا چنده؟!

۱۸- اونقدر منتظر موندم ۱۹ دسامبر بشه این آهنگو واستون بخونم:
وقتی می گن به آدم دنیا فقط دو روزه آدم دلش می سوزه ای خدا ای خدا ای خدا

19- دیروز رفتم بقالی سر کوچمون یه دختر و پسر دوقلو خوشگل کوچولو تو بقالی بودن، بعدش من لپای دخترو کشیدم گفتم: اسمت چیه؟
پسره عصبی شد، گفت: نازنین اسمتو نگو!

۲۰- شمام از این سیستم ها دارین که روزها لباس ها از روی صندلی به روی تخت، و شب ها از روی تخت به روی صندلی منتقل کنید؟

۲۱- قانون پایستگی واحد: واحدها نه از بین می روند نه پاس می شوند بلکه از ترمی به ترم دیگر منتقل می شوند.

۲۲- ۱۰ سال پیش تو یک فیلم هندی،
آمیتاباچان از کما و تخت آی سی یو بلند شد
رفت تو حیاط ۴۰، ۳۰ نفر رو لت و پار کرد. بعدش دوباره برگشت به تختش.
از اون به بعد مسیر زندگیم عوض شد

23- درسته پراید کولرش خوب نیست، ولی وُژدانی بخاریش خوب خنک می کنه!

24- بزرگترین فایده ورزش اینه که سالم می میری

25- روزامون برعکس شده، صبح خسته از خواب بلند می شیم، شبا پر از انرژی می خوابیم

26- عدالت یعنی چی؟
عدالت یعنی اینکه یکی هفت میلیارد پول از باباش ارث می بره و یکی کچلی

۲۷- مکالمه تلفنی با مامان ها:
سلام، باشه، اوهوم، باشه، آره، می دونم، آره، خب، نمی دونم، شاید، حواسم هست، اوکی، می دونم مادر من، خیلی خب، باشه، اوکی، چشم، یادم می مونه، آره، باشه، خداحافظ

28- اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالمِ سالمی!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • میلاد

      چه میکنه لقمان در این پست
      اینجا لقمان اونجا لقمان همه جا لقمان

    • میلاد

      28- اگه بخوای خلبان بشی، هزار جور مریضی داری ولی بخوای معافیت پزشکی بگیری، سالمِ سالمی!

      این جز قوانین مورفیه

    • هم وطن

      خيلي باحال بود ممنون

    • حسن71

      جالب بود مرسی

    • Melody

      اينا كه همش تو fb بوددددددددددد
      خلاقيتت كجاست مجلهههههههه!

      پاسخ ها

      • setare

        شاید کسی باشه که فیس بوک نره
        ممنون مجله جووووووون

      • مهسا

        معنی شبکه اجتماعی می دونی چیه ملودی؟

    • مینا72

      قشنگ بود...

    • محسن

      جالب بود

    • laya

      خیلی باحال بود...مخصوصا لقمان...+++++

    • sasa

      وای خدا خیر بده به کسایی که اینارو نوشتن...خیلی خندیدم..روحیم عوض شد

    • مهدی

      مورد آخری آتیشم زد...
      آخ آخ آخ

    • تینا

      خیلییی خندیدم مرسسییی مجله،من عاشق این لینکم

    • ریحانه

      اگه ترشی نخوری یه چیزی میشی مجله
      خوووووووب ازfbکپی پیست میکنی!!!!!!!

    • هتی

      شمام از این سیستم ها دارین که روزها لباس ها از روی صندلی به روی تخت، و شب ها از روی تخت به روی صندلی منتقل کنید؟
      یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه، مدام بهانه می گیره و ...
      به نظرتون اگه بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب می شه
      این دو تا واقعا جالب بود...

    • ارتیمیس

      باورتون نمیشه که جقد از اون خاطره شب چله خندیدم خیلی باحال بود اگر به ذهنم میرسید منم حتما همجین کاری میکردم
      بجه ها کسی ادامه شعر شماره 18 رو میدونه؟

    • saman

      دنیا وفا نداره چشمش حیا نداره ای خدا ای خدا ای خدا
      آدم به وقت پیری بی یارو بی.......... داش خلام داش غلام داش غلام اییییییییییییییییی

      پاسخ ها

      • ارتیمیس

        مرسی سامان جان از لطفت که ادامه شعرو نوشتی

    • بدون نام

      ممنون برترین ها جونم

    • سعید خ

      مامانم تا یه جایی بیشتر ساعتو بلد نیست وقتی میرم بیرون از یه ساعتی به بعد هی زنگ میزنه میگه میدونی ساعت چنده؟؟؟

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج