ناگفتههایی از حادثه مرگبار کارون
سه روز پس از حادثه هولناک غرق شدن قایقی در رودخانه کارون که در جریان آن ۴نفر ازجمله ۳کودک جان خود را از دست دادند، یکی از نجاتیافتگان این حادثه ناگفتههایی از آنچه رخ داده را بازگو کرد.
روزنامه همشهری: سه روز پس از حادثه هولناک غرق شدن قایقی در رودخانه کارون که در جریان آن ۴نفر ازجمله ۳کودک جان خود را از دست دادند، یکی از نجاتیافتگان این حادثه ناگفتههایی از آنچه رخ داده را بازگو کرد.
ناگفتههایی که نشان میدهد یکی از قربانیان برای نجات سایر سرنشینان قایق خودش را در رودخانه انداخته است. در همین حال از خرمشهر خبر میرسد که قایقران که پسری ۱۷ساله بود نیز پس از چند روز فرار دستگیر و تحقیقات قضایی در این خصوص آغاز شده است.
ظهر روز سیزدهم فروردین امسال حادثهای تلخ در بخشی از رودخانه کارون که از خرمشهر میگذرد اتفاق افتاد که هنوز ساکنان این منطقه را در شوک فرو برده است.
آن روز اعضای چند خانواده که با یکدیگر قوم و خویش بودند برای تفریح به ساحل کارون رفتند و تصمیم گرفتند سوار قایق شوند؛ اما گنجایش قایقی که سوار شدند کمتر از تعداد سرنشینانش بود. آنها ۱۲نفر و اغلبشان زن و کودک بودند. آنطور که شاهدان عینی میگویند وقتی قایق وسط رودخانه رفت ناگهان سوراخ و غرق شد. در این شرایط جدال سرنشینان آن با مرگ آغاز شد و در نهایت ۴نفر ازجمله ۳کودک جان خود را از دست دادند. اما این حادثه تلخ چگونه اتفاق افتاد؟
حادثه به روایت یکی از نجاتیافتگان
علی کارونی، 12ساله یکی از سرنشینان قایق بود که به طرز معجزهآسایی از مرگ نجات پیدا کرد. او در این حادثه خواهر 15سالهاش عسل، پسر دایی 35سالهاش موسی غزلی، فرزند 13ساله او عباس غزلی و یکی دیگر از اقوامش که پسری 12ساله به نام حیدر غزلی بود را از دست داده است. او درباره آنچه در سیزده بدر اتفاق افتاد به همشهری میگوید: ما چند خانواده و همه با هم فامیل بودیم که ظهر روز سیزده بدر برای تفریح به منطقه معمره صنگور که رودخانه کارون از آنجا عبور میکند رفتیم.
هنوز وسایل مان را کامل پهن نکرده بودیم که ما بچهها کنار رودخانه و اطراف نیزار رفتیم. همان موقع بود که یک پسر قایقران که 16، 17ساله بود آمد و از ما خواست سوار قایقش شویم. اول گفت نفری 10تومن بدهید تا سوارتان کنم اما بعد گفت بدون پول سوار شوید و ما هم که فکر میکنم 12نفر بودیم سوار قایقش شدیم.
علی ادامه میدهد: قایق کوچک و برای ماهیگیری بود و ظرفیت همه ما را نداشت اما قایقران گفت مشکلی نیست و همهتان سوار شوید. چند دقیقه گذشت و با قایق گشتی در رودخانه زدیم و به قایقران گفتیم ما را به ساحل ببر اما او گفت یک دور دیگر بزنیم و بعد برگردیم. همین که قایق دوباره وسط رودخانه رفت ناگهان گوشه آن سوراخ شد. ظاهرا قایق قبلا سوراخ بود و سوراخش با چسب تعمیر شده بود اما حالا دوباره سوراخ باز شده و از آن آب وارد قایق میشد.
فداکاری برای نجات بچهها
این شاهد عینی در ادامه میگوید: در یک چشم بهم زدن مقدار زیادی آب وارد قایق شد و هر لحظه پایینتر میرفت. قایقران بیشتر به فکر موتور قایقش بود که مبادا در رودخانه غرق شود. همهمان ترسیده بودیم و بیشترمان شنا کردن هم بلد نبودیم. قایقران گفت برای اینکه قایق سبک شود هرکسی که شنا کردن بلد است داخل رودخانه بپرد. در این شرایط موسی، پسرداییام که پسرش هم در قایق بود داخل آب پرید. با این حال قایق باز هم در حال غرق شدن بود و چند لحظه بعد همگی با قایق زیر آب رفتیم. در این لحظات موسی هم با اینکه شنا کردن بلد بود اما فریاد میزد و کمک میخواست. انگار که به چیزی گیر کرده بود و به پایین کشیده میشد.
بازگوکردن ماجرا که به اینجا میرسد نفس علی بند میآید. او نفسی تازه میکند و اینطور ادامه میدهد: من و بقیه بچهها در آب افتاده بودیم و دست و پا میزدیم. هیچکس نبود که به دادمان برسد. همه داشتیم در آب خفه میشدیم که ناگهان یک قایق دیگر رسید و قایقرانش کمکمان کرد. او چند نفر را از آب گرفت و چند نفر دیگر هم زیر آب رفتند. من هم مقدار زیادی آب خورده بودم و شرایط خوبی نداشتم که متوجه شدم در بیمارستان هستم. وقتی حالم بهتر شد فهمیدم خواهر کوچکم عسل و موسی، عباس و حیدر غرق شدهاند.
از قایقران شکایت داریم
حالا 3روز از این حادثه تلخ میگذرد و در آبادان و خرمشهر همه درباره این اتفاق صحبت میکنند. آن روز پدر عسل و علی کنارشان نبود و وقتی خبر را شنید سراسیمه خودش را به محل حادثه رساند تا شاید بتواند فرزندانش را نجات دهد اما دیگر کار از کار گذشته بود. مجید کارونی در اینباره به همشهری میگوید: آن روز من آبادان بودم و همسرم با 3فرزندم و بقیه فامیل برای تفریح به نزدیک کارون رفته بودند. آنطور که میگویند هنوز ناهار هم نخورده بودند که بچهها کنار رودخانه رفتند و یک قایقران کم سن و سال در بین نیزارها آنها را سوار قایقش کرده بود. قایقی کوچک که ظرفیت این همه آدم را نداشت و سوراخ بود. او به بچهها گفته بود که نفری 10هزار تومان بدهید تا سوارتان کنم. این بخش از رودخانه زیاد عمیق نیست اما او بچهها را به عمیقترین جای رودخانه برده بود و درست در همانجا قایق غرق شد.
این مرد که غم در صدایش موج میزند ادامه میدهد: وقتی این اتفاق افتاد هیچکس نبود که به داد بچهها برسد. همان موقع به من خبر دادند و من از آبادان خودم را به آنجا رساندم اما هنوز هیچ گروه امدادی نرسیده بود و آنها بعد از 2، 3ساعت رسیدند. آب در آن منطقه سرد و سنگین بود و بچهها را پایین کشیده بود. چند ساعت طول کشید تا دخترم عسل و عباس و حیدر را با تور ماهیگیری از آب گرفتند اما از موسی خبری نبود و یک روز بعد بالاخره او هم در همانجا از آب بیرون کشیده شد.
مرد داغدار در ادامه میگوید: دخترم عسل، نخبه بود در یکی از بهترین مدارس پالایشگاه آبادان درس میخواند. در این چند روز که او را از دست دادم گیج هستم و باورم نمیشود که چه بلایی بر سرمان آمده است. نمیدانم چطور باید با این مصیبت کنار بیایم. این قایق که قایقرانش پسری کم سن و سال بود هیچ مجوزی برای سوار کردن بچهها نداشت. قایق او سوراخ و کوچک بود و در آن هم جلیقه نجات وجود نداشت. از طرفی قایقران وقتی دید بچهها در حال غرق شدن هستند هیچ کمکی به آنها نکرد و بیشتر به فکر موتور قایقش بود.
دستگیری قایقران
در شرایطی که این حادثه چندین خانواده را عزادار کرده است، دادستان خرمشهر از دستگیری قایقران بهعنوان متهم این پرونده خبر داد. فاخر باوی در اینباره گفت: این قایق با ۱۳سرنشین در رودخانه کارون واژگون شد که 4نفر پس از انتقال به بیمارستان فوت شدند. وی ادامه داد: باتوجه به حساسیت موضوع، پرونده قضایی تشکیل شد و متهم پس از شناسایی، دستگیر و با قرار متناسب روانه زندان شد. بهگفته دادستان خرمشهر قایق واژگون شده برای صیادی بود و مناسب گردشگری نبود و جلیقه نجات نیز به مسافران داده نشده بود.
نظر کاربران
ببینید فقر با خوزستان نشسته بر طلای سیاه چه کرده ؟! ننگ بهتون
واقعا ربطی به فقر نداره
بی احتیاطی کردند گرفتار شدند
به اسم فقر بر ندانم کاری و اهمال و .... ماله کشی نکنیم چه بسا اگر این اتفاق برای خودمان و عزیزانمان بیفتد از مالک و مسئول هدایت قایق شکایت داشته باشیم .....
خدارحمتشان کند به هرحال هر ادمی مرگش فراخواهدرسید اناللله واناالیه راجعون والعاقبته للمتقون وکل نفس ذائقه الموت ثم الیناترجعون اللهم صلی علی محمدوال ال بیت محمد
قایقران کم سن و سال بوده!
چرا اقای ۳۵ ساله اجازه سوار شدن فک و فامیل رو داده؟!
اینقایقرانهاجلویدخترهاجوگیرمیشن
مردموبهکشتنمیدن
سوارنشید
مقصر بزرگترها هستن قایقران بچه بوده من بزرگتر چرا بچه ها رو با یه بچه بدون جلیقه بفرستم در هر صورت خودشون اونجا زندگی میکنن تا حدودی احتمال باید بدن