پس از يك هفته نبود سمندريان
هما روستا سکوتش را شکست
هما روستا همسر حمید سمندریان که نزدیک به ۴۰ سال با او زندگی کرده بود گفت: «به عشقِ سمندریان به تئاتر حسودی میکنم.»
روستا که چهارشنبه ۲۸ تیرماه در مراسم بزرگداشت حمید سمندریان در مرکز تئاتر مولوی صحبت میکرد، ادامه داد: «فکر نمیکنم هیچکس مثل او بتواند این گونه خود را وقف تئاتر و شاگردانش کند؛ سمندریان عاشق همه آدمها بود.»
روستا که یک هفته بعد از درگذشت استاد سمندریان برای اولین بار در جمعی عمومی صحبت میکرد، با اشاره به علاقه بیش از حد حمید سمندریان به تئاتر، یادآور شد: «همیشه حمید مرا میکشاند تا تمام تئاترها را ببینیم چه ضعیف و چه قوی. او نگران تئاتر بود، از ابتذال بیزار بود و عصبی میشد ولی حتی تئاترهای ضعیف را تشویق میکرد.»
هما روستا
این هنرمند تئاتر متذکر شد: «حمید میگفت تئاتر نباید در جامعه متوقف شود بلکه باید پیش برود و این جوانان هستند که تئاتر آینده را رقم میزنند. با دیدن یک تئاتر خوب ذوق میکرد و چند بار به تماشای آن میرفت. حتی زمان بیماری در شرایطی که بسیار ناخوش بود، با یکدیگر به تماشای نمایش «مکبث» رفتیم. پشت صحنه رفت و به مدت طولانی با بچهها حرف زد و تشویقشان کرد.»
روستا از حاضران در این برنامه و کسانی که در این مدت در برنامههای بزرگداشت حمید سمندریان حضور داشتهاند سپاسگزاری کرد و گفت: «ممنونم از تک تک آنها که به تئاتر عشق میورزند و تئاتر یعنی خود حمید سمندریان.»
سلام سمندریان به تجربههای تئاتری
در این برنامه که به همت دپارتمان هنرهای نمایشی و موسیقی دانشکده هنرهای زیبا برپا شد، محمد چرمشیر نمایشنامهنویس هم یادداشتی را به یاد حمید سمندریان خواند.
چرمشیر پیش از خواندن یادداشتش گفت: «فکر میکنم در روزها و سالهای آینده بیشتر از حمید سمندریان خواهیم شنید. روزهایی که این غمها فروکش میکند و در صحبت با نسل بعدی درباره تئاترمان، قاعدتا دربارهی سمندریان بیش از همه سخن میگوییم.»
این نمایشنامهنویس اضافه کرد: «اگر در آینده بودم به دو ویژگی مهم حمید سمندریان اشاره خواهم کرد؛ اول اینکه حمید سمندریان همیشه کنار جوانان است برخلاف بسیاری از هم دورههایش هرگز جوانان را ترک نکرد و شاید تنوع تمام شاگردانش دال بر همین موضوع باشد. روز به روز کنار جوانان ایستاد و با همه آنها پیر شد.»
چرمشیر متذکر شد: «او هرگز سلیقهاش را به دانشجویانش تحمیل نکرد. تئاتر مورد علاقهی خود را داشت اما هرگز آن را تحمیل نکرد. همیشه به تجربههای تئاتری سلام میکرد به هر نمایشی که دعوت میشد میرفت. ایرادات و خوبیها را میگفت اما هرگز به خاطر تجربههای جدیدمان ما را نکوهش نکرد.»
به گفته چرمشیر، «حمید سمندریان شرف ما بود؛ غروری که برای همه عمر مبتلا به آن خواهیم بود.»
حسین کیانی: سمندریان اصلا نمیخواست در آموزشگاه بسته شود
در این برنامه حسین کیانی دیگر هنرمند تئاتر هم یادداشتی را ارائه کرد.
کیانی که حدود دو سال است در آموزشگاه حمید سمندریان تدریس میکند، گفت: «روز دوشنبه و چهارشنبه کلاس را در آموزشگاه برگزار کردیم چون آقای سمندریان اصلا نمیخواست در آموزشگاه بسته شود.»
وی اضافه کرد: «آقای سمندریان دو ویژگی بسیار بزرگ داشت با چشمان نگرانش همیشه جریان تئاتر را در ایران رصد کرد. در این پنج دهه تئاتری نبوده است که آن را ندیده باشد و این نشان از دلهره ایشان نسبت به جریان و حیات تئاتر در مملکت بود.»
این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر یادآور شد: «اگر شما هنرجو یا دانشجوی قابل اشتعالی بودید، حمید سمندریان بهترین کسی بود که میتوانست با آتش زدن یک کبریت شما را شعلهور کند. هیچ کس مثل او شوق تئاتر را در جوانان برنمیانگیخت.»
قهرمانی: سمندریان مثل حاتم طائی بخشنده بود
در این برنامه محمدباقر قهرمانی رئیس دپارتمان تئاتر و موسیقی دانشکده هنرهای زیبا نیز سخنان کوتاهی را دربارهی سمندریان ارائه کرد.
او گفت: «سمندریان خودِ تئاتر بود؛ شاد و جذاب و در عین حال اندیشمند. در کنار او ساعتها را میگذراندیم بدون احساس خستگی. او خود خستگی ناپذیر بود. پیر و جوان نمیشناخت؛ در برخورد با افراد طوری رفتار میکرد که همه برایش مهم هستند. سبکهای متنوع تئاتر را میپذیرفت ، مهربان بود، تئاتر را از هیچ کس دریغ نمیکرد. نه تنها در دانشگاه در موسسات دیگر هم تدریس میکرد. مانند حاتم طائی بخشنده بود.»
قهرمانی افزود: «بیدلیل نیست شاگردانش او را در وجود خود نگه داشته و تکثیر کردهاند. جامعه هنری قدرشناس است این را در زمان حیات و هم در زمان درگذشتش نشان دادهاند.»
مدیر تالار مولوی: مرگ سمندریان تراژدی نیست، بلکه حماسی است
همچنین سعید اسدی مدیر مرکز تئاتر مولوی و استاد دانشگاه نیز یادداشتی ارائه کرد.
اسدی گفت: «حتما در نبودن حمید سمندریان، حضورش جاری است مرگ او تراژدی نیست بلکه حماسی است. این روزها خیلی خود را منتسب به او میدانند که انتساب به او شأنیتی دارد. هر کس در وجود خود دنبال تکهای از او میگردد و اگر آن را پیدا نکند، آن را میسازد.»
محمدرضا خاکی: تئاتر امروز ما دارد از معنی تهی میشود
در بخش دیگری از این برنامه محمدرضا خاکی کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه خاطراتی از حمید سمندریان ارائه کرد.
او که سالها پیش دانشجوی سمندریان بوده است، با طرح این پرسش که نمایشهای امروز ایران چه نسبتی با فضای جامعه دارد، اضافه کرد: «متاسفانه تئاتر امروز ما دارد از معنی تهی میشود و میکوشد چیزی شبیه سیرک بسازد. باید ببینیم آنچه روی صحنه است با زحماتی که استادانی مانند سمندریان برای تئاتر ما کشیدهاند چقدر نسبت دارد.»
آقاخانی: بلد نیستیم جای خالی عزیزان را پر کنیم
ایوب آقاخانی نمایشنامه نویس، بازیگر و کارگردان تئاتر نیز در حالی که به خاطر پخش تصاویری از حمید سمندریان که تاسف حاضران را به همراه داشت، متاثر شده بود، گفت: «متاسفم بعد از یک هفته هنوز حرف زدن درباره او سخت است.»
وی با اشاره به ویژگیهای حمید سمندریان به عنوان یک معلم، ادامه داد: «بسیاری از ما فخر معلمی داریم اما شباهتی به استاد نبردیم؛ آقای سمندریان کاریزمای بسیار بالایی داشت کدام یک از ما چنین کاریزمایی داریم.»
این نمایشنامهنویس اضافه کرد: «به جای تلاش کردن برای ساختن خاطره با سمندریان ببینیم او چرا استاد بود و چرا کلمه استاد هرگز از نامش جدا نمیشود.»
به گفته آقاخانی، «یکی از دلایل کاریزمای حمید سمندریان این بود که او علاوه بر اینکه وسعت جدی درباره دانشش داشت به شدت با نارسیسم رایج در شرق ، هنر شرقی و هنرمند شرقی مبارزه میکرد. علاوه بر این او هرگز سرکلاس همکاران خود را کم حرمت نکرد.»
این کارگردان تئاتر متذکر شد: «هجو ،هزل ،طنز و مطایبه آمیزه همیشه کلاسهای او بود. یکی از دلایل توفیقش این بود که هرگز چیزی را بدون شوخی نمیگفت. فضای صمیمی و بسیار مفرحی ایجاد میکرد، اما در عین حال برکلاس کنترل جدی داشت.»
آقاخانی با اشاره به دیگر ویژگیهای اخلاقی سمندریان ادامه داد: «استقلال بسیار او در سیستم دانشگاهی و تئاتری فراموشنشدنی است. هیچ کس به یاد ندارد او کوتاه آمده باشد. ما امروز صنف داریم. او خیلی اوقات بدون صنف کوتاه نیامد. ما گاهی صنفمان کوتاه میآید.»
این هنرمند تئاتر با اظهار تاسف از درگذشت چهرههایی همچون حمید سمندریان، سیمین دانشور، اکبر رادی و ... ادامه داد: «دردناکترین اتفاق این روزها یادآوری جاهای خالی است که به زودی پر نمیشود؛ ما بلد نیستیم جای خالی این عزیزان را پر کنیم.»
سمندریان متر تئاتر ناب بود
در ادامه این برنامه، اردشیر صالحپور، دیگر استاد دانشگاه هم با ارائه مطالبی درباره سمندریان، گفت: «روزگار شگفتی است تنها مرگ ما را گردهم میآورد. سمندریان به تئاتر ایران رفعت بخشید او متر و معیار تئاتر ناب بود. همه بازیگران و کارگردانهای معاصر با او جدیت ،ادب ،اخلاق حرفهای و صحنهای را آموختند. برای ما سمندریان همیشه در اوج است.»
وی اضافه کرد: «کارهایش به منزله کارهای فاخر و با شکوه بود پس از عبدالحسین نوشین میتوان سمندریان را پدر تئاتر مدرن و جدی ایران به شمار آورد.»
صالحپور به تشریح روند تاثیر سمندریان بر تئاتر دانشگاهی و حرفهیی پرداخت و به قدرت بازیگری و طنز او اشاره کرد.
مسعود دلخواه نیز که ۳۵ سال پیش شاگرد حمید سمندریان بوده با گرامیداشت یاد خسرو شکیبایی که این مراسم همزمان با سالروز درگذشت او بود، اضافه کرد: «بخشی از انرژی حمید سمندریان میان همه ما است.»
دلخواه با تایید حرف ایوب آقاخانی در کاریزماتیک بودن شخصیت سمندریان ادامه داد: «کاریزما چیزی آموختنی نیست. همه ما میدانیم سمندریان شخصیتی بسیار جذاب و کاریزماتیک بود منبع این انرژی عشق و ایمانی بود که به کارش داشت در این عشق شکی نداشت و این انرژی در چشمانش احساس میشد. انرژی و نگرانی برای تئاتر در نگاهش بود.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «یاد گرفتم اگر بخواهم کمی شاگرد او باشم باید این عشق را حفظ کنم تا اعتماد به نفس پیدا کنم و او این اعتماد به نفس را داشت. بخل و حسدی نسبت به هم نسلان و دیگران نداشت.»
دلخواه ادامه داد: «فقط صحبت کردن درباره سمندریان کافی نیست. خوب است در عمل آنچه را از او آموختهایم، پیاده کنیم. امروز کار ما به عنوان مدرس و دانشجو سخت شده است چون مدام خود را با سمندریان مقایسه میکنیم.»
این کارگردان و بازیگر تئاتر با اشاره به حضور پررنگ هنرمندان تئاتر در مراسمهای بزرگداشت سمندریان اضافه کرد: «خوش به حال انسانی که رفتنش این همه آمدن در پی داشته باشد. دور شدنش این همه نزدیکی به بار آورد و ای کاش این نزدیک شدن موقت نباشد.»
در این برنامه نغمه ثمینی نمایشنامهنویس و استاد دانشگاه که دانشجوی سمندریان نبوده است، یادداشتی برای دردل خواند.
سعید ذهنی آهنگساز و دیگر شاگرد استاد سمندریان صحبت کوتاهی ارائه کرد و قطعهای موسیقی از بابک بیات که جزو قطعات مورد علاقهی سمندریان بود نواخت.
حاشیه مراسم
ـ در این برنامه سهند مهدیزاده شاگرد زنده یاد ذوالفنون قطعهای موسیقی نواخت.
ـ کوروش سلیمانی اجرای برنامه را برعهده داشت و در فاصله میان سخنرانیها بخشهایی از کتاب گفتوگو با حمید سمندریان با نام «این صحنه خانه من است» ارائه میکرد.
ـ پخش تصاویری از حمید سمندریان و پخش صدای او که از علاقهاش به تئاتر سخن میگفت از دیگر بخشهای این برنامه بود.
ـ در بخش پایانی این برنامه پیام دهکردی، بازیگر تئاتر و یکی از شاگردان حمید سمندریان که سال ۸۶ در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» نقش آلفرد ایل را بازی کرده بود، آخرین صحنه این نمایش را بازسازی کرد.
ـ دهکردی در حالی که چمدان آن نمایش را در دست داشت، صحنهی طولانی سیگار کشیدن را که آخرین سیگار زندگی کاراکتر نمایش بود، اجرا کرد. او پس از اجرای این صحنه به فضای پشت صحنه و جایی که نور میتابید رفت. اجرای این صحنه تأثر بسیاری از حاضران را به همراه داشت به گونهای که در سکوت تاریک تالار مولوی صدای هق هقهای آرام حاضران شنیده میشد.
ـ در این برنامه موسیقی «درباره الی» که قطعه مورد علاقه سمندریان بود پخش شد.
ـ پخش کلیپی ساخته فرشاد فرشته حکمت و خواندن قطعهای از «گالیله» که به روان سمندریان پیشکش شد، از دیگر بخشهای این برنامه بود.
نظر کاربران
روحش شاد ای کاش من هم کارهایش را دیده بودم و از انها لذت می بردم خدا به خانم روستا صبر بدهد وبه تمام کسانی که دوستش داشتند