adexo3
۲۸۲۳۰
۱ نظر
۵۰۰۹
۱ نظر
۵۰۰۹
پ

در ستایش مرد اول تئاتر ایران؛ حمید سمندريان

ترديد نمي‌توان كرد كه يكي از ماندگارترين چهره‌هاي هنري تئاتر ايران در عرصه شناخت و معرفي نمايش‌هاي جدي، هنري و فرهنگي اروپا در پنج دهه اخير، استاد «حميد سمندريان» است.

شرق: ترديد نمي‌توان كرد كه يكي از ماندگارترين چهره‌هاي هنري تئاتر ايران در عرصه شناخت و معرفي نمايش‌هاي جدي، هنري و فرهنگي اروپا در پنج دهه اخير، استاد «حميد سمندريان» است.

همه ما او را هنرمندي مي‌شناسيم كه با كار و حضورش بين دو دوره خلاقيت‌هاي نمايشي ايران در دوران جديد، خط فاصله انداخته است: بين كارهاي دوره‌اي كه به نوعي مي‌توان آن را «اقتباسي» دانست و دوره‌اي كه مي‌توان آن را «تاليفي» ناميد.

به استثناي دوره كوتاه و پرآشوب بعد از شهريور ۱۳۲۰ كه «عبدالحسين نوشين» كوشيد تا با دقت، قريحه و توانايي يگانه‌اش كارهاي شتاب‌زده، شبه رمانتيك و تبليغي دوران خود را با اجراي آثاري برتر و هنري پس‌زند و به نمايش‌هاي صحنه‌اي آن دوره نظمي منطقي و هنري ببخشد، تقريبا هيچ هنرمند خبره و توانايي ديگر را نمي‌شناسيم كه از سطح فهم و درك «بومي» و «خودآموخته» خود دور شده و در راه شناخت و آراي آثار برتر تئاتر جهاني و اروپايي گامي جدي و مهم برداشته باشد.

در ستایش مرد اول تئاتر ایران؛ حمید سمندريان

بدبختانه تلاش‌هاي نوشين، كه به دليل سياسي‌كاري‌هاي احساساتي او دچار آفت زودهنگام بلاياي اجتماعي شد، چندان دوام نياورد و به بار جدي ننشست. حتي پس از كودتاي ۳۲ نيز آموزه‌هاي «شاهين سركيسيان»، به رغم اصول و طراواتي كه داشت، در عرصه كارگرداني راه به جايي نبرد و به خلاقيت صحنه‌اي معتبري منجر نگشت. به همين دليل جاي خالي نسلي آگاه و تازه نفس، كه هم مسلح به آموخته‌هاي اصولي و تاريخي تئاتر اروپا باشد و هم آشنا به مباني فني و علمي روز، تا بين ما و اروپا پلي هنري_ فرهنگي معتبر و تازه بزند، از هر نظر خالي بود.

يكي از نخستين كارگرداناني كه در اين دوران و در اين عرصه با اعتبار تمام ظاهر شد و توانست خوني تازه در پيكر نحيف هنر بازيگري - كارگرداني ما در آن دوره بدمد، حميد سمندريان بود. او كه دانش‌آموخته فرهنگ نمايش آلمان بود، با خود فهم و دركي تازه آورد و اين فهم صحنه‌اي را در سبك و سياق كارگرداني‌هاي خود در آن دوره به نمايش گذاشت.

همه مي‌دانند رابطه او از همان ابتدا با هنر نمايش نه از طريق نظريه‌پردازي، نوشتن، يا بحث‌هاي صرفا زيبا‌شناسانه، بلكه در ارتباط با «وجه عملي» يعني ابعاد فني بازيگري و كارگرداني خود را در دو عرصه بروز داد و در هر دو مورد هم در برهه‌هاي مختلف زماني بسيار تاثير‌گذار و كامياب ظاهر شد. اين دو عرصه عبارتند از:

۱.تدريس اصول بازيگري و كارگرداني؛

۲- كارگرداني.

طرفه آنكه در طول دهه‌ها هرگز سمندريان ميان اين نوع فعاليت عملي فاصله‌اي نينداخته است و يكي را همواره در تكميل ديگري به كار گرفته است؛ همچنانكه امروز نيز چنين مي‌كند.

۱. در عرصه آموزش، سمندريان پيگيرانه همه توان خود را در دانشكده‌هاي هنري متعدد مانند هنرهاي زيبا، هنرهاي دراماتيك، دانشگاه آزاد و غيره، بر تربيت بازيگر به‌خصوص توانايي‌هاي تكنيكي او گذاشته است. يعني با يك روش آموزش كلاسيك و مبتني بر واقعيت‌گرايي احساسي نقش، او به هنرجوي مشتاق مي‌آموزد چگونه از همه امكانات فني خود، يعني بيان، صدا، تربيت حس و حافظه عاطفي، براي رسيدن به ابعاد روان‌شناسي شخصيت و اصالت دروني نقش كوشا باشد.

در اين جا بايد يادآوري كرد روش‌ها و فرمول‌هايي كه سمندريان به‌خصوص براي تربيت بيان و صداي بازيگر ابداع، پيشنهاد و تدريس كرده است، هنوز بي‌مثال و درست‌ترين است. بي‌گمان تسلط فني او در اين رشته ياري‌رسان چند نسل از بازيگران تئاتر ايران بوده است و هنوز نيز پس از سال‌ها تلاش در دانشگاه و رسيدن به دوران بازنشستگي اداري، تدريس آن در آموزشگاه بازيگري خصوصي خود با جديت تمام دنبال مي‌كند.

در ستایش مرد اول تئاتر ایران؛ حمید سمندريان

۲. در عرصه كارگرداني اولين نكته ارزشمند كارهاي سمندريان «گزيده‌كاري» اوست. يعني او بيشتر از هرچيز اهميت را به كيفيت داده است و نه كميت. براي نمونه در ۳۰ سال پس از انقلاب او تنها پنج نمايش براي صحنه (مرده‌هاي بي‌كفن و دفن، بازي استريندبرگ، دايره گچي قفقاز، ملاقات بانوي سالخورده و ازدواج آقاي مي‌سي‌سي‌پي) و يك نمايش را براي تلويزيون (به سوي دمشق) كارگرداني كرده كه تازه سه اثر از اين شش اثر تكرار كارگرداني‌هاي او در دوران پيش از انقلاب است.

بازي‌هاي نيرومند، استحكام بيان، تحليل درست، دقت در زيبايي‌شناسي صحنه، قدرت تاثيرگذاري و در يك كلمه «كيفيت هنري» وجه مشخصه همه اين آثار است.‌زيرا هرگز هيچ كار او شتابزده، بدون اهميت، بي‌ارتباط با مسايل هنري روز و جدا از تحولات زمانه خود نبوده است. به نحوي كه حتي از طريق كارهاي ناتمام او مانند «گاليله» برشت مي‌توان دريافت او همواره كوشيده است تا بين تئاتر و مجموعه مسايل دوران خود پيوندي عميق و منطقي ايجاد كند. از اين رو مي‌توان تئاتر او را تئاتري كاملا «اجتماعي» و در عين حال «هنري» ناميد.

نكته درخور ذكر ديگر در مورد كارگرداني‌هاي سمندريان علاقه، آشنايي و تبحري است كه او در خود نسبت به تئاتر آلمان و فرهنگ تئاتر آلماني‌زبان احساس مي‌كند. شناخت او در اين زمينه كامل و دلبستگي او نسبت به آن غيرقابل انكار است. از همين‌رو بيشترين آثاري كه بر صحنه‌ها آفريده است، نمايشنامه‌هاي برشت، فريش، فردريش دورنمات و استريندبرگ‌اند. هرچند پيش‌تر و به شكلي محدودتر، دفعاتي نيز به آثار نمايشي ديگر فرهنگ اروپا، به‌خصوص فرانسه، با نمايشنامه‌هاي «مرده‌هاي بي‌كفن و دفن» سارتر، «طبيب اجباري» و «خسيس» مولير علاقه و توجه نشان داده است.

بجاست كه از تنها فيلم بلند او «همه وسوسه‌هاي زمين» نيز نام ببرم و يادآوري كنم آن نيز برداشتي نو از نمايشنامه «فاوست» گوته شاعر و درام نويس بزرگ آلماني بود. ترديد نمي‌توان كرد كه در اين پنج دهه خلاقيت، جاي آثار ايراني در كارنامه هنري او سخت خالي است. هرچند مي‌دانيم در اوايل دهه۷۰ براي مدتي نمايشنامه «فتحنامه كلات» بيضايي را هم با گروهي تمرين كرد، كه پس از مدتي آن نيز نيمه‌كاره ماند و هرگز به صحنه نيامد.

اما همين يك اثر «ناتمام» نيز نشان‌دهنده اين واقعيت است كه او تنها آثاري را كار مي‌كند كه از نظر ارزش‌هاي دراماتيك ممتاز مي‌شمارد و قلبا دوست دارد؛ امري كه به خودي خود براي هر كارگردان جدي، حسن بزرگي محسوب مي‌شود. از يك ويژگي ديگر و زيباشناسانه كارهاي سمندريان اگر سخن به ميان نياوريم هر مطلبي درباره او ناتمام خواهد بود. آن ويژگي در حقيقت برترين جنبه‌اي است كه كليت كارگرداني او در پايان هر اجرا در ذهن تماشاگر باقي مي‌ماند. اين ويژگي كه من آن را «بازي گرفتن» از بازيگر مي‌نامم، برخاسته از خصلت معلمي او در تدريس بازيگري است.

در ستایش مرد اول تئاتر ایران؛ حمید سمندريان

اغلب او در هدايت بازيگر و به دست آوردن آنچه كه مورد نظر اوست، بسيار جدي، سخت‌كوش و ثابت‌قدم است؛ به گونه‌اي كه موجب مي‌شود تا بازيگران مرحله به مرحله و به هر شكل ممكن به «خواست»، «تحليل» و «تصوير» كارگردان نزديك و بر ضعف كم‌كاري خود چيره شوند. نتيجه آن است كه در همه آثار او بازي بازيگران، انديشيده شده، درست، دقیق، نیرومند و یکدست است. از این رو می‌توان گفت مهم‌ترین عنصر تاثیرگذار، زیبایی‌شناسی و انسجام صحنه‌ای، كارگرداني‌هاي سمندريان، بازيگر و كار اوست. به عبارت ديگر خلاقيت صحنه‌اي براي سمندريان از كار و ابداع بازيگر عبور مي‌كند و مركز همه توجه، معنا و تعادل هم اوست.

۳. يقينا آنچه خلاقيت، كار و تدريس سمندريان را تا امروز ممتاز، كامل و پيوسته كرده است، تنها كيفيت آثار او نيست، بلكه شخصيت «هنري» و خصلت انساني و دوست‌داشتني اوست كه در عين سادگي، صميمت و فروتني، هرگز موجودي «دم دست» را به نمايش نگذاشته است. او طبع بزرگي دارد كه به او آموخته است در بسياري جاها آدمي بايد شرف «نه گفتن» داشته باشد و در برابر هر ميز، هر پول و هر كاري دست و دلش نلرزد تا بتواند حد و حرمت هنر و فرهنگ نمايش دوران خود را نگه دارد و با دوري قاطعانه از هر نوع كار سبك، عوامانه، سفارشي و بازاري، از خطر «ابتذال» و «عوام‌زدگي» دور بماند.

در فرهنگ آشفته تئاتر اين دوران هنرمندان جوان ما به چنين شخصيت‌هايي كه الگويي سازنده و محكم و فرهنگي‌اند، شديدا نيازمندند، تا فراگيرند به دور از هرگونه «راه ميان‌بر»، «فرصت‌طلبي» و «شهرت كاذب»، اساس كار و هنر خود را صرفا بر تلاش مستمر، پيوسته، تدريجي و مشروع بگذارند؛ و بياموزند جايگاهي را كه به دست مي‌آورند ثمره ده‌ها سال خلاقيت، آزادگي و حرمت انساني آنهاست.

بي‌گمان مجموعه ويژگي‌هاي چندگانه فوق است كه از حميد سمندريان استاد و كارگردان تئاتر شخصيتي بارز و «غير قابل تكرار» ساخته كه از ديرباز مورد احترام همگان، از پير و جوان است.

اين مقاله بازخواني مقاله‌اي از دكتر قطب‌الدين صادقي است كه براي مراسم بزرگداشت استاد حميد سمندريان نوشته و در ويژه‌نامه‌اي كه به مناسبت اين مراسم منتشر شده است و توسط خود دكتر صادقي، در اختيار شرق قرار گرفت.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • علی اصغر خشکباری

      میخواستم در مورد نبودن (مرگ نه) استاد سمندریان و حرف هائی که راجع به عکس العمل های حامد بهداد در سایت ها نوشته شد بگم. استاد بزرگ ، آقای تئاتر ایران من تو را در ملاقات با بانوی سالخورده ملاقات کردم جائی که رنگ زرد خردلی نماد تمام اضطراب ها و دق دقهایت بود. جائی که سالن چند دقیقه تو را که آن جلو نشسته بودی نگاه میکرد و کف میزد. جائی که تو مرا چند ساعت از دود و غم و ترافیک و ... دور کردی. خوشحالم که در 23 سالگی تو را از فاصله چند متری حس کردم. همان لحظه من تازه وارد به تئاتر نیز تاج پادشاهی صحنه را روی سرت حس کردم. نگاهت را از آسمان همیشه بر صحنه تئاتر میتوان احساس کرد. راستی استاد عزیز دیدی که فرزندان تئاتریت از رفتنت و دیگر ندیدنت غم دارند؟. دیدی شهاب حسینی را با مرور خاطراتت سکوت کرد؟. دیدی اصغر فرهادی هنوز در شوک بود؟. دیدی امیر جعفری با آن جسه ، غم نبودنت چه لرزه ای به اندامش انداخته بود؟. راستی دیدی حامد را؟ دیدی ما با ناراحتی و غم حامد چه کردیم؟
      حامد بهداد عزیز تو متفاوتی. تو با چشم رنگی و ژست های مدلینگ به سینما نیامدی. تیپ بازی هایت شاید تکراری ولی آنقدر پر از احساس هستی که دیدن عکس هایت در اینترنت گریه ام انداخت. به خاطر احترام به احساست نا خواسته دستهایم سر تعظیم بر روی کاغذ فرود آورد و منجر به ارسال این متن شد.
      مطمئن باش احساست برای جوانان فهیم ایران زمین که تو را دوست دارند و انسان هائی که هنوز دچار اعتیاد به شبکه های اجتماعی اینترنتی و این ابزارها نشده اند قابل احترام است. تو ستاره نسل جدید سینما هستی ستاره ای که مطمئنا تا مدت ها مثل عزت اله انتظامی،رضا کیانیان ،پرویز پرستوئی و... بی رقیب خواهد بود.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج