با ستاره تیم ملی والیبال از تیله بازی تا المپیک
ملیپوش والیبال ایران میگوید تصمیم جدیدی برای بازی در تیم کولاکوویچ نگرفته است.
خبرآنلاین: شهرام محمودی و تصمیمی که هنوز هم تغییری نکرده است. زمزمه هایش قبل از المپیک شروع شد، اینکه از دنیای والیبال خداحافظی کند. به قول دوستان نزدیک شهرام"می خواهد در اوج برود تا در خاطرهها بماند. "اما خودش شهرام حرف دیگری میزند: «پایم آسیب دیده است، خیلی مصدوم میشود. بازیهای لیگ را هم به سختی بازی میکنم. نمیدانم هنوز که اتفاقی نیفتاده است.».
اما نام تو در لیست کولاکوویچ برای حضور در تیم ملی بود. خود او هم اصرار داشت تا شما در تصمیمی که گرفته بودید تجدید نظر کنید.
مصاحبه آقای کولاکوویچ را خواندم. باید بگویم هنوز تصمیم جدیدی نگرفته ام.
نظرت درباره سرمربی جدید چیست؟
من که نیستم. (با خنده). اما در کل سال ۹۶ سال سختی برای تیم ملی است. ما بازیکنان خوبی داریم و امیدوارم کولاکویچ روزهای خوبی را با این بازیکنان داشته باشد.
یعنی واقعا باید شهرام محمودی را جدا شده از والیبال بدانیم؟ این تصمیم به خاطر پسرت است؟
بخشی از آن مربوط به خانواده ام است. اما واقعا مصدوم هستم و دارم اذیت میشوم. گاهی آنقدر درد دارم که نمیتوانم بخوابم. با این حال چارهای نیست. کاری غیر از والیبال بلد نیستم؛ بنابراین ترجیح میدهم در تیم ملی نباشم تا به بدنم برسم و بعد هم به خاطر درآمدم در لیگ برای باشگاهم بازی کنم.
فکر نمیکنی اگر بروی جای تو در تیم ملی خالی خواهد بود. کولاکوویچ هم به این دلیل است که از تو خواسته تا در تصمیم ات تجدید نظر کنی.
تیم ملی بازیکنان جوان خوبی دارد. در لیستی هم که دعوت شده اند بازیکنان جوان زیادی حضور دارند. من شهرام محمودی که تا آخر نمیتوانم برای تیم ملی بازی کنم. این افتخار باید به همه جوان هایی که دوست دارند والیبال بازی کنند برسد. این چرخه زندگی است.
با آقای داورزنی هم صحبت کرده ای؟
یک سری حرفها را زده ام و هماهنگیهای لازم انجام شده است. اما این را بگویم اینطور که راحت حرف میزنم نیست. فکر نکنید خداحافظی کردن از دنیای قهرمانی در همین سه - چهار تا کلمه خلاصه میشود. واقعا سخت است و خودم هم ناراحتم.
موافقی کمی از این فضا خارج شویم؟
چه بهتر!
سال ۹۵ در کل برای شهرام محمودی چطور بود؟
طبیعی است سالی که در آن به المپیک رسیدیم رویایی باشد. نه فقط برای من که برای همه بچههای والیبال این طور بود. یک جورهایی سال ۹۵ عجیب بود. هم اتفاقات خوبی در آن افتاد و هم اتفاقات بد. خیلی ازهنرمندان و ورزشکاران و ... ایرانی فوت کردند که این ناراحت کننده بود. حادثه پلاسکو پیش آمد و تعدادی از آتش نشانان عزیز از جمع ما جدا شدند. از لحاظ ورزشی هم که بعد از انتخابی المپیک رفتیم برای بازیهای لیگ جهانی که یک لشکر مصدوم و محروم ماند روی دست مان. خیلیها میپرسند چرا در لیگ جهانی خوب نبودیم؟ واقعا بدن بچهها نمیکشید. آنها همین نتایجی هم که گرفتند همت کردند. برای المپیک یک ماه مهلت داشتیم که خدا را شکر از گروهمان صعود کردیم. به هدف فدراسیون رسیدیم، هرچند بازیهای دلچسبی نداشتیم. دو تیم مصر و کوبا را شکست دادیم، هدف دو برد بود و صعود به دور بعد که این اتفاق افتاد و پنجم مشترک شدیم. مقام بزرگی که برای والیبال و ورزش ایران خیلی ارزشمند است، هرچند روی آن مانور ندادند. بهترین مقام تیمی ایران در المپیک که نادیده گرفته شد.
حداقل خودتان از اتفاقاتی که افتاده راضی هستید. درست است؟
خوشحالم. ما کار بزرگی انجام دادیم. همین که والیبال سربلند شد برای ما کافی است. سرمان بالاست و احساس غرور میکنیم. مهم نیست خیلی از منتقدان چه میگویند ما بعد از ۵۲ سال یک اتفاق مهم را رقم زدیم و توانستیم مردم را خوشحال کنیم. همین که مردم برای ساعاتی خوشحال شدند بهترین پاداش ما بوده و هست.
سوال خانوادگی بپرسیم؟ اجازه میدهی آرسام والیبالیست شود؟
خودش میداند. هر وقت بزرگ شد میتواند مسیر زندگی اش را انتخاب کند. اگر دوست داشت که مشکلی نیست. واقعا ازخدا ممنونم که این فرشته را به من داد. اصلا زندگی ام تغییر کرده است. هیچ چیزی مثل آرسام نمیتواند خستگی را از تن من بیرون کند. وقتی با او بازی میکنم انگار که همه چیز را فراموش میکنم. باور نمیکنید، اما گاهی اوقات آنقدر خسته ام که خدا خدا میکنم زود به خانه برسم و بخوابم، اما وقتی به خانه میرسم و او را میبینم همه چیز یادم میرود.
سال قبل که پرسپولیس ۴ گل به استقلال زده بود کری زیادی برای دوستانت میخواندی.
کری همیشه هست. در فوتبال در والیبال و ...
اما نام تو در لیست کولاکوویچ برای حضور در تیم ملی بود. خود او هم اصرار داشت تا شما در تصمیمی که گرفته بودید تجدید نظر کنید.
مصاحبه آقای کولاکوویچ را خواندم. باید بگویم هنوز تصمیم جدیدی نگرفته ام.
نظرت درباره سرمربی جدید چیست؟
من که نیستم. (با خنده). اما در کل سال ۹۶ سال سختی برای تیم ملی است. ما بازیکنان خوبی داریم و امیدوارم کولاکویچ روزهای خوبی را با این بازیکنان داشته باشد.
یعنی واقعا باید شهرام محمودی را جدا شده از والیبال بدانیم؟ این تصمیم به خاطر پسرت است؟
بخشی از آن مربوط به خانواده ام است. اما واقعا مصدوم هستم و دارم اذیت میشوم. گاهی آنقدر درد دارم که نمیتوانم بخوابم. با این حال چارهای نیست. کاری غیر از والیبال بلد نیستم؛ بنابراین ترجیح میدهم در تیم ملی نباشم تا به بدنم برسم و بعد هم به خاطر درآمدم در لیگ برای باشگاهم بازی کنم.
فکر نمیکنی اگر بروی جای تو در تیم ملی خالی خواهد بود. کولاکوویچ هم به این دلیل است که از تو خواسته تا در تصمیم ات تجدید نظر کنی.
تیم ملی بازیکنان جوان خوبی دارد. در لیستی هم که دعوت شده اند بازیکنان جوان زیادی حضور دارند. من شهرام محمودی که تا آخر نمیتوانم برای تیم ملی بازی کنم. این افتخار باید به همه جوان هایی که دوست دارند والیبال بازی کنند برسد. این چرخه زندگی است.
با آقای داورزنی هم صحبت کرده ای؟
یک سری حرفها را زده ام و هماهنگیهای لازم انجام شده است. اما این را بگویم اینطور که راحت حرف میزنم نیست. فکر نکنید خداحافظی کردن از دنیای قهرمانی در همین سه - چهار تا کلمه خلاصه میشود. واقعا سخت است و خودم هم ناراحتم.
موافقی کمی از این فضا خارج شویم؟
چه بهتر!
سال ۹۵ در کل برای شهرام محمودی چطور بود؟
طبیعی است سالی که در آن به المپیک رسیدیم رویایی باشد. نه فقط برای من که برای همه بچههای والیبال این طور بود. یک جورهایی سال ۹۵ عجیب بود. هم اتفاقات خوبی در آن افتاد و هم اتفاقات بد. خیلی ازهنرمندان و ورزشکاران و ... ایرانی فوت کردند که این ناراحت کننده بود. حادثه پلاسکو پیش آمد و تعدادی از آتش نشانان عزیز از جمع ما جدا شدند. از لحاظ ورزشی هم که بعد از انتخابی المپیک رفتیم برای بازیهای لیگ جهانی که یک لشکر مصدوم و محروم ماند روی دست مان. خیلیها میپرسند چرا در لیگ جهانی خوب نبودیم؟ واقعا بدن بچهها نمیکشید. آنها همین نتایجی هم که گرفتند همت کردند. برای المپیک یک ماه مهلت داشتیم که خدا را شکر از گروهمان صعود کردیم. به هدف فدراسیون رسیدیم، هرچند بازیهای دلچسبی نداشتیم. دو تیم مصر و کوبا را شکست دادیم، هدف دو برد بود و صعود به دور بعد که این اتفاق افتاد و پنجم مشترک شدیم. مقام بزرگی که برای والیبال و ورزش ایران خیلی ارزشمند است، هرچند روی آن مانور ندادند. بهترین مقام تیمی ایران در المپیک که نادیده گرفته شد.
حداقل خودتان از اتفاقاتی که افتاده راضی هستید. درست است؟
خوشحالم. ما کار بزرگی انجام دادیم. همین که والیبال سربلند شد برای ما کافی است. سرمان بالاست و احساس غرور میکنیم. مهم نیست خیلی از منتقدان چه میگویند ما بعد از ۵۲ سال یک اتفاق مهم را رقم زدیم و توانستیم مردم را خوشحال کنیم. همین که مردم برای ساعاتی خوشحال شدند بهترین پاداش ما بوده و هست.
سوال خانوادگی بپرسیم؟ اجازه میدهی آرسام والیبالیست شود؟
خودش میداند. هر وقت بزرگ شد میتواند مسیر زندگی اش را انتخاب کند. اگر دوست داشت که مشکلی نیست. واقعا ازخدا ممنونم که این فرشته را به من داد. اصلا زندگی ام تغییر کرده است. هیچ چیزی مثل آرسام نمیتواند خستگی را از تن من بیرون کند. وقتی با او بازی میکنم انگار که همه چیز را فراموش میکنم. باور نمیکنید، اما گاهی اوقات آنقدر خسته ام که خدا خدا میکنم زود به خانه برسم و بخوابم، اما وقتی به خانه میرسم و او را میبینم همه چیز یادم میرود.
سال قبل که پرسپولیس ۴ گل به استقلال زده بود کری زیادی برای دوستانت میخواندی.
کری همیشه هست. در فوتبال در والیبال و ...
این بار تیم شما بد باخت.
ورزش همین است. هر زمان که فرصت کنم به ورزشگاه میروم. این را بارها گفته ام که فوتبال ورزش اول دنیاست. آن روز هم استقلال یک جورهایی روزش بود. البته دیدید که پرسپولیس چقدر زیبا بازی کرد و چقدرموقعیت گل داشت، اما بدشانس بود و توپ هایش توی گل نمیرفت. فکر کنم ۸ - ۹ تا موقعیت صد در صد داشت. من تا آخرین دقایق هم امید زیادی به برنده شدن پرسپولیس داشتم، اما خب نشد.
مثل اینکه یکی دو تا بازیکن پرسپولیس هم خیلی به والیبال علاقه دارند. آنها حتی به خانه والیبال هم میآیند برای تماشا.
محسن و مهدی از دوستان خوب من هستند. به خود آنها هم گفتم که پرسپولیس امسال قهرمان میشود.
خودت دوست نداشتی فوتبالیست شوی؟
همه ما در بچگی روزی چند ساعت فوتبال بازی کرده ایم. گل کوچک، داخل سالن و ... من حتی فوتبال را به صورت نیمه حرفهای هم بازی کرده ام و دررده سنی نوجوانان عضو تیم پیکان بودم، اما سرنوشتم طور دیگری رقم خورده بود. بهنام ما والیبالیست بود و خودش کلی برای من انگیزه که به این سمت کشیده شوم. خدا ر. ا. شکر میکنم که خیلی از روزهای سخت تمام شد. حتما شنیده اید که فوتبالیستها قدیمها از زمینهای خاکی شروع کرده بودند. من هم کفش نداشتم و والیبال را شروع کردم. پولش را نداشتم که بخرم. گران بود، اما تلاشم را کردم و آن روزهای سخت را سپری کردم.
همان زمان خیلیها میگفتند سایه بهنام بالای سر شهرام است.
همیشه این را گفته بودند. در این که برادرم یکی ازبهترین والیبالیستهای ایران بوده شکی وجود ندارد، اما من هم تلاش خودم را کردم. تا همین چند سال پیش خیلیها کنایه میزدند. در فامیل خودمان. میگفتند بهنام والیبالیست شد تو دیگر این کاره نمیشوی. خدا خیلی کمک کرد و حالا خوشحالم که هر چه از او خواسته ام به من عطا کرده است.
پس به آرزوهایی که داشتهای رسیده ای.
به خیلی از آرزوهای رسیده ام. بازی در تیم ملی، حضور در المپیک.
شهرام، خیلیها کی روش و اختلافش با برانکو را با ولاسکو مقایسه میکردند. تو هم همین نظر را داری؟
من حرفهایم درباره ولاسکو را زده ام. او به ما بی احترامی میکرد. نمیدانم چرا، اما قدرت زیادی گرفته بود. من نمیتوانم قیاسی در این زمینه انجام بدهم، اما این را میدانم که هواداران پرسپولیس بی شمارند و باید احترام آنها حفظ شود.
فکر میکنی سال ۹۶ برای خودت چطور باشد؟
من آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم برای همه مردم ایران. امیدوارم که در کنار خانواده هایشان به خوشی و سلامتی زندگی کنند.
خودت خاطرهای از عید نوروز داری که هنوز هم از آن تعریف کنی؟
تیله بازی میکردم. بیشتر کارم این بود. خرید کردن را هم دوست داشتم. یک کارتهای بازی بود که عکس ورزشکاران روی آنها بود. بچه هایی که هم سن و سال من هستند میدانند کدام کارتها را میگویم. چقدر کیف میداد. حیف که دیگر نمیشود به آن روزها برگشت و روی زمین ولو شد و تیله بازی کرد. حیف.
ورزش همین است. هر زمان که فرصت کنم به ورزشگاه میروم. این را بارها گفته ام که فوتبال ورزش اول دنیاست. آن روز هم استقلال یک جورهایی روزش بود. البته دیدید که پرسپولیس چقدر زیبا بازی کرد و چقدرموقعیت گل داشت، اما بدشانس بود و توپ هایش توی گل نمیرفت. فکر کنم ۸ - ۹ تا موقعیت صد در صد داشت. من تا آخرین دقایق هم امید زیادی به برنده شدن پرسپولیس داشتم، اما خب نشد.
مثل اینکه یکی دو تا بازیکن پرسپولیس هم خیلی به والیبال علاقه دارند. آنها حتی به خانه والیبال هم میآیند برای تماشا.
محسن و مهدی از دوستان خوب من هستند. به خود آنها هم گفتم که پرسپولیس امسال قهرمان میشود.
خودت دوست نداشتی فوتبالیست شوی؟
همه ما در بچگی روزی چند ساعت فوتبال بازی کرده ایم. گل کوچک، داخل سالن و ... من حتی فوتبال را به صورت نیمه حرفهای هم بازی کرده ام و دررده سنی نوجوانان عضو تیم پیکان بودم، اما سرنوشتم طور دیگری رقم خورده بود. بهنام ما والیبالیست بود و خودش کلی برای من انگیزه که به این سمت کشیده شوم. خدا ر. ا. شکر میکنم که خیلی از روزهای سخت تمام شد. حتما شنیده اید که فوتبالیستها قدیمها از زمینهای خاکی شروع کرده بودند. من هم کفش نداشتم و والیبال را شروع کردم. پولش را نداشتم که بخرم. گران بود، اما تلاشم را کردم و آن روزهای سخت را سپری کردم.
همان زمان خیلیها میگفتند سایه بهنام بالای سر شهرام است.
همیشه این را گفته بودند. در این که برادرم یکی ازبهترین والیبالیستهای ایران بوده شکی وجود ندارد، اما من هم تلاش خودم را کردم. تا همین چند سال پیش خیلیها کنایه میزدند. در فامیل خودمان. میگفتند بهنام والیبالیست شد تو دیگر این کاره نمیشوی. خدا خیلی کمک کرد و حالا خوشحالم که هر چه از او خواسته ام به من عطا کرده است.
پس به آرزوهایی که داشتهای رسیده ای.
به خیلی از آرزوهای رسیده ام. بازی در تیم ملی، حضور در المپیک.
شهرام، خیلیها کی روش و اختلافش با برانکو را با ولاسکو مقایسه میکردند. تو هم همین نظر را داری؟
من حرفهایم درباره ولاسکو را زده ام. او به ما بی احترامی میکرد. نمیدانم چرا، اما قدرت زیادی گرفته بود. من نمیتوانم قیاسی در این زمینه انجام بدهم، اما این را میدانم که هواداران پرسپولیس بی شمارند و باید احترام آنها حفظ شود.
فکر میکنی سال ۹۶ برای خودت چطور باشد؟
من آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم برای همه مردم ایران. امیدوارم که در کنار خانواده هایشان به خوشی و سلامتی زندگی کنند.
خودت خاطرهای از عید نوروز داری که هنوز هم از آن تعریف کنی؟
تیله بازی میکردم. بیشتر کارم این بود. خرید کردن را هم دوست داشتم. یک کارتهای بازی بود که عکس ورزشکاران روی آنها بود. بچه هایی که هم سن و سال من هستند میدانند کدام کارتها را میگویم. چقدر کیف میداد. حیف که دیگر نمیشود به آن روزها برگشت و روی زمین ولو شد و تیله بازی کرد. حیف.
پ
نظر کاربران
بانک خوب سرمایه است