۱۰ فیلم پر سروصدایی که اصلا ارزش دیدن ندارند!
هیچ فیلمسازی به دنبال ساختن یک اثر ورشکسته نیست، اما بعضی اوقات ایدهها دیگر جواب نمیدهند. گاهی ایدهها شکست خوردهاند و گاهی هر چند بلند میشوند، از سر کارگردان است. در سال ۲۰۲۴ ورشکستهها کم نبودند. فیلمهایی که قرار بود بدل به تجربه تجاری موفقی بشوند، اما تحمل شکستی واضح در گیشه مخاطبان را حیرتزده کردند.
فرهیختگان: هیچ فیلمسازی به دنبال ساختن یک اثر ورشکسته نیست، اما بعضی اوقات ایدهها دیگر جواب نمیدهند. گاهی ایدهها شکست خوردهاند و گاهی هر چند بلند میشوند، از سر کارگردان است. در سال ۲۰۲۴ ورشکستهها کم نبودند. فیلمهایی که قرار بود بدل به تجربه تجاری موفقی بشوند، اما تحمل شکستی واضح در گیشه مخاطبان را حیرتزده کردند.
کارشناسان نشریه ددلاین در 2023، اوضاع چندان خوبی را برای سال بعد پیشبینی نمیکردند. از طرفی، حل نشدن درگیریهای میان انجمنصنفی در هالیوود با صاحبان و فیلمهای باقیمانده از دوران کرونا، وضعیت را برای سینما در 2024 به ورشکستگی میکشید. با این حال، حضور انیمیشنها سینمای جهان را نجات داد و از طرفی مارولیها هم دست به کار شدند. با تمام این تفاصیل، 10 فیلم ورشکسته سال 2024 با مجموع ضررهایی نزدیک به 653.4 میلیون دلار به کار خود پایان دادند و فاجعه را تکمیل کردند.
۱- Joker: Folie à Deux / جوکر: جنون مشترک
برادران وارنر دوباره اعتماد کرد، اعتمادی اشتباه. البته پیش از آغاز ساخت دنباله جوکر، دنبالهسازی برای چنین اثری منطقی به نظر میرسید. قبل از اکران ددپول و ولورین در سال 2024، اولین جوکر تاد فیلیپس با حدود 1.1 میلیارد دلار فروش، رکورد پرفروشترین فیلم درجه سنی بزرگسالان را شکسته و موفقیتی چشمگیر را برای وارنرها به دست آورده بود؛ فیلمی که در اسکار هم حال و روز خوبی پیدا کرد و دو جایزه اسکار هم برد، از جمله بهترین بازیگر مرد برای واکین فینیکس در نقش جوکر.
تاد فیلیپس اما در دنباله جوکر دست به یک قمار بزرگ زد و از برادران وارنر برای اثر جدیدش حدود 200 میلیون دلار طلب کرد، رقمی که با توجه به فروش قابل توجه باقی آثار فیلیپس برای برادران وارنر (خماری و جوکر)، چندان هم بیمنطق به نظر نمیرسید.
فیلیپس برای جلب رضایت وارنرها به سراغ لیدی گاگا و وارد کردن هارلی کویین هم رسید، اما هیچکدام نتوانست این اثر را نجات دهد.
فیلم در CinemaScore نمره D گرفت، چون کسی دنبال دنبالهای از جوکر نبود که حالوهوای یک اثر موزیکال را داشته باشد. جوکر جنون مشترک حدود 144.3 میلیون دلار ضرر داشت و برادران وارنر را دچار یک بحران شدید برای سال 2025 کرد.
۲- Furiosa: A Mad Max Saga / فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه
دنبالهها و فرانچایزها ضررهایشان در سال 2024 از سودهایشان بیشتر بود. شاهدی به غیر از جوکر؟ فیوریوسا: حماسه مکس دیوانه. جرج میلر نقشهای کامل برای دنیای مکس دیوانه داشت. با این حال، پس از بازسازی این فرنچایز با حضور تام هاردی در فیلم جاده خشم (با فروش جهانی ۳۸۰ میلیون دلاری، هزینه تولید ۱۵۰ میلیون دلار و شش جایزه اسکار)، میلر تصمیم گرفت بهجای ساخت دنباله، یک پیشدرآمد بسازد که بر شخصیت زن قهرمان فیلم، فیوریوسا (با بازی شارلیز ترون)، تمرکز دارد.
اما در پیشدرآمد، شارلیز ترون از بازی در فیلم انصراف داد و این یکی از دلایلی بود که باعث شد فیلم نتواند مخاطبانی به گستردگی جاده خشم جذب کند، حتی با وجود اینکه کریس همسورث (بازیگر نقش ثور در دنیای سینمایی مارول) نقش منفی فیلم را بازی میکرد.
میلر با انتخاب آنیا تیلور-جوی (ستاره سریال گامبی ملکه) برای نقش جوانتر فیوریوسا ریسک کرد، چون نمیخواست نسخه جوانتر ترون را با جلوههای ویژه بسازد. بازاریابی فیلم بیش از حد شبیه جاده خشم بود و این باعث نشد مردم مشتاق تماشایش شوند.
۳- Borderlands / سرزمینهای مرزی
فیلمهایی که بر اساس بازی ویدئویی هم ساخته شدهاند، ضرر میکنند. کمپانی Lionsgate فکر میکرد که با ساخت نسخه سینمایی بازی ویدیویی Borderlands (که ۶۸ میلیون نسخه فروش داشته) به موفقیت بزرگی دست خواهد یافت. اما معلوم شد که Borderlands نه فیلم ماینکرفت بود و نه حتی سونیک خارپشت. این فیلم در آمریکا تنها ۸.۶ میلیون دلار فروش افتتاحیه داشت؛ در حالی که فیلم ما تمامش میکنیم از سونی با بازی بلیک لایولی و جاستین بالدونی با فروش ۵۰ میلیون دلاری در جایگاه دوم نشست.
صحنههای بازسازیشده فیلم که کارگردانی اصلیاش را الی راث بر عهده داشت، توسط تیم میلر (کارگردان ددپول) انجام شد و همین باعث افزایش بودجه تا رقم ۱۲۰ میلیون دلار شد. مدیرعامل کمپانی لاینزگیت، جان فلتهایمر، درباره شکست Borderlands در یک جلسه گزارش مالی گفت: «تقریباً هر چیزی که میتوانست خراب شود، خراب شد؛ فیلم در دوران کرونا مدت زیادی در انبار ماند، تصویربرداری دوباره و افزایش نرخ بهره باعث شد از محدوده ایمنی مدلهای مالی سختگیرانه ما خارج شود.»
۴- Megalopolis / مگالوپلیس
گاهی مؤلفها هم اشتباه میکنند، حتی اگر آن نام فورد کاپولا باشد. اگر تنها بخواهیم بر اساس نامها قضاوت کنیم، پروژه Megalopolis از فرانسیس فورد کاپولا، که نزدیک به دو دهه برایش تلاش کرده بود و خودش با سرمایه شخصی ۱۲۰ میلیون دلاری (و ۱۶ میلیون دلار هزینه تبلیغات داخلی) آن را تأمین مالی کرده، در فهرست بمبهای گیشهای سال ۲۰۲۴ قرار میگیرد.
داستان فیلم درباره سزار (با بازی آدام درایور) است؛ یک آرشیتکت آرمانگرای جاهطلب در شهر خیالی «رُم نو». او سودای آیندهای آرمانشهری دارد، اما در مقابل شهردار فرانکلین سیسرو (جیانکارلو اسپوزیتو) قرار میگیرد که حامی وضع موجود، منافع خاص، حرص و طمع و جنگهای جناحی است. اوضاع وقتی پیچیدهتر میشود که سزار عاشق دختر شهردار، جولیا سیسرو (ناتالی امانوئل)، که یک سلبریتی است، میشود. مگالوپولیس در جشنواره کن از تماشاگران تشویق دریافت کرد، آن هم حدود 7 دقیقه.
تا ماه ژوئن، لاینزگیت وظیفه پخش فیلم را برعهده گرفت؛ همان استودیویی که نسخههای ویژه آثار قبلی کاپولا مانند Apocalypse Now Final Cut و The Conversation را هم توزیع کرده بود. پیش از آن، IMAX تعهد داده بود که فیلم را در ۲۰ شهر بهصورت ویژه نمایش دهد. یکی از حرکات تبلیغاتی جالب فیلم حضور یک بازیگر زنده در برخی سالنهای IMAX بود که نقش خبرنگاری را بازی میکرد و روی صحنه با کاراکتر درایور تعامل داشت؛ همان ترفندی که اولینبار در کن استفاده شده بود. در افتتاحیه داخلی فیلم، ۴۱ درصد فروش آخر هفته از نمایشهای IMAX حاصل شد. طبق دادههای PostTrak، ۶۱ درصد تماشاگران از طرفداران کاپولا بودند و حدود یکسوم طرفدار آدام درایور.
لاینزگیت خودش در این پروژه سرمایهگذاری نکرده بود و صرفاً به عنوان پخشکنندهای استخدامشده وارد شد، با دستمزد بین ۳ تا ۵ میلیون دلار.
پیش از اکران فیلم، یک سوتی بزرگ تبلیغاتی هم پیش آمد؛ تریلر فیلم شامل نقلقولهای جعلی از منتقدان بود که توسط هوش مصنوعی تولید شده بودند، حتی جمع کردن این اتفاق هم کمکی به فیلم نکرد و مگالوپولیس نتوانست مخاطبان را با خود همراه کند و در نهایت با ضرر 75.5 میلیون دلاری یک ورشکستگی مالی جدی را برای فورد کاپولا پدید آورد، زیرا او برای این فیلم و درآوردن هزینههای آن وامی به ارزش 650 میلیون دلار دریافت کرده بود.
۵- Kraven: The Hunter / کریون شکارچی
ضررهای مالی مربوط به کل مالکان یک پروژه است. شرکت سونی باهوشی خاص، فیلم ابرقهرمانی Kraven the Hunter را با مشارکت مالی کمپانی TSG تولید کرد، بنابراین سهم ضرر مستقیم سونی کمتر از ۳۵ میلیون دلار شد.
Kraven the Hunter یکی از دشمنان مرد عنکبوتی است و اکرانش در آمریکا تنها ۱۱ میلیون دلار فروش داشت؛ پایینترین افتتاحیه در میان تمام فیلمهای مشترک سونی/مارول (سونی بیشتر مالک آثار مرتبط با دنیای اسپایدرمن در مجموعه مارول است، در حالیکه دیزنی مالک بقیه آن است).
تولید فیلم در سال ۲۰۲۲ آغاز شد و پس از پایان اعتصاب بازیگران، فیلمبرداریهای مجدد در نوامبر ۲۰۲۳ انجام شد. این شروع و توقفها باعث شد هزینه تولید از 20 میلیون دلار افزایش پیدا کند. در این فاصله، تغییر فرهنگی قابل توجهی در نگرش تماشاگران نسبت به فیلمهای ابرقهرمانی رخ داد؛ آنها انتظار بیشتری از این ژانر داشتند و کریون شکارچی با جلیقه چرمی، شلوار پلنگی و تفنگ در دست، نتوانست رضایت آنها را جلب کند.
این فیلم در عمل متوسط ارزیابی شد، اما به دلیل هزینههای بالای تولیدش نتوانست رضایت منتقدان و مخاطبان را جلب کند و بدل به یک اثر ضعیف شد. کارگردان این اثر جی. سی چاندور بود و آرون تیلور جانسون نقش اصلی آن را بر عهده داشت. فیلمی که در نهایت شکستی 71 میلیون دلاری را در گیشه داشت.
۶- Fly Me to the Moon / مرا بِبر به ماه (پروژه آرتیمیس)
نه اسکارلت جوهانسون و نه چانینگ تیتوم نمیتواند جلوی نابود شدن یک صنعت را بگیرد، حتی اگر آن فیلم درباره سفر به ماه باشد. داستان فیلم Fly Me to the Moon در بستر رقابت فضایی دهه ۱۹۶۰ میان ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی روایت میشود؛ جایی که ناسا در تدارک پرتاب مأموریت آپولو ۱۱ به ماه است. در این میان، رابطهای عاشقانه میان مدیر پروژه آپولو ۱۱ و یک متخصص بازاریابی شکل میگیرد، کسی که مأموریت دارد تصویر عمومی ناسا را بهبود ببخشد و همزمان، نسخهای ساختگی از فرود ماه را به عنوان یک طرح پشتیبان ضبط کند.
فیلم از همان دقایق ابتدایی نشان میدهد که ایدهای نوآورانه و سرگرمکننده دارد و میتوان از آن انتظار اثری جذاب و تماشایی داشت. با این حال، با تغییر لحنهای مکررش، مخاطب را کلافه میکند و همهچیز به یک اثر ضعیف بدل میشود. گرگ برلانتی، کارگردان مرا به ماه ببر، در این فیلم به خوبی نشان میدهد چگونه میتوان یک ایده خوب با بازیگرانی درخشان را به اثری شکستخورده بدل کرد. فیلمی که با ضرر حدود 58 میلیون دلاری، از دیگر شکستخوردههای 2024 بود.
۷- Here / اینجا
داستان فیلم «اینجا» داستان زندگی عاشقانه ریچارد و مارگارت است، همراه با انبوهی از کارهای گرافیکی مانند فناوری دیجیتالی پیریزدایی. در این فیلم بازیگرانی همچون تام هنکس در نقش ریچارد، رابین رایت در نقش مارگارت و پل بتانی و کلی ریلی نقشآفرینی کردهاند. اینجا یک اثر اقتباسی است از اثر تحسینشدهای با همین نام از ریچارد مک گوتیر که رابرت زمکیس برای ساخت فیلم «اینجا» از آن اقتباس کردهاست. رابرت زمکیس در این فیلم از ایده روایت غیرخطی و جلوههای بصری پیشرفتهای استفاده کردهاست. هدف این فیلم به تصویر کشیدن وقایعی است که در یک مکان واحد و خاص اتفاق افتاده و میافتد و سعی میکند در یک مکان خاص، بازههای زمانی مختلفی را از زندگی یک زن و شوهر روایت کند. با تمام این تفاصیل، فیلم اینجا چیزی دیگری به جز تصاویر بصری زیبا با بهرهگیری از هوش مصنوعی نیست و حضور تام هنکس و رابین رایت نمیتواند این اثر را به چیزی بیش از یک اثر اپیزودیک ضعیف بدل کند.
نتیجه چنین اثری میشود یک شکست 34 میلیون دلاری برای فیلمی با بازی تام هنکس. فیلمی که میتوانست با هنکس و رایت یادآور فارست گامپ باشد.
۸- The Ministry of Ungentlemanly Warfare / وزارت جنگ ناجوانمردانه
فیلم وزارت جنگ ناجوانمردانه The Ministry of Ungentlemanly Warfare براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد سازمان مخفی بریتانیا در جنگ جهانی دوم است که در سال 1940 میلادی، به دستور نخست وزیر، وینستون چرچیل برای انجام جاسوسی و خرابکاری در اروپای اشغال شده توسط نازیها، تشکیل شد. از طرفی فیلم را هم گای ریچی ساخته که آثارش با مایههای گنگستری مخاطبان بسیاری را پیدا کرده، با این حال، نقدهای این فیلم متغیر و متفاوت است. برخی این اثر را خوب و برخی ضعیف معرفی کردند، اما برآیند میگوید فیلم گای ریچی یک اثر متوسط مطلوب بوده. فیلمی 122 دقیقهای با بازی هنری کویل، آلن ریچسون و ایزا گونزالس که ضرری 30 میلیون دلاری را برای لاینزگیت پدید آورد.
۹- The Crow / کلاغ
اریک و شلی عاشق و معشوقی هستند که به طرز وحشیانهای به قتل میرسند، ولی اریک با فدا کردن روح خود به دنیای زندگان باز میگردد تا انتقام خود و معشوقهاش را از قاتلینشان بگیرد. سوژه کلاغ در نگاه اول جذاب به نظر میرسد و به عنوان یک ابرقهرمانی گوتیک میتواند آینده خوبی در گیشه داشته باشد، با این حال فیلم به قدری بد اجرا شده که منتقدان آن را لگدمال کردند و همین امر باعث شد لاینزگیت فیلمز با این اثر یک شکست دیگری متحمل شود و تقریباً نیمی از 10 فیلم شکستخورده سال 2024 را از آن خود کند. اثر 111 دقیقهای روپرت سندرز، کمهزینه بود اما حدود 26 میلیون دلار ضرر کرد و جایش را در میان 10 فیلم ورشکسته سال 2024 تثبیت کرد.
۱۰- Madam Web / مادام وب
نهتنها منتقدان و تماشاگران، بلکه جایزه تمشک طلایی (جایزه بدترینهای سال) هم مادام وب را بینصیب نگذاشت، فیلمی که تلاش داشت با حضور نمادهای جنسی کنونی آمریکا، داکوتا جانسون و سیدنی سوئینی، حداقل در فروش روی پرده وضعیت مناسبی داشته باشد، اما یک فاجعه را در اکران رقم زد. فیلم مادام وب Madame Web 2024 در مورد یک امدادگر جوان به نام کاساندرا وب (با بازی داکوتا جانسون) است که به طور اتفاقی متوجه قدرتها و تواناییهای خاص خود شده و مجبور میشود با اسرار گذشتهاش روبهرو شود. در این میان او با سه زن جوان با آیندهای مرموز آشنا شده و تلاش میکند از آنها در برابر دشمنی خطرناک که قصد نابودیشان را دارد، محافظت کند. فیلم قرار است ابرقهرمانی باشد، اما به قدری ضعیف و خندهدار ساخته شده که نقطهای تیره در کارنامه کارگردان آن، اس جی کلارکسون قلمداد میشود. حضور مارول و کلمبیا پیکچرز هم در کنار مادام وب به فیلم کمکی نمیکند و درنهایت ضرری 15 میلیون دلاری فیلم را به زمین میزند. فیلمی که قرار بود با توجه به بازیگرانش بدل به یک اثر پرمخاطب برای تولیدکنندگان شود، اما باز هم مخاطب نشان داد که استفاده صرف از مولفههای جذابیت نمیتواند او را به سینماها بکشاند.
ارسال نظر