گزارش همشهری از عقد عثمان و جوانه در حرم امام رضا(ع)
روزنامه همشهری در شماره امروز خود گزارشی از سنت «عقد درحرم رضوی» که این روزها عروس و دامادهای بسیاری را به مشهد کشانده، منتشر کرده است.
روزنامه همشهری در شماره امروز خود گزارشی از سنت «عقد درحرم رضوی» که این روزها عروس و دامادهای بسیاری را به مشهد کشانده، منتشر کرده است. در ادامه این گزارش را مرور خواهیم کرد.
صدای عاقد که روحانیای جاافتاده با محاسنی سپید و مرتب است در رواق آینهکاریشده دارالحجه میپیچد:
«اَنکحتُ موکلتی موکلی...». عروسخانم، چادر سفیدش را تا خط ابرو پایین کشیده و یک دست به دستهگلی کوچک دارد و دست دیگر به قرآنکریم. تنگش، آقای داماد دو زانو نشسته و از شرم یا رسم ادب، چشم دوخته به بتهجقههای شاهعباسی ترمهسجاده که بالایش، آینه و شمعدان، گل، گلدان و مشتی شکلات جای دادهاند. هر دو، خوشحالند و مضطرب؛ گاهی عرق از پیشانی میگیرند و گاهی نیز نفسهای طولانی میکشند. با این همه، گل از گلشان شکفته که پیوند و پیمان خود را به سنت اهالی خراسان «بالای سر حضرت» برپا میکنند. دوباره صدای عاقد جاافتاده میپیچد: «عروسخانم برای بار سوم میپرسم آیا بنده وکیلم شما را به نکاح... .» و عروسخانم بالاخره لب باز میکند: «با توکل به خدای مهربون، با اجازه بزرگترها و با ضمانت ضامن آهو، بله». جیغ، سوت و هورا ممنوع است و از اینرو برخی همراهان با صلواتهای پیاپی و آرزوی عاقبت بهخیری و پیر شدن به پای هم، عقد این نوگلان نوشکفته را فرخنده و مبارک میدارند و برخی دیگر به شیرین کردن دهان مشغولند. کمی بعد از برداشتن چند عکس یادگاری، نوبت عروس و دامادهای دیگر است که عقدشان را اینجا در حرم سلطان خراسان با شرایط خاص از رزرو قبلی، ظرفیت محدود همراه و مهمان و... برگزار کنند.
عقد با غذای حضرتی
مادرعروس است که گوشه چادر رنگی از کربلا سوغات آمده را به دندان گرفته و زیر گوش دخترش میگوید: «آنجا را ببین؛ پنجره فولاد است. همانجا که همیشه برایت تعریف میکردم. من و آقات آنجا محرم شدیم.» جملهاش تمام نشده که چشمش از اشک تر میشود. دامادش، کمسن و سال است، ولیتر و فرز. مدارک لازم از اصل و کپی شناسنامهها تا برگه آزمایشگاه را یک پوشه کرده و تندتند سوی رواق شیخطوسی (دفتر پذیرش ویژه عقد در حرم) قدم برمیدارد. مادر و خواهران داماد حالا دور عروس خجالتی را گرفتهاند: «خوش به حالتان که نخستین کادوی عروسیتان را از امامرضا(ع) میگیرید؛ دعوتنامه برای غذای مهمانسرای حضرت. » داماد، مقابل متصدی پذیرش ایستاده و منتظر است تا مدارکشان به تأیید او برسد: «رزرو اینترنتی داشتید یا حضوری؟ عاقد دارید یا از حرم، عاقد میخواهید؟» هم مدارکشان کامل است و هم بهموقع رسیدهاند، اما متصدی اجازه ورود به آنها نمیدهد: «حداکثر جمعیت همراه 15نفر است، نه 30نفر... . به لحاظ فضا محدودیت داریم؛ بهویژه این روزها که دهه کرامت است و کلی عروس و داماد از ساعت6تا 23میآیند برای عقد بالا سر حضرت.»
روزهای پر عقد و ازدواج
حق با متصدی دفتر پذیرش عقد در حرم رضوی است؛ این روزها که ولادت علیبنموسیالرضا(ع) و اختالرضا، حضرت معصومه(س) و دهه کرامت است، بیش از دیگر روزهای سال در گوشه و کنار هر صحن و سرا و هر ایوان و رواق بارگاه امام رئوف، عروس و داماد دیده میشود. ضلع شرقی حرم از پس یکی از همین دامادها که حسابی سر و مویش را آب و شونه کرده، عروسخانمی با چادر گلدار سفید و کفشهای پاشنه بلند و آن هم سفید بهزحمت روان است. عثمان و جوانه نام دارند و از اتباعند. پیشان نیز کسی همراه نیست. داماد با لهجهای غلیظ سراغ رواق دارالحجه را از نزدیکترین زائر بهخود میگیرد: «پس دنبال رواق عقد هستی که بله بگی و بله بشنوی...حیاط را برو سمت راست.»
پیش از قدم برداشتن به راست و رواق خانوادگی دارالحجه، زائر دوباره به حرف میآید: «اگر وقت، قمر درعقرب باشد، عقدتان نمیکنند... اصلا مجوز اقامت در ایران دارید؟» داماد از آنجا که هنگام نوبتگیری اینترنتی عقد در حرم، حواسش به لیست روزهای قمر در عقرب و ثبت شده در سامانه بوده و از طرفی پشتش به اجازهنامهای که از اداره امور اتباع گرفته، گرم است، در پاسخ فقط لبخند میزند.
نظر کاربران
آمار جرم و جنایت در مشهد غوغا می کنه .
پناه برخدا
تو خوب باش