ترامپ در ازای توافق با حوثیها و ایران، اسرائیل را فروخت
نویسنده اسرائیلی بر این باور است که ترامپ دیگر به ارزشهای بنیادین در روابط واشنگتن و وتلآویو اهمیتی نمیدهد و در ازای توافق با حوثیها و ایران، اسرائیل را فروخته است.
رویداد ۲۴: اوریل داسکال، نویسنده اسرائیلی در مقالهای که در روزنامه عبری معاریو منتشر کرده استدلال میکند که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا به عنوان بخشی از تلاشهایش برای جلوگیری از بحران اقتصادی داخلی این کشور که دوره دوم ریاست جمهوری وی را تهدید میکند، اسرائیل را به خاطر منافع اقتصادی و معاملات تاکتیکی با انصارالله (حوثیها) و شاید حتی به زودی با ایرانیها، «فروخته است».
داسکال با بیان «ناامیدی فزاینده اسرائیل از دولت ترامپ»، استدلال میکند که لحظهای که ترامپ ترجیح داد به جای پایبندی به منافع اسرائیل، با حوثیها به تفاهم برسد، میتواند نقطه عطفی اساسی باشد که موقعیت استراتژیک تلآویو را تهدید میکند و آن را از بازی ژئوپلیتیکی که به طور سنتی بازیگر محوری آن بوده است، خارج میکند.
ناامیدی اسرائیل
به نوشته داسکال، ارزیابیها درباره این اقدام ترامپ در اسرائیل اغلب این است که ترامپ «خودش را به خطر انداخته»، نه تنها به دلیل اختلافاتش با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بلکه به این دلیل که اسرائیل دیگر در محاسبات جدید او اولویت ندارد و به یک ابزار چانهزنی تبدیل شده است که اگر منافع کاخ سفید اقتضا کند، میتوان آن را نادیده گرفت.
نویسنده اسرائیلی بر این باور است که ترامپ از یک سو با حوثیها به توافقی برای توقف حملات به کشتیهای آمریکایی و اجازه کشتیرانی تجاری در نزدیکی تنگه باب المندب رسیده و از سوی دیگر به دنبال دستیابی به توافقی با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور است، تا در بحبوحه بحران اقتصادی پیش رو قیمتهای نفت را ثابت نگه دارد و در نتیجه هزینههای سوخت را در داخل آمریکا کاهش دهد.
در ادامه این تحلیل آمده است: «ترامپ ممکن است در آینده در امضای یک توافق هستهای با ایران که به این کشور اجازه استفاده از انرژی هستهای غیرنظامی را بدهد، تردید نکند، البته اگر این توافق در راستای مهمترین هدف او باشد: جلوگیری از رکود اقتصادی در کشورش.»
داسکال در ادامه عدد و رقمهایی از صندوق بینالمللی پول را ارائه میدهد که پیشبینی میکند رشد اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۲۵ میلادی به ۱.۸ درصد کاهش خواهد یافت که این موضوع پیامدهایی برای همه متحدان واشنگتن خواهد داشت، در حالی که چین علیرغم چالشها به رشد بالاتری دست مییابد. داسکال معتقد است که این رکود اقتصادی، ترامپ را به سمت یافتن راهحلهای سریع و مستقیم، مانند تأمین امنیت مسیرهای تجاری و کاهش قیمت نفت و بنزین، هدایت کند.
انتظارات و عقب نشینیها
به نوشته داسکال، پیش بینی میشود که این معاملات مقدمهای برای کاهش نقش اسرائیل در محاسبات آمریکا خواهد بود، به ویژه در منطقهای که کشورهای دارای نفت و گاز اکنون میتوانند مشوقهای جذابتری نسبت به تلآویو به واشنگتن ارائه دهند.
داسکال معتقد است که دگرگونیهای ترامپ نه تنها به خاورمیانه بلکه به سیستم هژمونی اقتصادی که ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم رهبری کرده و اکنون در معرض تهدید است، نیز ارتباط دارد.
وی استدلال میکند که خروج آمریکا از تعهدات بینالمللی خود و تلاشهای کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و کشورهای عضو بریکس برای کاهش وابستگی به دلار در تجارت بینالمللی و روی آوردن به ارزهای محلی خود، قدرت دلار را کاهش خواهد داد و پایان دورانی را که واشنگتن از دلار به عنوان یک سلاح سیاسی استفاده میکرد، نشان میدهد.
پیشتر نیز مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانی بر این موضوع مهر تایید زد و هشدار داد که جهان در حال ساخت یک اقتصاد جایگزین است که تابع دلار آمریکا نیست، به این معنی که آمریکا دیگر همانند گذشته قادر به اعمال تحریم نخواهد بود.
در ادامه نویسنده این تحلیل ادعا میکند که ستون اساسی رابطه آمریکا و اسرائیل نه تنها منافع نظامی، بلکه «ارزشهای دموکراتیک مشترک» بوده است و به لطف این ارزشها، اسرائیل به برتری هوایی، حمایت مداوم در شورای امنیت و معاملات نظامی پیشرفتهای مانند سامانه دفاعی ارو، که ثمره توافق استراتژیک با واشنگتن به سال ۱۹۸۷ است، دست یافته است.
با این حال، نویسنده اسرائیلی معتقد است که اساس روابط میان اسرائیل و آمریکا اکنون مورد تهدید قرار گرفته است، زیرا ترامپ دیگر به این ارزشها اهمیتی نمیدهد و در عوض به دنبال منافع سیاسی و اقتصادی سریع است.
ارسال نظر