اعتماد به نفس مرگبار بابون در برابر شیرها
در کنار بستر رودخانه، بابونی نشسته بود و بیتفاوت تماشا میکرد که گروهی از شیرها مستقیماً به سمت او میآیند. او آنقدر به خودش اعتماد داشت که حتی یک قدم هم از جایش تکان نخورد. اما این اعتماد به نفس، اشتباهی مرگبار بود...
فرارو:در کنار بستر رودخانه، بابونی نشسته بود و بیتفاوت تماشا میکرد که گروهی از شیرها مستقیماً به سمت او میآیند. او آنقدر به خودش اعتماد داشت که حتی یک قدم هم از جایش تکان نخورد. اما این اعتماد به نفس، اشتباهی مرگبار بود...

ارسال نظر