خیز مجلس و صداوسیما برای کنترل تمام رسانهها
در ایران معیارهای نظارت بر محتوا و رسانه در ساختاری مانند صداوسیما، وزارت ارشاد و ساترا، با جامعهای که در آن زیست میکنیم، چه میزان مطابقت دارد یا نزدیک است؟ چه بحثهایی از سوی جامعه به عنوان موارد تهدیدکننده امنیت ملی شناخته میشود و این تنظیمگران چه مواردی را ذیل این موضوع قرار میدهند؟ آیا برنامههای صداوسیما در اشکال و پلتفرمهای دیگر تکثیر خواهند شد؟
فرارو: در ایران معیارهای نظارت بر محتوا و رسانه در ساختاری مانند صداوسیما، وزارت ارشاد و ساترا، با جامعهای که در آن زیست میکنیم، چه میزان مطابقت دارد یا نزدیک است؟ چه بحثهایی از سوی جامعه به عنوان موارد تهدیدکننده امنیت ملی شناخته میشود و این تنظیمگران چه مواردی را ذیل این موضوع قرار میدهند؟ آیا برنامههای صداوسیما در اشکال و پلتفرمهای دیگر تکثیر خواهند شد؟

جمعی از نمایندگان نامآشنای مجلس با ارائه طرحی تحت عنوان «حمایت و رسیدگی به تخلفات حوزه صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی» به دنبال قرار دادن تمام فعالیتهای تصویری رسانههای کشور تحت کنترل صداوسیما هستند.
تنظیمگری و نظارت بر عملکرد رسانهها در تمام کشورهای جهان از آزادترین تا نمونههای دیکتاتوری آنها وجود دارد. اما شدت و ضعف این نظارت و چارچوبها در کشورها متفاوت است. در بررسی چنین نمونههایی، نمیتوان مثلاً کره شمالی را با کشورهای اسکاندیناوی در یک سطح قرار داد و از جمله «نظارت همه جا وجود دارد» استفاده کرد. آنچه رسانهها و فعالان این حوزه را به واکنش وا داشته، از یک سو به معیارهای صداوسیما و تفاوتهایش با جامعه و از سوی دیگر به طراحان این طرح و طرحهای مشابه برای محدودیتهای اجتماعی ارتباط دارد.
طرح جدید امضای کدام نمایندگان را دارد؟
این طرح امضای ۴۹ نماینده مجلس را با خود دارد که بعضی از آنها شناختهشدهتر از دیگران هستند: «حمید رسائی، موسی غضنفرآبادی، رضا تقیپور، مهدی کوچکزاده، محمدتقی نقدعلی، حسینعلی حاجیدلیگانی، کامران غضنفری، مجتبی ذوالنوری، مرتضی آقاتهرانی و نصرالله پژمانفر.» جمعی که در زمره نمایندگان تندروی مجلس قرار میگیرند و بخشی از آنها به عنوان اعضا یا نمایندگان نزدیک به دو تشکیلات سیاسی پایداری و شریان شناخته میشوند. این نامها بخش زیادی از واکنشهای منفی را به خود اختصاص دادهاند. چرا که نامشان پای دیگر طرحها و قوانین مانند عفاف و حجاب و حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی (طرح صیانت) نیز بوده و سوابق قانونگذاریشان مشخص است.
طرح چه میگوید؟
ماده ۲ طرح مذکور، پایه ایجاد محدودیتهاست. این ماده مسئولیت تنظیمگری، صدور مجوز و نظارت بر خبرگزاریها، رسانهها، کتاب، تبلیغات، بازیهای رایانهای و امثال آن در حیطه صوت و تصویر فراگیر را بر عهده وزارت ارشاد میگذارد؛ صدور مجوز و نظارت بر رسانههای کاربرمحور (شبکههای اجتماعی و سکوهایی مانند یوتیوب، اینستاگرام، آپارات، تلگرام و ...) و ناشر محور (VOD) و شبکه نمایش خانگی به ویژه تولید سریال، برنامههای تلویزیونی و مانند آن و همچنین صدور مجوز نظارت و تنظیم مقررات تبلیغات و آگهی در حیطه صوت و تصویر فراگیر را به سازمان صداوسیما میدهد.
بر اساس این طرح، رسانههایی مانند خبرگزاری و سایتهای خبری که در حوزه تصویری فعالیت میکنند از یک سو باید مجوز جداگانهای از وزارت ارشاد دریافت کنند و همین محتوا اگر بخواهد در پلتفرمی مانند یوتیوب نمایش داده شود، نیازمند تائید صداوسیماست. در چنین فضایی، تکلیف برنامههای مختلفی که به صورت اختصاصی در پلتفرمها و بستر VOD منتشر میشوند نیز به صورت کامل مشخص است. به عبارت دیگر، پادکستها، برنامههای گفتگومحور، برنامههای استندآپ کمدی و هر آنچه داخل کشور تولید میشود، باید از این فیلترها عبور کند.
در طراحی این قانون پیشنهادی، با توجه به سازوکار فعلی و ضریب نفوذ رسانههای مختلف در جامعه، وزارت ارشاد به عنوان یکی از دو تنظیمگر، در عمل پایینتر از وزارت ارشاد قرار میگیرد. در چنین شرایطی، صداوسیما صدور مجوز، نظارت و برخورد را در دست دارد. علاوه بر این که انحصار صداوسیما نه به عنوان یک نهاد عمومی بلکه به عنوان یک سازمان رسانهای بزرگ و قدرتمند، در این قانون تضمین میشود. برای مثال، اگر قرار است مردم در ایران مراسم قرعهکشی جامجهانی ۲۰۲۶ را تماشا کنند، یا باید آن را با معیارهای صداوسیما ببینند یا سراغ گیرندههای ماهوارهای خود بروند. در داخل کشور، هیچ سکویی حق پخش این برنامه را ندارد. در نهایت همه راهها به صداوسیما ختم میشود.
تفاوت معیارها یا نقطه اختلاف
آنچه در ابتدای گزارش راجع به تفاوت معیارها و وجود نظارت در کشورهای مختلف مورد توجه قرار دادیم، در این موضوع خود را نشان میدهد. در کشورهای آزاد هم این نظارت وجود دارد، ضمن این که چارچوبی مشخص بر این نظارت و سازوکار آن حاکم است، سایز و اندازه این چارچوبها نیز متفاوت است. مثلاً موارد مربوط به امنیت ملی، تروریسم، محتوای جنسی و ... با تعاریف مشخص مورد توجه قرار میگیرند. از سوی دیگر، در این کشورها بخشی از نظارت بر محتوا با توجه به ردهبندی سنی و دستورالعملهای مشخص بر عهده خانوادهها قرار میگیرد و آنها در این باره مسئولیت دارند. بخشی از نظارتها نیز به صورت صنفی و در چارچوب روابط کاری با توجه به ضوابطی که وجود دارد، اعمال میشود.
در ایران معیارهای نظارت بر محتوا و رسانه در ساختاری مانند صداوسیما، وزارت ارشاد و ساترا، با جامعهای که در آن زیست میکنیم، چه میزان مطابقت دارد یا نزدیک است؟ چه بحثهایی از سوی جامعه به عنوان موارد تهدیدکننده امنیت ملی شناخته میشود و این تنظیمگران چه مواردی را ذیل این موضوع قرار میدهند؟ چه مواردی با سنجههای صداوسیما و ارشاد غیراخلاقی تشخیص داده میشود اما جامعه یا بخشی از آن طور متفاوتی نسبت به آن فکر میکند؟ در تشخیص مصادیق، ضوابط کار خواهد کرد یا سلایق میتوانند به ممیزی بپردازند؟ در چنین سازوکاری آیا امکان شکلگیری تضارب آرا و بحثهای فکری وجود دارد؟ یا برنامههای صداوسیما در اشکال و پلتفرمهای دیگر تکثیر خواهند شد؟ پاسخ این سوالات برای شناخت این طرح و آنچه رخ خواهد داد، تعیینکننده است.
نگاهی به مصاحبه اخیر خبرگزاری تسنیم با پیمان جبلی، رئیس صداوسیما هم میتواند این مسیر را روشنتر کند: «صداوسیما تنها وظیفه پخش برنامههای سرگرمکننده و خبری را ندارد، در واقع، این رسانه مسئولیتهای بسیار سنگینی در خصوص اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به مردم دارد. از مدیریت بحرانها گرفته تا اطلاعرسانی دقیق در زمان جنگ و بحرانها، همه این وظایف به دوش صداوسیما است.»
نظر کاربران
طرح های چرت مسخره
همینطوری دورهمی قانون می نویسن پدر چند نسل بعد در میارن
خجالت بکشید برای گرونی تورم که خودتون باعث اید طرح بده
صدا وسیمای دروغگو جهت دار به مجازی نظارت کنه خنده
خودش متهمه پول بودجه مردم رو هدر میده