این سه نفر نسخه تیم ملی را مقابل ازبکستان پیچیدند
هیچ؛ بـه جرأت میتوان گفت دستاورد تیم ملی از شرکت در تورنمنت کافا همین بود.
روزنامه همشهری: هیچ؛ بـه جرأت میتوان گفت دستاورد تیم ملی از شرکت در تورنمنت کافا همین بود. حضور در این مسابقات چیزی جز تلخکامی و البته هشدارهای سفت و سخت برای فوتبال ایران به همراه نداشت؛ زنگ خطرهایی که اگر شنیده نشود، کار را برای ما در آینده سخت خواهد کرد. برویم و شرایط برخی از بازندگان اساسی تیم ملی در این تورنمنت را بررسی کنیم.
امیر قلعهنویی
بهعنوان نفر اول کادرفنی تیم ملی، بیگمان بیشترین نگاهها متوجه اوست. احتمالا امیر قلعهنویی تصور میکرد تیم ملی به آسانی قهرمان کافا خواهد شد و در سال جامجهانی، موقعیت او روی نیمکت تا حدی تثبیت میشود. با این حال نتیجه نهایی کار، کاملا متفاوت و بلکه برعکس بود. عملکرد تیم ملی در این مسابقات هیچ جای دفاعی نداشت. ساختار دفاعی که از قبل هم محل بحث شده بود، از این آزمون نیز سربلند بیرون نیامد. تیم ملی ایران در 11بازی اخیرش فقط 3بار موفق به ثبت کلینشیت شده؛ در بازی با امارات، کرهشمالی و هند. چنین آماری طبیعتا جذاب نیست و نشان میدهد تیم ملی در مصاف با رقبای قدرتمندتر، پتانسیل خلق فاجعه را دارد. در فاز هجومی هم طرح و برنامه مشخص و تکرارشوندهای در عملکرد ملیپوشان به چشم نخورد. از اینها که بگذریم، اظهارات و توجیهات قلعهنویی هم مثل کشیده شدن ناخن روی دیوار، اعصاب خردکن بود. او مدام تکرار میکرد باید هفته دوم لیگ تعطیل میشد تا ملیپوشان با تمرین و آمادگی بیشتری وارد کافا میشدند. به فرض که این استدلال در مورد مسابقات اول و دوم صادق باشد، اما چرا تیم ملی در روزهای پایانی کافا هم به هارمونی و هماهنگی لازم نرسید؟ اتفاقا بدترین عملکرد تیم ملی در 2بازی آخر دربرابر تاجیکستان و ازبکستان بود که ملیپوشان بیشترین زمان را زیرنظر کادرفنی گذرانده بودند!
علیرضا جهانبخش
کاپیتان تیم ملی، این سالها بهخاطر رفتار و گفتارش خیلی زیر ذرهبین بوده و به جرأت میتوان گفت بخش زیادی از مقبولیتش را از دست داده است. جهانبخش چندی قبل در مورد همین ازبکستان و کیفیت پایین بازیکنان این تیم حرفهایی زد که غیرمنطقی بود و همچنان مورد انتقاد قرار میگیرد. پس از این شکست هم همان مصاحبه در ابعاد وسیع به او یادآوری شد. با این حال آقای کاپیتان معمولا اعتنایی به نقدها ندارد. او پس از شکست اخیر نیز حرفهای بحثبرانگیزی زد؛ مثل این: «برای ازبکها مهم قهرمانی در کافا بود، اما برای ما بازی دادن به جوانان اهمیت داشت.» کدام جوانان آقای جهانبخش؟ خودتان؟ طارمی؟ یا رامین رضاییان، کنعانی و علی نعمتی؟ اتفاقا ازبکستان که بهمراتب جوانتر بود؛ با پدیدهای مثل فیضاللهیف یا اورونوف و البته خسونوف منچسرسیتی که به این جام نرسید!
مهدی طارمی
یک تورنمنت ملی ناموفق دیگر هم برای طارمی به ثبت رسید. عجیب بود که او در بازی با ازبکستان در ترکیب اصلی قرار نگرفت، اما در همان دقایقی که به زمین آمد هم موفقیت چشمگیری نداشت، هرچند بازی تحتتأثیر 10نفره شدن تیم ملی ایران قرار گرفت. نکته مهم قابل طرح در مورد طارمی، خویشتنداری و رواداری عظیم او در مقابل شرایط فعلی تیم ملی است. دیگر از دستمان دررفته چندبار طارمی بعد از نتایج و نمایشهای ضعیف تیم قلعهنویی در میکسزون گفته «درس گرفتیم و باید بهتر شویم.» این همه مهربانی در حالی است که طارمی در دوران دراگان اسکوچیچ و با وجود ثبت بهترین نتایج توسط تیم ملی، مدام ساز ناکوک میزد و به پر و پای دراگان میپچید؛ بهقدری که آخرش هم این مربی پیش از جامجهانی عزل شد و به آن تورنمنت نرسید. دلیل این رفتار دوگانه چیست آقای طارمی؟
ارسال نظر