۱۰۲۷۸۷۰
۳۳ نظر
۵۳۹۸
۳۳ نظر
۵۳۹۸
پ

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

سریال «هم‌گناه» به کارگردانی مصطفی کیایی که با استقبال مخاطبان به یکی از محبوب‌ترین سریال‌های نمایش خانگی تبدیل شد، به پایان رسید.

روزنامه توسعه ایرانی - ایمان عبدلی : دنیای سریال‌باز‌ها دنیای پیچیده‌ای شده، یعنی مثل هر پدیده دیگری در ایران، این جا هم دوقطبی یا حتی چندقطبی‌گری در میان طرفداران تماشای سریال دیده می‌شود. درواقع نوعی میل به کَل‌کَل یا روکم‌کنی یا چیزی شبیه به این‌ها در میان ما وجود دارد که هر چیزی و هر پدید‌ه‌ای را وارد شکلی از کُری‌خوانی می‌کند و خب در دنیای کُری‌خواندن‌ها آن چه که اولویت دارد، تعصب است!

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

حرفت نباید برگردد و منطق در دورترین فاصله از من و تو قرار گرفته، متعصب‌ها برای اثبات حرف خودشان به هرچیز روا و ناروا دست می‌اندازند و همین حس و حال، حالا و این روز‌ها در میان سریال‌باز‌ها حاکم است. گروهی دیدن سریال ایرانی را یک امر وقت تلف‌کُن و مبتذل می‌دانند و با ارجاع به کیفیت سریال‌های تولید کمپانی‌هایی مثل اچ‌بی‌او و یا نتفلیکس، سریال ایرانی را تحقیر می‌کنند.

از طرفی گروهی دیگر احتمالا از سرِ تنبلیِ ذهنی، تمایلی به تماشا و تطبیق با سریال‌های روز دنیا را ندارند، اما به هر حال هیچ‌گاه همه واقعیت، یک طرف، قرار نگرفته، واقعیت، مفهومی توزیع شده و غیرقابل‌انحصار است. یعنی این که تماشای توامان سریال‌های باکیفیت خارجی و برخی سریال‌های قابل‌قبول داخلی، برسازنده‌ی ذهنیتی خواهد بود که هم از داستان و تخیل کردن سیراب می‌شود و هم با لذت بدون مرزبندی و جهت‌گیری مواجه می‌شود.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

با چنین ذهنیتی همان‌طور که در همین یکی دوماه گذشته سریال‌هایی مثل «مردم معمولی» ساخته بی‌بی‌سی را دیدم، به تماشای «هم‌گناه» هم نشستم، به هر حال این مجموعه‌ای‌ست که در دوران عسرت و کاهلی سیمای میلی و از دریچه یک وی‌او‌دی، موفق شده طرفداران قابل شماری برای خودش دست و پا کند و تقریبا از همان میانه‌های پخش فصل اولش، تاکید روی این نکته که این سریالی متفاوت با جریان روز «نمایش خانگی» هاست، نقل محافل مجازی بود.

جریان روز نمایش خانگی‌ها یعنی همان سریال‌هایی مثل: «دل» و یا «مانکن» که با عرضه جهانی کارتونی از مناسبات آدم‌ها، نسخه‌ای ایرانیزه از سریال‌های «جِم» ارائه دادند و می‌دهند، به هر حال در این پلتفرم کم‌آبرو وارد شدن، کار دشواری‌ست، چون حداقل ذهنیت عده‌ای از مخاطبان حرفه‌ای‌تر با کلیت این جریان شفاف نیست و اصلا این منازعات مالی و مساله پولشویی هم که سرکنگبین ماجرا را بر صفرایش فزوده. در همین اوضاع مثلا سریالی، چون «آقازاده» ظهور پیدا می‌کند که به طریقی دیگر در کم‌آبرویی نمایش خانگی هم‌افزایی می‌کند، درخشش تک‌ستاره‌هایی مثل «شهرزاد» و یا «قهوه تلخ»، بیشتر تکیه بر نبوغ سازندگانش دارند و حاکی از ریل‌گذاری موفق نیست.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

«هم‌گناه»، اما کیایی را به عنوان نویسنده و کارگردان بالای سر خودش دارد و آن سابقه ذهنی که از او داریم، او را آدمی فارغ از رانت‌بازی‌های مرسوم نشان می‌دهد، به هر حال او نه «بهرنگ توفیقی» ست و نه «منوچهر هادی»! اما این‌ها فرامتنِ ماجراست و اصل قضیه بضاعت سریال‌سازی در ایران است، پلات یا طرح هم‌گناه به مانند بسیاری از ساخته‌های این سال‌ها محدود و متاثر از محدودیت لوکیشن است، لوکیشنی که عموما حالا باید لاکچری هم باشد.

این هم به تبع میل کنجکاوانه بخش‌هایی از جامعه در رصد امر «لاکچری» به عنوان یک امر جذاب و در عین حال دور از دسترس است و هم به این دلیل است که خب فضای «لاکچری» جذابیت بصری دارد و کار فیلمبردار و کارگردان را در میزانسن و دکوپاژ راحت‌تر می‌کند، تو دائم کادر‌هایی می‌فروشی که فی‌النفسه جذابیت دارد و آن «آنِ» اولیه ایجاد می‌شود.

در «هم‌گناه»، اما داستان مربوط به خانواده صبوری‌ست و محور ماجرا‌ها درباره اصالت خانوادگی‌ست! مفهومی که البته راه را برای برداشت‌های استعاره‌ای و تحلیل‌های سیاسی باز می‌کند، اما اینجا ورود نمی‌کنم و دایره تفسیر را بسته‌تر و احتمالا منطقی‌تر نگه خواهم داشت.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

داستان «هم‌گناه» با طرح یک جداافتادگی آغاز می‌شود، جدایی چندین ساله یک پدر و فرزند، فریبرز و پیمان، روند داستان در چند قسمت اولیه کمی کُند است و جز چند رفت و برگشت زمانی، حول محور کاراکتر فریبرز، اتفاق خاصی نمی‌افتد. ما در پنج قسمت ابتدایی فصل اول با معارفه‌ای کم‌جان از کاراکتر‌هایی مواجهیم که بعدتر می‌فهمیم همه عضو خانواده صبوری هستند و در یک خانه ویلایی در شمال شهر زندگی می‌کنند.

کنار هم قرارگیری کاراکتر‌ها و داستان‌هایشان از حیث امکانات فیلمنامه، شبیه به همان خانه‌های قمرخانمیِ فیلمفارسی‌هاست، این برچسب البته در اینجا معنای مستقل و فارغ دارد و قرار نیست، به مثابه انگ و یا یک صفت منفی عمل کند. این تمهید کنارهم قرارگیری البته تمهیدی مشترک در بسیاری از سریال‌ها هست و اصلا ساخته‌های نتفلیکس هم بعضا از هم‌نشینی محدود در یک لوکیشین به نفع تمرکز روی داستان‌پردازی استفاده می‌کنند، نمونه‌ی فراگیرش همان «مانی‌هایست» که از دزدی در یک بانک و از یک اتاق، جهانش را به بیرون بسط می‌دهد.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

مشکل، اما در «هم‌گناه» از جایی شروع می‌شود که خیلی دیر و کُند از کل به جزء می‌رسد، از خانواده صبوری و دغدغه اصالت خانوادگی به زیرشاخه‌های داستانی‌اش که هر کدام واجد گره‌افکنی‌هایی‌ست که جذابیت را جلا می‌دهد و در خدمت مفهوم و مضمون قرار می‌گیرد. فاز اولیه سریال یا همان معارفه کاراکتر‌ها نه خوب نوشته شده و نه خوب کارگردانی، در واقع اگر درباره تک‌تک کاراکتر‌ها با طرح مساله مواجه می‌شدیم و بعد به فاز کشف و شهود درباره هر کدام از آن‌ها می‌رسیدیم، سریال همگن‌تر و منسجم‌تر نشان می‌داد.

همان اتفاقی که درباره دو کاراکتر پیمان و فریبرز افتاده، در ابتدا با مساله آن‌ها مواجه می‌شویم و بعد رفته رفته لایه‌هایی از کاراکتر آن‌ها برداشته می‌شود، البته این روند درباره فرهاد هم اتفاق افتاده، اما روش کارگردان برای دیگر کاراکتر‌ها این‌گونه نیست. برای همین هم اجرا در «هم‌گناه» اجرای یکدستی نیست.

این اجرای بعضا شلخته، و این داستان‌گوییِ نه چندان منسجم، آثار منفی‌اش را در سطوح و فاز‌های دیگری نشان می‌دهد، گاهی یک کاراکتر درست مهندسی شده، به شخصیت می‌رسد، مثل: «آرمان» که البته در ابتدا تیپ نشان می‌دهد و، اما از صدقه سرِ شناخت درست کیاییِ کارگردان از این جنس آدم‌ها پیشتر مثلا در «بارکد» هم شناخت دقیقش از این سنخ کاراکتر‌ها را نشان داده بود) آرمان به بلوغ خوبی می‌رسد و بعضا سریال را روی کاکل خودش می‌چرخاند. این رویه، اما واحد نیست و از بد حادثه، همان فریبرز و پیمانی که در جای درستی از قصه قرار گرفته‌اند، دو بازی بسیار ضعیف ارائه می‌دهند که البته بخشی از گناه بر گردن کارگردان هم هست.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

آقای پلیس داستان که همان پرویز پرستویی باشد، هر بار که دیالوگی می‌گوید انگار که در میانه فیلمی از حاتمی‌کیا قرار دارد، او دائما دیالوگ‌هایی می‌گوید که شاعرانه و حکیمانه است و البته در حالتی ادا می‌شود که یک چشم نازک شده و چشم دیگر هوشیار است! مهدی پاکدل هم قربانی بازی ضعیف خودش و کارگردانی آسان‌گیر شده، او در بسیاری از لحظات در حد یک مدل مو جوگندمی «مکش مرگ ما» نقش ایفا می‌کند، از حیث میمیک ما را به لحظات تافت‌زده‌ی استاد گلزار می‌بَرَد.

عدم تعادل و عدم بالانس آفتِ «هم‌گناه» است، این سریال جایی، چیزی برای تراز کردن آدم‌ها و وقایع، کم گذاشته و دائما این نقصان به چشم می‌آید. گاهی یک کاراکتر معطل و درمانده مثل لیلا در سریال وجود دارد و گاهی یک شخصیت پخته و بالغ مثل زیبا، باورش دشوار است که کاراکتر لیلا و زیبا هر دو از یک مجموعه بیرون آمده باشند. همین تفاوت درباره پرداخت خانواده رحمان و قیاس آن مثلا با پرداخت جمع سه‌نفره «آرمان، سامان و سیما» وجود دارد. اولی پر از کلیشه و ساده‌اندیشی و فرض‌های غلط و دِمُده، کجای یک دختر پایین‌شهریِ مستمند، در این روزگار یکسان‌سازیِ ذهنیِ پسا اینترنت، اینگونه است که در سریال کیایی، تصویر شده؟

این شکل تصویرکردن خانواده‌ای از جنوب شهر بیشتر متناسب با حال و هوای سینمای ۵۰ سال پیش است. از آن طرف تصویر خانه‌ی سامان با آن آکسسوار درهم و رنگ‌های پر از تنالیته، دقیق و درست و باورپذیر است. سیمای یک ترنس و دو جوان خوشگذران که در ادبیات و طراحی، با حوصله و وسواس خلق شدند، کلمات آن‌ها و واکنش‌هایشان به ماجرا‌های مختلف حاکی از شناخت دقیق دارد و البته اجرا در این بخش دست مریزاد دارد.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

شیب کُند قسمت‌های ابتدایی ناگهان از اواخر فصل اول، تند می‌شود و حوادث و آدم‌ها در سیری تو در تو قرار می‌گیرند، گره‌افکنی و گره‌گشایی‌ها شدت می‌گیرد، همزمان فیلمساز به گوشه‌های مختلف پیرامونش نقبی می‌زند و آن وحدت فرضی مضمونی که حول اصالت از دست رفته خانوادگی شکل می‌گرفت، شیرازه‌اش از دست می‌رود و از حیث ژانر هم گاه سریال به یک تریلر معمایی نزدیک می‌شود، در داستان‌های مربوط به پرویز، گاه، درامی اجتماعی می‌شود در داستان‌های مربوط به نسرین و رحم اجاره‌ای، گاه ملودرام می‌شود در داستان‌های مربوط به زیبا و یا سارا. سریال، کشش ایجاد می‌کند، اما همزمان دچار تشدد و تشویش است.

تشدد از این لحاظ که تمام فرزندان خانواده صبوری معضل دارند و محض اندکی واقع نمایی، حتی یک مورد زندگی نرمال وجود ندارد! همه زندگی‌های سریال به شکلی چیدمان شده و تصنعی، درگیرودار تنش و دروغ است. فرهاد، آرمان، سارا، پیمان، سیما و حتی امین، هیچ کدام شکلی از نرمال‌بودگی را ندارند و از تشدد به تشویش می‌رسانند.

پایانِ هم‌گناه؛ سریالی که شاهکار نبود، اما محبوب بود

در واقع فیلمنامه به جای تمرکز بر این ایده مرکزی و گسترش آن در خرده روایت‌های مرتبط، پرسه می‌زند و شبیه چند کلونی بهم پیچ خورده رفتار می‌کند. برای جمع کردنِ چنین ملغمه‌ای ناگزیر باید باور کنیم که پدر و مادر فِیک و تحصیل‌کرده نیکی، حاضر شده‌اند یک سال نقش بازی کنند! باور کنیم که خانواده صبوری همین‌طور الابختکی عروس می‌گیرند و باور کنیم که اگر کسی موهایش جوگندمی بود به کافی‌شاپ که رفت، دبل‌اسپرسو خواهد خورد.

از این حفره‌ها باز هم هست و، اما قرار نیست از یاد ببریم که مثلا عشقِ زیبا و آرمان، درآمده و صدای قربانی روی کار نشسته، رویا تیموریان و مسعود رایگان شسته رفته نقش‌هایشان را درآورده‌اند، جذابیت سکانس‌های پلیسی را هم از یاد نبریم، و البته پدرام شریفی که باید منتظر باشیم بیشتر از این‌ها هم بدرخشد و در مجموع و با تلاش بر حصول نگاهی واقع‌بینانه، می‌توان «هم‌گناه» را یک سریال متوسط ایرانی دانست که با فلاش‌بک و کلیپ وقت مخاطبش را تلف نمی‌کند؛ اما هنوز تا کاری مثل «شهرزاد» با آن حد از تمرکز و منطق روایی فاصله دارد. چیزی متوسط که می‌توانست خیلی بهتر باشد و به معمولی بودن، بسنده کرده است.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • سمیرا

      از تمام سریال هایی که تو پخش نمایش خانگی دیدم قشنگ تر بود و خیلی داستان شلوغی داشت نه مثل دل فقط کلی خانواده دنبال عشق و عاشقی

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خوب دیگه همه دارن میرن

    • بدون نام

      اتفاقا شاهکار بود

      پاسخ ها

      • دادمان

        مزخرف ولی نسبت به دل و مانکن شاهکار

    • بدون نام

      افتضاح تموم شد واقعا می شه یه فیلم بسازید که توش قبرستون و گریه و زاری نباشه... خانواده صبوری و رابطه ی نوه ها برام خیلی جذاب بود ولی نویسنده.... با این قسمت آخر

      پاسخ ها

      • بدون نام

        عادت دارید به پایان هندی‌طور

    • بدون نام

      خط چهارم رو که خوندم فهمیدم نویسنده ایمان عبدلیه اومدم بالا دیدم بعله...

    • علی 11

      اینکه تمام اعضا خانواده معضل دارن خب یه چیز طبیعیه و از واقعیت اجتماع گرفته شده، و بر خلاف نظر نگارنده، آنچنان چیز محیر العقولی نیست

    • بدون نام

      عالی عالی بازیگران همه واقعا بازیگر
      موضوع عالی کاملا تاثیر گذار

    • بدون نام

      خیلی با عجله ساخته بودن ، فیلمنامه خیلی جای کار داشت،میتونست خیلی بهتر باشه.عشق فرهاد و هدیه هم غیر منطقی بود هرچند که غیرممکن نیست.

      پاسخ ها

      • کمیل

        بات موافقم

    • بدون نام

      مثل تمام سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی پایانش الکی مثلا پرویز چی شد دختر صبوری رفت خارج برای درمان چی شد همینطور سرو تهشو بهم آورد و تموش کردن اولش خوب بود پایانش افتضاح

      پاسخ ها

      • کمیل

        اوهوم دقیقااااااا

    • بدون نام

      سریال شهرزاد فقط فصل اول خوب بود و. بس!

      پاسخ ها

      • بدون نام

        دقیقا
        فصل آخرش خیلی بد بود

      • بدون نام

        اره فقط فصل اول شهرزاد دیدنی بود

    • trissa

      میتونم بگم دلیل های برترین ها واقعا درست بود.
      فیلم خیلی تند و کند شیب داستانی داشت یعنی یه چند قسمتایی هیچی جلو نمیره دلی اخراش همچی درهم برهمه میتونستن کم تراکم تر داستان رو بسازن

      پاسخ ها

      • کمیل

        دقیقااااااا

    • منتقد

      خیلی عالی بود بر عکس بقیه سریال ها که فقط آب می بندند خیلی قشنگ تمام شد الکی لوس هم نشد که حالا پرویز به جزای کارش می رشه یا فرید تنبیه میشه با دخترش خوب رفتار می کنه به نظرم عالی تمام شد. آفرین به نویسنده و کارگردان با بازی که از بازیگراش گرفت آفرین به طراح لباس و گریم که به ظرافت تاثیر اخلاق بر لباس توجه کردند.

    • بدون نام

      پاکدل رو خوب اومدی

    • بدون نام

      پیمان مرد؟

      پاسخ ها

      • بدون نام

        نه رفت تیمارستان

    • بدون نام

      تو این سریالهای خانگی فقط
      فصل اول شهرزاد
      فصل اول عاشقانه
      مطمئنن فصل دو عاشقانه چرته

      البته هم گناهم بود نبود هنوز قسمت آخر ندیدم

      پاسخ ها

      • بدون نام

        فصل یک عاشقانه هم این همه تعریف کردن من دیدم اصلا بدرد نمیخورد بدرد بچه های راهنمایی میخورد حتی دبیرستانی هم نه

    • بدون نام

      نقدهای آقای ایمان عبدلی نویسنده این متن اکثرا بی منطق و بعضا از روی غرض بود . مثلا ایشون ميگن چرا همه ی خانواده صبوری دچار مشکل بودن و این طبیعی نیست . خوب این کجاش غیر طبیعی هست اینهمه تو کشورمون خانواده داریم که کل اعضای خانواده دچار مشکل هستن . ...

      پاسخ ها

      • بدون نام

        منم موافقم اکثر خانواده ها مشکلات ریز و درشت دارند واین کاملا طبیعیه
        منم سریالو دوست داشتم
        بالاخره تو یک سریال دیدم که مجرم از دست پلیس در رفت و نتونستن بگیرنش اینجوری قابل باورتره،نمیشه که همیشه پلیس موفق به گرفتن خلافکارها بشه

    • بدون نام

      سریال معمولی ای بود
      مردم ما همومن مردمی هستن که اول به سریال مانکن فحش میدادن و دیگه نمیخواستن ببینن بعد نمیدونم یهو اون وسط چه اتفاقی افتاد همه میگفتن بهترین سریال تاریخ مانکن و بعد که مانکن تموم شد و پایانش خوب نبود همه اون تعریفا از یادشون رفت
      حالا همگناه هم همینطور

    • بدون نام

      الان فقط میخواستی بگی شهرزاد خوب بود هم گناه بد

    • بدون نام

      خیلی خوب بود اتفاقا تنها سریالی بود که کمی با واقعیت تطابق داشت چون در تمام سریال های ایرانی مرده زنده می شود ، کم شده پیدا می شود و خلاصه دیکدفعه همه چیز درست می شود واقعا شاهکار بود .

    • نقاشی زیبا

      زر بزن هم شاهکار بود هم محبوب
      چشتون دراد

      پاسخ ها

      • بدون نام

        :))))

    • بدون نام

      والا شهرزاد هم فشنگ نبود خیلی معمولی بود
      اگه شهاب حسینی تو سریال نبود نهایتا قدر مانکن ببیننده پیدا میکرد
      چه بد که الان شهرزاد شده خط کش ومیزان واسه سریال های خانگی
      شخصا از آقای کیایی انتظار خیلی بیشتری داشتم
      اما آقای کیایی هم ثابت کرد ایرانی جماعت اینکاره نیست
      خوب ملت بخوان سریال در پیت ببینن که در شبکه جم رو نبستن که
      پس زنده باد اچ بی او
      نتفلیکس و بی بی سی و ..

    • بدون نام

      ممنون آقای عبدلی عزیز...
      داشتم به تعداد بازدیدها در سایت فیلمو و نماوا نگاه میکردم متوسطش 900هزار بازدید داشت.اگه خرید با کیفیت متوسط رو در نظر بگیریم 7000تومان میشه قسمتی حدود 6300000000تومان.حالا این عدد رو در قسمتهای سریال ضرب کنیم میشه(20 قسمت در نظر میگیریم):
      126000000000
      همه اینا رو گفتم که یادآور بشم ملت دارن سرگرمی رو گدایی میکنن در غیاب تلویزیون بی عرضه و سینمای دست و پا بسته....یا علی

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج