ستاد مبارزه با چرندیات (۱۱)
در این سری مطالب سعی داریم به بررسی دروغ ها و شایعات مشهوری که در هر از چند گاهی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به راه می افتند بپردازیم و با مستندات آن ها را برای شما تحلیل کنیم تا شاید قدم کوچکی در مسیر آگاه سازی مخاطبان عزیز باشد.
در این سری مطالب سعی داریم به کمک داده های این صفحه و سایت های مرتبط، به بررسی دروغ ها و شایعات مشهوری که در هر از چند گاهی در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به راه می افتند بپردازیم و با مستندات آن ها را برای شما تحلیل کنیم تا شاید قدم کوچکی در مسیر آگاه سازی مخاطبان عزیز باشد و باعث شود مِن بعد هر چیزی را که در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی دیدیم، سریع باور نکنیم. جدا از این گونه موارد، سعی در معرفی تکنیک های مبارزه با شایعات و مغالطه ها را در این سری مطالب داریم. با ما همراه باشید.
******
سوژه اول؛ مکالمه با موبایل در حال شارژ باعث انفجار نمیشود!
شایعه:
"به مادر، پدر، خواهر و برادرانی که به اینترنت دسترسی ندارند بگویید…چند روز پیش شخصی در حال شارژ کردن موبایلش در کنار تختش بود. در همان حال کسی با موبایلش تماس گرفت. او در حالیکه موبایل به برق وصل بود به آن جواب داد. پس از چند ثانیه جریان برق به موبایل که به پریز برق وصل بود منتقل میشود و این جریان قوی به مرد جوان منتقل میشود و او با شدت بسیار به زمین پرتاب میشود. پدر و مادر او از صدای مهیبی که شنیده بودند با شتاب به اتاق او میروند و او را بیهوش روی زمین با ضربان ضعیف قلب و انگشتان سوخته پیدا میکنند. او به سرعت به بیمارستان منتقل میشود اما متأسفانه وقتی رسیده بود بیمارستان مرده بود. موبایل یک اختراع بسیار مفید مدرن است. اما ما باید مراقب باشیم که میتواند وسیلهی مرگ هم باشد اگر بی احتیاطی کنیم. هرگز از موبایل زمانی که به برق یا کامپیوتر وصل است استفاده نکنید. هرگز!!"
واقعیت:
بنظر می رسد که این ایمیل، از روی خبری که در ۱۱ آگوست ۲۰۰۴ در چاوارای هند اتفاق افتاده است شکل گرفته است. طبق این گزارش که در دو نشریه هندی منتشر می شود، K. Viswajith هنگامی که تلفنش در حال شارژ بوده است به تماس آن پاسخ می دهد و به دلیل برق گرفتگی می میرد.
در این گزارش، هیچ گونه اطلاعاتی درباره نوع تلفن و دلیل این اتفاق ذکر نشده است و با در نظر گرفتن اینکه هرگز حوادث مشابهی در مطبوعات به چاپ نرسیده است، منطقی است اگر نتیجه گیری کنیم که حتی در صورتی که اگر آنچه در گزارش نشریه های هندی در سال ۲۰۰۴ گفته شده است صحت داشته باشد، آنچه رخ داده است، بعلت وجود مشکلی در تلفن آن شخص بوده است و نمی توان از آن نتیجه گیری عمومی کرد.
این داستان که از ۲۰۰۷ شروع شده، ترکیبی از بخشهای دروغ و راست است! در واقع در موارد نادر ممکن است باتری تلفن همراه (مدل های قبل از ۲۰۰۴) منفجر شود، اما این اتفاق ممکن است هر زمان بیفتد و ربطی به استفاده از تلفن همراه در حال شارژ ندارد!
اول: تلفن همراه در حال شارژ قابلیت استفاده دارد و منفجر نمیشود، برق منتقل نکرده و آتش نمیگیرد.
دوم: در موارد اندکی گزارش شده که باتریهای تلفن همراه در مدلهای قدیمی منفجر شده یا آتش گرفته (در گزارش سایت اسنوپز مدل های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ که بیشتر آنها نوکیا بوده). گرچه این انفجار یا حریق، خطر جدی نداشته و این اتفاق هم ربطی به استفاده از تلفن همراه در هنگام شارژ ندارد.
سوم: شارژر موبایل عملاً یک آداپتور است که برق ولتاژ قوی شهری را به ولتاژهای بسیار پایین (برای نمونه ۵ ولت) تبدیل میکند و این ولتاژ برای انسان خطری ندارد.
چهارم: اگر چنین خطراتی وجود داشت مسلماً در کاتالوگهای تلفن همراه به آن اشاره میشد!
سوژه دوم؛ داستان دوستی کوسه و ماهیگیر واقعیت ندارد
شایعه:
"ماجرای عشق عجیب کوسه به مرد ماهیگیر. یک مجلهی فرانسوی در شمارهی اخیر خود داستان عاشقانهی جالبی را نقل میکند.
آرنولد پوینتر، ماهیگیر اهل جنوب استرالیا ماده کوسهی سفیدی را که در تور ماهیگیری به دام افتاده بود، از مرگ حتمی نجات می دهد. این موضوع اکنون مشکلی برای ماهیگیر به وجود آورده. ماهیگیر می گوید دو سال است که این کوسه مرا تنها نگذاشته، همیشه به دنبال من میآید. حضور او همهی ماهیها را فراری میدهد. من دیگرنمی دانم چه کار باید بکنم؟ خلاص شدن از دست یک کوسهی ۵ متری، به خصوص با وجود قوانین سازمانهای حفاظت از محیط زیست کار ساده ای نیست. ولی ظاهراً رابطهی احساسی دو طرفهای بین ماهیگیر و کوسه به وجود آمده. ماهیگیر میگوید: «هر وقت من قایقم را متوقف می کنم، به قایق نزدیک می شود، به پشت روی آب شناور میماند تا من شکم و گردنش را نوازش کنم، سپس سر و صدا میکند، چشمانش را برمیگرداند و بالههایش را با خوشحالی به آب میزند!»"
نمونهای از تکثیر آن در خبرگزاریها
اما واقعیت داستان چیست؟
این داستان را برای اولین بار یک نشریهی فرانسوی به نام «Le Magazine des Voyages de Pêche» به عنوان دروغ آوریل در سال ۲۰۰۶ منتشر کرد. عکسها نیز متعلق به وقایع دیگری هستند که به صورت مجموعه پشت سر هم قرار داده شدند تا داستان را باورپذیرتر کنند.
عکس بالا متعلق به عکاسی به نام Thomas P. Peschak میباشد که در ساحل آفریقای جنوبی آن را گرفته است.
برای توضیحات بیشتر سایت عکاس را ببینید.
سایر عکسها که در آن مردی در کنار یک کوسهی سفید دیده میشود متعلق به Michael Scholl بنیانگذار بنیاد مطالعاتیای به نام White Shark Trust در آفریقای جنوبی میباشند.
سوژه سوم؛ داستان دروغین دوچرخه ی نوه و افتتاح KFC
"سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوهاش آمد و گفت : بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟ او نوهاش را خیلی دوست میداشت. گفت: حتماً عزیزم! حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرد و حتی در مخارج خانه هم میماند. شروع کرد به خواندن کتابهای موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیتهایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن تا اینکه دوباره نوهاش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار میکنی؟ پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم. پسرک گفت: بابا بزرگ بنویس مرغهای خوشمزه هم درست میکنی. درست بود! پیرمرد پودرهایی را درست میکرد که وقتی به مرغها میزد مزهی مرغها شگفتانگیز میشد. او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد، اما صاحب آنجا قبول نکرد. دومین رستوران نه، سومین رستوران نه، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ سرهنگ ساندرس استفاده کند. امروزه کارخانهی پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد. اگر در آمریکا کسی بخواهد تصویر سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را بالای درب رستورانش نصب کند، باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند."
گویا این داستان مشابه خارجی هم ندارد و ساختهی هممیهنان عزیزمان است. با یک سرچ ساده با موضوع «سرهنگ ساندرز» یا «سرهنگ ساندرس» ده ها بلاگ و سایت را خواهید یافت که این شایعه را منتشر کرده اند!
واقعیت:
ساندرز معروف در ۱۸۹۰ متولد شد و مشاغل مختلفی را از جمله فروشندگی، کارمندی بیمه، کار در مزرعه و پمپ بنزین انجام داد. در ۴۰ سالگی یعنی سال ۱۹۳۰ کارش را با یک رستوران کوچک بین راهی در اتاقکی در یک پمپ بنزین شروع کرد و از ابتدا خودش سر آشپز و صاحب امتیاز بود. او به زودی معروف شد و در سال ۱۹۳۶ فرماندار ایالت به او لقب افتخاری کلنل داد (به همین دلیل او را به نام سرهنگ ساندرز میشناسید!) در ۱۹۳۷ یک متل شیک در کنار مجموعه رستورانش ساخت. در ۱۹۴۰ اولین دستور مرغ کنتاکی را خلق کرد و نه سال بعد در اوج شهرت با همسرش کلودیا ازدواج کرد. سرهنگ ساندرز در سال ۱۹۸۰ میلادی در زمانی که حدود ۶۰۰۰ شعبه در سراسر جهان داشت، بر اثر سرطان درگذشت و پرچمهای ایالت کنتاکی ۴ روز تمام به احترام او به حالت نیمه افراشته درآمد.
سوژه چهارم؛ این کودک، قربانی خشونت والدینش نیست!
این عکس بارها با این عناوین در تلگرام و اینستاگرام و فیسبوک بازنشر شده:
*مخالفای کودک آزاری لایک کنن!
* دست پدر و مادر وحشی بشکنه که این فرشته کوچولو رو به این روز در آوردن!
* پدر معتاد و بیکار، این طفل معصوم رو زیر لگد گرفته!
واقعیت:
این کودک سه ساله بنام «کیتی Katie» در مهد کودکی در شهر لایسستر انگلیس در زمان زنگ تفریح توسط همکلاسی دوسالهاش «چاکی Chucky» مورد ضرب و شتم قرار گرفته است . پدر و مادر او اولین شاکیان این پرونده هستند!
سایت دیلی میل این خبر را پوشش داده است .
نظر کاربران
خیلی خیلی مفید و جالب بود.بسیار ممنون
مورد اول ابهام داره. اگه اداپتور شارژ خراب باشه و برق 220 رو به دستگاه برسونه اون موقع چی؟ امکان انفجار حداقل باتری وجود نداره؟ چون این دست خبرها رو در خبرگزاری های مختلفی شنیدم که فلانی اسمارت فونش منفجر شده و حداقل دستش اسیب جدی دیده