طناب دار برای دو چوپان به اتهام تعرض به زن مطلقه

شرق: دو مرد چوپان كه زني را ربوده و او را مورد آزار جنسي قرار داده ‌بودند از سوي قضات دادگاه كيفري ‌استان تهران به اعدام محكوم شدند.

زن جواني اوايل سال‌جاري به ماموران پليس پاكدشت مراجعه كرد و گفت توسط دو مرد مورد آزار جنسي قرار گرفته است.

پرونده براي بررسي ادعاي اين زن كه لاله نام ‌دارد نزد بازپرس فرستاده و زن جوان به پزشكي قانوني معرفي شد. متخصصان اين سازمان تاييد كردند لاله مورد تجاوز قرار گرفته است.

شاكي در مورد جزييات حادثه گفت: من به همراه پسر مورد علاقه‌ام بيرون رفته بودم كه دو مرد من را ربودند و مورد آزار جنسي قرار دادند. آنها را مي‌شناسم و مي‌دانم همان حوالي كار مي‌كنند و فكر مي‌كنم اگر ماموران به محل بروند مي‌توانند آنها را بازداشت كنند.

ساعاتي بعد ماموران به محل حادثه رفتند و متوجه شدند مردان متجاوز دو چوپان هستند كه همان حوالي گوسفند‌چراني مي‌كنند. با شناسايي دو جوان آنها بازداشت و به دادسرا منتقل شدند. سپس از آنجايي كه تحقيقات با توجه به نوع جرم بايد در دادگاه كيفري انجام مي‌گرفت پرونده به شعبه ۷۸ دادگاه كيفري‌استان تهران فرستاده شد.

دو چوپان در بازجويي‌ها به تجاوز به زن جوان اعتراف كردند و گفتند: ما او را مي‌شناختيم. مدت‌ها بود كه در پاكدشت زندگي مي‌كرد و مي‌دانستيم با مردي رابطه دارد. او شهرت خوبي در منطقه نداشت.

آنها در مورد روز حادثه گفتند: روز حادثه سر كارمان بوديم و داشتيم گوسفندها را براي چرا مي‌برديم كه لاله را همراه مردي دیدیم. او را از دست مرد جوان بيرون آورديم و به بياباني همان اطراف برديم و در آنجا هر دو وي را مورد آزار قرار داديم.

لاله سعي داشت مقاومت كند اما نتوانست و تسليم ما شد. بعد هم او را رها كرديم كه برود. با تكميل تحقيقات هيات قضات شعبه ۷۸ براي برگزاري جلسه دادگاه وقت رسيدگي تعيين كردند. در ابتداي محاكمه لاله در جايگاه حاضر شد و شكايت خود را مطرح كرد. او گفت: روز حادثه من براي اجاره خانه بيرون رفته بودم. پسري كه دوستش داشتم همراه من بود و با هم در ماشين او نشسته بوديم كه دو مرد چوپان آمدند.

آنها با چوب به ما حمله كردند. زورشان زياد بود و نمي‌توانستيم در برابرشان مقاومت كنيم. پسري كه همراه من بود خيلي سعي كرد مقابله كند اما نتوانست. يكي از چوپانان دستان او را گرفت و ديگري هم من را كشان‌كشان با خودش برد. آنها با چوب پسر جوان را كتك زدند و به گوشه‌اي انداختند. دو مرد چوپان به من گفتند چرا با آن جوان بودي بايد با ما هم باشي.

هرچه گفتم من مي‌خواهم با او ازدواج كنم رهايم كنيد و بگذاريد بروم توجهي نكردند. حرف‌هاي ركيكي مي‌زدند و مي‌گفتند تو در محله بدنام هستي و حق نداري مثل يك زن معمولي حرف بزني و بايد به خواسته ما تن بدهي. در نهايت دو چوپان من را در بيابان‌هاي اطراف پاكدشت مورد آزار قرار دادند و بعد رهايم كردند.

لاله در مورد اينكه چرا دو چوپان ادعا مي‌كنند او زن خوش‌نامي نيست، گفت: من از شوهر اولم به دليل اختلافاتي كه داشتم جدا شدم. به من به چشم يك زن مطلقه نگاه مي‌كردند و به همين دليل هم هرچه دوست داشتند در موردم مي‌گفتند در حالي‌كه گفته‌هاي آنها درست نبود.

سپس دو متهم در جايگاه حاضر شدند. آنها اتهام‌شان را رد كردند و گفتند هرچه در مرحله بازجويي‌ها گفته بودند دروغ است. آنها ادعا كردند شاكي با رضايت خودش با آنها ارتباط برقرار كرد.

بعد از پايان دفاعيات دو مرد چوپان و وكلاي آنها هيات قضات شعبه ۷۸ وارد شور شدند و با توجه به اعترافات متهمان در مراحل مختلف رسيدگي، آنها را به اتهام تجاوز به عنف و آدم‌ربايي مجرم شناختند و آنها هر كدام به يك‌بار اعدام و حبس محكوم كردند.