جرد لتو، جوکر کتف شکسته
جرد لتو یک متداکتینگکار، موسیقیساز، کارگردان ویدوئی و سرمایهگذار تکنولوژی است. تازه اینها منهای هنر خاص بازیگری و خوشقیافهگی ذاتی و بسیارش است. خودش میگوید که در سن چهل و چهارسالگی اصلا احساس پیری نمیکند و هنوز فکر میکند باید بیست و نه ساله باشد.
خبرگزاری صبا: جرد لتو، کلاه حصیری مضحکی بر سر دارد. یک شی غول پیکر که کمشباهت به کلاههای لبهدار بزرگ اسپانیایی است. تعجبآور است اما غیرمنتظره هم نیست چراکه او از این دیوانهبازیها در طول مدت زندگیاش زیاد انجام داده است و حرفههای زیادی را نیز تجربه کرده است.
او یک متداکتینگکار، موسیقیساز، کارگردان ویدوئی و سرمایهگذار تکنولوژی است. تازه اینها منهای هنر خاص بازیگری و خوشقیافهگی ذاتی و بسیارش است. خودش میگوید که در سن چهل و چهارسالگی اصلا احساس پیری نمیکند و هنوز فکر میکند باید بیست و نه ساله باشد.
آمدهام پیش لتو و او جسته و گریخته برایم از همه چیز تعریف میکند. اگر چه من هم سوالهایم پراکنده میشود اما گفتوگوی جذابی با وی دارم. از لتو میپرسم که آیا در دبیرستان، جزو گروه ورزشی بوده است. وی در جوابم میگوید: خب نه سرم شلوغ بود احتمالا بدنم تعجب میکرد اگر ورزشی میکردم. می دانید آن موقعها اصلا اهل حرکتهایی که به سلامتی آدم مربوط بشود نبودم و فکرش هم به سرم نمیزد.
البته او اینروزها ورزشکردن را از ضرورتهای زندگیاش میداند و نوشیدن را نیز کنار گذاشته است. او میگوید: راههای بسیار زیادی وجود دارد که فکر شما تغییر کند و بتوانید خود واقعیتان باشید.
میپرسم: با مراجعه گاه به گاه به روانکاور؟ میگوید، نه فقط کافی است که بخواهید به درجهای از پختگی برسید.
لتو بسیار شوخطبع است و میگوید که برای بازی در نقش جوکر ساعات بسیار خوشی را گذرانده است. اذعان دارد که اگرچه به طور کلی در فیلمهایی که بازی میکند خوش میگذراند اما نقش جوکر خوشی عمیقتری نسبت به دیگر نقشها به او بخشیده است.
البته او اینروزها ورزشکردن را از ضرورتهای زندگیاش میداند و نوشیدن را نیز کنار گذاشته است. او میگوید: راههای بسیار زیادی وجود دارد که فکر شما تغییر کند و بتوانید خود واقعیتان باشید.
میپرسم: با مراجعه گاه به گاه به روانکاور؟ میگوید، نه فقط کافی است که بخواهید به درجهای از پختگی برسید.
لتو بسیار شوخطبع است و میگوید که برای بازی در نقش جوکر ساعات بسیار خوشی را گذرانده است. اذعان دارد که اگرچه به طور کلی در فیلمهایی که بازی میکند خوش میگذراند اما نقش جوکر خوشی عمیقتری نسبت به دیگر نقشها به او بخشیده است.
او در حین فیلمبرداری جراحت بدنی هم برداشت و هنگامی که در صحنه ای باید از هلکوپتر آویزان میماند، کتفش شکسته است اما هیچکدام از اینها نتوانسته است مانع خرسندی او هنگام بازی در نقش جوکر بشود.
از طرفی این مسائل امری عادی برای لتوی متداکتینگکار است. او در گذشته نیز ۶۷ پوند به وزن خودش اضافه کرد تا نقش قاتل مجنون جان لنون را بازی کند. جرد میگوید: بهنظرم ارزشش را دارد در مقابل چیزی که میخواهید بهدست آورید کمی احساس رنج و درد بکنید.
لتو در کلاس دهم یک بار مدرسه را ترک میکند اما بعد مدتی تصمیم میگیرد که به تحصیلاتش ادامه بدهد و بعد از آن چندین کالج هنر را امتحان میکند. مدرسه هنرهای تجسمی در منهتن جایی که او نقاشی و عکاسی میآموزد. در این باره میگوید: هزارها نگاتیو نگه داشتم که همهاش را خودم ظاهر کردم.
لتو در کلاس دهم یک بار مدرسه را ترک میکند اما بعد مدتی تصمیم میگیرد که به تحصیلاتش ادامه بدهد و بعد از آن چندین کالج هنر را امتحان میکند. مدرسه هنرهای تجسمی در منهتن جایی که او نقاشی و عکاسی میآموزد. در این باره میگوید: هزارها نگاتیو نگه داشتم که همهاش را خودم ظاهر کردم.
به تاریکخانه میرفتم و هشت ساعت از روز را در آنجا میگذراندم، اصلا هم نمیفهمیدم که چقدر وقت گذشته است. عاشق تاریکخانه بودم البته در حال حاضر اینکه این مجموعه گم یا دزدیده شده است، نمیدانم، اگر کسی واقعا ازش خبر دارد لطفا با من تماس بگیرد.
عکاسی و سفرهای مکرر به خانه تئاتر و هنر محلی وی را به فکر بازیگری انداخت. برای همین او به لسآنجلس سفر کرد با فکر مبهم و نامطمئنی در مورد بازیگری که شاید به کارگردانی هم منجر شود.
وی توانست در یک سریال نوجوانانه که برای بچههای دبیرستانی ساخته میشد -که سریال موفقی هم از آب در آمد- بازی کند. لتو در آن، نقش تقریبا پررنگی داشت اما بعدها توانست نقشهای بهتری را عهدهدار شود. این سریال، سکویی برای صعودش شد.
عکاسی و سفرهای مکرر به خانه تئاتر و هنر محلی وی را به فکر بازیگری انداخت. برای همین او به لسآنجلس سفر کرد با فکر مبهم و نامطمئنی در مورد بازیگری که شاید به کارگردانی هم منجر شود.
وی توانست در یک سریال نوجوانانه که برای بچههای دبیرستانی ساخته میشد -که سریال موفقی هم از آب در آمد- بازی کند. لتو در آن، نقش تقریبا پررنگی داشت اما بعدها توانست نقشهای بهتری را عهدهدار شود. این سریال، سکویی برای صعودش شد.
لتو سپس بند موسیقی خودش را به راه انداخت و برای آن ترانه مینوشت. در ادامه از دوست خودش، شانون درخواست کرد که به لسآنجلس بیاید، تا با هم بخوانند و در سال ۱۹۹۸ با هم آلبوم بیرون دادند. شانون میگوید: چون جرد نمیخواست بهنام جرد لتوی معلوم، شناخته بشود ما بارهایمان را میبستیم و در زیرزمینهای پیتزافروشی موسیقی میزدیم.
وقتی لتو برای اولینبار به لسآنجلس نقل مکان کرد. برای یک دوره 12 هفتهای بازیگری ثبتنام کرد ولی بهندرت در آنها شرکت کرد. این کلاسها، شامل تمرینهای رسمی بود و ارضاکننده لتو نبود که علاقه داشت متد کار کند و بتواند بهصورت مستقیم لمس، درک و حس داشته باشد.
علاقه وی به بودن در محیط واقعی، او را سوی مکانهای ترسناکی هدایت میکرد. او یک هفته را در خیایانهای نیویورک در محله ایستویلج با یک گروه از معتادها و مواد فروشها گذارند تا خود را برای نقشش در فیلم دارن آرنوفسکی سال 2000 آماده کند بهعنوان شخصی که بهخاطر مصرف بیش از حد هروئین دکترها مجبور میشوند دستش را قطع کنند.
البته جرد لتو در دورهای که در خیابانها میگذراند به واقع موادفروشی نمیکرد اما میبایست همرنگ جماعت آنها نیز میشد. او میگویند: این برای خیلی وقت پیش است و فکر نمیکنم دوباره دست به چنین کاری بزنم.
بعد از جدایی طولانیمدت او از هالیود، پیشنهاد اکثر فیلمنامه هم به طور کامل به وی منتفی شدند اما لتو در گذشته فیلمنامه «کلوپ خریداران دالاس» را خوانده بود و با یکی از کاراکترهای آن(شخصیت گلام رایانِ عشق موسیقی راک) ارتباط برقرار کرده بود که سعی کرد با کارگردان آن تماس بگیرد.
بعد از جدایی طولانیمدت او از هالیود، پیشنهاد اکثر فیلمنامه هم به طور کامل به وی منتفی شدند اما لتو در گذشته فیلمنامه «کلوپ خریداران دالاس» را خوانده بود و با یکی از کاراکترهای آن(شخصیت گلام رایانِ عشق موسیقی راک) ارتباط برقرار کرده بود که سعی کرد با کارگردان آن تماس بگیرد.
وقتی او اولین ارتباط خود را با کارگردان کار، ژانمارک والی از طریق اسکایپ برقرار کرد از همان زمان در قالب نقش خود راین فرو رفته بود. والی تحتتاثیر وی قرار گرفت و از اینکه او در طی مدت صجت در قالب نقشی که هنوز معلوم نبود عهدهدار آن باشد با وی صحبت میکرد تعجب کرده بود ولی خوشش هم آمده بود.
از آن به بعد هم والی و مک کوئنری او را سر صحنه، هرگز لتو ندیدند او فقط بهصورت شخصیت راین در مقابلشان ظاهر میشد. مک کوئنری تعریف میکند: او حتی سعی میکرد چیزهایی از من کش برود. راستش را بخواهید او چاقوی جیبی، فندک و از این قیبل چیزهای مرا هم دزدیده بود.
برای والی که یک کارگردان هدایتکننده است، همکاری با لتو که به روش متداکتینگ کار میکرد کمی نگرانکننده بود. والی میگوید: او مرا از منطقه آرامشم بیرون کرده بود. نمیدانستم چطور باید او را خطاب کنم چون او از نقشش بیرون نمیآمد! در برخورد با او، من و عوامل فیلمبرداری؛ بهخاطر نقش خاصی که برعهده داشت یک کمی دست و پایمان را گم میکردیم که باید چه ضمیری او خطاب قرار بدهیم. میدانید او کاملا خود آن نقش بود.
وقتی فیلمبرداری تمام میشد، لتو چند لحظه کوتاهی در کنار مک کاناهی از نقشش بیرون میآمد اما اصلا نمیگذاشت که والی تا ماهها او را بیرون از نقشش ببیند. بعد از فیلم «خریداران کلاب دالاس» بود که کارگردان «جوخه انتحاری» دووید آیر به وی برای نقش جوکر اندیشید.
برای والی که یک کارگردان هدایتکننده است، همکاری با لتو که به روش متداکتینگ کار میکرد کمی نگرانکننده بود. والی میگوید: او مرا از منطقه آرامشم بیرون کرده بود. نمیدانستم چطور باید او را خطاب کنم چون او از نقشش بیرون نمیآمد! در برخورد با او، من و عوامل فیلمبرداری؛ بهخاطر نقش خاصی که برعهده داشت یک کمی دست و پایمان را گم میکردیم که باید چه ضمیری او خطاب قرار بدهیم. میدانید او کاملا خود آن نقش بود.
وقتی فیلمبرداری تمام میشد، لتو چند لحظه کوتاهی در کنار مک کاناهی از نقشش بیرون میآمد اما اصلا نمیگذاشت که والی تا ماهها او را بیرون از نقشش ببیند. بعد از فیلم «خریداران کلاب دالاس» بود که کارگردان «جوخه انتحاری» دووید آیر به وی برای نقش جوکر اندیشید.
وی گفته بود: بهنظرم باید یک کمی دیوانگی ذاتی داشته باشید که از عهده چنین چیزی بربیایید و نمایشگری جت لتو، نحوه تسلطش بر جمعیت و مهارتش در بذلهگویی، مناسب حال من بود برای همین فکر کردم باید نقش جوکر فیلمم را او عهدهدار شود.
آخرین کسی که عهدهدار نقش جوکر شده بود. هیث لجر در فیلم حیرتانگیز کریستوفر نولان «شوالیه تاریکی» بود که او را به یک کاراکتر افسانهای بدل کرد و مرگ نابههنگام و شوکهکننده لجر، حتی شخصیت جوکرش را فراافسانهای کرد و جایزه اسکار بهترین مکمل را بعد مرگش به او بخشیدند.
آخرین کسی که عهدهدار نقش جوکر شده بود. هیث لجر در فیلم حیرتانگیز کریستوفر نولان «شوالیه تاریکی» بود که او را به یک کاراکتر افسانهای بدل کرد و مرگ نابههنگام و شوکهکننده لجر، حتی شخصیت جوکرش را فراافسانهای کرد و جایزه اسکار بهترین مکمل را بعد مرگش به او بخشیدند.
لتو در این باره میگوید: هیث بازی بیعیب و نقصی دارد، خیلی خوب و به موقع هم تلخندهایش را بر لب میزند. بهنظرم این یکی از بهترین اجرهایی است تا به حال در تاریخ سینما وجود دارد. من او را از نزدیک نمیشناختم اما بهنظرم او فرد زیبایی بوده است.
بعد از هیث لجر عهدهداری نقش جوکر بهراستی جرات میخواست و لتو دچار تردید شده بود. البته قبل از هیث، جوکرهای زیادی بودند که هر یک کاراکتر و تیپ خاص خود را داشتند. لتو میگوید: فکر کردم که این جوکر هیث است و از جوکر کمیکبوک خیلی دور است و وقتی به گذشته جوکرها نگاه کردم با خود گفتم که میتوانم من هم یک جوکر جدید باشم اگرچه شاید از آنها سرتر نشوم.
وقتی لتو کار خود را شروع کرد و قابل پیشبینی بود که شروع به تماشای فیلمهایی با جرایم خشونتآمیز واقعی از اینترنت بکند. لتو میگفت: جوکر در مقابل اعمال خشونتآمیز به طرز حیرتآوری آرامش دارد. او خشونت واقعی را تنها تماشا نمیکند بلکه آن را چون مواد مخدری مصرف میکند. چشمهای او سردی خاصی را ساطع میکنند.
.در حین فیلمبرداری همه او را جوکر، شکلک یا آقای جی صدا میزدند، حتی دیگر بازیگران. والی تعریف میکند، سعی میکرد در طی فیلمبرداری بدجنس ظاهر شود، من همیشه مجبور بودم به او بگویم جرد داری چه کار میکنی؟دست از این کارهایت بردار.
شخصیت جوکر، تیپ بسیار مهمی در جوخه خودکشی است. او شخصیت بسیار محبوبی است و مردم وقتی که در صحنه ظاهر میشود برایش کف میزنند. علاوه بر آن لتو بداههگوی خیلی خوبی هم است. میگوید: جوکر برای افرادش بسیار سرگرمکننده ظاهر میشود. با جوکر تو میتوانی همزمان حس خطر هوس و دیوانگی را با هم داشته باشی و راجع به آن احساس خوبی هم بکنی.
لتو خاطرنشان میکند که زیاد راجع به میراث یا مرگ فکر نمیکند. اگرچه راجع به زندگی پس از مرگ کنجکاو است. میگوید: هیجان دارد که فکر کنید پله بعدی قرار است با چه روبهرو شوید. راستش را بخواهید فکر کردن راجع به آن باعث می شود چشمهای آدم برق بزند.
پ
نظر کاربران
متن جالبی بود ولی شنن برادر جرده نه دوستش :/