طنز؛ من بی‌چک و وام زیستن نتوانم!

فریور خراباتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:

مهدی استاداحمد، شاعر طنزپرداز شعر زیبایی دارد که می‌گوید:‌ «من بی چک و وام، زیستن نتوانم/ بی‌قسط، کشید بار تن نتوانم/ من بنده آن دَمَم که جیبم گوید/ یک وام دگر بگیر و من نتوانم». این اوضاع و احوال ما چک‌برگشتی‌ها و وام‌معوقه‌ها است.رئیس کل بانک مرکزی هم که از این موضوع ناراحت هستند. من فکر می‌کنم که مشکل از جایی شروع شد که یک زمانی درست توجیه نشده بودیم.زمانی که پول نداشتیم می‌رفتیم چک می‌دادیم و خرید می‌کردیم.مثلا خانم و آقایی می‌رفتند لوازم خانگی بخرند، بعد مانده حساب آقا یک چیزی نزدیک به«عدد پی» بود، یک ابرویی بالا می‌انداخت و می‌گفت «عزیزم هرچی میخوای بخر».

بعد دسته چک را روی میز می‌انداخت و با چشمک به فروشنده می‌گفت: «چقدر بنویسم؟!» بعد یک سامسونت همراهش بود اندازه کارتون یخچال، داخل آن مسواک و خمیر دندون و خودکار بود و دسته چک... خلاصه چک بی محل بود که صادر می‌کردیم.اصلا کارشناسان بر این باورند که هر زمان خواستید جنسی را بفروشید و خریدار بدون چانه زدن بر سر قیمت چک کشید، مطمئن باشید در حسابش پول نیست و چکش برگشت خواهد خورد (از ما گفتن!). حالا همینطوری این چک‌های بی محل دورهم جمع شده‌اند که صدای آقای سیف رئیس محترم بانک مرکزی را هم در آورده اند.

خب ما خیلی فکر کردیم برای این قضیه که چه کار کنیم تا آقای سیف دیگر از دست مان ناراحت نباشند. اولین کار این است که چک‌های برگشتی را به صاحب شان برگردانیم. اینطوری آمار هم پایین می‌آید.دومین راه این است که مرکز آمار مانند گذشته آمار چک‌های برگشتی را پایین بیاورد. سومین راه این است که اعلام کنیم آمار بالای چک‌های برگشتی نشان از وضع مالی خوب مردم می‌دهد، چون حتما یک عده پول داشته‌اند که به یک عده دیگر قرض بدهند!