۹۰۷۴۸۰
۴ نظر
۵۵۹۴
۴ نظر
۵۵۹۴
پ

هر چه به او نزدیک‌تر می‌شوم، او دورتر می‌شود...

گاهی پیش می‌آید که در روابط متعهدانه، صمیمی و طولانی مدت، یکی از طرفین دائماً به دنبال شریک زندگی خود باشد تا صمیمیت، ارتباط، زمان و یا حتی رابطه جنسی را حفظ کرده و یا شکل دهد. این در حالی است که هر چه این جریان دنبال و اصرار کردن بیشتر شود، شریک زندگی نیز بیشتر و بیشتر فاصله خواهد گرفت.

برترین‌ها: گاهی پیش می‌آید که در روابط متعهدانه، صمیمی و طولانی مدت، یکی از طرفین دائماً به دنبال شریک زندگی خود باشد تا صمیمیت، ارتباط، زمان و یا حتی رابطه جنسی را حفظ کرده و یا شکل دهد. این در حالی است که هر چه این جریان دنبال و اصرار کردن بیشتر شود، شریک زندگی نیز بیشتر و بیشتر فاصله خواهد گرفت.

در چنین شرایطی یکی از زوجین کم‌کم با مقاومت روبه‌رو می‌شود و با عقب‌نشینی خود وضعیت را بدتر می‌کند. ممکن است این وضعیت گاهی برای زوج‌هایی که سال‌هاست با هم زندگی می‌کنند نیز پیش بیاید و هر کدام از طرفین انتظار داشته باشند که شریکشان حتی شده مانند یک بازیگر، نقش خود را خوب ایفا کند!

هر چه به او نزدیک‌تر می‌شوم، او دورتر می‌شود...

معمولاً همسری که به دنبال شریک زندگی‌اش راه می‌افتد، خود را فردی متعهد، آگاه و عاطفی‌تر تصور می‌کند و در مقابل نیز همسر یا شریک خود را فردی سرد، بی‌تفاوت، کم‌تعهد و... در نظر دارد، اما واقعیت اینجاست که هر دوی این افراد دارای ابعاد و پتانسیل‌هایی برای برقراری یک رابطه صمیمی‌تر هستند، اما در حال حاضر در این نقطه از رابطه خود دچار مشکل شده‌اند.

روانشناسان و مشاورین خانواده غالباً می‌گویند که در این شرایط، یکی از طرفین، خود را شایسته عشق نمی‌داند و در نتیجه با بروز رفتار‌هایی حتی ناخودآگاه باعث کمتر شدن سطح صمیمیت خود با شریک زندگی‌اش می‌شود.

حالا بیایید این مسئله را موشکافانه‌تر زیر نظر بگیریم و شرایط هر کدام از طرفین را دقیق‌تر بررسی کنیم:

همسری که نقش تعقیب کننده را دارد

کسانی که به فکر دنبال کردن رابطه خود با همسرشان هستند معمولاً خود را فردی دلسوزِ خانواده می‌دانند و حتی بدون دریافت حداقل قدردانی نیز به این فرآیند ادامه می‌دهند، به همین دلیل هم می‌توان نتیجه گرفت که خود را شایسته عشق نمی‌دانند و به طور ناخودآگاه نیز شریکی را برمی‌گزینند که در روابط خود دور و دورتر می‌شود.

سرانجام هم حس می‌کنند که باید چنین مشکلی را مدیریت کرده و آن را حل و فصل نمایند. این در حالی است که شریک زندگی‌شان خیلی راحت می‌تواند آن‌ها را فردی ناامید، بیش از حد احساساتی و یا حتی سمج. تلقی کند!

آسیب‌هایی که به این افراد وارد می‌شود بسیار مشهود است، آن‌ها غالباْ اعتماد به نفس خودشان را از دست می‌دهند و خود را فردی بی‌ارزش تصور می‌کنند، طرد شدن از سوی همسر به آن‌ها حس نامرئی بودن می‌دهد و ناامیدی کلی‌شان در برقراری رابطه عاشقانه باعث تحقیرشان می‌شود.

هر چه به او نزدیک‌تر می‌شوم، او دورتر می‌شود...

حالا اینکه در رابطه با شریک زندگی خود نقش فرد تعقیب‌کننده را داشته باشید چه مزایایی دارد؟ این افراد غالباً نسبت به شریک خود احساس آگاهی بیشتری دارند و خود را به نوعی ناجی رابطه می‌دانند، چراکه همیشه آغازگر رابطه هستند و گرمای آن به خواست آن‌ها بستگی دارد!

علاوه بر این، چنین افرادی معمولاً از سوی نزدیکان، خانواده و یا حتی خودشان دائماً مورد قدردانی و یا حتی ترحم واقع می‌شوند و اطرافیانشان آن‌ها را تأیید می‌کنند. این افراد در زندگی مشترک خود همه چیزشان را فدا می‌کنند، حتی اگر همسرشان به قدردانی و یا تلافی خوبی‌هایشان نپردازد.

همسری که بیشتر و بیشتر فاصله می‌گیرد

این طرف از رابطه معمولاً خود را برتر از همسر خود تصور می‌کند، چراکه شریک زندگی‌اش دائماً در حال تلاش است تا با او ارتباط برقرار کند. پیگیری بیش از حد همسر تعقیب‌کننده باعث می‌شود که این طرف از رابطه با خیال راحت به تقویت این حس برتری خود بپردازد و بدون در نظر گرفتن مسائل مختلف، رفتار کند، حال چه با انجام یک‌سری کار‌ها و چه با انجام ندادن آنها!

این شرایط به این دسته از افراد احساس امنیتی می‌دهد که بدون در نظر گرفتن رفتارشان همیشه محبوب خواهند ماند و هیچ‌وقت ترک نمی‌شوند.

این افراد غالباً نسبت به ضرر‌هایی که به خود و رابطه‌شان وارد می‌کنند بی‌اطلاع هستند. آن‌ها فکر می‌کنند که هر میزان از ضعف و یا نیاز به توجهشان توسط شریک زندگی به سرعت پاسخ داده می‌شود، در حالی که احساسات یادشده، شکایت یا تقاضا تلقی می‌شوند و در دراز مدت دیگر توسط شریک‌شان پاسخ داده نخواهند شد!

چه باید کرد؟

هر چه به او نزدیک‌تر می‌شوم، او دورتر می‌شود...

در این موقعیت از رابطه، هر دو طرف این را می‌پذیرند که رفتارشان نشان‌دهنده عزت نفس پایین آنهاست، با این حال چیزی که بیشتر زوجین فراموش می‌کنند این است که شریک زندگی‌شان می‌تواند رفتاری متفاوت‌تر از همیشه از خود نشان دهد و دیگر وضعیت به کلی تغییر کند. در چنین شرایطی است که غالباً تغییرات بسیاری، خواه مثبت و خواه بسیار منفی در رابطه زناشویی آن‌ها پدید می‌آید.

در اینجا نکاتی را برایتان مطرح می‌کنیم که بتوانید این مشکل را شناسایی کرده و برای حل آن‌ها قدم بردارید:

  • درباره رابطه زناشویی خود خوب فکر کنید و ببینید که شما کدام یک از طرفین هستید، فرد تعقیب و دنبال‌کننده یا فرد بی‌تفاوت و در حال فرار؟! بعد یک قدم بیشتر بردارید، آیا وضعیت رابطه‌تان به‌گونه‌ای هست که یکی از شما به دنبال رفتاری گرم‌تر و بامحبت‌تر باشد و دیگری از او فرار کند؟
  • در رابطه با آن چیزی که در این شرایط به دست می‌آورید و آنچه که از دست می‌دهید بنویسید. در مقابل، یادداشتی نیز از مزایا و معایب این موقعیت برای شریک زندگی‌تان تهیه کنید. با بالا و پایین کردن این نوشته‌ها ببینید آیا می‌توانید کاری کنید که دو طرف سود ببرند؟
  • بپذیرید که هر دوی شما از سطح بلوغ و هوش هیجانی برابری برخوردار هستید، چراکه داشتن احساس برتری نسبت به شریک زندگی، نقطه ضعف بزرگی در خراب شدن روابط به حساب می‌آید.

اگر متوجه شدید که در رابطه زناشویی‌تان نقش فرد دنبال‌کننده را دارید:

  • بر عزت نفس خود پافشاری کرده و از سرزنش همسرتان برای سرد شدن و محبت نکردن اجتناب کنید.
  • تعقیب و دنبال کردن شریک زندگی‌تان را متوقف کنید. معمولاً بزرگ‌ترین ترس این افراد آن است که بعد از توقف این کار شاهد بی‌توجهی بیشتر همسرشان باشند و بپذیرند که دیگر هیچ صمیمیتی بینشان وجود ندارد! این کار، ریسکی است که برای تغییر در رابطه‌تان باید آن را پذیرید. معمولاً بعد از توقف پیگیری یکی از طرفین، طرف دیگر فرار کردن و سرد بودن را کنار می‌گذارد و برای شروع مجدد رابطه‌شان تلاش می‌کند.
  • تمرکز خود را بر روی برآورده کردن نیاز‌های خودتان نگه دارید. شما باید به دنبال روش‌های جدیدی برای تحقق نیاز‌های خودتان در رابطه باشید. راه‌های جدیدی برای بیان محبت خود پیدا کنید، آن هم بدون آنکه تعهدات رابطه‌تان را زیر پا بگذارید.
  • عزت نفس خودتان را نگه دارید و محکم باشید.

اگر فهمیدید که در رابطه‌تان نقش همسر فراری را دارید:

  • خودتان را کنترل کرده و از سرزنش شریک زندگی‌تان برای پیگیری رفتار شما و گرم کردن رابطه بپرهیزید.
  • ببینید که چقدر واقعاً حساس و آسیب‌پذیر شده‌اید؟ یادتان باشد که دوری بیش از حد و جدا کردن احساساتتان از شریک زندگی می‌تواند باعث سردی هر چه بیشتر و به هم خوردن روابط شود.
  • روشی برای بیان احساساتتان پیدا کنید. به دنبال راهی راحت‌تر برای ابراز محبت و برگرداندن صمیمیت با همسرتان باشید و هرچه سریع‌تر آن را پیش بگیرید. ممکن است در ابتدا کمی برایتان سخت باشد، ولی نتیجه‌بخش خواهد بود.
  • عزت نفس خودتان را نگه دارید و محکم باشید.

وقتی هر دو طرف برای ایجاد رابطه سالم و پرمحبت خود دوباره تلاش کنند می‌توانند در نهایت به عشق و محبتی عمیق‌تر و پررنگ‌تر از گذشته دست یابند، فقط کافی است که از سرزنش همسر و شریک زندگی‌تان دست بردارید. ممکن است در ابتدا همه چیز به نظرتان کمی گیج‌کننده بیاید، ولی اگر با حوصله خود کمی بیشتر تلاش کنید، کم‌کم همه چیز درست خواهد شد و رابطه‌ای دلنشین‌تر و البته صمیمی‌تر به دست خواهید آورد.

منبع: psychologytoday

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      برای همسرتون آهنگ بخوانید ولی نه از داخل حمام آخرش یا خوشحال میشه یا قهر میکنه میره خونه پدرش
      به قول خواننده معروف خانم مهستی (ره) که میگه
      بیا که من هنوز یادتم با آه سینه سوز یادتم
      شب یادتم و روز یادتم فدات شم یادتم فدات شم
      بیا که جز تو یار ندارم صبر ندارم قرار ندارم
      به هیشکی جز تو کار ندارم فدات شم ندارم فدات شم
      بیا که دل آروم نمیشه غمم بی تو تموم نمیشه میخوامت اما روم نمیشه
      تو مثل عمر من میمونی عشقمو تو چشام میخونی.....

      پاسخ ها

      • بدون نام

        خیلی خُنَکی

    • سمیرا

      سلام . خواهش میکنم اگه کسی میتونم کمکم کنه دریغ نکنه ازم چون واقعا زندگیم داره بهم میریزه . همسرم نمیدونم چرا انقد از من دوری میکنه اوایل فک میکردم شاید به خاطر کارش و خستگی اینجوری شده ولی دیدم نه واقعا انگار سرد شده حتی مقاله مشاوره جنسی فیلیا رو هم خوندم ولی کمکی بهم نکرد نمیدونم مشکلم رو چه جوری حل کنم .

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بهتر اینه که به روانشناس مراجعه کنید، اما بنظر من میتونید دوستانه وصمیمی باهاش صحبت کنید وبگید واقعا از وضع حاضر ناراحتید ومیخواهید بدونید چرا دیگه مثل قبل نیستید وبگید که اگر مشکلی دارم بهم بگو ولی ازم دور نشو چون وقتی ازم فاصله میگیری وبرام وقت نمیزاری احساس میکنم دوستم نداری،

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج