ایران ورزشی: ماجرای کارلوس کیروش و تیم ملی انگار تمامی ندارد. حدود یکسال است که سرمربی پرتغالی بار سفر از ایران را بسته و به کلمبیا سفر کرده، اما هنوز سایه خودش و هودارانش از روی تیم ملی رخت برنبسته. سهشنبهشب ایران برای اولینبار پس از رفتن کیروش در یک بازی رسمی باخت و همین کافی بود تا دوقطبی «کیروش- غیرکیروش» دوباره در فضای مجازی زنده شود.
اگر سال گذشته این موقعها دوگانه او و برانکو روی بورس بود، حالا دوگانهاش با ویلموتس نقل محافل است. طرفداران کیروش هنوز نمیخواهند قبول کنند دوران کارلوس، خوب یا بد در فوتبال ایران به پایان رسیده و حالا زمانه دیگری است. مجموعه فدراسیون برای انتخاب جانشین کارلوس کیروش که 8 سال در فوتبال ایران یکهتازی کرد، شخصی را انتخاب کرد که از همان ابتدا و در مصاحبههایش نشان میداد فلسفهای متفاوت با کیروش را دنبال میکند.
این فلسفه متفاوت اما در بین طرفداران تیم ملی شکاف ایجاد کرده و برخی معتقد هستند روی آوردن به فوتبال هجومی، میراث مربی محبوبشان را از بین خواهد برد. در این بین چیزی که قربانی میشود تیم ملی فوتبال ایران است. در دوره قبلی کیروش و برانکو علناً وارد جنگ لفظی با یکدیگر شدند و همین ماجرا را وخیمتر کرد ولی اینبار نه ویلموتس هیزمی در این آتش میریزد و نه کیروش کاری به احوال فوتبال ایران دارد، اما انگار هنوز سایه سیکیو روی تیم ملی است.
جالب اینکه اولین باخت تیم ملی در دوران پساکیروش منطبق شد با دومین باخت سرمربی پرتغالی در کلمبیا و همین فضای هواداری تیم ملی را ملتهبتر کرد. سوت پایان بازی ایران-بحرین که خورد همانهایی که تا سال گذشته منتقدان سرمربی تیم ملی را خائن مینامیدند، شروع کردند به طعنه زدن و گفتن اینکه واقعیت فوتبال ایران همین است و عاقبت فوتبال غیردفاعی چیزی جز این نخواهد بود.
بعد هم منتقدان کیروش وارد عرصه شدند و با مسجل شدن باخت 3 بر صفر کلمبیا به الجزایر، جوابهای تندی به آنها دادند. در این بین چیزی که دیده نشد ضعفها و قوتهای واقعی تیم ملی در بحرین بود. این ماجرا یکبار دیگر در سال آخر حضور کیروش در فوتبال ایران هم دیده شده بود؛ هر منتقدی با برچسب ضدتیم ملی نشان داده میشد و در آخر بازنده آن جو دوقطبی کسی نبود جز فوتبال ایران.
تیم ملی 8 سال قبل و در بدو ورود کیروش به فوتبال ایران برای اولینبار در تاریخ فوتبالش به لبنان باخت.
آن مسابقه هم در راه رسیدن به جامجهانی برگزار میشد و نتیجه دلسردکنندهای به حساب میآمد اما اتحاد و یکدلی پس از آن باعث شد تیم ملی صعود دلچسبی به جامجهانی برزیل را تجربه کند. بهنظر میرسد حالا هم وقت تکرار همان روزها است؛ یکدلی، اتحاد و حمایت از تیم ملی و سرمربی تازهاش.
اگر دوره ی کی روش تموم شده برای همه باید تموم بشه و هیچکس حق مقایسه نداره