یک اصفهانی در نیویورک، کمدی ایران را زیر و رو کرد
تقویم یک ورق دیگر خورده و به سالروز یکی از بزرگترین کمدینهای تاریخ ایران میرسیم.
برترینها: تقویم یک ورق دیگر خورده و به زادروز یکی از بزرگترین کمدینهای تاریخ ایران میرسیم. رضا ارحام صدر، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون به گواه بسیاری هنوز هم از بزرگترین کمدینهای ایران محسوب میشود. شاید ارحام صدر برای بچههای دهه شصت و هفتاد نامی نه چندان آشنا باشد اما پدران و مادران و قطعا پدربزرگان و مادربزرگان با او خاطره دارند. به ویژه نوارهای وی اچ اس دهه شصت میزبان یادگاریهای گذشته ارحام صدر در تلویزیون خانهها بوده. خب سابقه هنری او به نیم قرن میرسد و نسلهای مختلف او را در مدیومهای متفاوتی تماشا کردهاند.
آغاز با تئاتر
ارحام صدر از نوجوانی شیفته تئاتر بود و همیشه به دیدن تئاترهایی که در شهر اصفهان، خاصه آنهایی که مربوط به جشن دانشآموزان میشد، میرفت. این علاقه پا گرفت و تبدیل شد به انگیزهای برای برپایی نمایشهای محلهای که در ایوان خانهها اجرا و پرده صحنه آنها لاجرم چادر نماز زنهای خانه بود و کف پوش حیاط فرشهای کهنه و نمد که همسایهها بر آن مینشستند. پس از ورود به دبیرستان، جرقه ورودش به عرضه هنر از یک مزاح سر کلاس آقای جهانشاه آغاز شد.
او حضور و غیاب میکرد که به اسمی به نام عباس پنیری رسیدند. بعد از چند بار که این اسم را صدا کردند و کسی پاسخ نداد، ارحام صدر میگوید از ته کلاس گفتم: «آقا تو خیکن!» که ایشان از این مزاح من لذت بردند و بعداً به مدیر مدرسه سفارش کردند که برای جشنها از همین بچهها استفاده کنید و از بیرون بازیگر نیاورید. پس از این اتفاق اولین نمایشی که در مدرسه بازی کرد نمایشی بود به نام «رفیق ناجنس» و او در این نمایش درخششی داشت که خانوادهها بعد از یک بار دیدن از مدیر مدرسه خواستند که نمایش ادامه پیدا کند.
ارحام صدر از زبان یار قدیمی
اصفهان نه تنها به صنعتگران و جاذبههای گردشگریاش معروف است بلکه ستارههای فراموشنشدنی بسیاری را هم به جامعه هنری معرفی کرده است. زوج نصرتا... وحدت و زندهیاد ارحام صدر فراموشنشدنیترین این هنرمندان در عرصه بازیگری کمدی بودند؛ تا جایی که هر زمان هنرمندی با لهجه اصفهانی در سالهای پس از حضور آنها وارد عرصه تصویر شده، به نوعی شیرینی خاطرات آنها را یدک میکشد و متهم به الگوبرداری از آنها شده است. نصرت الله وحدت در گوشهای از خاطراتش در سال 93 میگوید:
"من و ارحام صدر ۶۲ سال پیش با هم در یک روز قدم به صحنه تئاتر گذاشتیم. در اصفهان نه تئاتری بود، نه محلی برای کارهای هنری. فقط در جلفای اصفهان محلی بود که هر هفته ارامنه آنجا تئاتر و کنسرت برگزار میکردند. آن زمان هم مثل امروز لیموزین و ماشینهای لوکس وجود نداشت و من و ارحام صدر هر هفته سوار بر دوچرخه راهی جلفا میشدیم؛ سیوسه پل را رد میکردیم تا به جلفا برسیم؛ هم از کنسرت بهرهمند میشدیم هم از تئاتر.
هیچوقت از یاد نمیبرم، آن زمان در حاشیه زایندهرود بیشههای بزرگی قرار داشت که الان متاسفانه نه از زایندهرود چیزی باقیمانده و نه از آن بیشهها. . . به همراه ارحام صدر به آن بیشهها میرفتیم و تئاتر تمرین میکردیم. آن زمان هم مینوشتم؛ از تئاترهایی که هر هفته میدیدیم داستانی مینوشتم و با ارحام در آن بیشهها اجرایش میکردیم. به یاد دارم نقش تارزان را بازی میکردم و به خاطر اینکه آن زمان بدنم تنومند بود مانند تارزان از درختها بالا میرفتم و به روی شانه ارحام میپریدم.
من و ارحام صدر همیشه و همیشه با هم دوست بودیم. همه این را میدانستند که من و ارحام یک روح هستیم در دو بدن تا اینکه مرحوم شد. وقتی خبرش را شنیدم خیلی خیلی ناراحت شدم. برای مراسم تشییع پیکرش به اصفهان رفتم و آنجا با حضور بیسابقه مردم روبهرو شدم. فکر کنم آن روز تمام اصفهان در آن مراسم حضور داشتند.
ارحام صدر از نگاه محمدرضا شجریان
استاد مسلم آواز ایران نیز از رضا ارحام صدر خاطرهای را نقل کرده که خواندنیست: "خوب به خاطر دارم در سالهای پنجاه که در ایام نوروز تلویزیون ایران تئاترهای ارحام صدر و گروه تئاتر سپاهان را پخش می کرد. برای دیدن آنها سر از پا نمیشناختم و تنها وسیلهای که می شد این حرفها را باز هم بشنوم، ضبط صدای تئاتر بود.
اغلب اوقات به جای موسیقی، آنها را گوش میکردیم و با وجود این که بارها و بارها تمام تئاتر را شنیده بودیم باز هم با اشتیاق گوش فرا داده و قهقه میزدیم و نکتههایش ورد زبان خانواده بود. هرگز از هیچ تئاتر ایرانی این همه لذت نبرده و از سخنان هیچ کمدینی این همه نخندیدهام.
آثار شاخص شکر پاره اصفهان
شبنشینی در جهنم
شبنشینی در جهنم محصول ۱۳۳۵ یکی از مهمترین و بهترین فیلمهای کمدی سینمای ایران به کارگردانی ساموئل خاچیکیان است. این فیلم که توسط مهدی میثاقیه تهیه شده، از نظر صحنهپردازی و ساخت یکی از پرزحمتترین و پرکارترین فیلمهای آن سالها (و چهبسا حتی تا امروز در سبک و گونه خود) است.
شوخیهای مختلف فیلم، چه شوخیهای کلامی و چه شوخیهای فُرمی بسیار خوب از آب درآمده و به نوعی پس از این فیلم، سبک شوخیهای ارحام صدر در فیلمها و آثار بعدیاش به شیوهای مشابه ادامه یافت. بازی ارحام صدر و عزتالله وثوق در نقشهای اصلی، فراتر از قالب تیپ، باورپذیر و خندهآور و بازیگوشانه است و موجب ارتباط میان تماشاچی و فیلم میشود.
یک اصفهانی در نیویورک
فیلم سینمایی یک اصفهانی در نیویورک به کارگردانی ماشاءالله ناظریان با حضور بازیگرانی چون نصرتالله وحدت، رضا ارحام صدر و سرور رجایی در سال ۱۳۵۱ تولید شد.
ماجرای پدری سنتی که با مرارت پسرش را برای تحصیل به آمریکا فرستاده است. اما پسر برخلاف تصور پدر به جای تحصیل در کارهای غیرقانونی خود را درگیر کرده است. بالاخره پس از مدتی با مطالبهی پولهای زیادی که پسر مرتباٌ درخواستش را میفرستد، در نهایت پدر، شخصی را برای رسیدگی به وضع پسر به آمریکا میفرستد که در آنجا با پیشآمدن ماجراهای فراوان قضیه فیصله پیدا میکند.
فیلم یک اصفهانی در نیویورک شاخصترین همکاری وحدت و ارحام صدر است و در راستای سری فیلمهای قابل تامل و جالب توجه رضا ارحام صدر محسوب میشود. صرفا بر ظواهر این سری فیلمها بخواهیم انگشت بگذاریم مسلما به نکات بیربطی میرسیم ولی اگر فارغ از ژانر و کمدی بودن فیلم و یا انگ فیلمفارسی زدن بخواهیم نگاهی کنیم، میتوان پی برد چقدر جلوتر از زمان خود بوده است.
مردان خشن
مردان خشن فیلمی به کارگردانی صابر رهبر در سال ۱۳۵۰ است. خلیل عقاب درباره این فیلم میگوید: این فیلم را خیلی دوست داشتم و دارم. «مردان خشن» فروش خوبی داشت، حتی روی دست فیلم «بابا شمل» علی حاتمی زد. بارها سینمایی ها به صابر رهبر کارگردان این فیلم گفتند: اکران «مردان خشن» را با فیلم «باباشمل» نگذار. در فیلم ما حدود پنج نفر بودیم که از بین آنها فردین، مشایخی و ارحام صدر جزو ستاره های فیلم بودند، در صورتی که در فیلم «باباشمل» از ستاره های بیشتری چون فردین، فروزان، بهمن مفید، همایون، ناصر ملک مطیعی و... برخودار بود. با این وجود در هفته اول ورشکست شد.
جعفرخان از فرنگ برگشته
جعفرخان از فرنگ برگشته فیلم سینمایی کمدی-درام به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی محصول سال ۱۳۶۶ است. این فیلم بر اساس نمایشنامهی جعفرخان از فرنگ آمده نوشتهی حسن مقدم بازآفرینی شده است. گرچه خط داستان و شخصیتها در این فیلم، مشابه همان نمایشنامه است، اما علی حاتمی، جای شخصیتهای مثبت و منفی را عوض کرده است.
«جعفرخان از فرنگ برگشته» داستان پر غصهای دارد. علی حاتمی تا وقتی زنده بود از آن اعلام برائت میکرد و علی عباسی تهیهی این فیلم را تلخترین تجربهی کاری خود میداند. در تیتراژ پایانی فیلم «جعفر خان از فرنگ برگشته» جلوی اسم کارگردان آمده: کار گروهی!
کاربران نیز از خاطراتشان گفتند
مریم نوشته: یه زمانی اصفهان به گز و سوهان و سی و سه پل و منارجنبون و پل خواجو و ارحامصدرش معروف بود.
رضا هم یاد او را زنده نگاه داشته: لهجه شیرین و طنازی تکرارناشدنی شما، در کنار شریف و مردمی بودنتان است که نامتان یادآور تمام خندههای از ته دلیست که با دیدن آثار به جای مونده از شما داشتیم و داریم. حتی اگر بر صحنهی تئاتر دیدنتان به سن ما قد نداده باشد.
و خاطره جذاب مسعود: خدا رحمت کنه مرحوم ارحام صدر را. چند سال پیش رفتم دکتر، تا فهمید اصفهانیام ازم ویزیت نگرفت. گفت اصفهان دانشجو پزشکی بودم و ارحام گفته بود دانشجوها مفتی بیایند تئاتر ببینند، من به پاس لطف ارحام صدر ازت ویزیت نمیگیرم! بعضیها بعد از مرگ هم برکت دارند.
نظر کاربران
بدون شک روحت الان هم داره میخنده و شاده .
چقدر خوبه که در موردت اینطور صحبت کنند
خوش به حال اونموقع مردم چقدر شاد بودند ایکاش ماهم اون زمان بدنیا میمودیم ، ما که نفهمیدیم زندگی چی بود
خدا رحمت کند وحدت و ارحام صدر. را. سینما سعدی بجنورد اغلب فیلم های آنها را نمایش میداد و سیانس آخر ...10شب خانوادگی بود ...حالا انها را دادیم بجاش نوحه خوان تحویل گرفتیم
روحش شاد یادش گرامی
نور به قبرش ببارد مرد درجه یکی بوده فقط تعریفش شنیدم میگن خیلی کار درست بوده عیر از بازیگریش که بی همتا بود روحش شاد
ارحام صدر و نصرت اله وحدت دو هنرمند خوب سينماى آن روزگارها بودند من به شخصه حاضرم نصف دارائى ام را بدهم که آنروزها زنده شوند و لبخند بر لبان تشنه مردم ايران بنشانند
میخوام استعداتا بسنجم