کشمکش شغلی، تازه‌عروس و داماد را مصمم به طلاق کرد
لاله و پرهام، زوج جوانی هستند که قرار است توافقی از هم جدا شوند. لاله برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
اعتماد آنلاین: لاله و پرهام، زوج جوانی هستند که قرار است توافقی از هم جدا شوند. لاله برای اعتمادآنلاین از دلایل این جدایی می‌گوید.
*چطور با هم آشنا شدید؟
همکار بودیم. در پارک هر کدام یک غرفه داشتیم و کار می‌کردیم. آنجا با هم آشنا شدیم.
*چه زمانی تصمیم گرفتید ازدواج کنید؟
یک بار چند مشتری آمدند و برایم دردسر درست کردند. پرهام در حمایت از من با آنها وارد دعوا شد و بعد هم کمکم کرد که از آنها شکایت کنم. این‌طوری بود که بیشتر به هم نزدیک شدیم و بعد هم پرهام از من خواستگاری کرد و ازدواج کردیم.
*حالا شغل شما یکی است؟
نه. هر کدام غرفه خودمان را داریم.
*چرا تصمیم گرفتید جدا شوید؟
پرهام به من پیشنهاد داد با هم کار کنیم اما من قبول نکردم. می‌خواهم مستقل باشم، مشتری‌های من بیشتر است.
*جنسی که می‌فروشید یکی است؟
نه. من صنایع دستی می‌فروشم و پرهام چرم. من با مشتری خوب ارتباط می‌گیرم و پرهام این‌طوری نیست، به همین خاطر کار من بهتر است. پرهام اصرار دارد با هم کار کنیم.
*این مساله‌ای نیست که بخواهید به خاطرش طلاق بگیرید.
اتفاقاً مساله مهمی است، چون پرهام می‌خواهد زور بگوید و من هم نمی‌خواهم زور بشنوم. سختی کار کردن را به جان خریدم که کسی این کار را با من نکند.
*بچه هم دارید؟
ما هنوز عقدکرده هستیم. هنوز با هم زندگی نمی‌کنیم که بچه‌دار شویم.
*شوهرت به طلاق راضی است؟
او هم می‌گوید من عصبی و پرخاشگر هستم و نمی‌تواند چنین زنی را تحمل کند.
*کار را چه می‌کنید؟ بالاخره همسایه می‌مانید؟
من که نمی‌روم. اگر پرهام ناراحت است، خودش برود.
نظر کاربران
یک مدت نامزد بودند. دیدند اخلاق و اهداف و روش زندگی شان به هم نمی خورد. حالا نامزدی به هم می خورد. اتفاق خوبی است. بدون دعوا، بدون جنگ‌خانواده ها.
با این اخلاق و افکاری که هر دو نفر دارن مطمن باشن در ازدواج های بعدی هم شکست میخورن
خبر زرد بود
خب چی میشه باهم کار کنین
وقتی هنوز مفهوم ازدواج را درک نکرده ایم
لابد با نیت قبلی اومده خواستگاری حالا تیرش به سنگ خورده میخواد طلاق بده
دلایل آبکی برای طلاق گرفتن کاملا مشخصه این زن خودشیفته هست زورگوهه خودرای هستش به شوهر به چشم برده نگاه میکنه مجرد بمونه بهتره
این در واقع کشمکش نیست بلکه ناپختگی و نداشتن فهم مناسب از ازدواج و زندگی مشترک است. متأسفانه در کشور ما ازدواج، شروع یک جنگ فرسایشی است که در اغلب موارد، سرنوشت یک یا هر دو طرف را به نابودی می کشاند
خانم‌بهترین‌کار‌رو‌میکنید
نامزد نبوده عقد کرده یک زمانی همه‌ی این چیزها حرمت داشت وبه این راحتی طلاق نمی‌گرفتند الان با کوچکترین چیز از هم دلزده میشن جوان‌ها چقدر تاب آوری کمی دارن ما این‌چیزها رو عار میدونستیم
چقدر مسخره
از قبل در باره این مسئله باید توافق میکردند.نه الان
طلاق بگیر خودتو راحت کن
ذات زن۰۰۰۰