ماجرای چشیدن مزه توکیو و سئول در خیابانهای رشت و مشهد
تا همین دو دهه پیش، سوشی و موچی برای بسیاری از ایرانیها تنها نامهایی عجیب و ناشناخته بودند که در فیلمها و مستندهای خارجی شنیده میشدند.
برترینها: تا همین دو دهه پیش، سوشی و موچی برای بسیاری از ایرانیها تنها نامهایی عجیب و ناشناخته بودند که در فیلمها و مستندهای خارجی شنیده میشدند. اما امروز، در قلب تهران، اصفهان یا شیراز، رستورانهایی با منوی سوشی، نودل و دسر موچی فعالیت میکنند و مشتریهای ثابتی دارند. حتی برخی از شیرینیفروشیها دسرهای الهامگرفته از شرق آسیا را در ویترین خود میگذارند.
اما چه شد که غذاهایی با طعمی بسیار متفاوت از ذائقه سنتی ایرانی توانستند جای خود را باز کنند؟ داستان این تغییر، فراتر از یک علاقه لحظهای است. این مسیر، پر است ازنشانههای فرهنگی و رسانهای.
آغاز ماجرا؛ رسانهها و ویترینهای جهانی
نقطه شروع این آشنایی، بیتردید رسانهها بودند. در دهه ۸۰ شمسی، با گسترش اینترنت و ماهواره، سبک زندگی و غذاهای ملل مختلف به خانههای ایرانی راه یافتند. سریالهای کرهای و ژاپنی، برنامههای مستند آشپزی و شبکههای اجتماعی باعث شدند مردم برای نخستینبار با غذاهایی مثل سوشی، رامِن، موچی، و کیمچی آشنا شوند.
در این برنامهها، سوشی نه فقط یک غذا، بلکه بخشی از فرهنگ دقیق و مینیمالیستی ژاپنی معرفی میشد. این تصویر جذاب و متفاوت از غذا خوردن، کنجکاوی مخاطب ایرانی را تحریک کرد. مردم میخواستند بدانند «این غذاهایی که با چوبدستی میخورند چه طعمی دارد؟
نسل اینستاگرامی؛ غذا خوردن نمایشی!
نمیتوان از ورود غذاهای شرق آسیا به ایران حرف زد و نقش شبکههای اجتماعی، مخصوصاً اینستاگرام و یوتیوب را نادیده گرفت. در دنیای بصری امروز، غذا دیگر فقط کارکرد غریزی ندارد، بلکه باید «خوشگل» هم باشد و سوژه خوبی برای عکس و ویدیو خلق کند.
موچی، با بافت براق و ظاهر فانتزیاش، و سوشی، با رنگهای متنوع ماهی و سبزیجات، دقیقاً همان چیزهایی بودند که مخاطبان فضای مجازی عاشقش شدند. پلتفرمهایی مثل TikTok و Instagram پر از ویدیوهای دستور تهیه سوشی، تست کردن موچی و نودلهای آتیشی شدند و بهسرعت این موج به ایران نیز رسید.
تغییر ذائقه، سبک زندگی و ماجراجویی غذایی
نسل جدید ایرانیها، بهویژه در دهههای ۷۰ و ۸۰، با ذهنی بازتر نسبت به تجربههای جدید بزرگ شدند. آنها علاقهمند به تجربهکردن فرهنگهای مختلف، یادگیری زبانهای جدید و امتحانکردن غذاهای متفاوت هستند. با افزایش تقاضا، واردکنندگان محصولات غذایی به فکر واردات مستقیم مواد اولیه غذاهای شرقی افتادند. برنج مخصوص سوشی، زنجبیل شور، سس سویا و حتی آرد برنج موچی حالا در بسیاری از سوپرمارکتهای بزرگ تهران بهراحتی در دسترس است. در کنار آن، رستورانهای متعددی نیز با منوی آسیایی افتتاح شدند. برخی اصالت غذاها را حفظ کردند، اما برخی دیگر برای سازگاری با ذائقه ایرانی، تغییراتی ایجاد کردند. مثلاً برخی رستورانها، سوشی را بدون ماهی خام ارائه میدهند، یا طعمهای ایرانی مثل زعفران را با نودل ترکیب میکنند.
این یک مُد گذرا نیست
ورود غذاهایی مثل موچی و سوشی به فرهنگ غذایی ایران، صرفاً یک مُد گذرا نیست. این روند بخشی از یک پدیده بزرگتر است: جهانی شدن فرهنگ. نسل جدید ایرانیها دیگر فقط به قورمهسبزی و چلوکباب قانع نیستند، بلکه میخواهند در همان تهران، رشت یا مشهد، طعمی از توکیو، سئول یا بانکوک را هم تجربه کنند.
غذا همیشه یک دروازه برای ورود به فرهنگ ملتها بوده است. همانطور که قرمهسبزی در قلب پاریس یا باقلوا در نیویورک طرفدار دارد، حالا هم موچی و سوشی با نرمی و رنگ و بوی شرقیشان در دل خیابانهای ایران جا باز کردهاند. این یعنی جهان، دیگر آنقدر کوچک شده که میشود طعمش را در یک لقمه چشید.
ارسال نظر