سرنوشت قاتلی که سَر کلکل، بچه محل را زیر گرفت
مرد جوان که در جریان درگیری متهم به قتل شده بود، با رضایت اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد
هفت صبح: سوز سرمای اول صبح در زندان اردبیل چشمهای شاهین را میسوزاند.پاهای بیرمقش به سختی روی زمین کشیده میشد و زمانی که سرش را بالا گرفت و چشمش به طناب دار افتاد، قدمهایش سستتر شد تا حدی که اگر مامور بدرقه زندان زیر بغلش را نمیگرفت زمین میخورد.انگار نفسش به سختی بالا میآمد و میدانست بعد از طی روزهای سخت و کشنده زندان حالا دیگر روز سیاهی که در انتظارش بود، از راه رسیده است.
بارها با کلماتی که رعشه بر اندامش انداخته بود، روبهرو شده بود:«مجازات، قصاص، چوبه دار.» اما انگار باورش برای او سخت بود که ساعتی دیگر جان خود را از دست خواهد داد و او برخلاف هزاران هزار نفری که هر روز به کام مرگ میروند، زمان مرگ خودش را میدانست.جان او در دستان مادری بود که برای تقاص گرفتن در محل اجرای حکم حاضر شده بودند.
التماسها بیفایده بود و آنها اینقدر داغدار بودند که هیچ چیزی جز به دار کشیدن شاهین نمیتوانست مرهم دل سوختهشان باشد. شاهین با چشمانی خیس از اشک و ترس پایش را روی سکوی اجرای حکم گذاشت و چشمهایش را هرچند چشمبند روی آن بود بست.زمختی و زبری طناب را دور گلوی خود حس کرد و آخرین نفسهای خود را میشمرد.اما همان موقع صدایی در گوشش پیچید که انگار با شنیدن این صدا بار دیگر نوای زندگی بود که برایش جاری میشد:«میبخشم. من از خون پسرم گذشت کردم.»
ماجرا چه بود؟
سه سال قبل رسیدگی به قتل جوان 35 سالهای به نام امید با اعلام از سوی کلانتری یکی از محلههای اردبیل در دستور کار تیم جنایی این استان قرار گرفت.در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که امید ساعتی قبل از مرگش در حالی که بر اثر تصادف به شدت آسیب دیده بود، به بیمارستان منتقل شد.این در حالی بود که شاهدان تصادف اظهار داشتند جوانی به نام شاهین از اهالی محل که از مدتی قبل با امید کلکل و درگیری داشتند، سوار بر یک خودرو با سرعت به سمت او رفت و او را زیر گرفت.
در حالی که تلاش کادر درمان برای نجات جان امید بینتیجه ماند و این جوان به کام مرگ فرو رفت، رسیدگی به موضوع وارد فاز جنایی شده و تحقیقات برای رازگشایی از ماجرا آغاز شد. یکی از شاهدان ماجرا در تحقیقات ابتدایی به ماموران گفت:«روز حادثه امید در خیابان بود که یک خودرو با سرعت به سمت او آمد و او را زیر گرفت.
سرعت خودرو خیلی زیاد بود اما مشخص بود که به عمد امید را هدف گرفته و به سمت او میراند.خودرو بعد از تصادف عمدی در چشم برهم زدنی از مهلکه فرار کرد اما در همان نیم نگاه راننده آن را که جوانی به شاهین بود، شناختم.»در ادامه تحقیقات مشخص شد که شاهین از بچه محلهای امید بوده و از مدتی قبل آنها در جریان قدرتنمایی با یکدیگر کلکل و درگیری داشتند.با توجه به اینکه نوک پیکان اتهام به سمت شاهین چرخیده بود، این جوان 20 ساله پیش از آنکه مهلت فرار پیدا کند شناسایی و دستگیر شد.
اعتراف به قتل
متهم بعد از دستگیری به زیر گرفتن عمدی امید اعتراف کرد و گفت به دلیل درگیریهای قبلی با امید از او کینه به دل گرفته و میخواسته از او زهر چشم بگیرد.با اعتراف صریح متهم و طی روال قانونی در پرونده، متهم محاکمه شد و با توجه به درخواست مادر مقتول به عنوان تنها ولی دم پرونده محکوم به قصاص شد.
اما از همان زمان هیات بخشایش ستاد صبر استان اردبیل و صلح یاران شورای حل اختلاف این استان تلاش خود را برای جلب رضایت ولیدم آغاز کردند.مادر مقتول که داغ جوان دیده بود، در تمام مراحل رسیدگی اعلام کرده بود که از خون فرزند خود گذشت نمیکند اما صلح یاران تا آخرین لحظه و زمان اجرای حکم نیز دست از تلاش برای جلب رضایت نکشیدند.
زمانی که متهم پای چوبه دار رفت، باز هم تلاش برای جلب رضایت مادر مقتول ادامه پیدا کرد و درست زمانی که طناب دار را بر گردن شاهین انداختند، بالاخره دل مادر مقتول به رحم آمد و فریاد زد که قاتل فرزندش را میبخشد.مادر مقتول بعد از بخشش قاتل در حالی که اشک میریخت گفت به حرمت حضرت زهرا(س) و امیرالمومنین(ع) از خون فرزندش گذشت کرد.
نظر کاربران
انشاالله که حضرت فاطمه س و حضرت علی ع شفیع شما در دنیا و آخرت باشند .واقعا بخشش قاتل فرزند سخت است