۱۵۲۴۱۹۱
۳۲۱
۳۲۱
پ

چرا ترامپ به جنگی وارد شد که آغازگرش نبود؟

تحولات ماه‌‌‌های اخیر در خاورمیانه به‌‌‌ویژه در ارتباط با جنگ اسرائیل و ایران، به شکلی غیرمنتظره ایالات متحده آمریکا را وارد منازعه‌‌‌ای کرد که ظاهرا آغازگر آن نبود.

عصر ایران: تحولات ماه‌‌‌های اخیر در خاورمیانه به‌‌‌ویژه در ارتباط با جنگ اسرائیل و ایران، به شکلی غیرمنتظره ایالات متحده آمریکا را وارد منازعه‌‌‌ای کرد که ظاهرا آغازگر آن نبود. 

2214700_395 (1)

این درگیری، به‌‌‌ویژه با ورود مستقیم آمریکا و دستور حمله به تاسیسات هسته‌‌‌ای ایران، نه‌‌‌تنها موقعیت دونالد ترامپ به‌‌‌عنوان رئیس‌‌‌جمهور ایالات متحده بلکه اعتبار دیپلماسی آمریکایی و نظام جهانی حاکم بر روابط بین‌الملل را نیز با چالش جدی روبه‌‌‌رو کرده است.

تا پیش از آغاز تجاوز آشکار اسرائیل به ایران، احتمال دخالت مستقیم و نظامی ایالات متحده علیه ایران بسیار پایین تلقی می‌‌‌شد.

 ترامپ بارها در سخنرانی‌‌‌ها و مواضع علنی‌‌‌اش، تمایل خود به عدم‌ورود به جنگ‌‌‌های فرسایشی را اعلام کرده بود. اما این تصویر با حمله اسرائیل به ایران – که بسیاری آن را هماهنگ‌‌‌شده با واشنگتن می‌‌‌دانند – به طور کامل تغییر کرد.

 از این منظر، آنچه روی داد را باید یک برنامه‌‌‌ریزی استراتژیک، مبتنی بر اصل غافلگیری و در راستای تامین منافع تل‌‌‌آویو و بخش‌‌‌هایی از بدنه تصمیم‌گیری در آمریکا قلمداد کرد.

گرچه ترامپ چهره‌‌‌ای ضدجنگ از خود ترسیم کرده، اما شواهد حاکی از آن است که این بار، ورود به جنگ نه از موضع کنشگری، بلکه از موضع واکنشی – با تکیه بر تعهدات راهبردی آمریکا به اسرائیل – صورت گرفت. 

به بیان دیگر، رئیس‌‌‌جمهور آمریکا به‌‌‌جای آنکه آتش جنگ را روشن کند، خود را در آتشی که متحدش افروخته بود، شریک کرد. 

این تصمیم اگرچه برای هواداران ترامپ قابل توجیه‌‌‌ جلوه داده شد، اما در اصل، ناشی از مجموعه‌‌‌ای از عوامل امنیتی، راهبردی و شخصی بود که همگی در جهتی خلاف منافع ملی ایالات متحده عمل کردند.

یکی از مهم‌ترین انگیزه‌‌‌های ترامپ برای ورود به این درگیری، مساله تاسیسات هسته‌‌‌ای فردو بود؛ جایی که گزارش‌‌‌ها نشان می‌دهد اسرائیل در تخریب آن ناموفق عمل کرده است. 

از این منظر، آمریکا با بهره‌‌‌برداری از ناکامی تل‌‌‌آویو، مسوولیت تکمیل عملیات نظامی را بر عهده گرفت. اما در سطحی عمیق‌‌‌تر، به نظر می‌رسد ترامپ که علاقه وافری به نقش‌‌‌آفرینی نهایی و تصاحب عنوان «قهرمان بحران‌ها» دارد، در این بزنگاه تاریخی نتوانست وسوسه ورود به صحنه را کنترل کند.

 وی همواره کوشیده است تا نقش‌آفرین اصلی در بحران‌های جهانی باشد، حتی اگر هزینه آن، ورود به جنگی خطرناک و بی‌‌‌پایان باشد.

با این حال، ورود آمریکا به این درگیری یک‌‌‌باره و بدون محاسبه نبود. تحلیلگران معتقدند ترامپ بر پایه محاسباتی مبنی بر کوتاه بودن زمان جنگ، کنترل‌‌‌پذیری آن و تحقق سریع اهداف، تصمیم به مداخله گرفت. 

این در حالی است که فضای داخلی آمریکا – چه در کنگره و چه درون دولت – به‌‌‌شدت در برابر چنین رویکردی مقاومت نشان داده است.

 به‌‌‌رغم اعلام فرصت دو هفته‌‌‌ای برای تصمیم‌گیری درخصوص حمله به ایران، روند تحولات و شخصیت غیرقابل پیش‌بینی ترامپ این بازه زمانی را عملا بی‌‌‌معنا کرد و حمله‌‌‌ای غافلگیرکننده و برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌شده رخ داد.

همزمان با بالا گرفتن احتمال درگیری، تلاش‌‌‌های دیپلماتیک برای مهار بحران نیز شدت یافت. با این حال، این تلاش‌‌‌ها نتوانستند مانع وقوع جنگ شوند.

 دلایل ناکامی این مسیر را باید در چند محور جست‌‌‌وجو کرد: نخست، بی‌‌‌اعتنایی نهادهای بین‌المللی به تجاوز آشکار اسرائیل به ایران.

 شورای امنیت سازمان ملل نه‌‌‌تنها اقدام موثری برای توقف جنگ انجام نداد، بلکه حتی از صدور یک بیانیه نمادین نیز خودداری کرد.

 آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و دبیرکل آن نیز عملکردی سوال‌‌‌برانگیز و فاقد بی‌‌‌طرفی از خود نشان دادند.

در سطح اروپا نیز به‌رغم مواضع علنی مبنی بر حمایت از دیپلماسی و مخالفت با گسترش جنگ، اقدامات مشخص و موثری دیده نشد.

 سه کشور اروپایی در عمل نتوانستند مذاکرات هسته‌‌‌ای را نجات دهند و مانعی نیز در مسیر جنگ ایجاد نکردند.

 حمله اسرائیل در اوج مذاکرات، گویای نمایشی بودن تلاش‌‌‌های دیپلماتیک اروپاست. اقدامات اخیر آنها بیشتر در راستای کنترل واکنش ایران است تا توقف جنگ.

از سوی دیگر، حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌‌‌ای ایران، موضوع فعال‌‌‌سازی مکانیزم ماشه از سوی سه کشور اروپایی را تحت‌‌‌الشعاع قرار داد.

 در صورتی که غرب و آمریکا موفق شده باشند توان غنی‌‌‌سازی ایران را از بین ببرند، رجوع به مکانیزم ماشه ممکن است بی‌‌‌معنا شود.

 اما همه چیز به واکنش ایران و تداوم یا توقف جنگ بستگی دارد. چنانچه ایران مسیر پاسخ نظامی و تقابل را ادامه دهد، فعال‌‌‌سازی این سازوکار از سوی اروپا دور از ذهن نخواهد بود.

در این میان، نگاه‌‌‌ها به نقش روسیه و چین نیز با تردید همراه است. با وجود امضای پیمان‌‌‌های راهبردی با ایران، این دو کشور نه در جریان مذاکرات، نه در زمان حمله و نه در مرحله تلاش برای توقف جنگ، عملکرد موثری نداشته‌‌‌اند.

 قرارداد مشارکت جامع ایران و روسیه نیز هیچ‌گونه تعهد الزام‌‌‌آوری برای مداخله در صورت حمله خارجی به ایران در بر ندارد. به نظر می‌رسد هر دو کشور در برابر نقش آمریکا و اسرائیل منفعل باقی مانده‌‌‌اند و عملا نمی‌‌‌توان بر آنها در این سطح از بحران حساب باز کرد.

در مقابل، تلاش‌‌‌های منطقه‌‌‌ای برای مهار بحران نشانه‌‌‌هایی از ظرفیت مثبت را بروز داده است.

 برخلاف گذشته، این‌‌‌بار کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی، امارات، قطر، عمان، ترکیه، عراق و حتی پاکستان تلاش‌‌‌های آشکار و پنهانی را برای جلوگیری از گسترش جنگ و ورود آمریکا به آن آغاز کرده‌‌‌اند.

 دلیل این رویکرد را باید در گسترش منافع امنیتی و نظامی آمریکا در این کشورها دانست؛ چراکه هرگونه پاسخ ایران به حمله آمریکا می‌‌‌تواند مستقیما امنیت این کشورها را تهدید کند. 

از سوی دیگر، به‌رغم رقابت‌‌‌های گذشته، ایران برای بسیاری از کشورهای منطقه یک عنصر موازنه‌‌‌گر در برابر اسرائیل محسوب می‌شود و تضعیف آن می‌‌‌تواند به‌‌‌صورت ناخواسته موقعیت اسرائیل را تثبیت کند؛ امری که تهدیدهای دراز مدتی برای ساختار قدرت در منطقه در پی خواهد داشت.

در پایان باید گفت، واکنش ایران به حمله آمریکا نه‌‌‌تنها معادلات منطقه را پیچیده‌‌‌تر خواهد کرد، بلکه می‌‌‌تواند زمینه‌‌‌ساز یک درگیری طولانی‌‌‌مدت با تبعات امنیتی، اقتصادی و سیاسی گسترده باشد.

 اسرائیل ممکن است در کوتاه‌‌‌مدت تصور کند به اهداف نظامی خود رسیده است، اما در واقعیت، بهای حمله آمریکا به ایران را بیش از همه تل‌‌‌آویو خواهد پرداخت. 

این درگیری نه‌‌‌تنها یک چالش سیاسی برای ترامپ به‌‌‌شمار می‌‌‌آید، بلکه آزمونی برای توان ایالات متحده در مدیریت بحران‌هایی است که خود به‌‌‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد آنها نقش داشته است.

 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج