مردم تهران چقدر در بحران کم آبی مقصرند؟
"واقعیت این است که ما گرفتار سوءمدیریت منابع آبی هستیم، نه صرفاً سوءمصرف خانگی. بیش از ۶۰درصد آب شهر تهران از منابع زیرزمینی تأمین میشود؛ منابعی که به دلیل برداشت بیرویه و تزریق نکردن آب برگشتی (پساب تصفیهشده)، در حال نابودیاند."
روزنامه جوان نوشت: تهران در پنجمین سال خشکسالی پیاپیاش نفس میکشد. سطح سدها پایین آمده است، سفرههای زیرزمینی تهیتر از همیشهاند، فشار آب در بسیاری از مناطق افت کردهاند و پروژههای ناتمام، مثل زخمی قدیمی، مدام سر باز میکنند.
در دل این بحران، مسئولان صنعت آب کشور بار دیگر هشدار دادهاند: اگر صرفهجویی نکنید، وضع بدتر میشود، اما آیا همه چیز تقصیر مردم است؟ آیا مدیریت، صرفاً نقشِ هشداردهنده دارد یا باید خودش را در خط مقدم پاسخگویی و اصلاح قرار دهد؟
واقعیت این است که ما گرفتار سوءمدیریت منابع آبی هستیم، نه صرفاً سوءمصرف خانگی. بیش از ۶۰درصد آب شهر تهران از منابع زیرزمینی تأمین میشود؛ منابعی که به دلیل برداشت بیرویه و تزریق نکردن آب برگشتی (پساب تصفیهشده)، در حال نابودیاند. از آنسو، درصد پرشدگی سدهای تهران به ۲۱درصد رسیده و نیمی از حجم سدها را رسوب تشکیل داده است، نه آب مفید. در همین حال، ۲۷۲ پروژه اولویتدار آبی در کشور وجود دارد که برای اجرای آنها به حداقل ۲هزارمیلیارد تومان بودجه نیاز است، در حالیکه دولت برای سال آینده فقط ۶۰هزارمیلیارد ریال (۶۰همت) در نظر گرفته است؛ رقمی که به اذعان خود مسئولان، کفاف نمیدهد.
سؤال این است که وقتی پروژههای حیاتی آبی ناتمام ماندهاند، چرا همچنان تقصیرها به گردن مصرفکننده انداخته میشود؟ چرا کسی نمیپرسد که چرا طرح نوسازی شبکه توزیع آب با ۲۱هزار کیلومتر لوله، اینقدر کند پیش میرود و چرا هنوز هزاران انشعاب غیرمجاز در سطح شهر تهران فعالند؟
بیش از ۳۳هزار انشعاب غیرمجاز فقط در تهران شناسایی شده، این یعنی هزاران نفر از منابع آبی استفاده میکنند، بدون آنکه نظارتی بر مصرفشان وجود داشته باشد. جالبتر اینکه ۵۵ حلقه چاه با کیفیت آب شرب در اختیار شهرداری تهران است، اما هنوز به وزارت نیرو واگذار نشدهاند. طبق قانون، آبیاری فضای سبز باید با پساب انجام شود، نه با آب شرب، اما اجرای این قانون، هنوز معطل مانده است. دلیلش چیست؟ کمبود بودجه، مقاومت مدیریتی یا چیز دیگر؟
از دیگر اشکالات اساسی در سیاستهای آبی کشور، تعرفهگذاری ناعادلانه است. اگر کسی سه برابر بیشتر از الگو مصرف کند، قبض ماهانهاش هنوز زیر ۵۰۰هزار تومان است، در عوض کسانی که مصرف طبیعی دارند، با هزینههای غیرمتعارف روبهرو میشوند. به جای گرانسازی آب برای همه مصرفکنندگان باید مشترکان بدمصرف مشمول این سیاست قرار گیرند.
بارها هشدار داده شده است، اما ارادهای برای بازنگری جدی در ساختار تعرفهای دیده نمیشود. مردم تا کی باید هزینه ناکارآمدی سیاستگذاریها را بپردازند؟ همان مردمی که حالا به دلیل افت فشار، باید پمپهای خانگیشان را به کار بیندازند و قبض برق بیشتری بدهند یا در برخی مناطق، آب را با تانکر دریافت کنند. باید پذیرفت که مردم مقصر اصلی بحران نیستند، قربانیان اصلی هستند.
نظر کاربران
ابرها و باربر کنن
لایه روبی سد باید انجام بشه
مسول مقصر
برق آب گاز
گرانی مواد خوراکی
به مردم بدبخت ربطی نداره
متاسفانه سالها پولی که می توانست خرج زیرساختهای کشور شود، مشخص نیست در کجا خرج شده. و حالا بحران ها یکی پس از دیگری یقه کشور را می گیرد.
خیلی زیاد
سالهاست طبق آمار کارشناسان باسواد (نه کارشناسان سفارشی)
آب شرب مصرفی بخش خانگی مردم بین ۶ تا ۱۰ درصد کل آب مصرفی منابع آبی کشور را تشکیل میدهد و بیش از ۹۰ درصد آب مصرفی مربوط به بخش صنایع و بخش کشاورزیست. و اینکه دولتهای مختلف مردم مصرف کننده خانگی را مقصر جلوه می دهند هم آدرس غلط دادن است و هم نوعی پوشش برای ناکارآمدی دولتها در مصرف بهینه صنایع بدلیل فرسودگی ابزارآلات و در بخش کشاورزی غرقابی و آبیاری غیر اصولی محصولات کشاورزی است می باشد.
یک نمونه از تولید فقط یک محصول کشاورزی آب بر یعنی هندوانه را مثال می زنم.
ببینید از دوستان کشاورز پرسیدم آبی که برای تولید هندوانه در منطقه چمخاله بخش لنگرود گیلان مصرف می کنید چقدر است؟ ایشان گفت بخاطر ماسه ساحلی منطقه چمخاله نیاز به آبیاری برای تولید هندوانه ندارند چون ماسه آب را درخود نگه می دارد اتفاقا تولید هندوانه در شرق گیلان مخصوص همین منطقه چاف و چمخاله است که ساحلی هستند و بقیه جاهای گیلان بصورت عمده کشت نمی شود و.... اما شما ببینید مثلا در برخی زمینهای کشاورزی شهرهای اقماری تهران مثل اطراف کرج و شهریار و شاید برخی جاهای دیگر که هندوانه هم کشت می شود طبیعتا باید آب زیادی مصرف شود چون خاک این مناطق آب زیادی می طلبد.
تغییر الگوی مصرف آب ، برق و گاز باید بینمون نهادینه بشه
خیلی بی حساب مصرف داریم
حال آب خوب نیست