کتابفروشیِ دوران پهلوی اول که هنوز در یزد نفس میکشد
در سال ۱۳۱۹، هنگامی که رضا سعیدی، مردی ادیب و خوشنویس، دکانی در سربالایی بازار خان اجاره کرد و آن را به نام «کتابفروشی یزد» آراست، کمتر کسی گمان میبرد این مکان بهزودی به یکی از کانونهای فرهنگی شهر تبدیل شود.
ایبنا: در سال ۱۳۱۹، هنگامی که رضا سعیدی، مردی ادیب و خوشنویس، دکانی در سربالایی بازار خان اجاره کرد و آن را به نام «کتابفروشی یزد» آراست، کمتر کسی گمان میبرد این مکان بهزودی به یکی از کانونهای فرهنگی شهر تبدیل شود.
سیدضیا میررحیمی نوشت: در کوچههای پیچدرپیچ یزد، همپای نسیم خنک بادگیرها، عطر کهنه کتابهای قدیمی در هوا پیچیده است. یزد، شهری که نهتنها با معماری خشتی و آفتاب سوزانش، که با دلدادگی به کتاب و دانایی در تاریخ ایران ماندگار شده است. از دیرباز، یزد را دیار دانشدوستان و کتابخوانان خواندهاند؛ گواهش کتابخانههای تاریخی چون «وزیری» است که گنجینهای از نسخ خطی را در سینه دارد، یا همان نشستهای صمیمی کتابخوانی که روح ادب را زنده نگاه میدارند.
کتابخانهها و کتابفروشیها؛ قلب تپنده فرهنگ یزد
در این میان، برخی کتابخانهها و کتابفروشیها نه فقط به عنوان مخزن و محلی برای عرضه کتاب، که به عنوان زادگاه جریانهای فکری و فرهنگی قد کشیدهاند. کتابفروشی «گلبهار» یکی از این گوهرهای یزد است که سالها شاهد شکلگیری حلقههای ادبی، نقد کتاب و گفتوگوهای پرشور اهل قلم بوده است. گویی دیوارهای این مکان هم روایتهایی از شور مطالعه و تبادل اندیشه را در خود ثبت کردهاند.
اگرچه امروز کتابفروشیهای متعددی در استان فعالاند، اما کتابفروشی تاریخی مانند گلبهار، با اصالت و خاطرات جمعیشان، هویت فرهنگی یزد را استوارتر ساختهاند.
یزد شهری است که فرهنگ، در تاروپود آن جاری است؛ از قناتهایش تا قفسههای پر از کتابش در کتابخانهها و کتابفروشیها در خیابانهای پر از خاطره یزد، جایی که بادگیرها سایه خنکشان را بر دیوارهای خشتی میاندازند، نام «گلبهار» همچون نوستالژی شیرینی در ذهن دوستداران کتاب زنده است. کتابفروشیای که روزگاری نهتنها مکانی برای خرید کتاب، که پاتوقی برای فرهیختگان و اهل قلم این دیار بود.
تولد یک کتابفروشی در دل بازار تاریخی
در سال ۱۳۱۹، هنگامی که رضا سعیدی، مردی ادیب و خوشنویس، دکانی در سربالایی بازار خان اجاره کرد و آن را به نام «کتابفروشی یزد» آراست، کمتر کسی گمان میبرد این مکان بهزودی به یکی از کانونهای فرهنگی شهر تبدیل شود. سعیدی، که از خاندان گلبهاریها بود، بیش از آنکه در سودای تجارت باشد، دل در گروی کتاب و ادب داشت. او با عشق، قفسهها را پر از کتاب کرد و فضایی فراهم آورد که اهل فرهنگ در آن گردهم آیند.
مهدی آذریزدی، که خود روزهایی از جوانی را در این کتابفروشی گذرانده، در خاطراتش مینویسد: «کودکان دبستانی که از بازار میگذشتند، به هم خبر میدادند: بچهها! اینجا هم یک گلبهار وا شده!» اشارهای به اهمیت چنان مکانهایی در آن روزگار که نام «گلبهار» برای مردم یزد، مترادف با خود کتابفروشی شده بود.
کتابفروشی یزد؛ میعادگاه فرهیختگان
سعیدی، نمایندگی چندین مجله و روزنامه معتبر آن دوران را نیز گرفت تا کتابفروشیاش بیش از پیش به محفلی برای روشنفکران بدل شود. آذریزدی با یادآوری آن روزها میگوید: ما چندان تاجر و کاسب نبودیم، بیشتر عاشق بودیم. کتابفروشی یزد، ابری بود که در بیابان بر تشنهای ببارد.
اما این رویا دیری نپایید. پس از یک سال، رضا سعیدی کتابفروشی را به گلبهار واگذار کرد و راهی کرمان شد تا در تأسیس کتابفروشی و چاپخانه گلبهار آن شهر سهیم شود. با رفتن او، مهدی آذر مدیریت کتابفروشی را برعهده گرفت و با شور جوانی، آن را به مرکزی پویا تبدیل کرد. او با وارد کردن کتابهایی فراتر از نیاز بازار یزد، فضایی نوین ایجاد کرد و حتی به فکر تأسیس انتشارات کتابفروشی یزد افتاد.
میراثی فراتر از کتاب
هرچند این کتابفروشی درنهایت به سرنوشت بسیاری از مؤسسات فرهنگی قدیمی دچار شد، اما میراث آن تا امروز زنده است. آذریزدی بزرگترین دستاورد این سالها را آشنایی با چهرههای برجسته فرهنگی میدانست: از غلامعلی رئیسیزدی صاحب بزرگترین کتابخانه شخصی یزد و عبدالحسین آیتی نویسنده «تاریخ یزد» تا محمدعلی اسلامی ندوشن و محمود افشار صاحب مجله «آینده».
امروز، اگرچه کتابفروشی گلبهار دیگر آن رونق سابق را ندارد، اما خاطره آن همچون نگینی درخشان در تاریخ فرهنگی یزد میدرخشد؛ یادگاری از روزگاری که کتابفروشیها تنها جای خرید کتاب نبودند، بلکه خانه دوم اهل اندیشه بودند.
فرهنگی که توجه میطلبد
حسین مسرت، نویسنده کتاب «تاریخ یزد» نیز که خود گواهی بر تاریخ شفاهی و مکتوب یزد است، از شکل گیری کتابفروشی سخن به میان آورده و کتابفروشی گلبهار را پاتوقی فرهنگی برای برخی از اهالی فرهنگ دانسته، مرکزی که در روزگاران دور توانسته بود دوستانی جدید برای اهل فرهنگ پیدا کند و اهالی فرهنگ را به هم پیوند زند.
این نویسنده و پیشکسوت فرهنگی یزد از کتابفروشی گلبهار به عنوان تاریخی از فرهنگ یزد نام میبرد که توانسته همچنان پا به پای تاریخ فرهنگ یزد در مسیر تنگناها قدم بردارد و امروز نیز همچنان به حیات خود ادامه دهد اما در عین حال معتقد است که این کتابفروشی و تاریخ فرهنگ یزد نیازمند توجه بیشتر است.
کتابفروشی گلبهار یزد؛ گذار از کتاب به لوازم التحریر در گذر زمان
در حالی که نام «گلبهار» هنوز در خاطره فرهنگی یزد میدرخشد، این کتابفروشی تاریخی امروز با چالشهای جدیدی روبهرو است. حمیدرضا انتظاری، مدیر فعلی کتابفروشی گلبهار، در گفتوگو با ایبنا از تغییرات اخیر این مجموعه خبر داد و گفت: از سال ۱۳۹۴ مدیریت این کتابفروشی را برعهده گرفتهام، اما پدرم به دلیل بیماری کمتر در محل حاضر میشود و ما سنت دیرینه این کسبوکار را ادامه میدهیم.
تغییر سلیقه بازار؛ کاهش عرضه کتابهای عمومی
انتظاری با اشاره به تحولات اخیر در سیاستهای فروش این کتابفروشی اظهار کرد: امروز فعالیت ما در حوزه کتابهای آموزشی و خواندنی کمتر شده و تمرکز اصلی روی فروش لوازمالتحریر و کتابهای قرآنی و مذهبی است. او دلیل این تغییر را کاهش استقبال از کتابهای عمومی دانست و افزود: سالهای گذشته طیف گستردهای از کتابها را عرضه میکردیم، اما با افت تقاضا، ناچار به تغییر رویه شدیم.
مدیر کتابفروشی گلبهار به چالشهای پیش روی کتابفروشیهای مستقل اشاره کرد و گفت: با تخصصی شدن و شاخهای شدن فروش کتاب در بازار، بسیاری از کتابفروشیهای قدیمی مجبور به تنوع بخشیدن به محصولات خود شدهاند ما نیز به همین دلیل به سمت فروش لوازمالتحریر حرکت کردهایم.
ادامه سنت خانوادگی در گذر نسلها
انتظاری با بیان اینکه پدرش، محمد انتظاری، از ۱۲ سالگی در این کتابفروشی مشغول به کار بوده، خاطرنشان کرد: ایشان سالها اینجا را مدیریت میکرد و حالا من تلاش میکنم این میراث را حفظ کنم، هرچند شرایط بازار بسیار تغییر کرده است.
در حالی که کتابفروشی گلبهار روزگاری پاتوق ادیبان و روشنفکران یزدی بود، امروز با تغییر کاربری به سمت فروش لوازمالتحریر، گویی بخشی از هویت فرهنگی خود را از دست داده با این حال، صاحب آن امیدوار است که با حفظ بخشی از فعالیتهای کتابمحور، بتواند این میراث را زنده نگه دارد.
ارسال نظر