تهران و آژانس اتمی؛ گفتوگو با گاردهای بسته
قرار است بزودی هیئتی از آژانس هستهای به تهران بیاید. دستور کار این هیئت که در غیبت بازرسان هستهای انجام میشود، چگونگی تعاملات آتی تهران با آژانس را روشن خواهد کرد.
خبر آنلاین_جلال خوشچهره: قرار است بزودی هیئتی از آژانس هستهای به تهران بیاید. دستور کار این هیئت که در غیبت بازرسان هستهای انجام میشود، چگونگی تعاملات آتی تهران با آژانس را روشن خواهد کرد. اما آیا این سفر خواهد توانست شکاف ایجاد شده میان دو طرف را ترمیم کند؛ در حالیکه تهران همچنان به دیده تردید در عملکرد مدیر کل آژانس و بازرسان هستهای مینگرد.
در واقع تهران جنگ تحمیل شده اخیر را ناشی از بسترسازی عینی و ذهنی گزارش "رافائل گروسی" به آخرین نشست شورای حکام میداند. در باور تهران، گزارش یاد شده ابزار توجیه اسرائیل و ایالات متحده در حمله غافلگیرانه به تأسیسات هستهای؛ ترور مقامهای علمی، نظامی و در اینحال نقض حاکمیت سرزمینی ایران بوده است. علاوهبراین در نگاه تهران، آژانس هستهای با دور شدن از کارکرد و وظیفه کارشناسی فنی، رفتار خود را در آستانه و پس از جنگ 12 روزه اخیر به گونهای مهندسی کرده که خواست واشنگتن و تروئیکای اروپایی( آلمان، فرانسه و بریتانیا) را تأمین کند. این خواست همانا کنار گذاشتن حق چانهزنی یکجانبه یکی از طرفها یعنی تهران است. در این صورت بعید است که تهران برای گشودن گارد خود آمادگی نشان دهد؛ آنهم حالا که همه طرفهای غربی بر سر "توافق درباره همه چیز" یا عدم توافق بر سر هیچ چیز" مقابل تهران ائتلاف کردهاند.
در نگاه تهران، غرب بهویژه در پرونده هستهای و تهدید ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل سه هدف را به روشنی دنبال میکند: نخست؛آسیب به غرور حاکمیتی در چارچوب سیاسی. دوم؛ خلع ید ایران از حقوق بدیهی خود. سوم؛ تحمیل انزوا در جامعه جهانی. این درحالی است که کارنامه تهران در قبال آژانس هستهای حاوی دو سطح از تعامل است: نخست؛ تأکید مستند بر توجیهات فنی. دوم؛ همکاری در ابهام زدایی از نیات صلح آمیز برنامه هستهای.
تصور تهران تا پیش از جنگ تحمیل شده اخیر از نه تنها چگونگی تعاملات اختلافی آژانس هستهای و حتی غرب اعم از ایالاتمتحده امریکا و اروپا، تلاش برای ایجاد "حلقه مهار" علیه آن بود. اما اکنون این باور دور از واقعیت نیست که چگونگی رفتار آنها و به تبع آن آژانس هستهای، سرکوب تهران را در دستورکار باشد. از اینرو تهران بهرغم خواستهای اعلامی خود که پیش از این ممکن بود در مسیر گفتوگو و همکاریها به نقطه توافق نزدیک شود، حالا با دیده تردید روبرو است. آژانس تا پیش از این چهار خواست روشن را مطرح کرده و همچنان در لباس کارشناس فنی مورد تأکید قرار میدهد: اجرای تعهدات پادمانی؛ لزوم پیشرفت در توافق سال 1401؛ همکاری کامل تهران با آژانس و موضوعات مربوط به تعلیق اجرای برجام و سرانجام پذیرش شروط اعلام صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران. تهران اما بهرغم حفظ دریچه باز گفتوگوها با آژانس و نیز شدت و فترت تعاملات با آن، بر مخالفت با آپارتاید هستهای تأکید داشته و دارد. در این حال به نیات پنهان و آشکار غرب در تعقیب سیاست محدودسازی( و حالا امحای برنامه هستهای) تردید داشته و براین مهم تأکید میکند که نمیتوان غرور خود را در این باره جریحهدار کرد.
اگر سفر هیئت آژانس هستهای؛ آنهم در غیبت بازرسان آن به تهران را فرصتی بهمثابه دریچهای نیمهباز برای فعالسازی دوباره "دیپلماسی در تعلیق" به حساب آوریم ولی نمیتوان با وجود عمیق شدن تردیدها و اختلافات درباره "همه چیز" خوشبین بود. با اینحال چنانچه "سیاست را امر امکان در وضع ناممکن" محسوب کنیم، باید به ایدهها و ابتکارهایی نظر داشته باشیم که از یکسو نمایندگان آژانس در چمدانهای خود به تهران میآورند. از سوی دیگر منتظر باشیم که تهران برای فعال سازی دوباره تعاملات خود با آژانس و به تبع آن طرفهای غربی چه در چنته دارد. مهم این است که پیش از این برای طرفها "خرید زمان" با فایده همراه بود. حالا اما خرج کردن آن موضوع دیگر است.
سفر آتی نمایندگان آژانس آیا میتواند "دیپلماسی در تعلیق" را دوباره فعال کند؟ خوشبین نمیتوان بود اما امیدواری همچنان ممکن است.
ارسال نظر