۱۵۳۴۶۷۰
۱۸۲
۱۸۲
پ

در این هیئت، روضه‌ها را با ایما و اشاره می‌خوانند

از این هیئت صدای مرثیه و نوحه‌ای بلند نمی‌شود. حتی آن زمان که عزاداران پرشمارش، شور می‌گیرند و در ماتم امام حسین (ع) می‌گریند یا آن زمان که روضه‌خوان از شب اول هر محرم دل‌ها را می‌برد کربلا و از زینب، رقیه و مَشکِ بی‌آب، بی‌صدا می‌خواند

همشهری: از این هیئت صدای مرثیه و نوحه‌ای  بلند نمی‌شود. حتی آن زمان که عزاداران پرشمارش، شور می‌گیرند و در ماتم امام حسین (ع) می‌گریند یا آن زمان که روضه‌خوان از شب اول هر محرم دل‌ها را می‌برد کربلا و از زینب، رقیه و مَشکِ بی‌آب، بی‌صدا می‌خواند. عزاداران هیئت علمدار کربلا که از اواسط دهه ۸۰ در مشهد برپا شده همه ناشنوایند و اغلب پای منبر حجت‌السلام رضا اژدر محمدی به سوگ  امام‌حسین(ع) می‌نشینند؛ روحانی و مبلغ دینی جوانی که با دست‌هایش روضه می‌‌خواند و عزادارانی که در سکوت گریه می‌کنند.‌

ناگهان آقای دانشجو که طلبه شد

آنها که زبانی صامت دارند به اشاره و نشانه خطابش می‌کنند و آنها که زبانشان مصوت است، حاج‌رضا صدایش می‌زنند. 35 ساله است و متولد شهر امام‌رضا(ع)؛ از آن طلبه‌های پرانرژی و خوش‌صحبت که بسیاری در محافل حضوری و بسیاری نیز در شبکه‌های مجازی او را می‌پسندند و پی می‌گیرند. دانشگاه رفته و تا 2 سال مهندسی عمران خوانده است اما ناگهان زندگی‌اش تغییر می‌‌کند و تصمیم می‌گیرد طلبه شود و حوزه برود. حالا اگر صحبت‌هایش با کسی یا کسانی گل بیندازد و بخواهد از چرایی ناگهان زندگی‌اش و از چگونگی منبرداری به شیوه صامت و برای ناشنوایان بگوید، کلمات را اینطور پس و پیش هم می‌گذارد: «شکر خدا که از نعمت شنوایی برخوردارم آن هم در حالی که پدر و مادرم هر2 ناشنوایند. از سر همین نعمت و حکمت است که حالا زبان نخست و مادری‌ام هم زبان فارسی و هم زبان اشاره است.»

ایمای عزا و اشاره ماتم

همه‌چیز برای حاج‌رضا، از شب‌های محرم دوران کودکی‌اش آغاز شده‌است؛ از شب‌هایی که همپای پدرش که آشپز هیئت علمدار کربلا ویژه ناشنوایان بوده، به هیئت می‌رفته؛«شاید گوش سر بعضی به هزار و یک دلیل دسی‌بل‌های صوتی را نشنود اما حتما که گوش جانشان پالس‌های فاقد فرکانس و طول‌موج را درک می‌کند. پس باید محافل مذهبی و مجالس حسینی خاص خودشان را داشته‌باشند تا مخاطبان بتوانند رزق معنوی دشت کنند.» عطای دانشگاه را که به لقایش بخشید و حوزه رفت خود را در چند قدمی آرزوهایش می‌دید؛ آرزوی صدا‌شدن با علائم و الگوهای دیداری (ترکیبی از شکل، جهت، حرکات دست و بدن و حالات صورت) برای آنها که ناگزیر به سکوتند.

روضه‌خوانی با ایما و اشاره

اوایل کارش به خانه‌ قوم و خویش یا هر دوست و آشنایی که می‌خواست مجلس روضه‌ای ویژه ناشنوایان برگزار کند، می‌رفت یا گاهی کنار مداحان دسته‌های سینه‌زنی می‌ایستاد و برای عزادارانی که ناشنوا بودند نوحه‌ها را به زبان ایما و اشاره ترجمه می‌کرد. کمی بعد که آوازه نام و رسم متفاوتش در منبرهای صامت پیچید، واعظ و نوحه‌خوان جلسات آموزشی و مناسبتی در مدارس، مساجد و مراکز فرهنگی شد. از اواخر دهه 80 تا این روزها که چیزی به اربعین امسال نمانده،  حجت‌الاسلام محمدی یکی از چند منبرنشین اصلی هیئت علمدار کربلا ویژه عزاداران ناشنواست. مرد و زن، پیر و جوان با گوش و زبان‌های بسته، گِرد او جمع می‌شوند و او هم با ایما و اشاره و نشانه، روایت کربلا را می‌گوید.

منبر صامت؛ درآمیختگی مذهب و هنر

«در روضه‌های عمومی، وقتی فضا تاریک می‌شود، صدای مرثیه کار را پیش می‌برد. اما در هیئت ناشنوایان، دست‌ها و نور تابیده شده بر منبرنشین باید شورانگیز باشد و حرف بزند.» این را حاج‌رضا می‌گوید. انتقال بار عاطفی و احساسی مجالس با رویکرد مذهبی، هنری ا‌ست که وظیفه منبرنشین را مضاعف می‌کند و این نیاز به آموزش و تمرین و البته دغدغه دارد. حالا منبرهای او در مشهد معروف است و ناشنوایان زیادی که شب‌های محرم مکانی مخصوص خود نداشتند، به هیئت می‌روند و روضه گوش می دهند؛ هیئتی که صدای بی‌صدایان است. 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج