اقدام عجیب نیروی دریایی آمریکا در نزدیکی ناوهای هواپیمابر
نیروی دریایی آمریکا پیش از ورود ناوهای هواپیمابر به خدمت، عمداً بمبهای زیرآبی کنار بدنه آنها منفجر میکند؛ اما چرا چنین ریسکی ارزشمند است؟ پاسخ در یک آزمون حیاتی نهفته است.
گجت نیوز: پیش از صدور حکم آمادگی رزمی، هر کلاس جدید ناو باید از «آزمون شوک کامل کشتی» عبور کند. این آزمایش نشان میدهد سازه و سامانهها در برابر موج انفجار زیرآبی دوام میآورند. در سال ۲۰۲۱، ناو «یواساس جرالد آر. فورد» طی چند انفجار کنترلشده آزمایش شد. یکی از انفجارها چنان قدرتمند بود که به ثبت لرزهای معادل ۳٫۹ ریشتر انجامید و کارشناسان آن را با محمولهای حدود ۱۸ تن مواد منفجره گزارش کردند.
چرا نیروی دریایی آمریکا چنین انفجارهایی انجام میدهد؟
در نیروی دریایی آمریکا، هدف این انفجارها تضمین بقا و آمادگی رزمی ناو است. آزمون شوک کامل کشتی ثابت میکند که بدنه، پیشرانه و الکترونیک در میدان نبرد از کار نمیافتند.
هدف رزمی و بقاپذیری
موج انفجار زیرآبی شبیه اثر مین، اژدر یا انفجار نزدیک موشک است. اگر ناو پس از شوک عملیاتی بماند، یعنی طراحی و مهندسی آن برای نبرد تأیید شده است.
ملوانان در شرایط واقعی به تمرین مهار آتش، آببندی، و بازیابی سامانهها میپردازند. این تمرینها سرعت واکنش و هماهنگی تیمهای فنی را بهطور محسوسی افزایش میدهد.
تایید طراحی برای ناوهای همکلاس
FSST فقط برای نخستین شناور هر کلاس انجام میشود. دادههای بهدست آمده، طراحی کل ناوهای همکلاس را معتبر و هزینه آزمون را بین آنها توزیع میکند.
داخل آزمون شوک کامل کشتی؛ چه میگذرد؟
سنسورها و دادههای هزارگانه
هزاران حسگر در نقاط کلیدی نصب میشوند. آنها ارتعاش، تنش، فشار و عملکرد سامانههای حساس از رادار تا پرههای پیشران را پایش میکنند.
موج ضربهای چگونه به بدنه میرسد؟
انفجار در فاصلهای کنترلشده رخ میدهد تا موج ضربهای از آب به بدنه برخورد کند. این موج همزمان همه اجزا را تحت فشار قرار میدهد و نقاط ضعف را آشکار میکند.
پس از هر انفجار چه میکنند؟
تیمها فوری بازبینی میکنند، نشتها را میبندند و تنظیمات را میسنجند. مهندسان دادهها را تحلیل میکنند و اگر لازم باشد، تعمیر یا بهینهسازی انجام میشود.
تاریخچه FSST در نیروی دریایی آمریکا
دهههاست که آزمایش شوک بخشی از فرایند ساخت ناو است. «یواساس تئودور روزولت» در سال ۱۹۸۷، و شناورهایی چون «یواساس واسپ» و «یواساس مسا وردی» نیز چنین آزمونی داشتهاند.
چرا شبیهسازی کافی نبود؟
با گسترش مدلسازی رایانهای، بخشی از آزمایشها شبیهسازی شد تا هزینه و تبعات محیطزیستی کاهش یابد. اما در کلاس «فورد» به دلیل فناوریهای نو، آزمایش میدانی ضروری تشخیص داده شد.
فناوریهای تازه: EMALS و AAG
سامانه پرتاب الکترومغناطیسی هواگردها (EMALS) و گیرندههای پیشرفته فرود (AAG) فناوریهای تجربهنشده بودند. کنگره الزام کرد این سامانهها در برابر شوک واقعی محک بخورند.
چالشهای زیستمحیطی در نیروی دریایی آمریکا
مناطق ممنوعه و پایش سونار
برای حفاظت از پستانداران دریایی، منطقههای ممنوعه تعریف میشود. پیش از انفجار، آبراه با سونار و دیدهبانهای تخصصی پاکسازی میشود.
زمانبندی با مهاجرت آبزیان
برنامه انفجار با فصلهای مهاجرت هماهنگ میشود تا آسیبهای احتمالی کاهش یابد. این زمانبندی، بخشی از پروتکلهای کاهش اثرات محیطزیستی است.
هزینهها، ریسکها و مزایا
انفجارهای بزرگ پرهزینه و پرریسکاند، اما دادههای واقعی بیبدیل هستند. همین دادهها امنیت خدمه و سرمایه چندمیلیارددلاری ناو را تضمین میکند.
جمعبندی؛ چرا این آزمون هنوز ضروری است؟
واقعیت میدان نبرد
هیچ شبیهسازیای نمیتواند همه پیچیدگیهای دریا را بازسازی کند. FSST تنها راه اطمینان از عملکرد سامانهها در بدترین سناریوهاست.
درسهایی برای نسلهای بعد
دادههای این آزمون به بهبود طراحی نسلهای بعد کمک میکند. نتیجه نهایی، ناوهایی ایمنتر، آمادهتر و کارآمدتر برای مأموریتهای طولانی است.
ارسال نظر