پاس گل اسرائیل به ایران؟
فضای به وجود آمده یک شرایطی ایجاد کرده که میتواند فرصت ارزشمند دیپلماتیک در اختیار ایران قرار دهد تا بتواند کشورهای منطقه را بیش از پیش از نیات و اهداف اسرائیل آگاه کند.
سیدحمزه صالحی در انتخاب نوشت: در روز سهشنه ۱۸ شهریور اسرائیل با حملهای به منظور ترئر رهبران حماس در به کشور قطر حمله کرد. این اقدام اسرائیل باعث شوک و خشم اعراب شده و واکنش بسیاری از کشورها را به دنبال داشته است. تاکنون از نتیجه حمله اسرائیل به قطر اطلاعات دقیق و مشخصی اعلام نشده است؛ اگرچه گفته میشود برخی رهبران حماس ترور شدهاند؛ اما برخی خبرها حاکی است که اسرائیل در ترور برخی افراد شاخص مانند خالد مشعل ناکام مانده است؛ به طوری که رسانه یدیعوت آحارونوت هم نوشته تصویر خوشبیانهای از وجود تلفات جانی در میان اکثر افرادی که در حمله قطر هدف قرار گرفتند وجود ندارد و رادیو ارتش اسرائیل هم نتایج حمله به دوحه را مطلوب ارزیابی نکرده است. قطر در پاسخ به حمله اسرائیل اعلام کرده است که از حق حاکمیت خود کوتاه نخواهد آمد و حق پاسخگویی را برای خود محفوظ میداند. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه هم حمایت قاطعانه خود را از قطر اعلام کردهاند. برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه هم اقدام اسرائیل را غیرقابل قبول دانستهاند و رئیس کمیسیون اروپا هم گفته است حمایت دوجانبه خود را از اسرائیل به حالت تعلیق در میآورد. روسیه آن رانقض آشکار حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل دانسته است. چین هم حمله اسرائیل به دوحه را محکوم کرده و نسبت به تشدید احتمالی درگیریها ابراز نگرانی کرده است.
در مورد آمریکا اما اوضاع متفاوت است، ترامپ در تماس با امیر قطر بدون محکوم کردن حمله اسرائیل همبستگی خود را با قطر اعلام کرده و قطر را یک شریک استراتژیک قابل اعتماد برای آمریکا اعلام کرده است. ترامپ همچنین در پیامی ضمن ابراز تاسف از محل وقوع حادثه احتمالا برای دلجویی از قطر نوشت به روبیو دستور داده است تا توافقنامه همکاری دفاعی با قطر را نهایی کند. سایر مقامات آمریکا هم مواضع مشابهی داشتهاند و نقش آمریکا در این حمله را رد کرده و تلاش دارند القا کنند که آمریکا از این حمله اطلاعی نداشته است. واشنگتنپست به نقل از مقامات آمریکایی نوشته اسرائیل پیش از حمله به قطر، ارتش آمریکا را از برخی برنامهها مطلع کرده بود؛ اما اطلاعرسانی اسرائیل مبهم بود و هیچ هدف یا مکانی را ذکر نکرد، این اطلاعرسانی اسرائیل به قدری دیرهنگام و اندک بود که امکان هیچ اقدامی در برابر آن وجود نداشت. والاستریتژونال هم نوشته اسرائیل چند دقیقه پیشاز حمله به قطر، آمریکا را مطلع کرد، اما مکان دقیق حمله را فاش نکرد. سی ان ان هم نوشته است رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا کسی بود که ترامپ را از حمله به دوحه مطلع کرد، نه اسرائیل. این رسانه در ادامه نوشته آنچه خشم ترامپ را بیشتر کرده این بود که «دِرمر» پیش از حمله به دوحه با «ویتکاف» ملاقات کرده بود، اما او را در جریان قرار نداده بود. این واکنش آمریکا در درجه اول برای حفظ وجهه خود در نزد متحدان منطقهای بهعنوان تضمینکننده امنیت آنها است و هم اینکه نگران است مبادا این اقدام به روند صلح منطقه و پیمان ابراهیم آسیب وارد کند، موضوعی که به نظر میرسد در هر صورت بر فرایند سیاست فرایند عادیسازی در منطقه تاثیر خواهد گذاشت.
در این میان ایران به عنوان کشوری که چند ماه پیش مورد حمله اسرائیل قرار گرفته بود این حمله اسرائیل را به شدت محکوم کرد. پزشکیان خواستار همکاری سازمان ملل و نهادهای بین المللی مانند سازمان همکاری اسلامی برای واکنش قاطع در قبال تجاوز اسرائیل شد. رئیس جمهور ایران همچنین در تماس تلفنی با امیر قطر همبستگی کامل ایران با قطر را اعلام کرد و گفت ایران هر اقدامی که برای پشتیبانی از قطر لازم باشد انجام خواهد داد.
فضای به وجود آمده یک شرایطی ایجاد کرده که میتواند فرصت ارزشمند دیپلماتیک در اختیار ایران قرار دهد تا بتواند کشورهای منطقه را بیش از پیش از نیات و اهداف اسرائیل آگاه کند. واقعیت این است اسرائیل هماکنون خود را قدرت بلامنازع منطقه میداند و با حملات بی پروای خود به نقاط مختلف منطقه در پی تثبیت هژمونی خود است. به نحوی که برخلاف گذشته با توجه به حمایت آمریکا و اعتماد به نفسی که کسب کرده ریسک اقدامات خود را پایین ارزیابی میکند. در چنین شرایطی کشورهای منطقه نیازمند این هستند که به درک جدیدی از شرایط منطقه برسند. موضوعی که با توجه رفتار اسرائیل در یکسال احیر زنگ خطر را برای آنها به صدا در آورده است. مخصوصا اینکه برخی در اسرائیل از رویای «نیل تا فرات» سخن میگویند. برای مثال اسموتریچ وزیر دارایی کابینه اسرائیل تقریبا یکسال پیش گفته بود: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!». موضوعی که با توجه به تهاجم بی پروای اسرائیل به کشورهای منطقه شکل جدی به خود گرفته است و پیش بینی می شود اسرائیل به کشورهای دیگر هم حمله کند.
شرایط جدید این فرصت را ایجاد کرده است که ایران بتواند انگاره «ایران هراسی» که اسرائیل با کمک آمریکا در بین کشورهای منطقه نسبت به ایران ایجاد کرده بود را حداقل تا حدودی کمرنگ کند. حمله اسرائیل به دوحه میتواند بر ارزیابیهای تهران از رفتار اسرائیل صحه بگذارد و فرصتی را فراهم کند تا کشورهای منطقه با انسجام بیشتر و به شکل قاطعانهتری مقابل اسرائیل عمل کنند. موضعی که ایران در حمایت از قطر گرفت میتواند محور چنین همکاری برای مقابله با اسرائل باشد. مخصوصا اینکه «یشیل لیتر» سفیر اسرائیل در آمریکا بعد از انتقادات از حمله این رژیم به قطر مدعی شده که رژیم صهیونیستی به هدف قرار دادن حماس ادامه میدهد و «هرکدام از آن اهدافی که در حمله قطر مدنظرمان بود و نتوانستیم موفق عمل کنیم، در حمله بعدی هدف قرار میدهیم». موضوعی که نشان میدهد اسرائیل برای ادامه حملات خود حد و مرزی نمیشناسد و کشورهای منظقه نیاز دارند با رویکرد جدیدی با آن برخورد کنند؛ زیرا حمله اسرائیل به دوحه، صرفاً یک تجاوز نظامی نبود؛ بلکه یک لرزش ژئوپلیتیکی بود که پرده از جاهطلبیهای بیپروای تلآویو برداشت. در این فضای پرتنش، ایران میتواند به بهرهگیری هوشمندانه از فضای به وجود آمده از یک بازیگر متهم به یک بازیگر محوری تبدیل شود از جمله اقداماتی که ایران می تواند در دستور کار قرار دهد عباتند از:
۱- بازتعریف نقش ایران: از تهدید به تکیهگاه
ایران میتواند خود را نه بهعنوان یک بازیگر رادیکال، بلکه بهعنوان مدافع ثبات منطقه معرفی کند.حمایت بیقید و شرط از قطر، فرصتی است برای بازسازی اعتماد کشورهای عربی و شکستن تصویر ایرانهراسی که اسرائیل و آمریکا سالها از ایران ساختهاند و ایران باید آن را به شکل مثبت ادامه دهد.
۲- ایجاد ائتلاف منطقهای علیه تجاوزگری اسرائیل
ایران میتواند ابتکار تشکیل یک «جبهه امنیتی منطقهای» را مطرح کند؛ که علاوه بر کشورهای حوزه خلیج فارس بسیاری دیگر از کشورهای منطقه را هم در بر بگیرد. این جبهه میتواند بر اساس اصول احترام به حاکمیت ملی، مقابله با تجاوزگری و حفظ ثبات منطقهای شکل گیرد.
۳- دیپلماسی چندلایه با قدرتهای جهانی
حمله اسرائیل به قطر و مواضع کشورهای غربی نشان میدهد که حمایت جهانی از اسرائیل دچار چالش شده و حتی در بین کشورهای غربی یک شکاف ایجاد شده است. ایران میتواند با دیپلماسی فعال و همکاری با کشورهای منطقه از این شکاف بهرهبرداری کرده و مشروعیت بینالمللی بیشتری کسب کند.
۴- فعالسازی نهادهای بینالمللی برای مهار اسرائیل
ایران میتواند با کمک کشورهای منطقه از سازمان همکاری اسلامی، جنبش عدم تعهد و مجمع عمومی سازمان ملل برای محکومیت تجاوز اسرائیل استفاده کند. این اقدامات میتواند اسرائیل را در سطح جهانی منزویتر کند و ایران را بهعنوان بازیگر مسئول معرفی نماید.
۵- بازسازی گفتمان امنیتی منطقه
ایران میتواند با برجستهسازی تهدیدات ناشی از ایده «اسرائیل از نیل تا فرات»، گفتمان جدیدی را در منطقه شکل دهد. ایران میتواند با توجه به رفتار بیسابقهای اسرائیل در حمله به خاک قطر با تلاش دیپلماتیک منطقه را به سمت یک تغییر پارادایم از «ایرانهراسی» به «اسرائیلهراسی» و بازسازی معادله تهدید در ذهن کشورهای عربی سوق دهد و کشورهای عربی را به بازنگری در روابط خود با اسرائیل و تقویت همکاری با ایران سوق دهد.
حمله اسرائیل به قطر، نهتنها یک بحران منطقهای بلکه یک گسل ژئوپلیتیکی بود که میتواند به نقطه عطفی برای بازتعریف نقش ایران در منطقه تبدیل شود. اگر تهران بتواند با دیپلماسی فعال، حمایت مؤثر از قطر، و بازسازی گفتمان امنیتی منطقهای، خود را بهعنوان بازیگر مسئول و مدافع ثبات معرفی کند، زمینه برای کاهش ایرانهراسی، افزایش مشروعیت بینالمللی، و منزویسازی اسرائیل فراهم خواهد شد. اما این مسیر، یکطرفه نیست. ایران برای بهرهبرداری واقعی از این فرصت، نیازمند تحول در رویکرد خود است:
- باید از زبان تقابلی به زبان همکاری منطقهای عبور کند.
- باید از سیاستهای واکنشی به سیاستهای ابتکاری و پیشبرنده برسد.
- باید در رفتار دیپلماتیک خود شفافتر، منسجمتر و فراگیرتر عمل کند تا اعتماد کشورهای عربی را جلب کند.
در نهایت، این لحظه تاریخی میتواند به عنوان نقطه عطفی برای آغاز آغاز یک نظم امنیتی جدید در منطقه باشد. نظمی که در آن، ایران نه تهدید، بلکه تکیهگاه امنیتی کشورهای منطقه باشد؛ مشروط بر آنکه خود نیز آماده بازنگری در رفتار و گفتار سیاسیاش باشد.
ارسال نظر