چرا صداوسیما، قیاسی و حسینی را از دست داد؟
دهه هفتاد و هشتاد صداوسیما مرکز خلق سریالهای طنزی بود که هنوز خاطرهسازند، اما امروز برنامههای کمدی تلویزیون یا بینمکاند یا سیاستزده. شکست تلویزیون در طنز باعث شد ستارههای تازه مثل امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی نه از قاب تلویزیون، بلکه از دل فضای مجازی بدرخشند.
رویداد ۲۴: کسانی که دهه هفتاد و هشتاد تلویزیون را به خاطر دارند یادشان هست که از شبکههای مختلف تلویزیون سریالهای طنزی پخش میشد که بعد از گذشت نزدیک به سه دهه هنوز جزو ماندگارترین برنامههای ساخته شده در صدا و سیما هستند. آرایشگاه زیبا، زیرآسمان شهر، پاورچین، نقطه چین، ساعت خوش، پرواز ۵۷، شبهای برره، حرف تو حرف، ساختمان پزشکان، بزنگاه، خانه به دوش، چهارخونه و... تنها تعدادی از سریالهای ماندگار دهه هفتاد و هشتاد تلویزیون هستند که هنوز کلیپهای قسمتهای مختلف این برنامهها در فضای مجازی دست به دست میشود. ساخت چنین برنامههایی نسل تازهای از کمدینها را به جامعه ایران معرفی کرد که هنوز سینما و تلویزیون ایران از وجود آنها تغذیه میکند. مهران مدیری، رضا عطاران، سعید آقاخانی، جواد رضویان، مجید صالحی، یوسف تیموری، رضا شفعی جم، ارژنگ امیرفضلی و بسیاری از چهرههای دیگر در همین دوران معروف شدند و تا به امروز فیلمها و سریالهای کمدی ایرانی را تغذیه کردهاند. شاید پرسش اصلی این باشد که صدا و سیما آن سالها چه کرده بود که این تعداد از کمدینهای مشهور حاضر بودند با آن کار کنند؟
غلبه ایدئولوژی بر سرگرمی
صدا و سیما در دهه هفتاد و هشتاد هم یک نهاد سیاسی بود که وظیفه خود را تبلیغ سیاسی حاکمیت میدانست، اما تا این اندازه ایدئولوژیک نبود و تولید سرگرمی را هم جز وظایف خودش میدانست. اما از ابتدای دهه نود و با خداحافظی ضرغامی از تلویزیون این سازمان به تدریج تحت نفوذ و سیطره جریانی درآمد که ایدئولوژی را بر همه چیز مقدم میدانست. جریانی که فراموش کرد یکی از رسالتهای اصلی تلویزیون سرگرم کردن مردم ایران هم هست. مدیران تازه سازمان صدا و سیما که اکثریت قریب به اتفاق آنها از نزدیکان به جبهه پایداری بودند با ورودشان به سازمان شروع کردند به حذف برنامههای پرطرفداری که مردم از تماشای آنها لذت میبردند. این غلبه مطلق ایدئولوژی بر سرگرمی در نهایت باعث اُفت کیفی تمام برنامههای تلویزیون از جمله برنامههای طنز شد.
افت کیفی برنامههای طنز تلویزیون را میتوان از سبک برنامههای طنزی که امروز از صدا و سیما پخش میشوند مشاهده کرد برنامههایی که یا مبتذل و بی نمک هستند و یا به شدت ایدئولوژیک و سیاست زده مانند سید خندان. البته که یک عامل دیگر را هم باید در بی رونق شدن برنامههای تلویزیون در نظر گرفت و آن هم ظهور رقبای قدرتمند کمدینهای قدرتمندی است که در فضای مجازی به فعالیت و تولید محتوا مشغول هستند.
ابوطالب حسینی و امیرحسین قیاسی نماد شکست تلویزیون
یکی از آن برنامههایی که خدمات زیادی انجام داد و باعث تحول در برنامههای تلویزیون شد، خندوانه بود. رامبد جوان علاوه بر ساخت یک برنامه متنوع، شاد و سرگرم کننده با برگزاری مسابقات خنداننده برتر کمدینهای جوان و تازه نفسی را به جامعه ایران معرفی کرد که در چند سال اخیر تبدیل به مهمترین کمیدنهای ایرانی در فضای مجازی شدند. مهمترین چهرههایی که از دل برنامه خندانده برتر بیرون آمدند و تبدیل به بهترین کمدینهای این روزهای ایران شدند امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی هستند. دو چهرهای که با تکیه بر جسارت، هوش ذاتی و تواناییهایشان توانستهاند تبدیل به ستارههای نوظهور کمدی ایران شوند. نکته جالب توجهی که درباره امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی وجود دارد این است که همیشه تلاش کردهاند در برنامههای طنز خود فاصلهشان را با جریان رسمی حاکم بر سیاست و فرهنگ ایران حفظ کنند. آنها با چیزهایی شوخی میکنند که یقیناً شوخی با آنها در رسانه رسمی مانند تلویزیون جز محرمات به حساب میآید. اما این دو نفر انقدر هم باهوش هستند که به شکلی با موضوعات حساسیت برانگیز شوخی کنند که شکل توهین به خود نگیرد و خط قرمزها را جا به جا نکند. حسینی و قیاسی به عنوان دو نماینده و نماد طنز امروز همیشه حوالی خطوط قرمز پرسه میزنند، اما از آن عبور نمیکنند. دلیل اصلی دوام آوردن برنامههایشان در فضای مجازی همین هنر بازی با خطوط قرمز است. آنها تحمل میَشوند، چون در یک قرارداد نانوشته ثابت کردهاند که قرار نیست با توهین و تمسخر جامعه را به هم بریزند. برخلاف زینب موسوی که با افراط در شوخی با موضوعات حساسیت برانگیز قاعده بازی را به هم زد و خودش هم از ادامه فعالیت در فضای مجازی محروم شد.
فرصتی که تلویزیون از دست داد
اما پرسش مهمتر این است که چرا جامعه امروز ایران به چهرههایی مانند امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی احتیاج دارد؟ این دو نفر از نیازها و واقعیتهایی صحبت میکنند که در اغلب اوقات توسط مسئولان نادیده گرفته میشود.
همین توجه به نیازهای واقعی نسل جوان هم هست که باعث شده کلیپهای طنز این دو نفر تا این اندازه در فضای مجازی وایرال و دیده شود. حسینی و قیاسی با استفاده از طنز قطعات دستگاهی را که خوب کار نمیکند و فرسوده شده است را روغن کاری میکنند و اجازه نمیدهند این دستگاه به طور کامل از کار بیاُفتد. دقیقاً به همین خاطر است که حضور کمدینهایی مانند این دو نفر لازم است. چون این دو نفر نبض جامعه در حال فروپاشی را تنظیم میکنند.
درپایان باید برای صدا و سیما ابراز تاسف کرد که به جای استفاده از ظرفیتهای این کمدینها باعث کوچ آنها به فضای مجازی میشود تا شرایط برای مجریان بی استعدادی مانند محمدرضا شهبازی مهیا شود.
ارسال نظر