هم جنگ شد هم اسنپبک؛ حالا چه کنیم؟
طی سال های گذشته و در دولتهای مختلف قدرت دیپلماسی ایران چه در حوزه افکار عمومی و دیپلماسی عمومی و چه در عرصه اجماع سازی به نفع ایران، آن چنان که باید و شاید موفق نبوده است.
روزنامه خراسان: طی سال های گذشته و در دولتهای مختلف قدرت دیپلماسی ایران چه در حوزه افکار عمومی و دیپلماسی عمومی و چه در عرصه اجماع سازی به نفع ایران، آن چنان که باید و شاید موفق نبوده است. این البته نافی تلاشهای مجدانه این عرصه نیست، بلکه بیان کننده آسیبهای قابل رفع در این بخش است.
اکنون که به سبب حمله مستقیم اسرائیل به کشورمان و ایستادگی مقابل این تجاوز ناجوانمردانه، قدرت ایران در منظر افکار عمومی منطقه و حتی دولت های منطقه و جهان رشد قابل توجهی کرده و همزمان به سبب جنایات اسرائیل این رژیم در پایین ترین سطح توجه افکار عمومی و پایین ترین قدرت سیاسی قرار دارد و به تبع این اتفاق و سایر تحولات بینالمللی از جمله واگرایی چین و کشورهای محور جنوب از نظم غربی، آمریکا و کشورهای محور غرب نیز در شرایط یک دهه گذشته نیستند، به نظر می رسد یک فرصت کم نظیر یا شاید بتوان گفت بی نظیر فراروی ما قرار گرفته برای ایجاد یک صورت بندی جدید یا حتی جهش در عرصه تثبیت قدرت نرم و تبدیل آن به سایر وجوه قدرت.
به این منظور چند پیشنهاد قابل تامل است:
۱. برای هرنوع کنشگری خارجی و استفاده از فرصتهای بینالمللی باید در داخل کشور ایجاد قدرت کرد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب قوی شد. این قوی شدن هرچند ابعاد مختلف دارد اما در اولویتدارترین عرصه، نهادهای مختلف باید در کنار حفظ اتحاد مقدس شکل گرفته در کشور، تمرکز خود را بر افزایش قدرت خرید و معیشت مردم بگذارند. در این زمینه به نظر میرسد ارائه کالابرگ واقعی به نحوی که بتواند قدرت خرید مردم را در طول سال، فارغ از تلاطمهای ارزی و تورم های معمول لااقل برای خرید کالاهای اساسی حفظ کند، یکی از نیازهای اصلی و ضروری است. به خصوص رهبر انقلاب نیز اخیرا بر اجرای طرح کالابرگ تاکید کرده اند و باید به سرعت در دستور کار قرار گیرد.
۲. دستگاه دیپلماسی ایران باید تشکیل دو کارگروه را در دستور کار قرار دهد؛ نخست ایجاد یک کارگروه ویژه برای ارتباط موثر با کشورهای منطقه و ایجاد پیمانهای جدید اقتصادی و امنیتی با تمرکز بر قدرت ایجاد شده پس از جنگ ۱۲ روزه و اتفاقات ۲ سال اخیر. این فرصت که با مدیریت حکیمانه رهبر انقلاب و مقاومت بی نظیر مردم ایران در جنگ اخیر ایجاد شد، نباید از دست برود.
دومین کارگروه باید یک کارگروه عملیاتی برای پیگیری استفاده از ظرفیتهای اجلاسهای مهم نظیر شانگهای، بریکس، اوراسیا و امثالهم باشد. به گونه ای که این کارگروه عملیاتی که حتما متشکل از بخشهای دولتی و خصوصی خواهد بود، باید به صورت هفتگی گزارشهای عینی و دقیق از آخرین وضعیت استفاده ظرفیت های اقتصادی و سیاسی و امنیتی این اجلاسها تهیه کند و در اختیار دستگاههای متولی از جمله سران قوا بگذارد. اینکه ما به پیمان یا اجلاسی متعهد باشیم و از ظرفیت های آن استفاده نکنیم و فقط در نشستهای سالانه آن حضوریابیم عملاً جز هدر دادن سرمایه های ملی و بیت المال نیست، بلکه در بخشهای اقتصادی و سطح خرد، سفره مردم باید از این پیمانها نفع عینی ببرد.
۳. نهادهای مسئول ازجمله شورای عالی امنیت ملی نیز باید یکی از ماموریتهای جدی خود را بر اجماع سازی در نهادهای مختلف بینالمللی قرار دهند. برخلاف آنچه به نظر میرسد، در کنار تهدیدها، شرایط اسفبار رژیم و تضعیف هژمونی آمریکا، فرصتهای بینظیر یا کمنظیر برای ما ایجاد کرده که اگر در استفاده از آن تعلل و کوتاهی نکنیم، در میان مدت حتما منافع عینی و مشخص نصیب کشور خواهد کرد. شرط این مهم، اعتقاد جدی به قدرت مردم و تلاش برای استفاده از همه ظرفیتهای پیش رو ست.
ارسال نظر