دریاچه ارومیه در حد استوریهای مردم احیا شده است!
برای مردمی که سالهاست خشکسالی را نه در گزارشهای رسمی، بلکه در زندگی روزمره لمس میکنند، همین چند سانتیمتر افزایش سطح آب، معنای بزرگی دارد.
برترینها: بعد از ماهها و حتی سالی پر از آسمانِ خسیس، زمین ترکخورده و سدهایی که هر روز عدد تراز آبشان پایینتر میآمد، باران بالاخره آمد. نه آنقدر که همهچیز را عوض کند، اما آنقدر که دلها را بلرزاند. بارشهای هفته اخیر، در بسیاری از نقاط کشور، از شمالغرب تا غرب و بخشهایی از مرکز، موجی از خوشحالی عمومی به راه انداخت. شبکههای اجتماعی پر شد از ویدئوهای باران، تصاویر زمینهای خیس، رودخانههایی که دوباره جان گرفته بودند و مهمتر از همه، عکسهایی از دریاچه ارومیه که انگار بعد از مدتها نفس تازهای کشیده بود.

برای مردمی که سالهاست خشکسالی را نه در گزارشهای رسمی، بلکه در زندگی روزمره لمس میکنند، همین چند سانتیمتر افزایش سطح آب، معنای بزرگی دارد. دریاچه ارومیه، که به نماد بحران محیطزیستی ایران تبدیل شده، دوباره کمی آبیتر به نظر میرسید. تصاویری از بالا آمدن آب در بخشهایی از دریاچه دستبهدست میشد و بسیاری نوشتند «ارومیه زنده شد». همین حس در مورد برخی سدها هم دیده شد؛ از جمله سد شهید کاظمی در بوکان که خبر افزایش تراز آبش باعث امیدواری مردم منطقه شد. امیدی واقعی، اما شکننده.
در کنار این خوشحالی عمومی، واقعیتی هم وجود دارد که کمتر دیده میشود یا کمتر دوست داریم به آن توجه کنیم. بخشی از تصاویر و ویدئوهایی که در این روزها منتشر شد، مربوط به سالهای قبل بود؛ تصاویری که هر بار با اولین موج بارندگی دوباره از آرشیو بیرون میآیند. اما حتی اگر همه این تصاویر تازه هم باشند، مسئله اصلی جای دیگری است: این اتفاق تقریباً هر سال تکرار میشود. باران میآید، سطح آب کمی بالا میرود، امید زنده میشود و چند ماه بعد، با شروع گرما، همان آب اندک آرامآرام تبخیر میشود و همهچیز به نقطه قبل برمیگردد؛ گاهی حتی بدتر.
کارشناسان سالهاست میگویند که احیای منابع آبی، بهویژه دریاچههایی مثل ارومیه، پروژهای کوتاهمدت یا وابسته به چند بارش فصلی نیست. مسیر احیا، مسیری طولانی، پرهزینه و پیچیده است که به اصلاح الگوی مصرف آب، مدیریت کشاورزی، کنترل برداشتهای غیرمجاز و تغییر سیاستهای کلان نیاز دارد. بارندگیهای مقطعی، هرچقدر هم شدید، نمیتوانند بهتنهایی این مسیر را کوتاه کنند. آنچه مردم بهعنوان «بازگشت آب» میبینند، اغلب یک نفس کوتاه است، نه درمان.
در حوزه سدها هم وضعیت مشابهی حاکم است. سدهای واقع در حوضه زاگرس و غرب کشور، از جمله سدهای استانهای کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه و ایلام، طی هفتههای اخیر ورودیهای بهتری را تجربه کردند. هشدارهای سیلاب در برخی مناطق نشان داد که بارشها در این حوضهها قابل توجه بوده است. این افزایش ورودی، بدون تردید بخشی از کسریهای قبلی را جبران کرد و فشار روانی ناشی از کمآبی را موقتاً کاهش داد. اما «موقت» همان کلمه کلیدی است.
نگاهی به آمار کلی مخازن سدهای کشور نشان میدهد که وضعیت همچنان بحرانی است. بسیاری از سدهای مهم کشور هنوز فاصله زیادی تا تراز نرمال دارند. چند روز بارندگی، حتی چند هفته، نمیتواند کسری انباشتهشده سالها خشکسالی را جبران کند. از سوی دیگر، با نزدیک شدن به فصل گرما، تبخیر شدید آب در مخازن روباز، بهویژه در مناطق گرم و نیمهخشک، بخش قابل توجهی از این ذخایر تازه را از بین خواهد برد. آبی که امروز امید میسازد، ممکن است فردا فقط یک عدد در گزارشهای قدیمی باشد.
مشکل اصلی شاید نه کمبود باران، بلکه نوع نگاه ما به باران است. هر بار که آسمان میبارد، انگار خیالمان راحت میشود؛ انگار بحران حل شده یا دستکم به تعویق افتاده است. این تفسیر خوشبینانه، اما غلط، باعث میشود مطالبهگری برای اصلاحات اساسی کمرنگ شود. تا وقتی تصور کنیم «باران همهچیز را درست میکند»، فشار اجتماعی لازم برای تغییر سیاستهای آبی شکل نمیگیرد.
واقعیت این است که کشور وارد دورهای از ناپایداری آبی شده؛ دورهای که در آن بارشها نامنظم، کوتاهمدت و اغلب سیلابی هستند. این نوع بارش، برخلاف تصور عمومی، لزوماً به نفع منابع آبی نیست. وقتی زمین تشنه و فرسوده است، آب فرصت نفوذ پیدا نمیکند و بهسرعت رواناب میشود. بخشی از آن وارد سدها میشود، اما بخش زیادی هم هدر میرود.

بارندگیهای اخیر، بیش از آنکه نشانه پایان بحران باشند، یادآور شکنندگی وضعیت موجودند. آنچه دیدیم، بیش از «احیا»، یک هشدار بود؛ هشداری که میگوید هنوز فرصت باقی است، اما این فرصت دائمی نیست. خوشحالی مردم قابل درک است، حتی ضروری. جامعهای که سالها با اخبار بد زندگی کرده، حق دارد با دیدن چند تصویر آبی نفس بکشد. اما اگر این نفس کشیدن به فراموشی بحران منجر شود، هزینهاش را دوباره همان مردم خواهند پرداخت.
باران آمد و رفت. سؤال این است: ما بعد از رفتنش چه میکنیم؟
در ادامه ویدئوها و بازخوردهایی که مردم نسبت به این بارشها و بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه منتشر کردهاند را میبینیم.
برخی کاربران شبکههای اجتماعی واکنشهای متفاوت و جالبی نسبت به بارشهای اخیر و وضعیت دریاچه ارومیه داشتند؛ یکی در ویدئویی نوشت: «دریاچه ارومیه هیچوقت نمیمیرد»، دیگری با لحنی انتقادی گفت: «اگه قرار بود بعد از خشک شدن با یک باران سیراب بشه، که خشک نمیشد» و کاربر دیگری با هیجان اضافه کرد: «ارومیه دوباره جون گرفت.

نظر کاربران
تالاب انزلی داره خشک میشه دیگه توقعی از دریاچه ارومیه دارید ؟!