۱۸۷۱۸
۵۰۱۴
۵۰۱۴
پ

سی امین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر پایان یافت

دوست دارم نقش یک دو جنسی را بازی کنم!

من کارهایم را کرده ام و فقط یک نقش دوجنسیتی مانده که استاد فریدون جیرانی قولش را به من داده. فقط به احترام هیئت داوران آمدم اینجا و گر نه برای جایزه دادن به من خیلی دیر شده!

دوست دارم نقش یک دو جنسی را بازی کنم!

تماشا: روز گذشته آسمان تهران پس از 10 روز ابر و برف و سرما بالاخره رنگ آفتاب را به خود دید. انگار این طلسم هر ساله جشنواره فیلم فجر است که با شروع آن برف و سرما از راه می رسد و با اتمام آن هوا آفتابی می شود.

ایستادن در صف های طولانی زیر برف و باران در حالی که از سرما به خود می لرزی، نوستالژی جشنواره بازها شده است. سه دهه از مهم ترین رویداد سینمایی و شاید با اغماض بتوان گفت مهم ترین رویداد هنری کشور گذشت. سیمرغ حقیقتا سی مرغ شد، اما ناباورانه در همان جایی ایستاده ایم که سی سال پیش شروع کرده بودیم.

این دوره از جشنوراه مثل دوره های اول و دوم این رویداد، بهترین فیلم نداشت و به همین سادگی سرنوشت جشنواره ای که بزرگانی چون تقوایی، بیضایی، کیارستمی، کیمیایی، بنی اعتماد، الوند، حاتمی کیا، درویش، عیاری، فرهادی، میرکریمی، توکلی، هنرمند، میلانی، حکمت، مجیدی، میرباقری و... جایشان در آن خالی بود، رقم خورد. امید کارگردان های فیلم اولی که خوشحال از نبود کارگردانان نسل اول و نسل میانی سودای سیمرغ داشتند، ناامید شد.

پیش از این به جز دوره اول جشنواره که اصلا رقابتی نبود و سیمرغی در آسمان سینما پرواز نمی کرد، تنها در دوره دوم و ششم شاهد این اتفاق بودیم که هیچ فیلمی موفق به کسب عنوان بهترین فیلم نشد. در دوره دوم هم نه اینکه فیلمی موفق به دریافت این عنوان نشد، رقابت چندان جدی نبود و با وجود چندتایی سیمرغ بر آسمان جشنواره، مهم ترین عنوان که همان بهترین فیلم باشد، در این دوره اصلا وجود نداشت. اما حساب دوره ششم مثل همین سی امین دوره جداست. دوره ششم به عنوان یکی از ضعیف ترین دوره های جشنواره فیلم فجر، هیچ فیلمی در اندازه ای نبود که بتواند به عنوان بهترین فیلم دست یابد. در این گزارش نگاهی کوتاه به حواشی این دوره و مراسم اختتامیه ای که بهترین فیلمی در آن وجود نداشت، می اندازیم.

می خواهم نقش یک دوجنسی را بازی کنم

مهم ترین حاشیه مراسم اختتامیه صحبت های اکبر عبدی، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بود. او بعد از بوسیدن صحنه، کلاه از سر برداشت و روی صحنه آمد و بعد از خوش و بش با هیت داوران جایزه اش را گرفت. عبدی می خواست دست داوود رشیدی را ببوسد که او در ابتدا نگذاشت، اما بالاخره تسلیم عبدی شد که با اصرار فراوان دست او را بوسید.

اکبر عبدی اشک ریخته و برای مردم دست تکان داد. او یک لحظه فراموش کرد سیمرغ را بگیرد و می خواست سیمرغ نگرفته برود که یادش آمد باید سیمرغ را بگیرد و برگشت روی سن و شروع به صحبت کرد. عبدی پس از دریافت سیمرغ پشت تریبون رفت و در حالی که حاضران به شدت تشویقش می کردند، گفت: «من خیلی این دست و آن دست کردم برای صحبت کردن. با عرض تبریک دهه فجر و همچنین میلاد پیغمبر. به نظرم جایزه ام خیلی دیر شده. من باید سر «ای ایران» جایزه می گرفتم، آن هم به دلیل فهیم ترین کارگردان ایران استاد تقوایی نه الان. کار در آن فیلم دو سال طول کشید، من بابت دو سال 195 هزار تومان گرفتم، اما حتی آن فیلم را به بخش مسابقه راه ندادند یا «آدم برفی» و «هنرپیشه» که آنها را هم راه ندادند و جایزه اش را به فرامرز قریبیان برای یک فیلم الکی «بندر مه آلود» دادند. باز اگر جایزه قریبیان را برای یکی از فیلم کیمیایی می دادند خوب بود!»

او در ادامه با دلخوری گفت: «من کارهایم را کرده ام و فقط یک نقش دوجنسیتی مانده که استاد فریدون جیرانی قولش را به من داده. فقط به احترام هیئت داوران آمدم اینجا و گر نه برای جایزه دادن به من خیلی دیر شده!» عبدی از دوستان و همکاران سال ها کارنامه کاری اش هم یاد کرد: «زندگی ام را مدیون عبدالله اسکندری هستم که همواره مرا راهنمایی کرده که چه کاری را انجام دهم، چه کاری را نه. جایزه ای که اکنون گرفتم به مانند بچه ای است که آدم در شصت سالگی نصیبش می شود و بیشتر به زنگوله پای تابوت شبیه است! و البته یاد پدر و مادر را فراموش نکرد: «راجع به جایزه «مادر» بگویم؛ پدرم زیر کرسی برنامه را مستقیم می دید، رفتیم خونه، پدرم گفت: «این پایه سیمرغ طلاست دیگر!»

بعد از چن دبار وررفتن با سیمرغ گچ زیر سیمرغ ریخت و پدر هم به من گیر داد که اینکه طلا نیست! گچ است. بعد فکر کرد قاب سیمرغ طلاست که آن هم چوب بود و بعد پدرم گفت: «این سیمرغ را ببر انبار!» مادرم هم سه النگویش را فروخت و اسمم را کلاس تئاتر نوشت، من هم سه دانگ خانه شهرک غرب را به نام مادر زدم. همیشه در حال سیمرغ گرفتنم». اما عبدی که ظاهرا دل پر دردی داشت، صحبت هایش را که با گلایه شروع کرده بود با گلایه هم تمام کرد: «تهیه کننده "خوابم می آد" یک زنگ نزد به من تبریک بگوید و فقط اصرار عطاران بود که باعث شد این فیلم را بازی کنم. تهیه کننده دوست داشت یک بازیگر زن این نقش را ایفا کند، اما خوب بازیگران پیر ما مثل نادره هم مرده بودند و در نهایت من بودم که این جایزه را گرفتم».


تعارف آمد و نیامد دارد

برخی از برندگان سیمرغ ازجمله علی مصفا و فرهاد اصلانی در سالن حضور نداشتند و جوایزشان را همکارانشان در فیلم یا اعضای خانواده شان دریافت کردند.

پرویز شیخ طادی، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش مسابقه سینمای ایران، جایزه خود را به «ابوالقاسم طالبی» کارگردان فیلم سینمایی «قلاده های طلا» اهدا کرد. او از داوود میرباقری نیز تجلیل کرد و گفت: «در برابر آدمی مثل داوود میرباقری و سریالی مانند «مختارنامه» من هیچم. من سیمرغم را به ابوالقاسم طالبی می دهم که فیلمش «قلاده های طلا» در بخش مسابقه به نمایش درنیامد». طالبی هم بدون هیچ صحبتی آمد و سیمرغ را از شیخ طادی گرفت تا مصداق ضرب المثل تعارف آمد و نیامد دارد، باشد.


ای کاش خانمی هم بود که بتوانم با او دست دهم!

صحبت های یکتا ناصر که سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را دریافت کرد، بی حاشیه نبود. او پس از دریافت سیمرغ گفت: «سلام به سیمرغی که همواره از راه دور دیدمش. با تشکر از هیئت داوران. ای کاش در جمع جایزه دهندگان یک خانم هم بود که بتوانم هنگام دریافت جایزه با او دست دهم تا این انرژی کمی تخلیه شود!»

«هنگامه قاضیانی» بازیگری که عادت داریم معمولا با لباس یک دست مشکی در مراسم های رسمی ببینیمش، در این اختتامیه تغییر پوشش داده بود و برای اولین بار با لباسی روشن در این مراسم حاضر شد. او پس از دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن سی امین جشنواره فیلم فجر به شهدای کشور ادای احترام کرد و گفت: «سلام به همه هم قبیله های عزیزم. مردم سرزمینم که فکر می کنم انتظار مرا نداشتید، اما زمان باهوش تر از ماست. همه کاندیداهای این بخش زنان معتبری هستند، با احترام به همه آنها اما این بار شاهد اسامی عجیبی بودیم.

شاید با این حرف دلم آرام بگیرد، متشکرم از هیئت انتخاب و داوری که مرا دیدند و با ارائه جایزه مشوقی بودند برای راه سختی که در پیش دارم. از محمدعلی باشه آهنگر تشکر می کنم که بخشی از جنگ را که در 9 سالگی و پناهگاه ها تجربه کرده بودم، به من آموخت و شیخ طادی که با حرمت و احترام بخشی، جنگ را مستندوار از او یاد گرفتم و با احترام به شهدای وطنم از ابتدای تاریخ ایران زمین». قاضیانی صحبت هایش را با این جملات پایان داد: «زندگی کردن به گدایی در این جهان به از بی احترامی به ارواح بزرگانی است که معلممان هستند».


امیدوارم هر سال این بالا باشم و جایزه بگیرم

سعید راد هم که بهترین بازیگر مرد در همین بخش شناخته شد، پس از گیتی جاه پشت تریبون آمد و گفت: «وقتی ناصر گیتی جاه گفت بعد از ۶۰ سال جایزه گرفته، من بغض کردم. من همین که بعد از ۳۸ سال جایزه را گرفتم خدا را شاکرم. امیدوارم هر سال این بالا باشم و جایزه بگیرم».

ناصر گیتی جاه، دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد بخش نوعی نگاه را که مربوط به اولین تجربه فیلمسازی کارگردان هاست، گرفت. صحبت های او وقتی روی سن رفت حضار را متاثر کرد. گیتی جاه گفت: «از تمام عزیزانی که برای این جشنواره زحمت کشیدند تشکر می کنم، ازجمله هیئت داوران که بعد از ۶۰ سال مرا قابل دانستند».


خیلی ممنون، خوب بود!

رضا عطاران هم که امسال حضوری پررنگ در جشنواره داشت و علاوه بر بازی در فیلم «بی خود و بی جهت» اولین فیلم سینمایی اش، «خوابم می آد» را کارگردانی کرده بود و در آن بازی هم می کرد. او که سیمرغ بهترین کارگردان فیلم اولی را دریافت کرد در صحبت هایش غیرمستقیم انتقادی هم به نحوه قضاوت داوران کرد و گفت: «خیلی ممنون، خوب بود! دوست داشتم «بی خود و بی جهت» در بخش مسابقه مورد توجه قرار می گرفت، اما نشد! مهم خودم هستم که خوشحالم!»


متاسفم برای تهیه کننده ها

در مراسم اختتامیه خیلی از برندگان در سالن حضور نداشتند و به همین دلیل نماینده آنها برای دریافت جایزه روی سن می آمد. اما نکته دیدنی این بود که نماینده دوستان، نه تنها جایزه را دریافت می کردند که تشخیص می دادند، پشت تریبون رفته و حرف هم بزنند! کار به جایی رسید که نماینده یکی از برندگان، طی یک سخنرانی از وضعیت نابسامان سینمای ایران هم انتقاد کرد و سخنرانی اش را با «متاسفم برای این تهیه کننده ها» به پایان رساند!


من در سینما هستم و می مانم

پیمان معادی که با اولین تجربه کارگردانی اش در این دوره از جشنواره حضور داشت، موفق شد با فیلمش «برف روی کاج ها» عنوان بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را دریافت کند. او که چندان هم در طول مراسم سرحال به نظر نمی رسید، وقتی پشت تریبون قرار گرفت، گفت: «من برای 10 سال آینده ام از تک تک شما مردم سیمرغ گرفتم. من در سینما هستم و می مانم. دوست دارم جای رفیق خوبم اصغر فرهادی را خالی کنم».


بهترین جشنواره این ۳۰ سال

داریوش مهرجویی برای فیلم «نارنجی پوش» جایزه ویژه هیئت داوران را دریافت کرد. مهرجویی از بازی حامد بهداد در فیلم خود به نیکی یاد کرد و گفت: «ممنونم از هیئت داوران. از همکارانم در این کار متشکرم، به خصوص همسرم وحیده محمدی فر و همچنین بازیگران کار و به خصوص حامد بهداد که با بازی درخشانش جلای خاصی به فیلم من داد و مرا مشعوف کرد. متاسفم که بهداد اینجا نیست که جایزه اش را بگیرد. یکی از جوایز خودم را به بهداد خواهم داد».

مهرجویی همچنین از نظم و برنامه ریزی مناسب جشنواره امسال تقدیر کرد و آن را بهترین جشنواره این ۳۰ سال ارزیابی کرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج