adexo3
۲۶۲۰۳۲
۵۰۰۲
۵۰۰۲
پ

روایتی از فاجعه منا ۴۰ روز پس از واقعه

حالا ۴۰ روز از آن فاجعه می گذرد اما همچنان لحظه لحظه آن اتفاق هولناک از مقابل چشمانم عبور می کند. اضطراب، دلهره، وحشت، ترس، اندوه و ... . سخن گفتن از آن لحظه ها دشوار است و همچنان زبان، از گفتن آن چه زائران خدا در روز عید قربان مشاهده کردند قاصر مانده است.

روزنامه خراسان: حالا ۴۰ روز از آن فاجعه می گذرد اما همچنان لحظه لحظه آن اتفاق هولناک از مقابل چشمانم عبور می کند. اضطراب، دلهره، وحشت، ترس، اندوه و ... . سخن گفتن از آن لحظه ها دشوار است و همچنان زبان، از گفتن آن چه زائران خدا در روز عید قربان مشاهده کردند قاصر مانده است.

«مهاجران الی ا...» اگرچه حالا بر سر خوان نعمت الهی نشسته اند و حسرت همنشینی با چنین بندگانی بر دل ما خواهد ماند، اما خرسندی و دل آرامی از عاقبت به خیری آن ها دلیل نمی شود که فاجعه منا را از یاد ببریم. همچنان باید از آن فاجعه گفت و نوشت، باید به رشته تحریر در آورد و بیان کرد شواهد بی تدبیری و بی کفایتی آل سعود در مدیریت مهم ترین اجتماع مذهبی جهان را که هزاران مسلمان را به کام مرگ کشاند و میلیون ها مسلمان جهان را داغدار کرد. حالا که ۴۰ روز از آن فاجعه سپری شده است، دست هایم کمی رمق نوشتن یافته اند و می‌توانم خاطرات تلخ آن فاجعه را مرور کنم، خاطرات تلخ آن خیابان، خیابان ۲۰۴:

چادر ایرانی های مستقر در منا دورترین منطقه به جمرات است و فاصله حدود ۳ کیلومتراست. پنجشنبه دوم مهرماه مصادف با عید قربان است که حجاج بعد از ۳ روز محرم شدن و پشت سر گذاشتن عرفات و مشعر، برای رمی جمرات وارد منا می شوند. بعد از یک شب بیتوته در مشعر و گذر از عرفات، بالاخره چادر و جایگاهی می یابند، صبحانه ای می خورند، چند بطری آب بر می دارند و برای رمی شیطان به طرف جمرات حرکت می کنند و آن اتفاقی که یکی از حاجیان برایم این گونه بازگو کرد:

در خیابان ۲۰۴ به سوی جمرات قرار می گیریم که دو فرعی عمده در آن نقش حیاتی دارند؛ یکی سمت راست با نام خیابان ۲۲۳ که زائران کشورهای آفریقایی را از خیابان ۲۰۶ به خیابان ۲۰۴ منتقل می کند و دیگری خیابان ۲۱۵ که در سمت چپ قرار دارد و به نوعی برای کاهش ترافیک خیابان ۲۰۴ احداث شده است، بدین گونه که بخشی از حجاج را به خیابان سوق العرب منتقل می‌کند.

۵۰ کاروان ایرانی در وسط خیابان ۲۰۴ گرفتار شده اند

ازدحام هولناکی ایجاد شده، حدود ۵۰ کاروان ایرانی در وسط خیابان ۲۰۴ گرفتار شده اند و امکان بازگشت ندارند. اگرچه هر سال بر اساس گفته برخی از مدیران کاروان ها مسیر خیابان ۲۰۴ توسط نیروهای امنیتی کنترل می شد و دوربین های مستقر در این خیابان در صورت مشاهده شلوغی و ازدحام جمعیت مسیر کاروان ها را تغییر می دادند و کاروان های ایرانی از دیگر خیابان فرعی یعنی سوق العرب هدایت می شدند اما انگار امسال نه تنها از این مراقبت ها خبری نیست، که خروجی خیابان ۲۰۴ هم با قرار دادن ماشین پلیس تقریبا بسته شده است.

زمان به کندی می گذرد، ساعت ۹ صبح است و دمای هوا ۴۷ درجه. فشار وحشتناکی جمعیت را احاطه کرده است و لحظه به لحظه تاب و توان زائران خانه خدا را کمتر می کند. اما هنوز خبری از مدیریت برای هدایت کاروان ها به خیابان های فرعی نیست. خروجی خیابان ۲۰۴ هم با خودروهای نظامی مسدود شده است. حالا دیگر امکان نفس کشیدن هم برای بسیاری از حجاج سخت و دشوار شده است. بطری های آب هم ته کشیده و تشنگی امان حاجیان را بریده است. ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه است؛ حجاج به خاطر خستگی بیش از حد، قفل شدن جمعیت، تشنگی و دمای بالای هوا، دیگر رمق که هیچ، نفسی هم ندارند.
اکثرا از هوش رفته اند و هم چون برگ خزان یکی یکی بر زمین می افتند. با این وجود، ماموران سعودی فقط نظاره گر حجاجی هستند که از فرط تشنگی و خستگی روی زمین می افتند.

فاجعه دیگری آغاز می‌شود

و این ها مشاهدات عینی من است، از انتظار پشت خیابان 204: ساعت 10 صبح است؛ کاروان ما به خیابان 204 می رسد که فاجعه دیگری آغاز می شود. از ورود ما به خیابان 204خودداری می شود و می فهمیم که اتفاقی رخ داده است. نیروهای امدادگر ایرانی جلو می آیند و سعی می کنند برای کمک به حاجیان وارد خیابان 204 شوند. اما ماموران سعودی حتی به نیروهای امدادگر هم اجازه ورود نمی دهند. مسیر ما برای رمی جمرات خیابان سوق العرب در نظر گرفته می شود و ما را از خیابان 204 دور می کنند.

به اجبار با طی کردن مسیری طولانی تر به سمت این خیابان حرکت می‌کنیم. در طول مسیر به چند تن از ایرانی ها بر می خوریم که توانسته اند از فاجعه خیابان 204 بگریزند. یکی از این زائران جلوی حرکتمان را می گیرد و با التماس می گوید: بر گردید، نروید، دارند کاروان ها را در منا قتل عام می کنند.صحبت هایش را ادامه می دهد و با گفتن آن چه دیده است، توان ایستادن روی پاهایمان را می گیرد: زنده و مرده را روی هم در کانتینرها می گذارند، خودم شاهدبودم چند نفر از زئران زنده بودند و هنوز جان در بدن داشتند اما آن ها را مانند قربانی داخل کانتینرها روی هم می ریختند.

وارد تونل می‌شویم...

با نظر مدیر کاروان مسیر خود را به سمت رمی جمرات در پیش می گیریم. وارد تونلی می شویم و آشفتگی کف تونل ما را از فاجعه ای باخبر می کند. کفش ،لباس ،ملزومات رمی جمرات و... کف تونل را پوشانده است و عمق فاجعه را نشان می دهد. بعد از انجام فریضه رمی جمرات رهسپار چادرها می شویم که در طول مسیر تعداد دیگری از هموطنانمان را می بینیم که حال خوشی ندارند.

عده ای حتی از محل چادرهای خود اطلاع نداشتند و آشفته و سراسیمه دور خود می چرخیدند. ساعت 11نزدیک خیابان 204 می رسیم و اتومبیل های آمبولانس آژیر کشان از مقابل ما عبور می کنند و با وساطت برخی از مدیران کاروان ها که می توانستند با ماموران مستقر مکالمه نمایند امدادگران داوطلب از حجاج کشورهای مختلف از جمله ایران با توجه به تراکم جمعیت خود را به حادثه دیدگان می رسانند و بسیاری از مجروحان را نجات می دهند و باز در ذهنم تداعی می شود خاطرات تلخی که تا همیشه در ذهنم باقی خواهد ماند. خاطرات تلخ؛ خاطرات تلخ خیابان ۲۰۴ .
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج