adexo3
۳۵۶۲۰۳
۵۰۰۶
۵۰۰۶
پ

دموکراسی مدل ترامپ خسته است

گردهمایی ملی حزب جمهوریخواه در شهر کلیولند آمریکا آغاز شده و ٤ روز به طول می‌انجامد. در این گردهمایی، نمایندگان مخالف دونالد ترامپ نتوانسته‌اند روند نامزدی رسمی او را از سوی حزب سد کنند.

روزنامه شهروند:رأیی که به نمایندگان حاضر اجازه می‌داد از کاندیدای مورد علاقه خود حمایت کنند، در پی تجدید نظر سه ایالت ناکام ماند. بعضی گفتند که کمیته ملی حزب جمهوریخواه عمدا تلاش آنها را خنثی کرده است. در هر حال، این آخرین تلاش کسانی بود که می‌خواستند شخصی غیر از دونالد ترامپ نامزد حزب شود. نامزدی آقای ترامپ باعث شکاف در این حزب شده است.

حامیان و مخالفان دونالد ترامپ در نخستين روز گردهمایی جمهوریخواهان به خیابان‌ها آمدند؛ مخالفان علیه و موافقان بر له ترامپ شعار دادند. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، ده‌ها تن از حامیان دونالد ترامپ، تنها نامزد باقی‌مانده از جمهوریخواهان در رقابت‌های انتخاباتی با سلاح که قوانین ایالت اوهایو اجازه می‌دهد، به خیابان‌های شهر کلیولند آمدند. برخی از این افراد علیه سوء‌رفتار پلیس با تجمع‌کنندگان هم شعار سر می‌دادند. با این حال برخی از آنان هم پلیس را در آغوش گرفته، از آنها قدردانی كرده و برخی هم توهین می‌کردند. گرچه مردم از حمل اسلحه به داخل محل برگزاری این گردهمایی چهار روزه یا حیطه اطراف آن منع شده‌اند، اما عکس‌هایی از حمل سلاح توسط افراد عادی در آن مجاورت منتشر شده است.
در تجمع مخالفان ترامپ چند صد تن هم شعارهایی ضد این جمهوریخواه جنجالی سر دادند. معترضان شعارهای «همین حالا ترامپ را رها کنید» و «نه به نژادپرستی، نه به فاشیسم، نه به ترامپ» در خیابان‌ها سر دادند. بسیاری از معترضان از مواضع ترامپ درباره مهاجران، پیشنهاد ساخت دیوار در مرز مکزیک و درخواست برای ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا ناخشنود هستند. این معترضان همچنین اعتراض خود را به آنچه اقدامات نژادپرستانه پلیس خواندند، ابراز کردند.

در کنوانسیون ملی جمهوریخواهان، هیأت‌های حزب جمهوریخواه، نامزد مورد نظر پست ریاست‌جمهوری و معاون او را برای انتخابات ریاست‌جمهوری هشتم نوامبر ٢٠١٦ انتخاب می‌کنند.

آیا آمریکا قادر است از روی کارآمدن ترامپ جلوگیری کند؟ اگرچه این نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری فاشیست نیست، اما در کمپین‌های انتخاباتی او شباهت‌های زیادی با نظام فاشیستی به چشم می‌خورد.

صحنه‌هایی در کمپین انتخاباتی او وجود دارد که خاطرات تلخی را به ذهن متبادر می‌کند. در می‌سی‌سی‌پی، فلوریدا و هرجای دیگر، نامزد حزب جمهوریخواه دونالد ترامپ از حامیان خود می‌خواهد تا دست راست خود را بالا ببرند و سوگند وفاداری به او یاد کنند: «من رسما سوگند می‌خورم که صرف‌نظر از این‌که چه احساسی دارم، صرف‌نظر از این‌که شرایط چه باشد، اگر طوفان بیاید یا هر اتفاق دیگری بیفتد، در انتخابات ریاست‌جمهوری به دونالد ترامپ رأی خواهم داد.» پس از او ده‌ها‌ هزارنفر از مردم دست راست خود را بالا بردند و این قسم را تکرار کردند. از نظر رسانه‌های آمریکا این حرکت ترامپ با آدولف هیتلر قابل مقایسه است.
آیا ملت قوی آمریکا در برابر رهبری اقتدارگرا و ملی‌گرا آسیب‌پذیر شده است؟ این موج ملی‌گرایی برای نامزد حزب دموکرات هیلاری کلینتون و مردم آمریکا چه معنایی دارد؟

بالا آمدن شخصی مثل ترامپ تا این مرحله نتیجه بحران جاری در ایالات متحده آمریکاست که از دودهه پیش آغاز شده و منشأ آن نادیده گرفتن نخبگان آمریکا برای مدت طولانی است. آمریکا احساس یک دموکراسی خسته را دارد، با این حال، در یک نگاه می‌توان دریافت که این کشور از نظر اقتصادی در وضع بدی نیست. اقتصاد درطول دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما بهبود یافته و در ‌سال ٢٠١٥ رشدی معادل ٤/٢‌درصد داشته و بیکاری تا ٥‌درصد کاهش یافته است. ایالات متحده یکی از ثروتمندترین کشورها در دنیا و دومین بازار بزرگ برای کارخانه لوکس خودروسازی آلمانی پورشه است، اما به‌رغم همه اینها از ‌سال ١٩٩٩ متوسط درآمد یک خانوار تا ٥هزار دلار کاهش یافت و دارایی خانوارها به یک‌سوم رسید. درحال حاضر دوسوم خانواده‌های آمریکایی مقروض هستند.

برمبنای تحلیل روزنامه نیویورک‌تایمز تعداد کسانی که هنوز آمریکای رویایی را باور دارند، به کمترین میزان خود در ٢٠‌سال اخیر رسیده است. بیش از نیمی از همه آمریکایی‌های زیر ٢٥‌سال دیگر سرمایه‌داری را بهترین سازوکار اقتصادی نمی‌دانند. در تلاش برای کسب ثروت و پیشرفت اجتماعی، نیروهایی که «الکسیس توکوویل «روزی آنها را به‌عنوان عناصر اتصال‌دهنده کشور توصیف می‌کرد، به اندازه کافی قوی به نظر نمی‌رسند تا تاروپود جامعه را درکنار هم نگه دارند. این مشکل به واسطه رقابت بر سر شغل و ثروت میان اکثریت رو به کاهش سفیدپوستان و اقلیت رو به رشد سیاهپوستان و اسپانیایی‌زبانان آمریکای لاتین پیچیده‌ترشده است.

نشانه‌های اروپای دهه ١٩٣٠

یک یادداشت‌نویس محافظه‌کار آمریکایی می‌نویسد: «درهیچ زمان دیگری مثل امروز تا این اندازه بدبینی درباره آینده آمریکا وجود نداشته است.» «اندرو سالیوان» روزنامه‌نگار نیز که درمجله «نیویورک» مطلب می‌نویسد، هشدار داد که «مرحله پایانی سرمایه‌داری یک خشم انقلابی ایجاد می‌کند که مرحله پایانی دموکراسی توانایی اندکی برای تعدیل یا تحمل آن دارد.» درحال حاضر، ایالات متحده نشانه‌هایی از اروپای دهه ١٩٣٠ را به نمایش می‌گذارد.
برخلاف باور معمول، حامیان ترامپ از کارگران یقه آبی و بیکاران تشکیل نشده‌اند. نتایج نظرسنجی‌ها نشان داد که متوسط درآمد سالانه رأی‌دهندگان به او ٧٢هزار دلار و بیشتر از متوسط درآمد حامیان سندرز و کلینتون است. حمایت از ترامپ، ترس طبقه متوسط آمریکا از زوال اقتصادی و اجتماعی را پررنگ‌تر می‌کند.

هسته اصلی سیاست ترامپ واکنش نشان دادن به این ترس با ایجاد یک هویت جدید از طریق حاشیه‌سازی و انزواست. این امر در وعده‌های انتخاباتی او مبنی بر ساخت یک دیوار در مرز مکزیک و ممانعت از ورود مسلمانان به ایالات متحده به روشنی به چشم می‌خورد. «رابرت پکستون» کارشناس مطالعات نظام فاشیستی به تازگی در گفت‌وگو با مجله آنلاین «اسلیت» گفت: «استفاده از کلیشه‌های قومی و بهره‌برداری از موضوع ترس از بیگانه‌ها نسخه‌برداری واضحی از تعالیم فاشیستی است.» بر مبنای نظر او شعار کمپین تبلیغاتی ترامپ «دوباره آمریکا را وسعت ببخشیم» دقیقا مانند شعار حرکت‌های فاشیستی است. «پکستون» درنظری که در واشینگتون پست منعکس شد، می‌افزاید: «برای دوباره زنده کردن فاشیسم حس قربانی‌شدن مطلقا ضروری است و من فکر می‌کنم این حس در آمریکای امروز به شدت قوی است.» به‌ویژه در میان سفیدپوستان طبقه متوسط.

ترامپ مثل حزب جناح راست پوپولیست در اروپا روی ملی‌گرایی تهاجمی به‌عنوان پاسخی به حس قربانی‌شدن و پیچیدگی‌های جهانی‌سازی، شرط‌بندی کرده است. فریاد یک‌صدای ده‌ها ‌هزارنفر از طرفداران ترامپ در پاسخ به این سوال او که چه کسی هزینه ساخت دیوار در مرز مکزیک را خواهد داد، زمین و زمان را می‌لرزاند. وقتی او مخالفان تفکر خود را به کوبیدن مشت درصورت تهدید می‌کرد، حامیانش شادی می‌کردند.

به نظر می‌رسد که این عده، متشکل از کسانی است که منتظر فردی بودند که جسارت بیرون کردن ١١‌میلیون مهاجر غیرقانونی از بخش‌های مرکزی و جنوبی آمریکا را داشته باشد- و اگر لازم باشد این کار را به زور انجام دهد- یک استاد علوم سیاسی در دانشگاه مریلند که در زمینه آلمان نازی مطالعاتی انجام داده، در یک مجله آمریکایی نوشت: «ترامپ به موارد ممنوعه اجتماعی ورود کرده است. حرکات بدن او شبیه به رهبران فاشیست است که خواسته‌های پیروان خود را در حالتی اغراق شده با حرکات دست و صورت نشان می‌دادند.» به اعتقاد بسیاری، ملی‌گرایی تهاجمی با استبداد پوچ برابر است.

درواقع، یک مسأله نمایشی در مورد قول ترامپ به رأی‌دهندگانش برای زمان پس از پیروزی در انتخابات هست، چنانکه اعلام کرده؛ نخستین اقدام رسمی‌اش تماس با مدیرعامل شرکت فورد و وادارکردن او به انتقال برنامه‌های خودروسازی از مکزیک به ایالات متحده ظرف مدت ٤٨ساعت خواهد بود و اقدام بعدی وادارکردن شرکت اپل به توقف ساخت آیفون‌های خود درچین است. هرچه این کمپین بیشتر به پیش می‌رود، ترامپ دستور کار داخلی خود را به مقدار بیشتری تعدیل می‌کند. او به‌طور آگاهانه کسانی را در جامعه هدف می‌گیرد که بازنده‌اند، افرادی که توسط زوال اجتماعی تهدید می‌شوند. او در مبارزات انتخاباتی خود به مردم قول می‌دهد که ایمنی اجتماعی را محفوظ دارد و تضمین می‌کند که هیچ‌کس درخیابان‌ها از گرسنگی نخواهد مرد، اما در واقع، ترامپ با چنین قول‌هایی در مقابل حزب خود می‌ایستد، جایی که در آن دولت رفاه اجتماعی، مترادف کمونیسم درنظر گرفته می‌شود.

ویژگی‌های فاشیستی

«پکستون» کارشناس نظام فاشیستی، صف‌آرایی‌های ترامپ را با رهبران ایتالیایی فاشیست مانند «بنیتو موسولینی» مقایسه می‌کند و به نتیجه‌گیری قابل تأملی می‌رسد. به اعتقاد او، ترامپ نه‌تنها در شیوه‌ای که فک پایین خود را حرکت می‌دهد، بلکه در سخنرانی‌ها نیز شبیه به موسولینی است و مانند او در برقراری ارتباط با جمعیت زیاد، استاد و بسیار شبیه به رهبران جنبش‌های انقلابی در سال‌های دهه‌های ١٩٢٠ و ١٩٣٠ است. ترامپ یک حزب را رهبری نمی‌کند، بلکه به واقع، رهبر یک جنبش است و حامیان او به سوگند وفاداری خود به این نامزد پایبندند.

هیچ نشانه‌ای مبنی بر آمادگی ترامپ برای حمله به دیگر کشورها یا قتل میلیون‌ها انسان وجود ندارد. با این حال، برخی از خواسته‌های کلیدی او- ازجمله اخراج اجباری، ممنوعیت ورود مسلمانان به ایالات متحده و مجازبودن شکنجه- ویژگی‌های فاشیستی ذهن او را به نمایش می‌گذارند. ترامپ فاشیست نیست و قصد ندارد قانون اساسی را زیر پا بگذارد، بلکه بازی خطرناکی را با عناصر و اجزای تمامیت‌خواهی درپیش گرفته است.

«سالیوان» با مقایسه ایالات متحده با جمهوری وایمار می‌گوید: دموکراسی آمریکایی هرگز تا این حد مستعد استبداد نبوده است. آیا سالیوان اغراق می‌کند؟ شاید. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در سیاست همه چیز ختم به خیر شود.

نیاز امروز آمریکا یک گفت‌وگوی اجتماعی بنیادین در مورد علل خشم، توزیع ناعادلانه ثروت و سرمایه‌داری افراطی است. روزگاری جمهوریخواهان به رهبری آبراهام لینکلن تصمیم گرفتند که برده‌داری را لغو و عصر مدرن آمریکا را پایه‌گذاری کنند. حزب جمهوریخواه کنونی نیز پیش از این‌که نامزد خود را معرفی کند، می‌کوشد تمام اشکال نژادپرستی را از بین ببرد و سپس ترامپ باید تصمیم بگیرد که آیا می‌تواند برهمین مبنا برنده رقابت ریاست‌جمهوری آمریکا باشد یا خیر. ازسوی دیگر، این تابستان نقطه پایانی بر سازوکار بالفعل دوحزب آمریکاست که در آن جمهوریخواهان و دموکرات‌ها دیگر نماینده علایق اکثریت مردم نیستند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج