adexo3
۳۶۹۵۹۹
۷ نظر
۵۰۰۴
۷ نظر
۵۰۰۴
پ

روایتی از یک خودکشی قانونی

در اوایل ژوئیه همین امسال بود که «بتسی دیویس»، هنرمند نقاش ۴۱ ساله و اهل کالیفرنیا، ایمیلی را با عنوان «دعوت به یک میهمانی دو روزه»، به دوستان و اقوام نزدیکش ارسال کرد؛ نامه‌ای عجیب که در آن بتسی حرف‌های تلخی برای گفتن داشت، حرف‌هایی که هیچ‌کدام از میهمانان با شنیدنش حق گریستن نداشته و باید با اعصابی کاملا آرام در مراسمش شرکت می‌کردند.

روزنامه وقایع اتفاقیه: در اوایل ژوئیه همین امسال بود که «بتسی دیویس»، هنرمند نقاش ۴۱ ساله و اهل کالیفرنیا، ایمیلی را با عنوان «دعوت به یک میهمانی دو روزه»، به دوستان و اقوام نزدیکش ارسال کرد؛ نامه‌ای عجیب که در آن بتسی حرف‌های تلخی برای گفتن داشت، حرف‌هایی که هیچ‌کدام از میهمانان با شنیدنش حق گریستن نداشته و باید با اعصابی کاملا آرام در مراسمش شرکت می‌کردند.

قرار بود این میهمانی دو روزه با خودکشی میزبان خانه به انتهای خود برسد و همه آلام و دردهای بدن بتسی را با یک خداحافظی تلخ بدرقه کنند. «دوستان عزیز، شما افراد شجاعی هستید که می‌خواهید برای جشن تولد دوباره و بدرقه‌ام با من همراهی و در این میهمانی شرکت کنید، هیچ قانونی وجود ندارد، هر لباسی را که دوست دارید بپوشید، هر چه که دوست دارید بگویید، برقصید، سرود و آواز بخوانید، اما در مقابل من گریه نکنید.» همه اینها کافی بود تا دوستان و نزدیکان بتسی برای غلبه بر عواطف و احساساتشان دچار چالش بزرگی شوند؛ چالشی که آنها را وادار می‌کرد تا به رغم بغضی پنهان در سینه، فضای میهمانی را همچون مراسم عادی گذشته غرق در شادی و هیجان کنند. بتسی هفته‌ها و روزها برای برگزاری مراسمش در ۲۴-۲۳ ماه ژوئیه، برنامه‌ریزی کرده بود؛ برنامه‌ای که حتی مدت زمان به کما رفتن او را هم در بر‌می‌گرفت. بالکن خانه بتسی که در کالیفرنیای جنوبی و در شهر «اوجای» قرار داشت، برای ورود میهمانان دعوت‌شده مزین شده بود. میهمانان یکی پس از دیگری، از نیویورک، شیکاگو و کالیفرنیا با نخستین پرواز وارد شدند. «نیلس آلپرت»؛ یکی از دوستان فیلمبردار بتسی، از نیویورک به کالیفرنیا آمده بود تا در عجیب‌ترین و تلخ‌ترین میهمانی بهترین دوستش شرکت کند.

برای او و هر یک از دوستانش، حتی تصور اینکه میهمانی قرار است با خودکشی بهترین دوستشان به پایان برسد، غیر‌ممکن بود، اما با همه اینها این گروه ۳۰نفره فقط با یک هدف در این میهمانی شرکت کرده بودند؛ آنها فقط و فقط به خاطر بتسی عزیزشان حاضر شده بودند تا دو روز در کنار او نقاب شادی بر چهره زده و در آخر شاهد مرگ تلخ او باشند.

صدای سازدهنی همنوا با ویولنسل فضای میهمانی را در غم سنگینی فرو برده بود. کوکتل، پیتزا و همه غذاهای مورد علاقه بتسی و دوستانش روی میز سلف سرویس وسط پذیرایی خودنمایی می‌کردند. فیلم مورد علاقه بتسی، با عنوان «رقص واقعیت»، از دی‌وی‌دی‌پلیر خانه پخش می‌شد؛ فیلمی که بر اساس زندگی «چیلی»، کارگردان این فیلم، طراحی شده و برای روزهای سخت بتسی سرگرمی خوبی بود. میهمانان در بالکن خانه گرد هم آمده بودند و با یکدیگر حرف می‌زدند، بتسی برای خوشامدگویی درحالی که سوار بر ویلچر برقی خود بود وارد بالکن شد و با لبخندی که بر صورتش نقش بسته بود، با آنها حرف زد. بعد از خوشامدگویی و پایان حرف‌های اولیه، بتسی دوستانش را به اتاقش دعوت کرد و از آنها خواست تا لباس‌هایی را که دوست دارند بپوشند. میهمانی با اهدای سوغات بتسی به آخرین ساعات خود نزدیک شد.

در آخرین لحظات میهمانی، بتسی پرده از واقعیتی تلخ بر‌داشت؛ واقعیتی که از ابتلای او به یک بیماری سخت و مهلک سخن می‌گفت؛ بیماری‌ای با نام «لوگرینگ» یا « اسکلروزیس آمیوتروفیک جانبی»، اما این همه ماجرا نبود، بتسی و همه کسانی که مبتلا به بیماری لاعلاجی بودند، بر اساس قانون جدید کالیفرنیا، می‌توانستند با مصرف مقدار زیادی دارو خودکشی کرده و به زندگی خود پایان دهند. بتسی اولین زن اهل کالیفرنیا بود که می‌خواست از قانون جدید تبعیت کند؛ قانونی که به او و همنوعانش اجازه خودکشی به صورت قانونی را می‌داد.

مورفین، پنتوباربیتال و هیدرات کلرال به دستور پزشک بتسی برای پایان دادن به زندگی‌ او روی میز کنار تخت او کافی بودند تا او را برای همیشه وارد خواب عمیقی کنند. بالاخره روز موعود فرا‌رسید. آخرین عکس دسته‌جمعی گرفته شد و میهمانان یکی یکی برای خداحافظی با بتسی او را در آغوش گرفته و بوسیدند. بتسی درحالی‌که کیمونوی مورد علاقه‌اش را به تن داشت، از صندلی چرخ‌دارش بلند شد و روی تختخوابش دراز کشید. بتسی آخرین غروب آفتاب را تماشا کرد و در ساعت ۴۵ :۶ عصر، داروهایی را که دکتر برای مرگش تجویز کرده بود، خورد. سرپرست، دکتر و خواهر بتسی او را تا آخرین لحظات مرگ همراهی کردند؛ ۴ساعت بعد از مصرف داروها، بتسی در خوابی عمیق و همیشگی فرو رفت.

درباره بیماری اسکلروزیس آمیوتروفیک جانبی

بیماری ALS یک بیماری سیستم عصبی است که باعث ضعف عضلانی می‌شود و بر عملکرد فیزیکی بدن تأثیر می‌گذارد. ALS اغلب به‌عنوان بیماری لوگریگ (Lou Gehrig's) معروف است که از نام بازیکن بیسبال معروف مبتلابه آن گرفته‌شده است. این اختلال، یک نوع بیماری نورون حرکتی است که باعث شکست تدریجی سلول‌های عصبی و نهایتا مرگ آنها می‌شود. در ایالات‌متحده آمریکا، ALS گاهی بیماری نورون حرکتی نامیده می‌شود.

ALS اغلب با کشش و ضعف عضلات در یک بازو یا مشکل در سخن گفتن آغاز می‌شود. درنهایت ALS می‌تواند توانایی فرد برای کنترل عضلات موردنیاز برای حرکت، سخن گفتن، خوردن و نفس کشیدن را تحت‌تاثیر قرار دهد. ALS قابل‌درمان نیست و درنهایت به مرگ منجر می‌شود.

درباره مجوز خودکشی قانونی

در ایالت کالیفرنیای آمریکا قانونی تصویب شده که براساس آن به افرادی که به بیماری لاعلاجی مبتلا هستند، مجوز خودکشی قانونی داده شده است. بر اساس این قانون همه افراد مبتلا به بیماری‌های مهلک می‌توانند تا قبل از مشاهده علائم بیماری خود، با مصرف داروهایی با دوز بالا به زندگی خود پایان دهند. تا قبل از تصویب این مصوبه مخالفان زیادی وجود داشتند که می‌خواستند با انجام لابی‌گری و بحث و تبادل‌نظر فریاد اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند؛ اما موفق نشدند.

از نگاه معترضان، ارائه مجوز خودکشی به بیماران و همراهانشان، یک نوع مرگ اجباری برای فرد بیمار است. «ماریلن گولدن»، رئیس انجمن دفاع از بیماران لاعلاج، می‌گوید: «تصویب این قانون خطر بزرگی است که زندگی همه مردم ایالت کالیفرنیا را تهدید می‌کند، این قانون هر چه که هست باید تغییر کند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • مهدی بزرگمهر

      خیلی خبر جالب خوندنی بود ممنون از نویسنده.کسیکه بیماری لاعلاجی داره باید بمیره چون دیریازود بمیره و این سختی رو خودطرف و اطرافیان و دولت به دوش میکشن پس مذهبی فکر نکنین و خیلی عالیه تموم زندگیها مرگ حتما نباید انقدی زندگی کنیم که خودمون بمیریم هرجایکه زندگی سخت شد باید رفت

    • بدون نام

      به نظرتون با توجه به اوضاع وحشتناک کشورمون در زمینه خودکشی و آمارهای تصاعدی اقدام به خودکشی آیا واقعا آیا لازم و ضروری بود اسم داروها اینجا نوشته بشه ؟؟؟؟
      کلاس آموزشی باز کردین!!!!

    • داود

      اصلا عاطفه ندارنداین خارجیها ،چقدر تلخ بود این ماجرا، دلم گرفت، پس انسانیت و حقوق بشر خارجی چنین است، بایستی نهادهای حمایتی تا لحظه آخر عمر طبیعی حمایت و پرستاری میکردند.

    • بدون نام

      قانون خوبیه کاش همه گیر بشه این قانون. فرض کنید کسی در اثر اتفاقی تمام توانایی و حرکت و تکلم رو از دست بده و یا درد زیادی بکشه یا کسی که آلزایمر داره و... اگر خودش راضی باشه با این قانون خودش و اطرافیانش نجات پبدا میکنن. واقعا تحمل یک زندگی سخت و سراسر درد و ناتوانی برام قابل درک نیست. مسلما که اختیاریه و هرکس دوست نداره میتونه به زندگی دردناکش ادامه بده. من شدیدا دنبال اینم برم کشوری که این قانون رو داره

      پاسخ ها

      • پریسا

        یعنی اینقدر به رعایت قانون مقید هستید؟! این عمل رو اینجا هم اجرا کنید بعد از مرگتون مسلما قانون نمیتونه شما رو بازخواست کنه! شما راحت باش!

    • داود

      واقعا پریسا درست میگه ولی منظور بعضی دوستان کشتن اطرافیانه ،نوبت خودشون که برسه علیل بشن اونوقت نظرشون هم عوض میشه

    • سید محمد

      باسلام اگر خودکشی کار درستی بود پیامیران آنرا احراء می کردند حضرت ایوب علیه السلام شدید ترین فشار زندگی وبیماری را تحمل نمود ولی خداون اورا نجات دادیاعلی مدد.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج