تنها چند روز از آغاز کار رسمی شهرداری محمدعلی نجفی میگذرد. او تهران را بعد از ۱۴سال مدیریت اصولگرایان تحویل گرفته است. اکنون تهران گرفتار معضلات بسیار است و مردم منتظر اقدامات شهرداری و شورای شهر هستند. موضوعات فرهنگی جایگاه رفیعی در مدیریت شهری دارند اما به نظر میرسد این موضوعات مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
روزنامه آرمان: تنها چند روز از آغاز کار رسمی شهرداری محمدعلی نجفی میگذرد. او تهران را بعد از ۱۴سال مدیریت اصولگرایان تحویل گرفته است. اکنون تهران گرفتار معضلات بسیار است و مردم منتظر اقدامات شهرداری و شورای شهر هستند. موضوعات فرهنگی جایگاه رفیعی در مدیریت شهری دارند اما به نظر میرسد این موضوعات مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
در این راستا مصطفی ایزدی، فعال فرهنگی به مصاحبه با «آرمان» پرداخته که در ادامه میخوانید.
عدهای میگویند نباید پرونده اقدامات قالیباف در شهرداری را گشود. تصور میکنید دلیل آن چیست؟
این موضوع از جهتی درست و از جهتی نادرست تلقی میشود. وقتی مادرصدد تخریب، آبروریزی و تضعیف شهردار سابق هستیم، کار شایستهای انجام نمیدهیم و از جهت دیگر باید مردم را نسبت به مسائل مدیریت شهری آگاه کرد. این مشکلات را میتوان همچون مشکلاتی که در حوزه مالی و پولی وجود دارد، بدون تعرض به افراد طرح کرد.
مثلا شهرداری برای اداره خود و تسویه بدهی خود پول ندارد و مجبور به اخذ مالیات از مردم است تا بتواند بر مشکلات فائق آید. نقد شهرداری سابق و مطلع ساختن مردم از مشکلات ضرورت دارد اما شایسته نیست که به تخریب شهردار سابق بینجامد. لذا لازم است با تدبیر، اخلاق و ادبیات خوب انتقادات را نسبت به مدیریت شهری در 14سال گذشته بیان کرد.
در حال حاضر هنرمندان و فعالان اجتماعی از وضعیت فرهنگی در شهرستانها گلایه دارند. فرهنگسراها و سایر اماکن فرهنگی هیچرونقی ندارند و از ظرفیت آنها غفلت شده است. به نظر شما شهرداری در امور فرهنگی، چه راهبردی را میتواند در پیش بگیرد؟
آنچه مشخص است اینکه قالیباف شخصیتی فرهنگی نبود. بنابراین بهنظر میرسید به موضوعات فرهنگی علاقه خاصی ندارد. قدر مسلم آنکه در همه زمینههای فرهنگی وقت نمیگذاشت. میتوان در نظر آورد که در اغلب زمینهها و مسائل فرهنگی غفلت شده است، چراکه توان شهردار قبل صرف ساختوساز پل، تونل و خیابان میشد.
البته نمیتوان از یک شخصیت شناخته شده نظامی که داعیه ریاستجمهوری هم دارد انتظارات خاص فرهنگی داشت؛ شاید چون برای رسیدن به ریاستجمهوری و نیاز به رأی بالا را در مسائل فرهنگی مشاهده نمیکرد، آنها را کنار گذاشت. به همین دلیل پولها در حوزههای دیگری خرج شد. نکته دیگر اینکه فرهنگسراها توسط هیات امنا اداره میشود و شهرداری صرفا بخشی از هیات امنا را در اختیار دارد اما موظف به پرداخت بودجه این نهاد است.
احتمالا شهرداریها مدیران ضعیفی در جایگاههای فرهنگی به کار گرفتهاند که آنها در راهبری فرهنگسراها ناموفق بودهاند. در تهران این موضوع مطرح است که شهردار تهران معمولا از میان اشخاص نظامی و شبهنظامی روسای فرهنگسراها را انتخاب میکرد و چنین نگاهی به مقولههای فرهنگی از اساس درست نیست و ضرورت دارد که روی آن کار شود.
تنها کار جدی شهردار سابق تهران در موضوعات فرهنگی، کارهای تبلیغی فرهنگی نظیر بنرها و تابلوها و استفاده از سلبریتیها برای مناسبتهای مختلف بود که البته در این کار هم ضعیف عمل میشد. چه بسا بهخاطر اینکه تنها در صدد پیشبرد مقاصد سیاسی بودند از تاثیر این فعالیتها کم میشد.
چنان که گفته شد در گذشته گاه از تقویت نهادهای فرهنگی و سازمانهای مردم نهاد غفلت و بودجه فرهنگی در زمینههای معینی صرف میشد. دیدگاه اصلاحطلبان برای امور فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران چگونه است؟
به شخصه برخی از آن فعالیتها را کار فرهنگی نمیدانم. میتوان فعالیتهایی را مثال زد که در گذشته سائقه فرهنگی آنها بر موضوعات دیگر غلبه داشت اما اکنون از جنبههای فرهنگی آنها کاسته و به جنبههای دیگری که فرهنگی نیستند افزوده شده است.
مثلا زمانی مداحی کار فرهنگی بود اما اکنون کسانی این حوزه بسیار مهم را از درونمایه خود دور کردهاند. آنها مداحی را از آن اهداف عالی تا سرگرمی صرف تقلیل دادهاند. میداینم که هزینه کردن برای مداحی از دوره احمدینژاد باب شد. در حالی که افتخار ما در این است در طول قرنها، هیاتهای مذهبی نهادهای خودجوش مردمی بودند و بهبهترین وجهی از مداحی حفاظت میکردهاند.
نباید جناحهای سیاسی، هیاتها را به محلی برای زورآزمایی سیاسی تبدیل کنند. تردیدی نیست که دخالت نهادهای دولتی، شبهدولتی و موسسات عمومی غیر دولتی نظیر شهرداریها در موضوع مهمی مانند مداحی ثمره مثبتی نداشته است. باید پول دادن به مداحی و ذکر مصیبتخوانی فقط از جانب مردم باشد. شاید یکی از مهمترین دلایل تفاوت مداحی در گذشته با مداحی زمان حال همین باشد.
در گذشته مجالس مداحی به دنبال ترویج معارف دینی و ذکر آموزههای اهل بیت بودند و روح خاصی بر آنها حاکم بود اما اکنون دیگر بسیار بهندرت چنین مجلسی یافت میشود. نکته مهم این است که مردم به شهرداریها پول نمیدهند که با واسطه شهرداریها به مداحان داده شود.
در سایر مسائل فرهنگی چه اقداماتی را باید انجام دهیم؟
باید در وهله اول به صورت علمی، المانهای مساله شناخته، طرح، تعریف و تبیین گردند. بررسی شود که آیا پوستر چسباندن کار فرهنگی است؟ آیا برگزاری مجالس کار فرهنگی است؟ باید ابتدا این موضوعات تعریف شود و سپس وظیفه شهرداری مشخص شود. اکنون محدوده اختیارات شهرداری تعریف نشده است.
انتشار نشریات همشهری در جهت فرهنگسازی موضوعات مختلف شهری یکی از مهمترین کارهای فرهنگی است که در چهارسال آینده توجه جدی به این موسسه، ضرورت دارد. من نمیخواهم بگویم شهرداری دین مردم را تقویت کند چرا که این موضوع در حیطه مسئولیت شهرداری نیست. اما شهرداری موظف به آگاهی بخشی در خصوص موضوعات برجسته شهری نظیر مسائل ترافیکی و حمایت از پارکها و فضای سبز است.
شهرداریها و شورای شهر در جهت تقویت سمنها در سطح محلات چه وظیفهای برعهده دارند؟
همه انجیاوها در درجه اول به وزارت کشور ارتباط پیدا میکنند. سمنها میتوانند در زمینههای اجتماعی و خدماتی به شهرداری کمک کنند به شرطی که سازماندهی و منظم شده باشند. البته باید مراقب بود که انجیاو به سرنوشت هیاتهای مذهبی دچار نشوند.
انجیاوها در زمینههای محیطزیست، کار فرهنگی به مفهوم بالا بردن فرهنگ شهرنشینی میتوانند انجام دهند و در عین حال حکم ناظر بر اعمال شورای شهر و شهرداری را داشته باشند. در مجموع باید رابطه مناسبی بین شورای شهر، شورایاران و سمنها برقرار و مستحکم شود. باید برای بهبود وضعیت و ساماندهی سمنها، اتحادیهای ایجاد شود تا هم از تشتت جلوگیری و هم حقوق این نهادها استیفا شود.
ارسال نظر