انتقام جویی؛ انگیزه جنایت مسلحانه
مردی که با انگیزه انتقام‌جویی دست به سلاح برده و مرتکب قتل شده بود، در بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرد.
شرق: مردی که با انگیزه انتقام‌جویی دست به سلاح برده و مرتکب قتل شده بود، در بازجویی‌ها به جرمش اعتراف کرد.
تحقیقات درباره این جنایت زمانی در دستور کار کارآگاهان جنایی استان فارس قرار گرفت که به آنها خبر دادند جوانی به نام نادر بر اثر اصابت گلوله در بیمارستان جان باخته است. وقتی مأموران در مرکز درمانی حاضر شدند، پی بردند گلوله به سر این جوان برخورد کرده و او به علت خون‌ریزی شدید جانش را از دست داده است.
اعضای خانواده نادر که در بیمارستان حضور داشتند، تحت بازجویی قرار گرفتند و گفتند: نادر برای انجام کاری از خانه خارج شد و قرار بود زود برگردد، اما هرچه منتظرش ماندیم خبری از او نشد، به‌همین‌دلیل درحالی‌که نگران شده بودیم، به خیابان رفتیم و به جست‌وجو پرداختیم تا اینکه فهمیدیم نادر تیر خورده و به بیمارستان منتقل شده است. ما هم سراسیمه خودمان را به اینجا رساندیم و پزشکان خبر دادند با وجود اینکه تمام تلاششان را به کار گرفته‌اند، او جانش را از دست داد».
بازجویی از شاهدان، اقدام بعدی پلیس بود، اما این افراد حرفی که بتواند گرهی از این پرونده را باز کند و به شناسایی هویت قاتل بینجامد به زبان نیاوردند و اظهاراتشان کلی و گنگ بود. در این میان افسران جنایی این فرضیه را مطرح کردند که قاتل از قبل با نادر خصومت داشته و با برنامه‌ریزی دست به این جنایت زده است. به‌این‌ترتیب خانواده مقتول بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفتند تا مشخص شود نادر با چه افرادی اختلاف داشته است. آنها در این مرحله گفتند مقتول از اختلافاتی با مردی به نام کاوه سخن گفته بود.
این‌گونه بود که نام کاوه به‌عنوان مظنون اصلی پرونده ثبت و تلاش برای دستگیری او آغاز شد. این مرد از زمان وقوع جنایت خانه‌اش را ترک کرده و به مکان نامعلومی رفته بود، به همین سبب کارآگاهان جست‌وجوی وسیعی را برای یافتن او آغاز کردند و بالاخره توانستند این فرد را بازداشت کنند، اما کاوه هنگامی که پشت میز بازجویی نشست، گفت بی‌گناه است و درباره قتل نادر هیچ اطلاعاتی ندارد.
این ادعای او خلاف‌واقع به نظر می‌رسید. خصومت قبلی این مرد با مقتول و فرارش بعد از وقوع جنایت دو مدرکی بود که می‌توانست علیه متهم به کار برود. بازجویی‌ها از کاوه با استناد به همین مدارک پیگیری شد و او بالاخره درحالی‌که در بن‌بست قرار گرفته بود لب به اعتراف گشود.
او گفت:«نادر را من کشته‌ام». متهم بعد از آنکه این جمله را به زبان آورد، به تشریح جزئیات جنایت پرداخت و گفت: «ما از مدتی قبل با هم دچار اختلاف شدیم. اختلافمان قابل‌حل نبود و هرروز شدیدتر می‌شد. از او کینه به دل گرفته بودم و می‌خواستم هرطور که شده، او را از سر راه بردارم، به همین دلیل نقشه قتل را کشیدم».
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «سلاحی را تهیه کردم و روز حادثه مقابل خانه نادر کشیک دادم تا از منزل خارج شود. بعد از آن مدتی او را تعقیب کردم تا به محلی خلوت و تاریک رسید. وقتی فرصت را برای اجرای نقشه‌ام مناسب دیدم، به طرفش شلیک کردم و به‌سرعت پا به فرار گذاشتم. کسی چهره مرا ندیده بود، برای همین گمان نمی‌کردم هرگز شناسایی و دستگیر شوم».
متهم بعد از اعتراف به جرمش به مرجع قضائی معرفی و با دستور بازپرس پرونده روانه زندان شد تا تحقیقات از او برای افشای دقیق انگیزه قتل و جزئیات دیگر واقعه ادامه یابد و پرونده تکمیل شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
کاوه عجب آدم .....هستش پس اگرهیچ کس ندیده چطور گیر افتادی .کاوه غافل بود از اینکه خدا می بیند وهمین کافی هستش تا درچنگال عدالت قراربگیری
چی بگم من که گیج شدم فقط میتونم بگم متاسفم همین
پاسخ ها
حونت خرو با وا ای نظر دادنت