adexo3
۶۶۳۸۳
۵ نظر
۵۱۱۷
۵ نظر
۵۱۱۷
پ

قیام خونین ۱۷ شهریور و پیامدهای آن

۱۷ شهریور ۱۳۵۷ جدایی میان ملت و حكومت را عمیق تر كرد و امكان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیف های گوناگون مبارز و مخالف فرا گیر شد.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی: ۱۷شهریور ۱۳۵۷ جدایی میان ملت و حكومت را عمیق تر كرد و امكان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیف های گوناگون مبارز و مخالف فرا گیر شد.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

مقدمه

شروع نهضت امام خمینی(ره) و مبارزات بی بدیلش در آغاز دهه ی چهل و قیام ۱۵ خرداد،اسلام سیاسی را در سطحی گسترده رویاروی رژیم قرار داد. تلاش های فكری و سیاسی حضرت امام(ره) به عنوان رهبر نهضت با توجه به گستره وسیع هواداران اسلام انقلابی در میان روشنفكران دینی،سرانجام در میان مجموعه مخالفان سیاسی رژیم،جایگاه استوار و خدشه ناپذیر آن را تثبیت كرد و به عنوان خمیر مایه فكری انقلاب توانست همه جریان های موجود را باخود همراه ساخته یا به حاشیه براند.

اما این نهضت به جرقه ای نیاز داشت كه در هفده دی ۱۳۵۶ افروخته شد و انقلاب را در شكل تازه ای كه عبارت از رویارویی آشكار و مستقیم با رژیم پهلوی بود به حركت در آورد و فضای نسبتا مساعد سیاسی سال های پس از ۱۳۵۵ نهضت را سرعت و شتاب بیشتری بخشید، كه طبیعتا واكنش دولت، سركوب خونین و قهرآمیز همه خیزش های انقلابی در تمامی مناطق كشور بود.

یكی از مقاطع حساس مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی، قیام ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ می باشد كه در این نوشتار به بررسی قیام و آثار آن خواهیم پرداخت.

در پی سیاست سركوب خونین در اواخر بهار تا اواسط تابستان سال ۱۳۵۷ از شدت و گستره اعتراضات و فعالیت های مخالفان رژیم تا حد زیادی كاسته شد و در تیر ماه همان سال، اوضاع كشور كاملا رو به آرامش نهاد. ناظران خارجی و مفسران سیاسی رژیم به این جمع بندی دست یافتند كه شاه پس از یك رشته در گیری با شورشیان و سركوب مخالفان از دی ماه ۱۳۵۶تا خرداد ماه ۱۳۵۷، اكنون ابتكار عمل را به دست گرفته و كاملا بر اوضاع مسلط است و اكنون هیچ خطر جدی رژیم را تهدید نمی كند. شاه در این دوران در یك مصاحبه تشریح كرد كه "هیچ قدرتی توان كنار نهادن مرا نخواهد داشت. چه ۷۰۰ هزار تن نیروی از من پشتیبانی می كنند، همه كارگران و اكثریت مردم پشت سرم هستند و من قدرتمندم."(۱)

اما شهریور ماه سال ۱۳۵۷ كه مصادف با ماه رمضان بود. در شب های این ماه مبارك، در اكثر مجالس مذهبی ومساجد از اسارت و خفقان و نبودن آزادی و توهین رژیم به مقدسات ملت ایران صحبت می شد و مردم اعتراض خود را در قالب راه پیمایی نشان می دادند. در شب های هفتم،هشتم و نهم شهریور ماه به هنگام تظاهرات بین مردم و عوامل رژیم درگیری به وجود آمد. این درگیری منجر به كشته و زخمی شدن تعدادی از هم وطنان در میدان ژاله شد. یكی از شاهدان عینی واقعه شب های ماه رمضان در این باره چنین می گوید "مردان و زنان، در میدان ژاله تا انتهای خیابان ژاله جمع شده بودند و آقای علامه نوری سخنرانی می كردند.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

بعد از گذشت چند شب، گاردی ها از قبل در میدان ژاله خاك اره و بنزین ریخته بودند تا بدین وسیله مانع هرگونه تظاهراتی شودند، بعد از اتمام سخن رانی، در حدود ساعت دوازده ونیم و به هنگام بلند شدن مردم، یكدفعه كبریت كشیدند و خیابان آتش گرفت. در آن شب به طرف مردم تیراندازی شد و مردم در كوچه های اطراف پراكنده شدند."(۲)

لذا می توان بیان داشت نطفه ی روز خونین ۱۷شهریور،در شب های ماه رمضان و بعد از روی كار آمدن دولت به اصطلاح آشتی ملی شریف امامی ـ در پنجم شهریور ـ بسته شد. روز سیزدهم شهریور ماه كه مصادف با عید فطر بود دولت اجازه داد، مردم در سراسر كشور برای برپایی نماز عید فطر گرد هم آیند. نماز عید در چند نقطه تهران از جمله در میدان ژاله به امامت علامه یحیی نوری خوانده شد و بعد از اتمام نماز،مردم درحالی كه پیراهن های خونین شهدای شب های قبل را بر سر چوب زده بودند در مسیر خیابان شهباز به راه پیمایی پرداختند. با برگزاری نماز عید فطر در سایر مناطق تهران، راه پیمایی عظیمی انجام گرفت.

اهمیت تظاهرات و حضور مردم در این راه پیمایی گسترده، از دید مفسران خارجی پنهان نماند. خبر گزاری آسو شیتد پرس درچهارده شهریور در تلكس خبری خود،تفسیری از جورج كرایسكی آورد و نوشت" شاه ایران با یك انقلاب گسترده عمومی كه شدیدترین تهدید برای سلطنت وی است، مواجه شده است،بیشتر ناظران معتقدند كه شاه ۵۸ ساله،تاج و تخت خود را حفظ خواهد كرد؛ اما به قیمتی گزاف. دوستان و دشمنان شاه همه عقیده دارند كه اعتراضات عمومی روز افزون در هفت ماه گذشته، محمدرضا شاه پهلوی را به طرف دیواری رانده است كه فقط دو مجرای خروج دارد: تفویض اساسی قدرت به مردم و یا دیكتاتوری شدیدترازآن چه كه منتقدانش تا به حال به وی نسبت داده اند.(۳)

اما روزهای چهاردهم و پانزدهم نیز تهران شاهد راه پیمایی و تظاهرات مردم علیه رژیم بود. روز پانزدهم دو اقدام مهم از سوی رژیم صورت پذرفت. یكی منع تشكیل اجتماعات و غیرقانونی اعلام شدن راه پیمایی ها از سوی دولت و دیگری، طرح مذهبی جلوه دادن رژیم و ایجاد اختلاف میان روحانیون بود كه از سوی ساواك به شاه پیشنهاد شد.(۴) لیكن درروز شانزدهم شهریور ماه به رغم تلاش ساواك و ممنوعیت راهییمایی از جانب دولت،مردم تظاهرات باشكوهی برگزار كردند.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

راه پیمایی و تعطیلی عمومی روز ۱۶ شهریور همان طور كه شهید باهنر در خطبه های نماز عید در قیطریه بیان داشته بود به علت گرامی داشت یادشهدای خیابان ژاله ی تهران كه در درگیری های شب های ماه رمضان به شهادت رسیده بودند، انجام پذیرفت. در طول مسیر راه پیمایی كه از قیطریه شروع و به میدان آزادی ختم شد مردم شعارهایی همچون "مرگ بر این سلطنت پهلوی " ، ما پیرو قرآنیم ، ما شاه نمی خواهیم "،سكوت هر مسلمان ،خیانت است به قرآن " بر زبان ها جاری بود؛ به طوری كه ساواك درباره ی تظاهرات ۱۶ شهریور گزارش داده است"قشریون مذهبی و گروه های بر انداز مذهبی، بدون توجه به اعلامیه منع تظاهرات و بدون مجوز از طرف دولت پس از گذشتن از خیابان شاهرضا به طرف میدان شهیادحركت و با این تظاهرات مقاصد باطنی خود را بیشتر نمایان كردند و شعارها و مطالبی را مطرح ساختند كه مغایر با اساس و بنیادهای سیاسی،اجتماعی و نظام موجود در كشور بود. گروه های مذكور، در تظاهرات مذكور با وقاحت هرچه تمام تر، به تمام مقدسات ملی و میهنی حمله كردند."(۵)

به دنبال تظاهرات گسترده ی روز پنج شنبه شانزدهم شهریور ماه و دعوت مردم به برگزاری تظاهرات در روز جمعه هفدهم شهریور ماه، انقلاب وارد یكی دیگر از برهه های حساس خود شد. پایداری و استقامت ملت ایران به خصوص در راه پیمایی روز شانزدهم شهریور ماه رژیم را با چالشی جدی مواجه ساخت؛ به طوری كه در اولین ساعات روز جمعه هفدهم شهریور ماه ارتشبد غلامعلی اویسی از رادیوی تهران و حومه اعلام حكومت نظامی كرد. به موجب این اعلامیه علاوه بر تهران در یازده شهر دیگر كشور به مدت ۶ماه حكومت نظامی اعلام شد. مردم تهران كه از حكومت نظامی اطلاعی نداشتند پیش از ساعت ۶صبح، سیل اسا روی به خیابان ها آوردند.

مركز تجمع آنان میدان ژاله بود و طبق برنامه قبلی خود را برای رساندن به میدان ژاله كه آن روزها به دلیل شهادت تعداد زیادی از مردم به میدان شهدا تغییر نام داده بود آماده كردند. همین كه مردم به خیابان های اطراف میدان رسیدند ناگهان با دیدن تانك ها و زره پوش های نظامی رژیم غافلگیر شدند. سرانجام ماموران رژیم پس از چند بار اخطار به متظاهرین حدود ساعت ۹ صبح از زمین و هوا به قتل عام مردم پرداختند. وحشی گری نیروهای نظامی رژیم ساعت ها ادامه داشت و در اطراف میدان پیكر شهیدان و مجروحانی بود كه در صحنه نا برابر همچنان باقی مانده و خون هایی كه هر گوشه ای از میدان را گلگون كرده بود.

حضرت امام روز هجدهم شهریور ماه با ارسال پیامی به ملت ایران ضمن ابراز همدردی با ملت، كشتار وحشیانه را محكوم نمودند و دولت آشتی ملی را دولتی تحمیلی و غیرقانونی اعلام داشتند.(۶)

اما این واقعه خونین دارای پیامدهایی نیز بود كه اینك به آنها خواهیم پرداخت.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

۱ـ تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت

به دنبال كشتار ۱۷شهریور اراده و عزم رژیم در رویارویی با ملت سخت به تردید و تزلزل افتاد. چرا كه شیوه های موسوم اعم از سركوب و سازش در عمل شكست خورده بود، اجرای طرح حكومت نظامی كه بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواك، بهترین سیاست ممكن جهت برقراری امنیت تلقی می شد، نتیجه عكس بخشید. و لذا شاه برای یافتن یك راه حل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی كشور با صاحب نظران امور ایران و كارشناسان داخلی ،رایزنی نمود.

حاصل این گفت و گوها شاه را به این نتیجه رساند كه ریشه همه نارضایتی ها در توسعه فساد و سوء استفاده های كلان مادی نهفته است. اما وضعیت كشور به حدی آشفته بود كه رژیم سخت سر در گم شده بود و سرانجام آمریكا با پیام شفاهی برانسكی از طریق اردشیر زاهدی ـ سفیر ایران در آمریكا ـ شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت كه نتیجه آن تشكیل كابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود.

۲ـ تزلزل ارتش

حوادث ۱۷شهریورو ادامه حكومت نظامی،انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت.استقرار طولانی مدت ارتش در میدان هاومراكز مهم شهر كه می بایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله كند،از كارآمدی ارتش و توان آن كاست.چرا كه ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از كشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود.

اما اكنون ارتش می بایست تحت فرمان فرمانداری های نظامی شورای امنیت استان عمل كند كه خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراكز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حكومت نظامی اختلاف نظر می یافت. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی كه شكاف عمیقی میان كادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایش های سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سركوبگر مخالفان سخت تضعیف می كرد.

امام خمینی (ره) یك روز پس از ۱۷ شهریور در اعلامیه ای در نجف خطاب به ملت ایران، شاه را دستوردهنده ی اعلان حكومت نظامی و مسئول كشتار مردم دانست و به ارتشیان هشدار دادند در كنار مردم قرار گیرند و از همین زمان باتلاش رهبران محلی انقلاب، بسیاری از ارتشیان به ملت پیوستند.

۳ـ گسترش اعتصابات و تضعیف روز افزون دولت

از مهم ترین پیامدهای ۱۷شهریور توسعه اعتصابات به شكلی فراگیر در سراسر كشور بود كه ضربه ای مهلك بر پیكره اقتصادی و نیز حیات رژیم وارد آورد.مهم ترین ویژگی دوره تازه اعتصابات كه در اندك زمانی پس ازكشتار ۱۷شهریور آغاز شدماهیت كاملا سیاسی آن بود كه با هدف از پا در آمدن رژیم و فلج ساختن آن صورت می پذیرفت.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

با توسعه ی اعتصابات، آثار ضعف و دوگانگی در مجموعه نظام سیاسی آشكارا چهره نمود و رژیم را در مانده ساخت. زیرا در همان حال صاحبان سرمایه سخت به هراس افتاده بودند و از هرگونه سرمایه گذاری جدید به شدت ترس د اشته و خوداری می كردند. در نتیجه ی بحران بیكاری رو به افزایش نهاد، فرار سرمایه ها و خروج ذخایر ارزی تشدید گردید و رژِیم در سراشیبی سقوط قرار گرفت.

۴ـ تحكیم بخشیدن رهبری حضرت امام(ره)

شریف امامی درآغاز تصدی نخست وزیری و درباره برنامه ها و سیاست های دولت آشتی ملی در مورد بازگشت امام خمینی(ره) اعلام كرده بود كه بازگشت ایشان به كشور بلامانع است.(۷) و از اعزام هیاتی به منظور مذاكره و بازگشت ایشان به نجف خبر داد. اما حضرت امام در همان روز اول نخست وزیری شریف امامی را "نیرنگ شیطانی شاه" خواند و پیشنهاد آشتی با روحانیون را "وعده ی پوچ و فریبكارانه " دانست و مردم را به مقاومت و مبارزه تشویق كرد. (۸) با وقوع حادثه ۱۷شهریور، حضرت امام، مسئول كشتار مستقیم مردم را شاه دانست و خواستار انهدام رژیم پهلوی شد.

با شكست دولت آشتی ملی در پیشبرد سیاست های خود و ناكامی در جلب همكاری و مشاركت نیروهای سیاسی و مذهبی مخالف، رژیم را به اخراج حضرت امام از نجف متقاعد ساخت تا ایشان را هر چه بیشتر در انزوا و تنگنا قرار دهد. لذا با تبانی و همكاری دولت های ایران و عراق، ماموران امنیتی حكومت بعث، منزل حضرت امام را به محاصره گرفتند.این فشار كه به منظور سكوت اجباری امام صورت گرفت نتیجه معكوس داد.

حضرت امام كه حاضر به تمكین از سیاست های دولت عراق نشده بود عازم پاریس گردید و این سیاست شاه كه تصور می كرد بدین وسیله خطر مبارزه انقلابی حضرت امام (ره) را رفع كرده است در حقیقت یك خطای استراژیك محسوب شد،زیرا با عزیمت امام به پاریس، وی در مواجه مستقیم با محافل خبری و سیاسی جهان قرار گرفت و توانست در سطحی گسترده تر، آرمان ها و مواضع انقلاب را برای تمام جهانیان باز گو كند. این مسائل موجب شد تا تمامی نیروهای ملی و مذهبی چاره ای جز پیوستن به صفوف انقلاب تحت زعامت حضرت امام را نداشته باشند و این معنایی جز رهبری بلا منازغ و بی همتای حضرت امام نبود.

۵- تعمیق شكاف بین مردم و حكومت پهلوی

۱۷شهریور ۱۳۵۷ جدایی میان ملت و حكومت را عمیق تر كرد و امكان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیف های گوناگون مبارز و مخالف فرا گیر شد و تلاش ها برای سرنگونی رژیم پهلوی به شكلی قهر آمیز و انقلابی مورد حمایت قرار گرفت.

۶- تشدید سر در گمی آمریكا در برابر مسائل ایران

هم زمان با بحرانی شدن اوضاع و واقعه ۱۷ شهریور، روسای جمهور مصر، اسرائیل و آمریكا روز ۱۹ شهریور با شاه گفت و گو كردند. شاه در گفت و گو با كارتر واقعه ۱۷ شهریور را یك طرح شیطانی از سوی كسانی دانست كه از برنامه ایجاد فضای باز سازی كشور بهره مند شده و از آزادی های اعطا شده علیه وی سوءاستفاده كردند. او خواستار ادامه حمایت های آمریكا شد و هشدار داد در غیر این صورت دشمنانش او را غافلگیر ساخته و بر وی پیشی خواهند جست.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

(۹) كارتر نیز در پاسخ به در خواست های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سركوب گرانه شاه اعلام كرد.دو روز پس از حادثه ۱۷ شهریور اردشیر زاهدی - سفیر ایران در آمریكا - با وارن كریستوفر - معاون وزارت امور خارجه آمریكا - در واشنگتن دیدار نمود. كریستوفر ضمن تاكید بر حمایت دولت آمریكا از ایران، خواستار رعایت اعتدال در اجرای حكومت نظامی شد.

اما زاهدی اعلام كرد، كمونیست های سازمان یافته تظاهرات را ترتیب می دهند و دولت آمریكا همراه با نیروهای اپوزیسیون توطئه براندازی شاه را تدارك دیده است. كریستوفر این اتهام را ناروا خواند و اظهار داشت تضعیف اعتماد به نفس شاه در این زمان مهم ترین عامل بروز و گسترش شورش هاست.(۱۰) به هر حال، حقیقت این است كه تا وقوع حادثه ۱۷ شهریور هیچ یك از سران كاخ سفید در ریاست جمهوری، وزارت خارجه و سازمان سیا، بحران ایران را جدی و نگران كننده نمی دانستند. آنان با اظهار نظرهای سطحی و خوشبینانه درباره توانا یی تردید ناپذیر شاه در كنترل اوضاع كشور و خاورمیانه به حمایت خود ادامه می دادند.(۱۱)

در واقع می توان گفت واقعه ۱۷ شهریور نخستین زنگ خطر را برای زمامداران آمریكا به صدا در آورد. از همین زمان گروهی از سران آمریكا به بررسی دقیق تر و بازنگری كارشناسانه در حوزه مسائل ایران ترغیب شدند كه ماحصل این بررسی ها چیزی جز سردرگمی هر چه بیشتر آمریكا در امور ایران نبود كه با توصیه های ضد و نقیض به شاه همراه می شد و در نتیجه مسیر انقلاب را هر چه بیشتر هموار می ساخت.

نتیجه گیری

بی تردید، قیام ۱۷شهریور را می توان به عنوان یكی از نقاط عطف مبارزات ملت مسلمان ایران علیه رژیم پهلوی دانست. ابعاد عظیم كشتار و سركوب مردم بی گناه در این روز باعث شد تا انقلابیون و رهبران آن ها در حركت خود مصمم تر گردند و در این بین رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) نقشی به سزا داشت.

حمایت های سران به اصطلاح دموكرات آمریكا از رژیم پهلوی در سركوب مبارزین نیز باعث گردید تا ادعاهای به اصطلاح حقوق بشری و دموكراتیك آن ها در بین مردم رنگ ببازد و ماهیت اصلی آنان برای مردم ایران هرچه بیشتر نمایان گردد. در مجموع باید گفت قیام خونین ۱۷ شهریور عاملی موثر در تشدید مبارزات مردمی و تسریع در سقوط رژیم پهلوی به شمار می رود.

قیام خونین 17 شهریور و پیامدهای آن

منابع

۱- غلام رضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنچ سال ایران؛ از كودتا تا انقلاب، تهران،نشر رسا، ۱۳۷۳، جلد چهارم، صفحه ۷۴

۲- محمد طحان، تاریخ شفاهی قیام ۱۷شهریور ۱۳۵۷، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶ ، صفحه۳۹

۳- روز شمار انقلاب اسلامی، تهران، دفتر هنر و ادبیات انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸، جلد۵، صفحه ۶۴

۴- محمد طحان،پیشین، صفحه ۵۷

۵- روزشمار انقلاب اسلامی، پیشین، صفحه ۵۷

۶- صحیفه نور، جلد ۲، صفحه ۱۰۰- ۱۰۱

۷- غلام رضا نجاتی، پیشین، جلد دوم، صفحه ۸۳

۸- صحیفه نور، جلد اول ، صفحه ۵۶۸-۵۶۹

۹- غلام رضا نجاتی ، پیشین ، صفحه ۹۲-۹۳

۱۰-غلام رضا نجاتی ، پیشین ، صفحه ۹۴-۹۵

۱۱-زبیگنیو ،بروژینسكی،خاطرات برژینسكی صفحه ۲۶-۲۷
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • babak

      خداوند به اون دسته از مردمی که برای آزادی ، ریشه کنی فقر وفساد ودزدی و کلا هرچیزی که منفی بوده وارد صحنه شدند و خون خودشونو دادند و از بزرگترین سرمایه هرانسان یعنی جونشون گذشتند بهشت عطا کنه و اون دسته ای که زخمی شدند یا دچار زحمت شدند و هنوز زنده اند عمرباعزت اهدا کنه ، اما سوال من اینه که آیا ارزشش رو داشت؟ برخی میگن بله ارزششو داشت برخی میگن خیر، باید راهی دیگه پیدا می کردیم، درجواب دوستانی که میگن بله میخوام بگم اگر برای شما با این دیدگاه ارزش داشته و شما و اطرافیانتون ازکنار این مبارزات به جایگاهی رسیدید که هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مالی پیشرفت کردید دلیل نمیشه که اینو در سطح کل ببینید و به اون دسته از کسانی که مخالف هستند یا منتقد به چشم انسانهایی خرد و کوچک نگاه کنید، اون دسته دومی که میگن نه ارزشش رو نداشت و ممکنه اصلا با خود نظام هم مخالف باشند باید بگم دوستان عزیزپدران ما و پدربزرگهای ما در گذشته یکسری کارها کردند و نتیجه اون شده که الان برای شما دلنشین نیست و باعث مشکلاتی برای شما شده اما الان نباید در حسرت گذشته بنشینید و از کلمه ای کاش ای کاش استفاده کنید اون زمان بزرگترهای ما با هرنوع تفکری این حرکتها رو درست می دونستند و حاضر بودند به خاطر آزادی و رهایی از فقر یا فساد یا هرچیز دیگه تغییراتی رو درزندگی خودشون ایجاد کنن، چرا ما فقط حرف بزنیم و تغییری ایجاد نکنیم ؟اکثرمردم اون زمان می دونستند با اقداماتشون زندانی شدن و شکنجه و کشته شدن درانتظارشونه می دونستند شاید سالها طول بکشه که به اهدافشون برسن اما کم نیاوردن و عادتهاشون رو کنار گذاشتند و اقدام برای تغییرکردندو همین می تونه الگویی برای ما باشه ، ما نباید به یکباره اونها رو نهی کنیم بلکه باید در مقابل ظلم بایستیم، برای مثال اگر مردم عادت به سکوت کنن نتیجه دودی هست که درچشم خودشون میره، وقتی یک جنسی گرون میشه مردم با اتحادشون با نخریدن می تونن کاری کنن اون جنس ارزون بشه، وقتی تحریم ها باعث ضعف در اقتصاد مملکت شده، میشه با تغییر الگوی مصرف از اسراف جلوگیری کنیم و خودمونو با وضعیت موجود وفق بدیم، به جای فرار از ایران می تونیم بمونیم و خودمون رو به جایگاههای بالا برسونیم و از موضع بالا تغییرات اصلاحی خوبی ایجاد کنیم ، مطمئنم اگر خود امام هم زنده بود با تغییراتی که باعث رشد مملکت بشه مخالفتی نمیکرد، آقای ظریف هرروز علیرغم مخالفتهاشون به فیس بوک رفته و پیام میگذارند، این کار نوعی مبارزه هست که ممکنه با همه گیر شدن و خواست مردم کم کم به روزی برسیم که فیس بوک آزاد شده و مردم براحتی از این فناوری استفاده مفید کنن، اگر جایی ضعف هست فقط خود مردم می تونن با اتحادشون اونو از بین بردارند فقط خود مردم ،خود مردم چه موافقان و چه مخالفان

      پاسخ ها

      • AM1R

        تو واقعا فکر کردی کسی این همه چرندیات تو رو می خونه؟مگر این که دیوانه باشه!

      • babak

        امیرجان مهم نیست کسی بخونه مثبت بده یا منفی ، مهم خودم هستم که از این کار راضی ام می دونی چرا؟ چون بغض های فرورفته زیادی تو گلومه، چون سختی های زیادی در زندگی کشیدم ، همش هم به خاطرندانم کاری های دیگران بوده، حق من از زندگی در این کشور این نبوده، شما از جایگاه پایین و میزان تحصیلات من خبری نداری، از دردهای نشسته برقلبم، از تهمت ها و انگ های بی مورد ، از پاکی و بیگناهی ام و اتهاماتی که در این سالها خوردم خبری نداری، این سایت رو خونه خودم می دونم کشور خودم می دونم، میهنی می دونم که نمی تونم در اون فریادی بزنم، به جای فریادی که در گلوم خشک شده این فضای مجازی رو به عنوان محلی انتخاب کردم که حرف بزنم و عقده هامو خالی کنم، درد دل کنم و نظراتم رو بیرون بریزم و دلم رو خالی کنم، برام اصلا مهم نیست که هزاران نفر ازم تقدیرکنن تشکر کنن یا مثل شما انگ چرندگویی و اراجیف بافی بهم بزنن، مهم خودمم که بعد از گفتنم خالی میشم و از این خالی بودن احساس خوبی دارم ، گویی حرف خودم رو در خیابان ها گفتم و اینقدر منطق دارم و می دونم که سالهاست صدای منتقدان به گوش شنوایی نرسیده و می دونم که در این سایت هم کسی از مسئولان صدای منو نمیشنوه ، اما این نشنیدن دلیل برخاموشی نمیشه ، امیدوارم در زندگیت همیشه شاد باشی و ازاینکه من دیوانه و چرند گو اذیتت کردم ناراحت نباشی دوست من

    • بدون نام

      خداوند عذابشون رو زیاد کنه که جوی خون راه انداخته بودن

    • بدون نام

      لعنت خداوند بر جنایتکارهای 17 شهریور

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج