بطریهایی که وحید خورد؛ قصه تلخ نیمکت پرسپولیس
هاشمیان در ساعات اخیر، باز هم بطری خورده، اینبار از درون باشگاه و همان آدمهایی که در ماههای اخیر کنارشان میایستاده.
فرهیختگان: پس از اخراج رضا درویش، هواداران پرسپولیس برای عبور از وحید هاشمیان هم به اجماع رسیدند اما قطعاً نه به این شکل.

هاشمیان در پرسپولیس زود خرج شد؛ نه به این معنا که در وضعیت امروز مقصر نیست، که هست؛ چون تیمش نه نتیجهگراست که پرسپولیسیها امتیازهایش را بشمارند و نه فوتبال خوبی بازی میکند که به فردا دلخوش کنند. شاید هیچوقت به درد نیمکت پرسپولیس نخورد یا اصلا مربی موفقی هم نشود اما با هر شرایطی، لایق این رفتار از سوی مدیریت پرسپولیس نبود.
مصاحبه تلویزیونی و ذوبِ تیم حدادیفر در تهران هم کارساز نبود. وحید باید میرفت، اما نه با این شکل و شمایل زشت. دلیل؟ او انتخاب مدیران پرسپولیس بود. از مدیران بانکشهر و درویش گرفته، تا هیئتمدیره و همه افرادی که امروز میخواهند با محلول اوسمار، گذشته را پاک کنند، پای حکمش امضاء زدند، اما نهتنها هزینه اشتباهشان را ندادند، بلکه با قربانیکردن هاشمیان، شأن او و نیمکت پرسپولیس را پایین آوردند. آنهم نه فقط یکبار!
هاشمیان چند هفته پیش از روی سکوها بطری خورد. خیلی وقت است که تعداد مخالفانش از حامیان حضور او پیشی گرفته، عجیب هم نیست؛ هوادار حق دارد که نسبت به آینده تیمش نگران باشد، نتیجه خوب بخواهد و واکنش نشان دهد. اما تکرار این رفتار از سوی مدیران پرسپولیس تلختر و غیرقابلقبول است.
هاشمیان در ساعات اخیر، باز هم بطری خورده، اینبار از درون باشگاه و همان آدمهایی که در ماههای اخیر کنارشان میایستاده؛ چقدر خبر میخوانید؟ اخبار این ساعتها را مرور کنید؛ برای تیمی که مربی دارد، مربیاش سر تمرین میرود، هر لحظه خبر مذاکره با یک مربی دیگر رسانهای را میکنند. حین اینکه تیم را تمرین میدهد، صداوسیما به نقل از سرپرست باشگاه خبر امضای قرارداد با مربی جدید میدهد. بعد هم به او در گوشی میگویند از فردا تمرین نیا اگر میخواهی بمانی، بمان اما فقط مدیر ورزشی باش! در آخر هم که بهجای واکنش در رسانه رسمی، با یک پیام کپیپیست از ویکیپدیا برایش آرزوی موفقیت میکنند!
اینجا همه مقصرند. مدیران پرسپولیس زیر میز زدند، پشت تغییر کادرفنی قایم شدند و رفتار با یک چهره ملی را هم بلد نبودند، اما بیش از هرچیز با برخوردی که در شیوه قطع همکاری با وحید هاشمیان داشتند، نیمکت پرسپولیس را کوچک کردند. از احمدی و حدادی تا اینانلو و میرزایی و همتی. و از همه مهمتر محمد انصاری که انتظار بیشتری از او میرفت اما او پازل جدایی هاشمیان را -که به زشتترین شکل ممکن ساخته شده بود- با یک استوری اینستاگرامی تکمیل کرد.
ارسال نظر