این مسابقه فوتبال فراموش نخواهد شد: اشک مجارستان، صعود ایرلند
ایرلند در بوداپست دل یک ملت را شاد کرد و یک ملت را به گریه انداخت. مجارستان امشب فرو ریخت و ایرلندیها با یک معجزه به پلیآف جام جهانی رسیدند.
ورزش سه: امشب در بوداپست، فوتبال بار دیگر یادمان انداخت چرا هنوز میتواند مرز میان ممکن و ناممکن را محو کند. ورزشگاه میزبان مجارستان تصورش را هم نمیکرد که امشب در این عصر پاییزی تلخترین شب تاریخ فوتبالش، دست کم تاریخ مدرن فوتبالش را تجربه خواهد کرد. مجارها گریان و اشکریزان شاهد جشن و شادی دیوانهوار ایرلندیها بودند.

عکسهای گریه و درماندگی بازیکنان مجارستان بعد از باخت 3-2 مقابل ایرلند، با گلی که پروت ایرلندی در دقیقه 96 به ثمر رساند کاملا گویا بود. این صحنهها، بدنهایی افتاده بر چمن، دستهایی که صورت را پوشاندهاند، و کاپیتانی که به پهنای صورتش اشک میریزد فقط بازتاب یک شکست نیستند. اشکهای سوبوسلای، شبیه ترک برداشتن قلب نسلی بود که چهار دهه رؤیای جامجهانی را حمل کرده و به آستانهاش رسیده بود. او که همیشه میدان را همچون فرماندهای آرام و مسلط میچرخاند، اینبار در پایان بازی همچون انسانی تنها و محاصره شده در حجمِ سهمناک واقعیت بیرحم ایستاده بود. در بوداپست، رهبر تیمی که امید یک ملت را بر شانههایش داشت، زیر بار این مسئولیت شکست؛ اشکی بیصدا که از میان انگشتانش پایین میلغزید سالها در حافظه جمعی مجارستان به یاد آورده خواهد شد.

در پسزمینه، بازیکنان دیگر مجارستان هم با بهت یا با اشک این روایت مشترک را کامل میکردند: مردانی که بر خاک نشسته بودند، سرها خمشده، زانوان در آغوش، و چشمهایی که به چمن دوخته شده بود. این فروپاشی، فروپاشی تاکتیکی نبود؛ فروپاشی یک رویا بود. آنها تا لحظه آخر جنگیده بودند اما فوتبال بیرحمی تصمیم گرفته بود سرنوشت دیگری بنویسد. امشب شکست مجارستان یک شکست معمولی نبود؛ تلخکامی نسلی بود که آنقدر نزدیک شده بود که فضای جام جهانی را با پوست و گوشتش حس میکرد و درست در آخرین ثانیه، دستش از آن کوتاه ماند.

امشب روی چمن ورزشگاه نیرویی دیگر شکل گرفت؛ نیرویی که هیچکس پیشبینیاش نمیکرد. نیروی جنگندگی ایرلندی. البته مجارها اگر قبل از این بازی با انگلیسیها حرف میزدند یا حتی تاریخ بریتانیا را میخواندند میتوانستند حدس بزنند که با چه ملت سمج و تسلیمناپذیری مواجهند. ایرلندیها در آن جزیره، جزیره بریتانیای کبیر، همیشه به عنوان تسلیمناپذیر و سرسخت شناخته میشوند. آنها امشب این خصوصیت تاریخیشان را در خاک مجارستان به بیرحمانهترین شکل ممکن به مجارها معرفی کردند.
تروی پاروت مهاجم ایرلند در بوداپست تبدیل شد به قهرمانی که تاریخ ایرلند و مجارستان هرگز فراموشش نخواهد کرد. انگار هر گل او جانپناهی بود برای ملتی که ایستاده روی سکوها یا نشسته در خانهها در دوبلین و دیگر شهرها، همه نبردهای تاریخش را در گلزنیهای پروت خلاصه میدید.

مجارستان برای حفظ رویا میجنگید؛ ایرلند برای خلق یک رویا. و در این میان، پروت به چیزی فراتر از یک مهاجم تبدیل شد: به ندای مقاومت، به تصویری از ایمان. گل او در دقیقه 90+6 ایرلند را به پلیآف رساند تا این ملت حالا خودشان را در آستانه جام جهانی ببینند. سبزپوشان اگر در پلیآف هم چنین سلحشورانه بازی کنند هیچ بعید نیست که ایرلند را در جام جهانی آمریکا ببینیم.

ارسال نظر