یک سریال کمدی که هشت سال ایرانیان را خندانده است
از دیماه ۹۶ تا امروز، ایران انگار یک ایران دیگر است؛ نه در سیاست، نه در اقتصاد و نه حتی در زیست دیجیتالِ مردمش.
برترینها: از دیماه ۹۶ تا امروز، ایران انگار یک ایران دیگر است؛ نه در سیاست، نه در اقتصاد و نه حتی در زیست دیجیتالِ مردمش. در این سالها، تلگرام بهنوعی به شریان اصلی خبررسانی در ایران تبدیل شد؛ شبکهای که با وجود تمام فیلترها و محدودیتها، هنوز نفس میکشد و شاید از همیشه زندهتر باشد. امروز کمتر کسی را میتوان یافت که راهی به تلگرام نداشته باشد؛ چه با فیلترشکن، چه با پروکسی و چه با نسخههای غیررسمی. فیلترینگ، که روزی موضوعی داغ و بحثبرانگیز بود، حالا بیشتر شبیه یک شوخی تلخ است؛ مردم راه خودشان را پیدا کردهاند، اما ساختار رسمی همچنان درگیر جدال با مسیرهای فرعی است.

در نخستین روزهای فیلتر، کاربران ایرانی با شتاب به سراغ نسخههایی چون «تلگرام طلایی» و «هاتگرام» رفتند؛ نسخههایی که بعدها مشخص شد نهتنها امن نیستند، بلکه دروازهای برای کنترل دادههای کاربران بودهاند. اما با گذشت زمان، مردم آگاهتر به نسخهی اصلی تلگرام برگشتند.
با این حال، در هفتههای اخیر دوباره نام تلگرام به صدر خبرها برگشت. گمانهزنیهایی دربارهی مذاکره میان دولت ایران و مدیران تلگرام منتشر شد؛ مذاکراتی که گفته میشود بر سر «رفع فیلتر» بوده است. منابع غیررسمی از جلساتی سخن گفتند که هدفشان، بررسی چارچوبهای همکاری و نظارت بر محتوای منتشرشده در این پلتفرم بود. اما حالا خبرها حاکی از بنبست است.

برخی افراد نزدیک به دولت میگویند که مشکل اصلی در نبود ضمانت کافی برای بندهای توافق و ابهام در پایبندی تلگرام به قوانین داخلی ایران بوده است. برخی نیز به مفاهیم مبهمی چون «فعالیتهای تروریستی» اشاره میکنند که از دید دو طرف تعریف یکسانی ندارد. همین اختلافها کافی بود تا مسیر گفتوگوها به ایستگاه آخر نرسد.
در نقطهی مقابل، سخنگوی دولت روز گذشته در اظهاراتی تازه گفت رفع فیلتر تلگرام در مراحل پایانی قرار دارد و مدیران این پلتفرم «تعهدات لازم» را پذیرفتهاند. همین جمله کافی بود تا فضای رسانهای ایران دوپاره شود: اصلاحطلبان و نزدیکان به این طیف این خبر را نشانهی نرمش در سیاست فیلترینگ دانستند، اما جریان تندرو بلافاصله موضع گرفت و گفت چنین اتفاقی نهتنها «ناممکن» بلکه «مضر» است.
تندروها تلگرام را همچنان تهدیدی برای امنیت فرهنگی و سیاسی کشور میدانند و بر این باورند که بازگشت رسمی آن، پیامدهای کنترلناپذیری دارد. اما در واقعیت، همانها هم خوب میدانند که تلگرام هیچوقت نرفته است. مردم در این سالها، با فیلتر یا بیفیلتر، همانجا ماندهاند. این شاید تلخترین بخش ماجرا باشد: سیاستگذاران درگیر رفع یا استمرار فیلترند، در حالیکه کاربران سالهاست بدون توجه به این موضوع مسیر خود را ادامه میدهند.

در این میان، ماجرایی هم حاشیهساز شده است. دیروز تصویری از حمید رسایی که منتهی الیه تندرو بودن است منتشر شد که نشان میداد او در پلتفرم «ایتا» چند کانال خاص را دنبال میکند. در نگاه اول شاید موضوعی کماهمیت به نظر برسد، اما در فضای کنونی، همین عکس تبدیل شد به نمادی از تناقض: کسانی که بیش از همه از فیلترینگ دفاع میکنند، انگار خودشان هم در زیست رسانهای دیگری حضور دارند. این اتفاق شاید نشانهای از اغتشاش در سیاست فیلترینگ است؛ و دست آخر احتمالا این سیاست وسیلهایست برای رفتن روی نِرو مردم این سرزمین!
نظر کاربران
طرفدار آقای رسائی نیستم ولی نویسنده محترم اگه یکبار از ایتا استفاده کرده باشن متوجه میشن که یکی دو کانال اول لیست کانال ها در ایتا همیشه کانال های پیشنهای و تبلیغاتی توسط خود ایتا هستن...
منتقد بودن خوبه ولی منصف باشید...