۴۳۵۷۸۶
۳ نظر
۵۰۲۴
۳ نظر
۵۰۲۴
پ

ملوانان ایرانی در چنگال دزدان دریایی

از میان ۲۱ ملوان ایراین ربوده شده توسط دزدان سومالیایی یک نفر موفق به فرار شد، عده ای فوت شدند و هشت نفر دیگر در انتظار نجات هستند.

مجله همشهری سرنخ - فاطمه شیری: از میان ۲۱ ملوان ایراین ربوده شده توسط دزدان سومالیایی یک نفر موفق به فرار شد، عده ای فوت شدند و هشت نفر دیگر در انتظار نجات هستند.

هشت ملوان ربوده شده ایران توسط دزدان دریایی سومالی که دو سال از اسارت آن ها می گذرد، همچنان در انتظار آزادی هستند. دزدان دریایی برای آزادی ملوانان ربوده شده درخواست ۱۵۰ هزار دلار پول نقد کرده اند و این در حالی است که خانواده های این افراد قادر به تهیه این مبلغ پول نیستند و به خوبی می دانند که اگر پول مورد نیاز دزدان سومالی را تهیه نکنند، آنها دست به جنایت می زنند.

ماجرای ربوده شدن ملوانان ایرانی به دو سال پیش بر می گردد. آن ها سوار بر یک لنج کرایه ای و برای صید ماهی وارد اقیانوس هند شده بودند که پس از مدتی با خراب شدن لنج از مسیر اصلی خارج و بدون آنکه خبر داشته باشند، وارد آب های سومالی شدند. جایی که دزدان دریایی برای آنها دندان تیز کرده و به کمین شان نشسته بودند.
ملوانان ایرانی در چنگال دزدان دریایی

حمله به لنج خراب

در لنج صیادی 21 ملوان و کارگر حضور داشتند. محلی که قرار بود برای صید ماهی راهی آن جا شوند، جایی که در اقیانوس هند و آب های آزاد بود. چندین روز طول کشید تا به محل مورد نظرشان رسیدند اما زمانی که تصور می کردند همه چیز خوب پیش می رود ناگهان لنج آن ها دچار مشکل شد و از کار افتاد. به دنبال این حادثه ملوانان بارها با صاحب لنج تماس گرفته و از او درخواست کمک کردند.

پروین صباحی، همسر یکی از ملوانان می گوید: «آن ها گفته بودند که موتور لنج شان خراب و سوختشان هم به پایان رسیده. همچنین آب و غذای شان نیز به پایان رسیده بود و در این مدت ناوهای خارجی که از آن محدوده عبور می کردند به آن ها آب و غذا داده بودند.»

صاحب لنج پس از اطلاع از ماجرا، موضوع را با مسئولان چابهار در میان گذاشت اما تلاش ها برای پیدا کردن لنج گمشده بی فایده بود. چرا که پس از مدتی ارتباط ماهواره ای ملوانان با ایران قطع شد و هیچ کس خبر نداشت که آن ها کجا هستند تا این که خبر رسید کنترل قایق از دست شان خارج شده و آنها با ورود ناخواسته به آب های سومالی گرفتار دزدان دریایی در آن جا شده بودند.

پروین صباحی می گوید: «در آن لنج غیر از همسرم، خواهرزاده او نیز همراهش بود و نه آن ها و نه ۱۹ ملوان و کارگر دیگر لنج قادر به فرار نبودند. چون نه سوختی در اختیار داشتند و نه موتور قایق شان رو به راه بود.»

چند ماه پس از ربوده شدن ملوان ها، خانواده های آن ها متوجه ماجرا شدند. شنیدن این خبر برای آن ها شوک آور بود و تا مدت ها آن ها از هیچ راهی قادر به برقراری ارتباط با ملوانان ایرانی نبودند و نمی دانستند ملوانان در چه موقعیتی قرار دارند و چه سرنوشتی در انتظارشان است.

به گفته پروین صباحی او از زمان ربوده شدن همسرش تاکنون فقط یکی دو بار موفق به صحبت با همسرش شده و این اتفاق زمانی رخ داده که دزدان دریایی با گرفتن شماره های محل زندگی گروگان های خود با خانواده های آن ها تماس گرفتند تا از این طریق اخاذی کرده و به پول برسند.

زن جوان در این باره می گوید: «ما ساکن روستایی حوالی کنارک چابهار هستیم. خیلی از افراد این منطقه از طریق ماهیگیری امرار معاش می کنند. همسر من نیز کارش صید بود و بهمن ماه 93، به همراه عده دیگری از صیادان برای صید راهی دریا شد. آن ها مثل همیشه با کرایه یک لنج، دل به دریا زدند. معمولا سفر آن ها دو ماه طول می کشید. همیشه در این مدت مقدار ماهی مورد نظرشان را صید کرده و بر می گشتند اما این بار با همیشه فرق داشت و هیچ کدام خبر نداشتیم که این بار رفتن آن ها هیچ بازگشتی ندارد.»

پروین صباحی حالا حدود دو سال چشم به راه دیدار با همسرش است و در طول این مدت خودش به تنهایی خرج سه دخترش را تامین کرده.

او می گوید: «تا چند ماه پس از حادثه، از اینکه شوهرم و همکارانش ربوده شده اند، خبر نداشتیم. تا اینکه من از طریق ناخدایی که لنج را به همسرم و ملوانان دیگر کرایه داده بود متوجه این حادثه تلخ شدم. گویا ملوانان دیگری که به هوای صید دل به دریا زده بودند، این خبر را شنیده و آن ها هم به صاحب لنجی که شوهرم در آن حضور داشت ماجرا را اطلاع داده بودند.»
ملوانان ایرانی در چنگال دزدان دریایی

البته چندی پیش از این حادثه نیز دزدان دریایی سومالیایی لنج ایرانی دیگری را شکار کرده بودند که سرنشینان این لنج پس از شش ماه موفق به فرار از چنگال آن ها شدند. ملوانان نجات یافته پس از فرار از روزهای سختی گفتند که سرنشینان لنج دیگر تحمل می کردند.

پروین صباحی می گوید: «ملوانانی که موفق به فرار از دست دزدان دریایی شده بودند برای ما تعریف کردند که لنج آن ها و لنجی که شوهرم در آن بود، توسط یک گروه سرقت شده بود. آن ها قبل از فرار به همسرم و بقیه افرادی که در لنج آن ها در اسارت بودند پشنهاد داده بودند که آن ها نیز فرار کنند اما متاسفانه آن لنج از قبل خراب و سوختش تمام شده بود و آن ها شانس فرار نداشتند. به این ترتیب سرنشینان لنج دیگر که شناورشان سالم بود با نقشه ای که از پیش کشیده بودند توانستند دزدان را از لنج بیرون انداخته و فرار کنند اما همسرم و بقیه همچنان در اسارت دزدان ماندند.

انتقال از دریا به جزیره

پس از فرار یکی از لنج ها بود که دزدان دریایی برای اینکه موقعیت شان لو نرود و مانع فرار بقیه ملوانان ایرانی شوند، تصمیم گرفتند محلی را که در آن جا بودند تغییر دهند. آن ها 21 گروگان خود را از دریا به جزیره ای در سومالی انتقال داده و قایق شان را نیز شکستند تا همه راه های فرار به روی اسیران ایرانی را ببندند.

صباحی می گوید: «دزدان دریایی گروگان های خود را به چند گروه تقسیم کردند که با لو رفتن جای چهار نفر از گروگان ها توسط افراد محلی، دولت سومالی آن ها را شناسایی و پس از دستگیر کردن چهار گروگان، این افراد را تحویل دولت ایران داد و آن ها به طور اتفاقی از دست دزدان دریایی آزاد شدند.»

حالا مانده بود 17 گروگان که دزدان این افراد را به دو گروه 13 و چهار نفره تقسیم کردند تا کنترل و نگهداری از آن ها برای دزدان دریایی راحت تر شود اما با وجود این یک نفر دیگر از گروگان ها نیز موفق به فرار شد. «این ملوان ایرانی پس از انتقال به جزیره سومالیایی توانست از دست دزدها فرار کند و از طریق خشکی و فرار از آن جزیره خود رابه ایران برساند.» درواقع این ملوان با دو نفر دیگر از دوستانش شبانه و در حالی که دزدان حواسشان به آن ها نبود، در فرصتی مناسب اقدام به فرار کردند اما دزدان سومالی به سرعت متوجه فرار آن ها شده و به دنبالشان رفتند. آن ها تواسنتد در میانه راه دو نفر از ملوانان را بار دیگر به دام بیندازند اما یک نفر از آن ها از دست دزدها قسر در رفت.

«او ۱۵ روز بی آب و غذا و با پای پیاده در راه بود. شبانه روز در حرکت بود تا مبادا به دست دزدان دریایی بیفتد تا اینکه در میانه راه با یک چوپان برخورد می کند. مرد چوپان به ملوان ایرانی کمک کرده و پساز اینکه او مدتی در خانه مرد چوپان استراحت کرده و جان تازه ای می گیرد، خود را به مقامات دولتی سومالی معرفی کرده و پس از آن مقامات دولتی آن جا نیز او را تحویل ایران می دهند.»

ملوان نجات یافته در حالی که در شوک این حادثه به سر می برد و به شدت از لحاظ روحی و جسمی آسیب دیده بود، پس از رسیدن به خاک ایرانی به سراغ خانواده های ملوانان اسیر که هنوز در چنگال دزدان سومالیایی بودند رفت و به آن ها خبر داد که آن ها در شرایط سختی به سر می برند و ممکن است به زودی جانشان را نیز از دست بدهند. «او گفت که به آن ها آب و غذا نمی دهند و چند روز می شد که بدون آب و غذا آن ها را در گودال هایی که فقط گردنشان از آن بیرون بود فرو کرده بودند و آزارشان می دادند یا آن ها را آنقدر بدون آب و غذا به درخت می بستند که از حال بروند. حتی متوجه شدیم دو ملوان دیگری که قصد فرار داشتند بعد از اینکه دوباره به دام دزدان دریایی افتادند آنقدر شکنجه شدند که هر دوی آن ها جانشان را از دست دادند.»

پروین صباحی از وضعیت ملوانان گرفتار در چنگال دزدان دریایی سومالی می گوید: «به غیر از آن دو نفر که زیر شکنجه دزدان سومالی جانشان را از دست دادند، شش نفر دیگر از تشنگی و گرسنگی جان سپردند که خبر فوت دو نفر از آن ها به تازگی منتشر شده است و با وقوع این اتفاق تلخ، حالا از ۲۱ گروگان، در حال حاضر هشت نفرشان باقی مانده و دزدان بار دیگر آن ها را به دو گروه چهار نفره تقسیم کرده اند و در قبال آزادی آن ها پول زیادی از خانواده ملوانان درخواست کرده اند.»
ملوانان ایرانی در چنگال دزدان دریایی

آزادی به دلار

در حال حاضر نزدیک به دو سال است که از گروگانگیری ملوانان ایرانی توسط دزدان سومالی می گذرد و فقط هشت نفر از آن ها توانسته اند زیر بار شکنجه و آزار و اذیت دزدان سومالی دوام بیاورند. این در حالی است که تلاش های خانواده های این افراد نیز برای آزادی آن ها تاکنون بی نتیجه مانده چرا که آن ها باید برای هر گروه چهار نفره از ملوانان اسیر شده مبلغ 150 و 30 هزار دلار پرداخت کنند.

پروین صباحی درباره وضعیت همسرش «جمال الدین دهواری» که در حال حاضر در چنگال دزدان سومالی گرفتار است، می گوید: «آن اوایل یکی دو بار دزدان سومالیایی با ما تماس گرفتند و به زبان انگلیسی صحبت کرده و مدام چند کلمه را تکرار می کردند. از آنجا که به زبان انگلیسی آشنایی نداشتیم، مجبور شدیم یک مترجم پیدا کرده و هر وقت دزدان تماس می گرفتند، این مترجم به خانه ما می آمد و گفته های آن ها را برای ما ترجمه می کرد. آن ها ۱۵۰ هزار دلار درخواست کرده بودند و این از توان ما خارج بود. این در حالی بود که آن ها برای گروه دیگر ۳۰ هزار دلار پول می خواستند.»

البته پروین خانم تاکنون یکی دو بار هم موفق شده با همسرش صحبت کند اما زمان این مکالمه چند ثانیه بیشتر نبوده و دزدان از این طریق قصد داشتند هم خانواده ملوانان را مطمئن کنند که آن ها زنده اند و هم آن ها را تحت تاثیر قرار بدهند.
«در همان تماس های تلفنی با همسرم او با صدای ضعیفی و از روی ناتوانی التماس می کرد که نجات شان بدهیم. می گفت اینجا ما را آزار و شکنجه می کنند. هیچ آب و غذایی برای خوردن نیست و بیش از این دیگر نمی توانیم زنده بمانیم. حتی وقت آن ها در حال صحبت با ما بودند، دزدان سومالیایی ملوانان را مورد ضرب و شتم قرار می دادند تا ما با شنیدن صدای آن ها ترسیده و پول مورد نیاز آن ها را تهیه کنیم.» به همین خاطر گاهی پروین با دیدن شماره دزدان سومالی به تماس آن ها جواب نمی داد تا مبادا دزدان همسرش و ملوانان دیگر را آزار و شکنجه بدهند.

مسیرهای بن بست

به گفته پروین صباحی، آن ها مسیرهای زیادی را در این دو سال برای آزادی ملوانان اسیرشده طی کرده اند. او به همراه اعضای خانواده همسرش بارها به ارگان ها و مراکز دولتی در چابهار و زاهدان رفته و درخواست کمک کرده اند اما هر بار با شنیدن حرف های آن ها ناامید شده و به خانه بازگشته اند. او می گوید: «انگار جان این ملوانان برای کسی اهمیتی ندارد.
انگار کسی برایش مهم نیست که آن ها صاحب و سرپرست خانواده هایشان هستند و فرزندان ما دو سال است که روی پدر خود را ندیده و صدایش را نشنیده اند. همگی ما امیدواریم که ملوانان اسیر آزاد شده و به آغوش خانواده هایشان بازگردند. اما کسی برای آزادی آن ها قدمی بر نمی دارد. همین چند وقت پیش به استانداری زاهدان مراجعه کردیم و آن ها قول دادند تا از طریق تهران مقدمات آزادی ملوانان را فراهم کنند اما آن ها امیدوارمان نکردند و گفتند که ما در سومالی سفارتخانه نداریم و این مسئله امکان آزادی ملوانان گرفتار را با مشکل مواجه کرده است.»
ملوانان ایرانی در چنگال دزدان دریایی

پولی که به مقصد نرسید

در این مدت خانواده ملوانان گرفتار برای آزادی آن ها و پرداخت پول به دزدان همه تلاششان را کردند اما متاسفانه در دام کلاهبرداران گرفتار شدند. پروین صباحی می گوید: «همان اوایل دزدان سومالی چند بار با صاحب لنج تماس گرفته و از او خواسته بودند که مبلغ مورد نیازشان را برای آن ها ارسال کند. پس از آن صاحب لنج نیز مبلغ 350 میلیون تومان پول را با قرض کردن و گرفتن وام فراهم کرده و به حساب نماینده دزدها واریز می کند اما او این پول را به دست همدستان خود نمی رساند و همه را خودش بر می دارد. از طرفی وقتی دزدان دیگر متوجه این حادثه شدند بار دیگر با ایران تماس گرفته و از ناخدا و پس از آن از خانواده اسرا، درخواست پول کردند اما دیگر کاری از دست صاحب لنج بر نمی آمد. او همه تلاش خود را به کار بسته بود و دیگر پولی نداشت.»

اما خانواده اسرا نیز وضعیت مالی خوبی ندارند و قادر به تهیه این پول نیستند. صباحی می گوید: «من صاحب سه دختر هستم و خانه ای که در آن زندگی می کنم بیشتر از ۴۰ میلیون تومان ارزش ندارد. اگر این خانه را هم بفروشم با سه دختربچه کجا بروم؟ از طرفی این پول به چه درد دزدان سومالی می خورد؟ آن ها مبلغ بالاتری را برای گروهی که همسر من در آن قرار دارد می خواهند و برای گروه دیگر درخواست ۳۰ هزار دلار کرده اند. ما از دولت می خواهیم کمک مان کند تا این مبلغ تهیه شده و به دست دزدان برسد و همسران و فرزندان ما آزاد شده و به خانه بازگردند».

همسر پروین صباحی چند ماه پیش در آخرین تماس خود به همسرش گفته بود که دیگر زمانی برای از دست دادن ندارند. دزدها خسته شده اند و هر طور شده پول می خواهند. او گفته بود در وضعیت بدی به سر می برند و ممکن است دیر یا زود توسط دزدان سومالی به قتل برسند. «نمی دانم چه کار کنم. من یک زن تنها هستم و نمی دانم چطور به داد همسرم برسم. به هر نهاد و ارگانی که می تواند کمک مان کند سر زده ام و از آن ها درخواست کمک کرده ام. نگرانم زمانی به داد همسرم و اسرای دیگر برسند که آن ها دیگر جانشان را از دست داده باشند و فرزندانم بی سرپرست شوند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • علی ع

      واقعا جان ایرانی ها برای مسولین ارزش نداره. اونوقت میلیاردی واسه نجات دیگران خرج میشه

    • فرهاد گلچین

      وای بر من ،،، وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی که بس دور است بین ما......که آن سو...
      خواهرم ،،هموطنم آنقدر از روی خود شرمسارم که یارای نگریستن در آیینه را بر خود نمیدارم،،شرمنده توام و آن سه فرزند مظلومت که ای کاش در هر نقطه ای جغرافیایی دیگری بودند جز آن خاکی که از آنند،،،اما من در مردم بلوچ غیرتی دیدم که دل خوشم به آن روز که سایه مردت بر سرت باشد،

    • جمال

      خیلی دلم براشون می سوزه .اگه زودتر بمیرند راحت میشن.چرا کسی به فکر این بد بختا نیست.

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج