۳ رازی که دست مردان را رو می کند

جوووونم
به افتخار همه مردهای ...
بزن کف قشنگه رو

ممنون برترین هاجون .عالی بود

kheili khob va tasirgozar bod merc

سلام.جالب بود سپاس

بيايدنظراتمونو به اشتراك بزاريم-
من ديروز از نامزدم ناراحت بودم چون فعلافقط جمعه هااونم واسه چند ساعت كوتاه همو ميبينيم- من انتظار داشتم اون بيشتر در مورد خودمون صحبت كنه كه زودتر وضعيتمونو و ازدواجمونو نهايي كنيم اما اون فقط رسيدگي به نيازش براش مهم بود- البته براي منم مهم بود اما چون ميدونستم بعدش ديگه وقت نميشه صحبت كنيم و ميمونه واسه معلوم نيست چندروزديگه كه بتونيم همو ببينيم بنابراين ازش ناراحت شدم و موقع خداحافظي يه كوچولو بغضم گرفت و بهش گفتم كه بهم قول داده بودي كه برام وقت ميزاري همه جوره ولي به جز مورد احساسي هيچ كار ديگه اي واسم انجام نميدي -به نظرم راه ديگه اي هم داشت كه متوجه بشه خواستم چيه -
لطفا نظر بدين كه اين فكرم درسته يا نه: من فكر ميكنم خانمها اغلب وقتي يه تفكراتي از جانب همسرشون اذيتشون ميكنه دوست دارن اول اون مسائل براشون شفاف سازي بشه بعد به نياز احساسي همسرشون برسن اما آقايون برعكس ميخوان اول از اون لحاظ تامين بشن بعد اگه شد در مورد مسائل با همسرشون صحبت كنن . درسته؟

فتبارک الله احسن الخالقین

این کاربر محترم زهراخانوم اصلا برای کمک ونصیحت مناسب نیست کسی که خودش نتونسته زندگیشوبسازه داره همون کارهای غلط واشتباه خودشو به شما اموزش میده امان ازدست این چنین زنانی امان امان که توجامعه ما کم نیستن .....مجله جون چاپ کن تا جونها ازچنین افرادی دور بمونن....

بازم نظربدين ممنون
آقايون و خانمهاي متاهل به نظرم بهتر اين قضيه رو تجربه كردين :
من شنيدم اگه توي دوران نامزدي يا دوران آشنايي قبل ازدواج ارتباط هرچند كوتاه و باچهارچوب برقرار بشه ، اغلب آقايون براشون عادي ميشه و ديگه عجله اي واسه ازدواج ندارن - درسته؟
نامزد من يه كم بلند پروازه - الان ميگه تا عيد بايد ماشين شاستي بلندشو بگيره و بعدش معلوم نيست تاكي خونه توي جاي خوب تهران بگيره + امكان برگزاري عروسي توپ ولي من با وجود شرايط بد جامعه راضي به اين همه ولخرجي نيستم. الانم همش ميره ماموريت كاري و جلسه كه به قول خودش تا جوونيم از امكانات ماشين و خونه خوب بهره مند بشيم - چرا مردا اينجورين؟ هر كدوم يه سازي ميزنن؟

ازدواج یک پیوند روحانی است نه جسمانی . وهروقت روح راضی شود جسم نیز راضی است .

چرا زحمت میدید این همه مطلب مینویسید؟ یک کلمه بگین هرچی آقایون میگن و هرچی می خوان بگین چشم که یه وقت ناراحت نشن...آقایون در بدترین حالت قلبشون کمی رگ به رگ میشه و چند ساعت بعد مثل ساعت دوباره کار میکنه..اما بیچاره خانمها....
مینا جان منم دقیقا همین مشکل رو دارم با این تفاوت که من درمورد هر چیزی حرف بزنم وضع همینه...نامزد من هم فقط دنبال نیازهای خودش هست و تازه منت میزاره که داره نیازهای عاطفی منو بر طرف میکنه! اصلا خودتو ناراحت نکن مردها قابل تغییر و شناختن نیستند.... اصلا

اوووووووووووووووف چقدر سخته

ممنون از همه دوستان و نظرات خوبتون
چقدر دوست دارم اين صميميتهايي رو كه حتي نميدونيم مخاطب كي هست و كجا و جز خوبي واسه هم نميخوايم - توروخدا آقايون و خانمهايي كه اين مطلبو ميخونين بياين ما واسه همديگه خوب بشيم - كي گفته با يك گل بهار نميشه ؟ من معتقدم ميشه - ميشه - ميشه .
شايد حس كردن بوي اون يك گل در مقابل حس كردن بوي هزاران گل كار هر كسي نباشه ولي ميشه.
آقا سينا ممنون از نظراتتون. جالبه اسم نامزد من سيناست - اولش فكر كردم خودش اين مطلبو خونده و نظرشو گفته .

بدنبيداهيييييييييييييي

فقط میدونم تا بییام هم و درک کنیم اوووووووخیلی گذشته

اکثر اونهایی که نظر منفی دادن ، به صدر مقاله توجه نکردن !
به نظرمن مردها چندان پیچیده نیستند کافی است درکشان کنیم
منهم با نظر سینا موافقم .تجربه دارم که میگما .

کلا مردها و زن ها دو دنیای متفاوت و دو زبان مختلف دارن. برای زندگی کردن با هم و با آرامش کافیه دنیای همدیگه رو بشناسن و با زبان هم آشنا بشن. این شناخت سخت نیست اگه به دید زیبا و شناخت یه چیز جدید بهش نگاه کنیم جالب و هیجان انگیز میشه. قصد تغییر در طرف مقابل نداشته باشیم. فقط بخواهیم حرکات و رفتارش رو با زبان خودمون ترجمه کنیم و بفهمیم این حرکت و این حرف در زبان ما چه معنایی داره. اینجوری مشکل حله. اوایل نامزدی و ازدواج چون زبون هم رو نمی فهمیم یه کم با مشکل برخورد می کنیم. من یکی دوسال اول ازدواج خیلی مشکل داشتم ولی الان که سومین سال ازدواجمونه خدا رو شکر مشکلاتمون حل شده.

مرسي از همتون

واي وقتي نظراتو ميخونم ميبينم چه قدر شباهت هست بين ما.. يكم دلم آرو ميگيره.. منم مشكلات زيادي با نامزدم دارم.. يكيش اينه كه يه سال باهم ارتباط هميشه به خودم رسيدم و سعي كردم از نظر ظاهري خوب و آراسته باشم. اما تا حالا يكبارم نشده ازم تعريف كنه و بگه خوب شدي. يا اين تيپ خيلي بهت مياد.. اما من واقعا نياز دارم بشنوم وقتي هم بهش ميگم مسگه مگه كمبود داري كه تعريف كنم . مي خوام ببينم همه مردا اينجورين

سلام.من پنج ماهه که عروسي کردم خيلي با همسرم مشکل دارم.سر کوچيکترين چيز ممکن باعث عصبانيتش ميشه.آخه خيلي جوشي و عصبيه يه کار خيلي سنگينيم داره بدتر رو اعصابشه .نميدونم باش چيکار کنم وقتي عصبانيه هر چيزي دوس داره ميگه همه چيو قاطي ميکنه.ولي بعدش پشيمون ميشه.يا ميگه من مجرد بودم پدرم جرأت نميکرد به من امر نهي کنه.يا بشون توضيح کارامو بدم.نميدونم چرا نميخواد مجرديشو فراموش کنه

فکر کنم اگه به جای کلمه `مرد` بنویسین ."کودک لجباز 5ساله" خیلی از مشکلات حل میشه. ..

سلام منم اوایل با نامزدم تا حدودی مشکل داشتم ولی از وقتی خواسته هامو واضح و روشن باهاش در میون گذاشتم وکمتر احساساتی رفتار کردم رابطمون خیلی بهتر شده

بجه ها من حالم خیلی بده

سلام به همگی .باید بگم مرد ها واقعا خیلی شبیه به هم رفار میکنن چراش رو نمیدونم شاید به خاطر ساختار ذهنیشون باشه .من الان 8 ماه که ازدواج کردم نمیگم از زندگیم ناراضیم ولی همسرم وقتی از چیزی ناراحت میشه کلا تیشه به ریشه همه چیز میزنه مثلا میگه من اصلا واست ازرشی نداره و یا تو اصلا اهمیت قائل نیستی یا حتی پیش آمده بگه اشتباه کردیم به نظرتون وقت عصبانی میشه چکار کنم ؟

مرد خوب داريم و مرد بد من بد بخت از نوع دومي

درمدت ٤٠ سال زندگيم. نتونستم. خوشبخت باشم. چون بعضى ها واقعا همسرانشان رادرك نميكنند متاسفم براى زنهايي كه درك نشدند. وبراى مردهايي كه نكته هاى منفى اخلاقيشان را تغيير ندادند. وبه مثبت نرسانند واقعا كار سختيه براى خوشبختيه خانواده. ؟

خیلی زندگی سخت

از مطالب و کامنتا کاملا دیدگاه مرد پرستانه و زن ستیزانه ی چندین هزار ساله ی ما ایرانیا مشخصه!

بابا اینو نگید دیگه که مغز مردها تخصصی تر هست!!!از همینجاش فهمیدن منبع مقاله موثق نیست!!!!!!

همسرمن فکر میکنم به خواسته های من کاملا بی تفاوته قول میده و قرار میذاره انجام بده اما 1سال یا بیشترمیگذره آخر هم به یه بهونه میزنه زیر همه چی یا میگه عجله نکن پیله نکن و بالاخره انقدر خسته میسم که حتی اگه اون کار رو انجام بده لطفی نداره

خيلي ممنونم من با اين مطالب سرشار از انرژي شدم چون فهميدم بجلب عيب جوبي از همسرم دنبال راه حلها باشم

وای خدای من...
واقعا بعد از خوندن نظرات شما از متاهل بودن ترسیدم.انتظار داشتم یه کم آروم شم ولی الان حس میکنم باید صرف نظر از ویژگی های خوب وو شرایط مناسب خواستگارم بهش جواب رد بدم

من خودم یکی از اون مرهای هستم که به قول زنم درکش نمیکنم مثل مردهای ذیگه نیستم براش وقت نمیذارم ولی اینو به همه خواهر های گلم میگم که زندگی سخت هست مادران شما هم چنین مشکلاتی را داشته اند اگه قرار بود همه چیز خوب باشه پس فرق زن زندگی با دیگر زنها چه بود یک مرد با این شرایط اقتصادی باید خیلی تلاش کند خوب مثلامن خسته میشود ,بحث نکنید کسانی که میگند شوهر ما خیلی خوبند درک میکنند اینجوریند دارن تقریبا بلوف میزنند سعی کنید باسیاست زندگی خود را پیش ببرید نه با دعوا وبحث مه بیشتر زندگی به خطر می افتد

شوخر من خیلی خوبه ولی وقتی عصبی میشه خیلی خیلی بد میشه همرو خبردار میکنه

ممنونم از گفته هاتون،،،،،
همه چیزها درمورد زندگی من صدق میکنه من دیگه نمیدونم چکار کنم کارم داره به طلاق میکشه ،،،مستقیم بهش میگم از چی ناراحتم اما فقط در برابرم سکوت میکنه و سکوتش منو روانی میکنه لطفا راهنمایی کنید

سلام اینطور بهشما گفتی سه راز مردها من فکر کردم معما حل شد کدوم راز عزیزم مشتری جمع میکنی برا خودتون

مگه کل زندگی براساس منطق و حساب کتاب پیش میره که تو زندگ زناشویی هم بشینیم براساس تفاوت ها و...همدیگه رو درک کنیم و سازش کنیم به عبارتی.درک که نمیشه اسمشو گذاشت بنظرم اینکار اسمش تحمله ،که شوهر من چون مغزش اینجوریه چون اینطوری بزرگ شده و ....باید الان خفه بشم و چیزی نگم و بذارم هرکاری دوس داره انجام بده ،چرا اون نباید یبار فقط یبار تفاوت من با خودشو درک کنه واقعا چرا ...
زن با هزار تا امید و ارزو ازدواج میکنه تا بتونه به یکی تکیه کنه ولی اگه قراره یه بچه بزرگ کنه تا ابد مجرد بمونه بهتره فکرش آزادتره...چون وقتی ازدواج میکنی و بی تفاوتی مردارو میبینی مشکل میشه دوتا یک احساسات عاطفی ارضا نشده خودت و دوم فکر کردن به مشکلات شوهرت.اینکه زندگی نیس جنگ اعصابه.

سلام به همگی
دوستان، من مریم 25 سالمه،نامزدم تغییراتی که در من ایجاد میشه رو بهم نمیگه. 90% وقتش برا کارشه.بیشتر وقتها من پیشنهاد دیدار و.. بهش میدم.در جواب پیامهای طولانی من ،جوابی کوتاه میده.
من احساس میکنم برا بودن تو این رابطه خیلی تلاش میکنم و خودمو کوچیک میکنم. چیزی ام به اون نمیگم.
میشه نظراتتون رو بدید.

سلام عزیزم، به نظر من هر چقدر نامزدت دوری کرد بهش بگو که دلتنگش شدی بگو اینجوری اذییت میشی دوست عزیز منم تو دوران نامزدی اینطوری بودم همین حرفارو میزدم الان پنج ماهه از ازدواجمون میگذره خدارو شکر خیلی خوب شده همدیگه رو خیلی دوست داریم اصلا نمیتونیم از همدیگه دور شیم شوهرم جز سرکارش بدون من جایی نمیره ، موفق باشی

این روهم بدونید که مردها تو دوران عقد ونامزدی بخاطر فکر عروسی ذهنشون مشغوله به دل نگیرین

هههههههههههههههه خانومها یجا میخواستن بیان غیبت کنن که انگار اینجا جمعشون جم شده اینترنتن ول نمیکنید هههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

اون خانوم محترمی که گفته مردا همشون مثل هم رفتار میکنن باید بگم من تا حالا دویست هزار زن رو دیدم ...از 10 سالش بگیر تا 200 سالش همشون مثل هم اخلاق رفتار قهر اشتی حرص ...حرف زدن حسودی کردن و خلاصه کپی کپی تعجبم تعجبببببببببببببببببببب

کلا مردا موجودات خوبی نیستن
خدا عاقبت منو با نامزدم بخیر کنه من نامزد ندارم دارم بچه بزرگ میکنم

سلام.بی غرض میگم متاسفانه پایه شناخت قبل از دوران عقد و ازدواج در کشور ما خیلی ضعیفه و بسیاری آقایون صرفا برای ارضای نیازهاشون اقدام به ازدواج می کنند. کاش به بچه هامون یاد بدیم شاد زندگی کنند حداقل

کمی تو نوشته ها تجدید نظر کنین
همونطور که نمیشه طبیعت مردان رو عوض کرد ، طبیعت زنان هم عوض کردنی نیست.
وقتی یک زن ناراحت هست ، شروع به جر و بحث میکنه درست برعکس آقایون.
مهم اینه که هر دو طرف همدیگرو خوب بشناسن و همدیگرو درک کنن.
این نوشته ها این و میرسونه که زنان و یا مردان باید طبیعت خودشونو عوض کنن که غیر ممکنه!

مردان را دست کم نگیرید به ایشان احترام و به طرز فکر شان فکر کنید و عمل کنید

بنظرمن مردهاخیلی بی وفایند.....هرچه درحق انهاخوبی کنی وتعریفشان کنی پرروترمیشن

سلام دوستان من 15ماه عقد کردم قبل ازدواج منو شوهرم باهم سه ماه دوست بودیم باهم ازدواح مردیم اون اصلا راحبه اهلاق وخصوصیات مادرش بمن چیزی نگفت وقتی ازدواج کردم شدم کلفت خونشون دوتاخاهر داره یکی عروس دیگه هم دارن ولی من باید تمام کارای خونشون برسم فکر کنید من تازه واسه عید اول خونه مادرشوهرمو تمیز کردم بعد رفتم خونه مامانمو تمیز کردم انقد ناراحتم ازاینکه همه ازمن توقع دارن واین شده وظیفم مثلا دیروز پاشدم دیدم مادرشوهرم سه تا پتو اورده اول میگه باهم میشوریم پتوهارو ولی دست ب سیاه سفید نمیزنه تنهای تو حیاطشون سه پتو شستم رو طناب بزور سنگین بود اویزون کردم مادرشوهرم یکی نیومد حلو بگه دخترم سنگینه باهم بزاریم بالای طناب الان کمر درد گرفتم همش سر کارای مادرشوهرم باشوهرم جرو بحث دارم انگار که برا مادرش کارگر استخدام کردن شوهرم دوست داره من همش خونشون باشم اوایل که دق اومدم یه پنجشنبه حمعه میرفتم خونمون الان ها بهترشده یک هفته خونه بابام هستم بعد میام حونشون ولی چه فایده مادرشوهرم اصلا دوست نداره دختراشون پسرا شون کار کنند دست به سیاه سفید بزنند فقط همه کارارو فقط من باید انجام بدم اون عروسشو نمیگه براش انحام بده من از همه کوچیکترم باید انجام بدم خدای هم هست انصاف کجارفته شوهرم هروقت بش میگم ناراحت میشه جربحث میکنیم منم خسته شدم همش طرف خانوادشو میگیره بگید چطور به مادرشوهرم بگم کلا بگم مادرشوهرم بش یچیزی بگی زود ناراحت میشه بش برمیخوره یجور دیگه بام برخورد میکنه جالب اینه اگه کاراشو انجام بدی عزیزش میدی حالا اگه انجام ندی نتونی بات جور دیگه برخورد میکنن نمیدونم دردامو بکی بگم خسته شدم بخاطر خرید مسکن مجبورم یکسال صبر کنم با این شرایط دلم میخاد برم بمیرم الان انقد خستم نا ندارم رسما کلفت خونشون شدم مادرشوهرم وسواس داره شکاکه همش تو آبه بعدش یه حرفو چندبار میگه توروخدا کمکم کنید دلم میخاد برم طلاق بگیرم از ترس ابروی بابام سکوت میکنم دلم میخاد خودمو بکشم راحت بشم کمکم کنید

من همونیم ک 15ماه ک عقد کردم شدم کلفت خونه مادر شوهرکمکم کنید من فوق لیسانس از دانشگاه دولتی دارم از مهر باید جای مشغول بشم ولی از زندگی خودم زده شدم سرگذشت زندگی من اینه قبلا پسری دوس داشتم اون پسربم تجاوز کرد من این غمو کشیدم که باهمسسرم اشنا شدم ازم خوشش اومد عاشقم شد من بش داستان زندگیمو گفتم اون همه چیزو قبول کرد دوسه ماه بعد اومد ازدواج کردیم چون درسم خوب بود بابام میگفت دکتراتو بگیر ولی از دله من خبر نداشت ک چه بلایی سر زندگی دخترش افتاد که تن به ازدواج داده ،شوهرم منو دوس داره همه چی برام مهیا میکنه اوایل عقدمون یعنی یک هفته بعد عقدمون گفت باید مهریه تو بریم بهم ببخشی هرشب باهم کتک کاری جنجال داشتیم یه روز گفتم بریم ببخشیم باز اون روزم دعوا اغتادیم رغتیم ولی باز نمیدونم چطور شد ک خودش منصرف شد تا یک ماه اول عقد هر هفته دعوا کتک کاری بم حرفای زشت و ناسزا میگفت درمورد اینکه بم تجاوز شده سرکوفت میزد خیلی بحث داشتیم من همش گریه میکردم کارما هر ماه شده بود دعوا من افسردگی گرفتم یکی دو بار خودکشی کردم ولی شوهرم منو دوس داره ازاون اوایل همش معذرت خاهی میکنه ولی بحث من چیزه دیگه ی هست من باش حرف میزدم میگفتم من خسته شدم چرا من همش باید کارای مامانتو برسم از اونجایی که مادر شوهرم وسواس داره گفتم تو پیام قبلی من شدم کارگر خونه مادرشوهر که دختراش میان خونشون دس ب سیاه سفید نمیزنن همش من باید انجام بدم یه مهمانی میگیرن من باید همه کاراشو انجام بدم دختراش واون جاریم دارن دارن موقع همه کار انجام شده میان میخورن منو جاریم ظرفارو میشوزیم کلا بگم همه گارای خونشون میرسم از خونه تکونی گرفته تا ملافه ها پتو شستن ها همه رو تنها تنهایی انجام میدم الان توسن 25سالگی کمردرد گرفتم خیلی ازاین زندگی خستم بشوهذم میگم چرا مادرت سواستفاده میکنن من چه گناهی کردم باید میرن حمام لباسارو بشورم نمیدونم چیکار کنم

خیلی وقت نیس با نامزدمم مشکلم اینه به شدت وابسته خونوادمم همش میترسم نتونه جا مامانمو بگیره خونوادمم له شدت وابستمن همش مراسمو عقب میندازن و وسواس شدید رو این موضو دارن نمیدونم چکار کنم نامزدمو دوس دارم اونم عاشقمه ولی میترسم ازدواج کنم ازین هم میترسم خیلی طول بکشه پشیمون شه و بره

سلام .من از شوهرم خلی ناراحتم اول صبحی هم کلی گریه کردم نمیدونم من بد بینم دارم زیاده روی میکنم یا کار شوهرم اشتبا.نمیدونم کجا باید مطالب اموزنده بخونم ک چجوری واکنش نشون بدم بهش در جواب اینکارش
یک ماه پیش بحثمون در مورد اینستاگرام پیش گرفت بهش می/م چ دلیلی داره عکس دخترای ... رو لایک میزنی وقتی میدونی زنت بدش میاد بعد کلی دعوا تهین شنیدن قرار شد اینکارو نکنه امروز بیدار شدم میبینم دوباره کلی عکس دختر ... لایک کرده البته اینم بگم ک عقد هستیم چار ماهی میشه.نمیدونم چیکار کنم بیشتر از این دلم میسوزه ک حرفم هیچ اهمیتی براش نداشته شما راهنماییم کنید

سلام.دوستان من و همسرم حدودا ۱سال است که عقد کرده ایم همسرم بعد از ۱سال ۲ماه است که ماشین خریده قبل این ۳ماه ما حدودا هفته ای ۱دفعه خونه مادر من یا مادر همسرم هم رو می دیدیم
الان که ماشین خریده من توقع دارم حداقل هفته ای ۱دفعه بریم بیرون انصافن اوایل خودش می گفت بریم بعد از ۱ماه من دیگه منتظر نمی شم که اون بگه بریم بیرون من زنگ می زنم و اسرار می کنم برای اینکه هم رو ببینیم اکثر اوقات سر این موضوع دعوامون میشه و تو کل مسیر و زمانی که بیرون هستیم من باهاش قهرم و اون منت کشی می کنه
دیروز با ۲تا از دوستاش و همسرانشون بیرون بودیم باز هم دعوامون شد جلو اونا من باز قهر کردم اونم منت کشی آخر عصبانی شدم تو خیابون جلو همه سرش داد کشیدم بهم گفت این رفتارت شبیه زن های خراب بود تو اصلا اون چیزی که نشون می دادی نیستی کلی تحقیرم کرد من چی کار کنم؟؟؟

سلام
من یه نفرو خیلییی دوست دارم اونم منو دوست داره
اما اسم ازدواج اوردنی فرار میکنه میترسه از ازدواج:(نمیدونم چیکارش کنم دیگه منم میخوام ازدواج کنم باهاش البته نه الان بعد سه یا 4 سال خیلی وقته همدیگرو میشناسیم و خیلی دوست داریم همدیگرو
من با دختر بودنم نمیترسم اون میترسه ک ازدواج کنه بیشتر از نظر ذهنی :(

سلام دوستان. به نظره من مردها بدترین موجودات روی زمین هستند.

همشون ازدم چش چرونن..

من اگ از دست شوهرم ناراحت میشم بهش میگم بعدتر ناراحت میشه باز من باید منت بکشم دوس ندارم ولی بعضی وقتا بهم توضحیح میده چرا و برای چی قانعم میکنه چیکار کنم ک اگر وقتی تقصیر کار اونه اون بیاد ناز بکشه،نه من.پنج ماه عقدیم

وااااای خداااا دیوونه شدم من
این چیزایی که خوندم وقتی فکر میکنم میبینم واقعا مردا پیچیده نیستن اما یه چیزی رو اصلا نمیفهمم اینکه رابطه نا با مردا چطوری باید باشه الان من با دوست پسرم خوبم اما نمیخوام از دستش بدم یجورایی ترس دارم و نمیدونم چطوری باهاش رفتار کنم
یه عده میگن باید بی محلی کنی جذبت شن و مردا عاشق اینجور دختران اما یه عده میگن باید از محبت کردن سیرابشون کنی
و یه چیزی که نمیدونم اینه که وقتی از چیزی ناراحته. نمیدونم چطوری خوشحالش کنم یا وقتی دردو دل میکنه چطوری رفتار کنم اوووووف خنگ شدم رفت خواهشا کمک کنید دیوونه شدم واقعا

هفت ساله باشوهرم ازدواج کردم واروز اول بخاطرزورگوییاش کتک خوردم مثلا ساعت دوشب بیرون میره وقتی میگم نرو منو میزنه خونوادش هم کاملا خفه میشن وبا اینکه میدونن اون مرتکب اشتباههای بزرگ وزورگویی بی منطقه بازم لالمونی میگیرن وهیچی بهش نمیگن دیگه خسته شدم دلخوشی ندارم اززندگی مشترکم بیزارم اصلا دست ودلم به کار ومرتب کردن خونه نمیره کسی میتونه بهم کمک کنه چطوری از شر شوهرم راحت شم چیکار کنم بره دیگه برنگرده مثل خیلی از مردا که میرن و برنمیگردن کمکم کنید

مردها واقعا با هم فرق دارند...مردهایی هستند که واقعا قدرت درک یه زن را دارند...یک دختر و ظرافتشو حس میکنند..و متاسفانه خیلی کم هستند....من کاملا تفاوت ها رو حس میکنم و همیشه برای خودم مردی رو آرزو میکنم که بتونه حسم کنه ...همین

من و همسرم 3 ساله ازدواج کردیم تا چند ماهه دیگه صاحب فرزند میشیم و خواستم تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک بزارم.
باورم اینه هیچ مشکلی حل نشدنی نیست.
اگه اون افرادی که ظاهر و ثروت رو ملاک ازدواج میدونن خارج از این جمع فرض کنیم.
اکثر مواقع زنها مردی رو میپسندن که استوار محکم تو چشم باشه زیاد حرف بزنه و به قول معروف مورد توجه جمع کثیری از دخترا باشه.

بر عکس اکثر مردا دنبال زنی با حجب و حیا کم حرف و باهوش و از لحاظ فهم و منطق یه چیزی شبیه خودشون هستن.
به نظر من هر دو طرف باید خودشون رو به چیزی که همسرشون میخواد سوق بدن و همیشه انتظار جواب متقابل نداشته باشن.
اکثرا منتظر یه رفتار خوب هستیم تا اینکه خودمون آغازگر رفتار خوب باشیم یا اینکه پیش خودمون میگیم من فلان کارو کردم حالا نوبت اونه که جبران کنه.
وقتی همیشه خوب باشیم و رفتار خوبی با طرف مقابل داشته باشیم و مهمتر اینکه مقابل رفتارمون چیزی رو طلبکار نباشیم شک نکنید با ادامه روند طرف مقابلم دست به کار میشه و دنبال راهی که خوشحالتون کنه میگرده.

دوستان سلام به نظرمن یک سری ازآدما عوض نمیشن چرا؟چون که نمیخوان عوض بشن.چون خودشونو زدن به خواب وبیدارکردن اینجور آدما کار دشواریه..

دوستان سلام به نظرمن یک سری ازآدما عوض نمیشن چرا؟چون که نمیخوان عوض بشن.چون خودشونو زدن به خواب وبیدارکردن اینجور آدما کار دشواریه..یکی ازاون آدما همسره منه که هیچ وقت انسان نمیشه.نه اخلاق داره.نه درک داره نه گذشت داره..هیچ وقت نیازه یک خانمو نفهمید..

سلام من یک خانم هستم که خیلی هم گرمی و سردی این دنیا رو چشیده ام و تجربهای زیادی توی زندگیم داشتم اما یک چیز رو توی این زندگی هیچوقت نفهمیدم و هیچکسی نیست ک جواب سوال من رو بدونه ...من میخوام بدونم چرا توی این دنیا چرا هرکی بده خوش شانس تره خوشبخت تره
چرا هرکی بدی میکنه ادما بیشتر میخوانش؟دوم اینکه چرا مردایی که زنای خوب دارن محترم زرنگ خونه دار و هزاران دیگه قدرشونو نمبدونن اما مردای دیگ که زناشون دورارجونتون هار و عوضی وسرزبون دار و پرو هستن و هیچی ام از خونه داری و شوهر داری نمیفهمن این مردا چرا بیشتراینزنا رو میخوانن چرا قدرشونو بیشتر میدونن چراهمبشه بدی موفق میش خواهش میکنم اگه کسی واقعن جوابمو میدونه منطقی بگه چون این روزا دارم پشیمون میشم از خوبیام و خوب بودنم همش فک میکنم ک منم بشم یکی مثل اونا تا خوش شانس تر و خوشخت تر بشم :((


در ضمن بگم که خیلی از ادمای دورو برم رو هم دارم میبینم که اینجوری هستن خیلیا...متاسفانه

سلام من یک سال نامزد بودم ویک سال هم هست ازدواج کردم بعضی از کارایی همسرم اذیتم میکنه مثلا بهش میگم حق نداری با دختر خاله و دختر عمت دست بدی و هن دیگ رو بوس کنید اولش گفت باشه بعد خودم دوبار دیدم تکرار میکنه . خسته شدم . اهمیتی به حرفام نمیده تو خونه اصلا حرف نمیزنه ولی خونه ای مادرش که میشه همش بگو بخند شوهرم دوست نداره باهن عکس بگیریم ولی اگ کسی دیگ بگه قبول میکنه . برا بیرون بردن من بنزین نداره اما اگ خواهرش یامادرش زنگ بزن بگ بیامارو ببر بیرون داره .خسته شدم تورو خدا تورو به امام حسین کمکم کنیت دارم دق میکنم

سلام من که از همسرم خیلی راضیم یک ساله عقد کردیم خیلی همدیگرو درک میکنیم اصلا مشکلات شمارو نداریم اون زندگیمه عاشقشم اونم همینجور فوقالعاده احساساتیه حتی از من بیشتر و خیلی بهم احترام میزاریم

سلام. من. عاشق نامزدمم. اونم منو. دوست. داره. اما. مشکل اینجاست. که نامزدم. زود رنجه. همیشه. همین زود رنجیشش. ازیتم. میکنه. همیشه باید. باشم. که. ناراحتش نکنم. میخوام. باهاش. شوخی کنم. بخندم. اما. مترسم. از شوخیام. برنجه. چیکار کنم. لطفا راهنمایم. کنین. ممنون میشم

سلام.من میخوام زن بگیرم بنظرتون چقدر مایه میخواد. ینی کلا چقدر باهام اب میخوره .یه زن معمولی همین .فقط بیشتر از ۵ میلیون نشه چون بیشتر از این قیمت برام نمیصرفه

سلام دوستان.ان شا الله که همگی مشکلاتتون زود زود زود حل میشه
میدونم نظر من ربطی اصلا به موضوع نداره ولی اومدم اینجا دلم خواست که بگم!
خواهر و برادرای گلم ازتون خواهش میکنم هرکی این مطلبو میخونه لطفا برای موفقیتم یه صلوات بفرسته این روزا منتظر یه اتفاقم یه تغییر که اگه اتفاق بیفته کل زندگیم عوض میشه.فقط یه ماه دیگه مونده...

سلام من ۳ ساله ازدواج کردم هنوز نامزدیم تا حالا یه بار با شوهرم تنهایی جایی نرفتم همیشه مادرشوهرم وخواهرشوهرام با ما میان میرن وقتی تو خونشونم هستیم یه ثانیه تنها ننشستیم تا حالا یه بارم دستای شوهرم لمس نکردم حتی وقتی میخواد من بیاره خونمون بازم میان یا وقتی مهمون میاد خونه ما بازم میان باهاش

سلام.من ۴ ماهه که نامزد کردم شوهرم خیلی قیرتیه و دوس داره حرف حرف خودش باشه.زود ناراحت میشه.پیش مادر و پدرش بلند باهام صحبت میکنه سرم داد میزنه میشه راهنمایی کنید؟؟؟

شوهرم قیرتیه چیکار کنم

اوووووف بچه هاااا همه ی اینارو منم تو زندگیم دارم تجربه میکنم خیلی سخته.جالب اینجاس من هنوز19سالمه.نمیتونم تحمل کنم..میناخانوم زندگیت واقعا مثه زندگیه من

سلام
من نزدیک سه ساله که عقدم
اوایل همه چیز خوب و خوش و خرم و عالی بود
اگه ناراحت میشدم نازمو میکشید
اگه خوشحال میشدم باهام خوشحال بود
از زیبایی هام تعریف میکرد
از آرایشم؛از اندامم؛از همه چیم
براش ارزش داشتم
اما الان هیچی براش مهم نیست اگه از یه چیزی ناراحت بشم و بهش بگم با بیتفاوتی برخورد میکنه یا میگه حقته...اکثر مواقع با نیش و کنایه باهام حرف میزنه
از قصد حرفایی رو میزنه که لج منو دربیاره
بود و نبود من اصلا براش مهم نیست و فرقی نداره
تازگیها جوابمم درست نمیده
باید صدبار صداش کنم تا یه بارشو آقا به خودش زحمت بده و جواب بده
البته دغدغه فکری و مشکلات خیلی داره
ولی نمیدونم چرا همیشه ما خانومها باید اقایون و شرایطشونو روحیاتشون رو درک کنیم
چرا اونا درک نکنند؟!
خب منم دل دارم
منم دخترم دلم محبت میخواد..دلم میخواد شوهرم با بیتفاوتی باهام برخورد نکنه.....
بعضی مواقع دیگه دل از دستم میره خودم بهش میگم یه کم قربون صدقه م برو یه کم به من محبت کن
ولی درکمال ناباوری میگه بلد نیستم
محبت میخوای چیکار و وقتی ناراحت میشم و ول میکنم از پیشش میرم یا بغض میکنم اصلا براش مهم نیست که بیاد از ناراحتی درم بیاره اصلا اصلا به روی خودشم نمیاره که من ناراحت شدم
من خیلی تنهام...خییییییییلی....اصلا بهم توجه نمیکنهT_T

سلام من شوهرم فوت شده ی پسر نوزده ساله دارم الان ی خواستگار دارم با دو تا بچه میترسم کمکم کنید چکار کنم

سلام ای کاش مشکل من همه ی اینایی که شما نوشتین بوداعتماد ازهمه چی مهم تره اگه اعتماد داشته باشی همه ی مشکلات دیگه ات حل میشه

به نظر من ازدواج کردن خیلی ریسکه. وقتی ادمها دایم متغییر الحال هستن. همو درک نمیکنن. وقتی قبل ازدواج هدف فقط ازدواجه و خوب همو نمیشناسن. اونوقت میرن زیر یه سقف میبینن طاقت رفتارای همسرشونو ندارن. ای کاش ادمها قبل تشکیل زندگی خوب طرف مقابلشونو بشناسن ، از خواسته های خودشونو با طرف مقابلشونو اگاهی داشته باشن بعد ازدواج کنند

سلام دوستان
قبلش ازهمه دوستان ممنونم
امامیشه یه عزیزی راهکارخوب بزاره برای انتخاب همسرمناسب ونحوه برخورد با اون بنده خدا که نه من اذیت شم ونه اونو اذیت کنم

وای چقدر مشکلات، خانوما از دل مردا هم خبر بگیرین، یه طرفه به قاضی نرین

ازدواج بزرگترین اشتباه بشریت مریضه آدذم واسه خودش دغدغه فکری درست کنه

مردها قاتلین روی زمین اند

خيلي متن خوبي بود كه هر سال بازنشرش مي كنيد؟:))))

بنظرم واقعی ترین پیام رو آقای امیر گذاشتن

چرا نظرات عهد بووووووق رو گذاشتید !!!!!!

خانهای گل من هم یک زن هستم.هیچوقت به یک مرد وابسته نشید و بدونید همیشه کسی هست که بیرون از در عاشق شماست و این رو به همسرتون هم تفهیم کنید. استقلال داشته باشید و یک قدم عقب تر از محبتی که میبینید محبت کنید.اول خودتونو دوست داشته باشید بعد شوهرتونو چون اونهم همین طوره.امیدوارم نظرم منتشر بشه اگر ناظر این پیام ها مرد نباشه!!

به نظر من مردها رفتارشون هیچ ایرادی نداره این بعضی از زنها هستن که رفتار درستی ندارن.ما زنها بیشتر مواقع حرفها و رفتارهای یه زن دیگه رو نمی تونیم تحمل کنیم.مردها کلأ از هر نظر عالی هستن من خودم متاهلمو دوتا هم بچه دارم.

من 6ماهه با یه اقا پسری آشنا شدم خودشو کشت تا نظرم بهش جلب شد...البته بگم ما تو یه بازی باهم آشنا شدیمو درتلگرام باهم درارتباط بودیم..الان 6ماه گذشته اخلاقش عوض شده دیگه مثه قبل نیست..بااینکه هفته پیش اومد خواستگاریم و اوکی دادیم..اما نمیدونم چرا مثل قبل نیست...احساسشو ازم دریغ میکنه..بارها بهش گفتم اما فایده نداشت..ضمن اینکه پسری باخانواده و بافهمو شعوره اما اینجا دیگه بی شعور بازی درآورد...نمیتونمم بهش بی تفاوت باشم..چیکار کنم

کاش میگفتین چه کاری اونهارو خشگین میکنه؟

سلام...من دارم دیوونه میشم تازه 3 ماهه ازدواج کردم شوهرم همش مادی نگاه میکنه تا الان نگفته خانم ی کش مو حتی احتیاج داری یا نه؟ همش میگه برو سرکار وضعیت مالیمون خوب نیس درصورتی ک رفتم دنبال کار منتظرم جپاب بگیرم چون آخر ساله جواب نمیدن! ی محبت نمیکنه حتی ناز و نوازش نمیکنه ی همکار قدیمی داره همش عکسای ناجور از روابط میفرسته بهش اینم فهمیدم ک خوشش میاد احساس حالت تهوع دارم به این زندگی حس میکنم اشتباه انتخاب کردم نمیدونم چیکار کنم کمکم کنین

مردا هیچوقت درست نمیشن فقط باید کمتر بهشون اهمیت بدی مردا قاتل زنها هستن لعنت به این عدالت

من یک ساله ازدواج کردم.
با همکارم....با شرایط کاری و ساعت کاری یکسان.
ولی همسرم همیشه خسته و بی حوصله ست. ضمن اینکه کل مسئولیت خونه برعهده منه. همیشه بهونه برای بد اخلاقی کردن داره.
با اینکه تازه یک سال شد شدیدا از زندگی سیرم.
تازه میگه بچه بیاریم. مگه مغز خر خوردم با این اخلاقش و این مشغله ها که سرم ریخت؟؟؟
خونه مامان خودم مثل مهمان میشینم.خونه مامانش همش مشغول کارم .باز ازم شاکیه که رفتارم بده.
دیگه دارم دیوونه میشم.
هیچوقت هم نمیگه دقیقا ازم چی میخواد که اینقدر اعتراض نکنه بهم.

من یع دخترم پنج ماهه با یکی دوستم .هدفمون ازدواجه .با این نوشته های شما سنکوپ کردم .و از ازدواج کردن ترسیدم. خب الان تکلیف چیه تا اخر عمر مجرد بمونیم ما دخترا؟؟

سلام خانومای گل .منم یکی ام مثل شما .منتها بر عکس .از شانس قشنگم یه پسری نصیبم شده با حوصله خوش اخلاق .احساسی .ولی من به خاطر شرایط خانوادگی که توش بزرگ شدم شعور برخورد باهاشو ندارم .پدر زن باز و مادر شکاکی داشتم که همه عمرشون مشغول جنگ و دعوا نقد هم دیگه بودن .و الان من یه دختر 23ساله هیچ تجربه ای ندارم که ازش استفاده کنم .رفتارام دیگه خودمم خسته کرده چه برسه به نامزدم .بهونه گیر شدم .عصبانی میشم هر چی از دهنم در میاد بهش میگم اون قهر میکنه میره فردا با گل میاد مبگه میدونم تقصیر من بوده اگه من همسر خوبی بودم نباید تو اینقدر درد و دلای وحشتناک میداشتی که عصبانیت کنه .به نیازای جنسیش جواب نمیدم اونم فقط میگه حوصله کن توکل بر خدا درس میشه .ولی من میدونم درس نمیشه ...من یه دیوونه ام .یه روانی ام .بد رفتارم .افسرده ام .میگم خدایا بن عاشق چی من شده .باورتون نمبشه هفت سال تموم اومد و رفت تا دلم راضی شد بهش جواب مثبت بدم چون وقتی بابامو میدیدم حالم از هر مردی بهم میخورد .مامانم بلد نیس راهکار نشونم بده .هیشکی رو ندارم کمکم کنه بتونم جوابگوی محبت های همسرم باشم .من دانشجوی پزشکی هستم .همه اش فکر میکنم به خاطر موقعیتم اومده منو انتاخب کرده ولی هفت سال پیش که من جوجه دبیرستانی بودم .از طرفی خودش وضع مالیش خوبه .برام دعا کنید .حس میکنم دارم کم کم از دستش میدم .....

سلام. من حدود 40 روزه با پسری 39 ساله آشنا شدم خودمم 37 سالمه. از طریق آیدی تلگرام چون کارم ترجمست. برای یکی از دوستاش میخواست که بهم پیام داد. بعد گفت ازتون خوشم اومد قصد ازدواج دارم. از کارام زیاد تعریف شنیده بود.بعد از شرایط کار و زندگیش برام گفت از منم راجب خودم و خونوادم سوالهایی پرسید .گفت شرایط ازدواج دارم حسابدار شرکت خصوصی و خونه و ماشین داره از نظر مالی مشکلی نداره. تهرانه و منم شمالیم. حدود یکماه هفته ی یکی دومرتبه در ارتباط بودیم. ازش شماره خواستم گفت به نتیجه برسیم خودم تماس میگیرم که صحبت کنیم.اواخر من ازش خواسته هایی داشتم مثلا قضیه مون رسمی بشه خونوادش در جریان بزار اون میگفت شرایط مساعد بشه چشم. چون پدرشون بیمارن و قراره برای جراحی به خارج کشور ببره ایشون رو. منم خیلی احساسی برخورد کردم برای زودتر بهم رسیدن تحت فشارش گذاشتم. یه وقتهایی جواب منو نمیداد و من ناراحت میشدم ازم عذرخواهی میکرد که زیاد نمیتونه تلگرام بیاد کاراش زیاده. منم خیلی عجولم. البته اینو بگم که جفتمون قبلا ازدواج ناموفق داشتیم . دو هفته ای میشه که جواب پیامهامو نمیده منم ازش معذرت خواستم که خواسته های بیجا داشتم و منتظرش میمونم. باید چیکار میکردم لطفا راهنماییم کنید . ممنونم

خانوم ها اصلا حوصلشون رو ندارم خیلی احساسی ان و حق رو ب خودشون میدن فقط . درک نمیکنن تو فکر مرد چی میگذره کل حرفشون اینه ک اهمیت نمیده نمیدونم عصبیه فلانه فلانه > جالبه خانوما جایی رو پیدا کردن جمعشون هم جمعه واسه غیبت اینترنت جای خوبه براتون.

لطفا کمکم کنید مادرمینا چند شب پیش منو همسرمو باخانواده همسرم برا افطاری دعوت کردن اما شوهرم نیومد گفت من خستم نمیام اوناهم ناراحت شدن حتی شوهرم یه زنگ نزد از پدرم معذرت بخاد تازه بامنم لج کرده حرف نمیزنه چون گفتم زنگ بزن عذر بخواه خیلی لجبازه شما بگید چی کارکنم خیلی دلم گرفته

مگه ادم مریضه ازدواج کنه اگه قراره انقد بد بخت شه

سلام. واقعا مردهارو نمیشه شناخت و هرچی خوب و منطقی حرف بزنی و واضح همه چیو بگی نمیدونم نمیفهمن یا خودشونومیزنن به نفهمی چرا همش ما باید جوری که اونا میخوان باشیم؟

من ۸سال از زندگیم میگذره دوتا پسر دارم اما بزرگترین ارزوم برگشتن به روزهای نامزدیم !!که یه ارزوی محاله .....عزیزم از این روزات خوب استفاده کن که دیگه شوهرت هیچ وقت این ادم نیست

با سلام من نامزدمو خیلیییی دوست دارم و باهم خوبیم ولی خیلی از کارایی که میکنه مورد تائید من نیست.حس میکنم مرد ضعیفیه ولی اصلا بهش چیزی نمیگم.چون نمیخوام اعتماد به نفسشو بگیرم.حالا این رفتار باعث میشه که فک‌کنه خیلی قوی و محکم هستش و عملکرد درستی داره.و مشکل اصلی اینجاست که خب من هممش تو خودم میریزم و حس رضایت و ارامش ندارم.این تائیدی که فرمودید چطوری باید باشه.من یکم خسته شدم از بس الکی وانمود کردم همه چی خوبه.ممنون میشم پاسخ بدید

محل سگ به مردا ندید . تجربه من . هر چی محبت کنی احمق تر میشن . خودتو دوست داشته باش . مردا ارزش ندارن.

به نظر من همه مرد ها يه جور نيستن
من ده ساله ازدواج كردم و كاملا از زندگيم راضيم ☺️

سلام خیلی از نظرا رو خوندم.خانمی که خیلی سختی کشیدی وداری با چنگ ودندان بخاطر ابروت با زندگیت میجنگی.شیرزن شمایی.کار سخت مال زنای هست که شوهراشون دست به زن دارن ولی صداشون پیش کسی در نمیاد.نمیگم تحمل کنید نه.ولی یه سبک سنگین بکنید خوبی های همسرتونم ببینید مهربونیاشو خاطرای خوب مشترکتونو.ببینید ارزش جدا شدن داره یا ن.ضمنا مشکل وبحث ودعوا بخدا توهر زندگی هست کن وزیادش فرق داره فقط.فک نکنید بعضیا خیلی خوشبختن ومشکلات شمارو ندارن.ماها خیلی وقتا با خانوادمون پدر ومادرمونم گاهی بحثمون میشه پسر/دختر مردم که جای خود دارد.پس صبرتونو کمی ببرید بالا.ناامید نباشید.بخدا توکل کنید.خوش بین باشید.باالبخند ومهربونی سعی کنید بامشکلات کنار بیاین.به عشق روزهای خوبی ک داشتید.

سلام خیلی از نظرا رو خوندم.خانمی که خیلی سختی کشیدی وداری با چنگ ودندان بخاطر ابروت با زندگیت میجنگی.شیرزن شمایی.کار سخت مال زنای هست که شوهراشون دست به زن دارن ولی صداشون پیش کسی در نمیاد.نمیگم تحمل کنید نه.ولی یه سبک سنگین بکنید خوبی های همسرتونم ببینید مهربونیاشو خاطرای خوب مشترکتونو.ببینید ارزش جدا شدن داره یا ن.ضمنا مشکل وبحث ودعوا بخدا توهر زندگی هست کن وزیادش فرق داره فقط.فک نکنید بعضیا خیلی خوشبختن ومشکلات شمارو ندارن.ماها خیلی وقتا با خانوادمون پدر ومادرمونم گاهی بحثمون میشه پسر/دختر مردم که جای خود دارد.پس صبرتونو کمی ببرید بالا.ناامید نباشید.بخدا توکل کنید.خوش بین باشید.باالبخند ومهربونی سعی کنید بامشکلات کنار بیاین.به عشق روزهای خوبی ک داشتید.

همسرمن خیلی زود جوش میاره اصلا حرف زدن باهاش فایده ای نداره همیشه دوست داره حق رو به او بدم به حرفهام توجهی نداره اگر مقصر خودش باشه مقصر رومن میدونه میگه توباعث شدی

این راه حل ها همش دروغه مخصوووووصا برای مرد های ایرانی !!
بهشون بگیم تو خوبی؟ بهشون اعتماد به نفس بدیم؟پرو ک میشن هیییچ رو ادم سوار میشن و فکر میکنن ازت بهترن و گند میزنن به زندگی قشنگی ک داری (همه ی مردای دنیا ام البته سرو ته یه کرباسن!!)همه خائن!همه دنبال سکس ! و همه پر از اعتماد به نفس کاذبی ک ما خانوما بهشون دادیم تا یادبگیرن مارو از اجتماع و هرجای دگ بندازن بیرون و کمتر از خودشون ببینن!
به خودتون بیاین !

سلام . شوهر من از تولد گرفتن بدش می آید . کلا شوهرم و مادرشوهرم و خانوادشون از تولد متنفرند . و تا اسم تولد می آید عصبانی میشوند . یک بار خواستم برای دخترم تولد بگیرم ، مادرشوهرم و برادرشوهرهایم سریع گفتند میخواهی تیغ زنی کنی .
همه تولد را دوست دارند ولی شوهرم و خانوادش از تولد بدشان می آید. یک بار برای دخترم یک کیک کوچک خریدم و آمدم خانه . اصلا هیچ کس را دعوت نکردم و فقط من و شوهرم و دخترم بودیم . کاملا خصوصی . و شوهرم تا کیک را دید آنقدر عصبانی شده بود که کیک را برداشت و میخواست بندازد دور و داشت پرت میکرد.
شوهرم از تولد گرفتن بدش میاد . مادرشوهرم هم بدش میاد. پدرشوهرم هم بدش میاد و بقیه خانوادشون. وضع مالیشون خوب و متوسط است ولی از تولد متنفر هستند.

الان دخترم یازده ساله است و تا حالا در عمرش برایش تولد نگرفته ایم . خیلی دخترم ناراحت است . منم خیلی ناراحتم . شوهرم اجازه نمی دهد تولد بگیریم برای دخترمان.

یه سوال:به نظر شما مردی که هر موقع بیاد پیش دوست دخترش و از او بغل یا یه رابطه در حد رو لباسی بخواد واقعا از علاقشه که نمی تونه خودشا کنترل کنه چون بعضی وقتا در حد یه بغل اروم میشه میشه راهنماییم کنید

طلاق بگیرین راحت

فقط طلاق

سلام دوستان من دوسال که عغد کردم ودرحال حاضر هفده سالمه ومشغول تحصیل هستم شوهرمن ازاون دسته مردهایی که حاضره برای خوشحالی زنش هرکاری بکنه کنارتمام خوبیهاش بدی هایم داره اما چیزی که منو هرروز عاشق ترمیکنه محبت روز افزونشه راستش شوهرمن سرباز بااینکه مشکلات اقتصادی اذیتم میکنه وباعث میشه بی دلیل ایراد بگیرم اما شوهرم همیشه باقربون صدقه رفتناش منوآروم میکنه ومنم باغرغر کردن وسرزنش ناراحتش میکنم آخه راستش بی پولی سخته نکته اینجاست ک خدا بزرگه ومشخصه ک امروز بافردا متفاوته ....راستی ازبدی های شوهرم اینه که زیاده حساسه نمیدونم بخاطرچی ولی زیادی بددل وبخاطر همین اسرار داره ادمه تحصیل ندم امامن عاشق درس خوندنم واقعا هم درسم خوبه ودوست ندارم محدودباشم وظیفم فقط شستن لباس ونظافت خونه باشه لطفا راهنماییم کنید چطور راضیش کنم وبارضایت همسرم تحصیل داشته باشم؟؟؟

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

سلام

اطلاعاتتون مفید بود, مرسی از پیج خوبتون (:

سلام شوهر من دانشگاه میره ومن از این بابت خیلی اذیت میشم می ترسم من از چشش بیفتم افسرده عصبی شدم.تو رو خدا بهم بگین چیکار کنم

من و نامزدم شش ماه با هم رابطه داشتیم از اول هم یکم قد تشریف داشت ولی الان خداروشکر خیلی خیلی تغیر کرده و زندگی با عشقی داریم

سلام
من و نامزدم 4 سال باهم دوست بودیم و حدودن دوسال اول باهم مشکلاتی داشتیم. اما بعد اون دوسال خیلی خوب همدیگرو شناختیم و درک کردیم خدا رو شکر.
پنج ماهی هست ک عقد کردیم خانوادش فوق العاده ان و خودشم از دوران دوستيمون صدبرابر بهتر شده
همه جوره بامن کنار میاد و البته منم نسبت ب اون اینطور رفتار میکنم
حرفم اینه ک شناخت و درک متقابل قبل از ازدواج خیلی مهم و تاثیر گذاره، حداقل برای من ک اینطور بود
همه مردها یکجور نيستند، شاید با تغییر دادن یک رفتار کوچیک تو زندگيتون تاثیرات بزرگی رو ببينين
موفق باشید

مردها یدونه هستن بایدزن دل مردهاروبدست بیارن وگرن هیچه

سلام منم چند سالی هست باپسر عموم حرف میزنم همیشه قول ازدواج بهم میده ول هنوز چیزی به خانوادش نگفته جدیدا به اخلاقم گیر میده میگه بی محلی بهم میکنی ولی بخدا اصلا اینجور نیست میگه باید جلوی جمع طوری رفتار کنی که انگار نامزدهستیم ولی خودش اینجور نیست

سلام مرد من می گوید که تمام زن ها بد هستند عقل ندارد آیا زن برای مرد جان خود را فدا کوند تا مرد راضی شود

ای کاش منم نامزد داشتم یکی که حس کنم مال خود خودمه

مرد خوب وجود نداره همشون فقط دنبال خواسته ی خودشونن همین چشم چرون وهوسباز

خیلی آرزو ی مردی که مال خود خودت باشه نداشته باش چون مردا هیچ کدومشون به یکی راصی نیستن تو پستو خونه هاشون ده تا دیگه رو زیر سر دارن خواهر

باسلام .من خییییییییییلی همسرم رو دوسدارم .درواقع عاشقشم ونمیتونم بدون اون یه لحظه باشم.اون هم خیییلی محبت میکنه اما هروقت بحث پیش بیادکه منبعش از مادرش سرچشمه میگیره من همیشه میرم طرفش و بهش محبت میکنم ک ازدلشون دربیاد.و اینکه من تو این شهر غریبم خانوادم خیییلی ازم دورن اما نه خانواده ام درکم میکنن نه همسرم ک انقد من بیشتربهش محبت میکنمامااون نه و همیشه هم ازطرف خانوادش ناراحتم و همیشه مضطربم.

دوستان سلام من ۱۸سال دارم باکسی حرف میزنم به شدت دوسش دارم ولی اون خودش بامشت دخترای آشغال سرگرم میکنه قرارباهاش حرف بزنم ولی نمیدونم چطوربهش بگم دوسش دارم میخام درکنارت زندگی کنم دوستان لطفن راهنمایی کنید

مردا فقط واسه خواهر مادر خودشون احساس دارن برای زنای خودشون میگن بدرک بزار بمیره از غصه

سلام. به نظرم همه مردها شبیه هم نیستند و مرد خوب هم داریم ولی متاسفانه من گیر بدش افتادم
همسرم خیلی دهن بینه و تا دعوامون میشه امکان نداره کسی از خانوادش رو خبردار نکنه ولی من اغلب خانوادم از دعواها بی خبرند آبرویی برام نذاشته از دستش نمیدونم چکار کنم واقعا درمونده شدم
از طرف دیگه پدر بد اخلاقی دارم که نمیشه دو جمله باهاش حرف زد اونم از شوهرم بدتره وگرنه لحظه ای درنگ نمیکردم و طلاق میگرفتم
ب نظر شما باید چیکار کنم؟

سلام ب همه من یازده ساله عروسی کردم خیلی تنهام همین

سلام دوستان خسته نباشید به جای این همه ناامیدی فقط دست به دامان خدا شوید باور کنید خدا تنها کسی که بی منت کمک می کنه اونم درست موقعه ای که همه درهارو بسته می بینید

سلام دوستان خسته نباشید به جای این همه ناامیدی فقط دست به دامان خدا شوید باور کنید خدا تنها کسی که بی منت کمک می کنه اونم درست موقعه ای که همه درهارو بسته می بینید

سلام بیشتر شماها اولش عاشق شوهراتون بودین وهیچ کدوم از عیباشو نمیدیدین ولی گذر زمان وتکراری بودن شمارو تازه بینا میکنه بعد میفهمین که چخبره مشکلات از همینجا شروع میشن...

وای تورو خدا ازدواج نکنید بزرگترین اشتباه من تازه نامزد کردم هنوز عقد نکردیم ولی پشیمونم همش دعوا داریم نام زدم عصبیه همش باید حرف حرف خودش باشه نمیدونم چیکار کنم میترسم به خانوادم بگم بخدا قدرمجردیتون بدونید

سلام من یک سوال داشتم من همسرم در عسلویه کار میکنه و قرار بعد ازدواجمانمن بمونم خونه مادرم بعدهفته ای دوروز میاد اینجا من نمیدونم چطوری رفتار کنم که اون دوروز را باهم باشیم و فامیلای شوهرم نیان خونمون

من که شوهرم از اول زندگی لجبار وبچه ننه بود الانم همینطوره ودست بزن واره هر ۲ سال یبار کتک وکتک کاری منماین دفعه ابادش کردم گفتم هرچی میخواد بشه دیگه جون بهلب شدم دیگه خستم کرده خسته الان چند وقته قهره خیلیم دهن بین وپر ادعا خدا لعنتشون کنه که پسرای بی لیاقتشونو زن میدند وتازه بعد ازدواج پسراشون میشن مادر ولوسشون میکنندکه با دخترای بدبخت نتونند زندگی کنند .

سلام شوهرمن یه مدت فیلم های مبتذل نگاه میکنه خیلی ناراحت میشم چندبارم دعوا کردیم ولی فایده نداشته لطفاراهنمایم کنید

سلام من ۷ ساله ازدواج کردم شوهرم اوایل عاشق من بود ولی رفته رفته چنان سرد شد که الان حتی طی روز فقط یه سلام و خداحافظ داریم انقدر بی تفاوت که خسته شدم دلم میخواد یه مرد باشه که باهاش درد و دل کنم

مردا خیلی خودخاه هستند

یه زن وقتی وارد یه رابطه میشه کلی امیدو آرزو داره.این که کسی مثل یه کوه پشتشه که نمیزاره آب تو دلش تکون بخوره.اولش سعی میکنه رابطه رو درست کنه هرچند مشکلات شدید باشه به خاطر عشق به شوهرش.مردها بعد از بچه دار شدن خیلی تغییر میکنن.ممیدونن که زنا به خاطر بچه هاشون نمیرن.از اون به بعد یه زن تحقیر میشه و دیگه سکوت تو خونه حکم فرماس.یاد یه شعری افتادم پیداش کردم براتون میزارم

من ٢٦سال زندگي كردم اين حرف هايي كه گفتيد اصلا به كار مردهاي امروز وديروز نميخوره واثري نداره .مردها موجوداتي كثيف هستن .

من ٢٦سال زندگي كردم اين حرف هايي كه گفتيد اصلا به كار مردهاي امروز وديروز نميخوره واثري نداره .مردها موجوداتي كثيف هستن .

سلام من نامزد هستم با نامزدم رابطه جنسی داشتم هنوز عقد نکردیمه.بیش از اون چیزی که فکر کنید دوسش دارم ولی نامزد مدتی هست بخاطر یه سری مشکلات دوس داره ازم جدا شه حتی گفتع بیا ببرمت دکتر واسه اون رابطه.بعد جداشیم اما من قبول نمیکنم و به زورم که شده میخوام نگهش دارم چون عاشقشم الان نمیدونم چکار کنم لطفا کمکم کنید چطو دل شو به دست بیارم

من واقعا از کمبود محبت رنج میبرم ...نادیده گرفته شدن از سمت شوهرم ..اینا بماند که مکالمه یا صحبتی باهم نداریم و هروقت میام بگم من فقط محبت میخوام زودی کلافه میشه و عصبی میشه ...بماند که من شاغلم و کل درامدم و دادم خونه موقعیت خوبی جور شد که اون خونه رو بعد یکسال فروختم و 220 میلیون گذاشتم روی پول خونه قبلی و خونه جدید خریدم ...خالص خودم دادم...خیلی منتظر بودم تشکر کنه ..شاخه گلی .چیزی..اخر خودم گفتم ...ولی درجواب گفت مگه چیکار کردی ...قلبم شکست

آلما جان عزیزم اشکال نداره یکم تحملتو بیشتر کن و جوری باش که محتاج محبت کسی نباشی تازه توکه خودت هم دستت تو جیب خود ته زیاد نباید به مرد جماعت بها داد واست شاخ میشن و همیشه خودشونو طلب کار میدونن

آلما جان عزیزم اشکال نداره یکم تحملتو بیشتر کن و جوری باش که محتاج محبت کسی نباشی تازه توکه خودت هم دستت تو جیب خود ته زیاد نباید به مرد جماعت بها داد واست شاخ میشن و همیشه خودشونو طلب کار میدونن

شوهر من خیلی بد اخلاق بعضی وقتا بهم فحش هم میده اخه من باید چیکار کنم خیلی خسته شدم لعنت به این زندگی

شوهره منم قهر كرده رفته ١٧ روزه با هم دعواي بدي داشتيم خيلي لجبازه أشتي نميكنه در صورتي كه مقصر دعوامون هم خودش بوده .ما فقط يك ساله ازدواج كرديم، چيكار كنم بياد خونه؟

نظرات مردم و که میخونی همان بحث زنان مریخی و مردان ونوسی یا برعکس دسته بندی کردند ولی به نظر من همه یه جور نیستند بیشتر این خصوصیت ها که میگویند بخاطر غریزه مردان یا زنان هست ک در وجود ماهاست و غلبه بر اینها هم خیلی سخته انسان ها موجودات پیچیده ای هستند عکس العمل ها و یا عمل ها تابع یه سری پارامترها مثل جامعه تربیت و..... است هر کدام از انسانها یه دنیای خاصی برای خودشون دارن

شوهر من همش قهر میکنه باهام چکار کنم؟

باز شماها شوهراتون بخاطر نياز خودشونم كه شده سراغي ازتون ميگيرن شوهر من كه دنيال اونم نيست يه بار كه كلي تيپ زده بودم لباس بازي پوشده بودم مثلا جذبش كنم اصلا به روي خودش نياورد منم گفتم چرا اصلا برات مهم نيست من چي مي پوشم گفت تو خارج همه همينجورين ديگه!!!!
تا حالا يه بارم خارج نرفته البته!!

هیچ کس وضعیتش به جالبیه من نیست،شوهر من بعد ده سال زندگی که خودم عینه ۱۰سال رو کار کردم و شاغلم بهم میگه نگرانیم اینه تو بمیری ماشینی که به اسمته میرسه به خانوادت،میگه خونه نمیخرم چون میترسم ازم بالا بکشی،فکر نکنم کسی حرفهای به این وحشتناکی روتاحالا شنیده باشه

بنظر من که مرد ها بهتر از زنها هستند چون آنها غرور واعتما د به نفس دارند

بنظر من هیچ آدمی کامل نیست هرکی خصوصیات اخلاقی خودش وداره فقط باهم صادق باشن میتونن از پی همه ی مشکلات در بیان

چرا میگن نامزدن در حالی که نیستن؟!!!!!

چرا میگن نامزدن در حالی که نیستن؟!!!!!

متاسفانه اینقدر به ما زنا ظلم شده که دیکه ظلم پذیر شدیم خواهرا من مجردم اما اطرافم پر ادمه بدبخته هر چقدرم شوهرتونو دوست دارین باید برا خودت تفریح و کار و سرگرمی داشته باشی باید ادم موفقی باشه تا همیشه سرکوفتت نزنه و فک نکنه اویزونشی مرد اگه خودش خوب نباشه ما نمی تونیم درستش کنیم اینجور افراد بد تربیت شدن خودشونم سعی نکردن سواد و شعور واقعی کسب کنن بیفایدست زندگی باهاشون فقط و فقط پیرتون میکنه

ازدواج مضخرف ترین کار دنیاست. هر وقت دلتون ازدواج خواست یکم بیشتر در مورد عواقبش فکر کنید.

مردا همشون عین همن متنفرم از هرچی مده مگه ما زنا غرور نداریم

سلام من 16سالمه و نامزدم25سالشه یه ماه میشه ک جشن نامزدی گرفتیم هنگامی ک نشون بودیم بهم خیلی توجه میکرد یه هفته بعد نامزدی خیلی سرد شده و چند باری با خوانوادش دعوام شده و اون هم ازم فاصلش هعی بیشتر شد لعد دعوا هامون لطفاً بهم بکید باید چیکارکنم تا نامزدم مثل اولش خوب بشه و برام وقت بزاره