مینی شعر (۱۳۱)
شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمر گی رهید.
نظر کاربران
گفتم : بدوم تا تو همه فاصله ها را
تا زود تر از واقعه گويم گله ها را
چون آينه پيش تو نشستم كه ببيني
در من اثر سخت ترين زلزله ها را
پر نقش تر از فرش دلم بافته اي نيست
از بس كه گره زد به گره حوصله ها را
ما تلخي نه گفتنمان را كه چشيديم
وقت است بنوشيم از اين پس بله ها را
بگذار ببينم بر اين جغد نشسته
يك بار دگر پر زدن چلچله ها را
يك بار هم اي عشق من از عقل مينديش
بگذار كه دل حل كند اين مسئله ها را
محمد علي بهمني
دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی است
تو مرا باز رساندی به یقینم، کافیست
قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم، کافیست
گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم، کافیست
من همین قدر که با حال و هوایت-گهگاه-
برگی از باغچه ی شعر بچینم، کافیست
فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوبترینم ! کافیست
محمد علی بهمنی
سخنم مست و دلم مست و خیالات تو مست
همه بر همدگر افتاده و در هم نگران....