۴۵۵۱۶۵
۵۰۰۳
۵۰۰۳
پ

طنز؛ باشگاه بدن‌سوزی

مهرداد صدقی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

بابا خودش را نیمرخ در آینه نگاه می‌کند و می‌گوید: هی هی، جوانی کجایی... کم کم دارم خمیده می­‌شم.

مامان می‌گوید: اتفاقا با جوانی‌ات هیچ فرقی نکردی.

جدا؟

آره از همون موقع همین جور خم راه می­‌رفتی.

بابا کمی به حرف مامان فکر می‌کند، چند بار خودش را توی آینه نگاه می‌کند و آخر سر شماره آقای عطاری را می‌گیرد.

بابا و آقای عطاری دم در با هم حرف زدند و هر دو جلوی هم چند قدم راه رفتند. حتی برای یک لحظه، بابا عین چالش مانکن‌ها ثابت شد و آقای عطاری از زوایای مختلف به او نگاه کرد. بعد هم جای‌شان عوض شد و نمی­‌دانم چرا بعدش نیش‌شان باز شد. وقتی بابا وارد خانه شد، کلمه‌های کلیدی‌اش را گفت: از شنبه باشگاه بدن‌سازی. پسرجان تو هم اون پایان‌نامه‌ات رو موقتا بذار کنار، با ما بیا ورزش تا فردا پس فردا زنت به خاطر هیکلت تو رو جلوی بچه خجالت زده نکنه.

خودم هم از کپی پیست کردن کمی خسته شده‌ام و بدم نمی‌آید ورزش کنم. برای همین روز شنبه همراه‌شان می‌روم. آقای عطاری انگار مصمم شده که ظرف یک هفته از گاندی به آرنولد تبدیل شود. سراغ هر کدام از دستگاه‌ها که می‌رود، آن‌قدر وزنه می‌گذارد که رضازاده هم برای برداشتن آن‌ها کم می‌آورد.

همین‌جور وزنه بزند هفته بعد عباس جدیدی کنار تخت او عکس یادگاری خواهد گرفت. موقع خروج از باشگاه، آقای عطاری می‌گوید: اولش راحت وزنه­ می‌­زدم اما آخرش وقتی می­‌خواستم همین موبایلم رو بردارم، دستم بوکس و باد می­‌کرد و نمی‌­تونستم.

بابا می‌گوید: راستی این چه آهنگاییه که می­‌ذارن؟ انگار تو بازار مسگرایی. برای سری بعد چندتا آهنگ محلی میارم تا همه موقع وزنه زدن کیف کنن.

آقای عطاری هم می‌گوید: من که از این باشگاه خوشم نیامد. هر کار می­‌کردم یه پسر پر رو می‌­گفت اشتباه می‌­زنی. مي‌خواستم یه سیلی بزنم زیر گوشش بگم حالا درست زدم؟ حیف که دو برابر من هیکل داشت.

بابا در حالی‌که دستش به خاطر وزنه­‌های سنگین بی‌رمق شده و حتی نمی­‌تواند سويیچ ماشین را در دستش نگه دارد، می­‌گوید: اونا مثل مرغای هورمونی فقط هیکل دارن. مثل ما زور مور ندارن که.

چند روز بعد، دیدم بابا دارد برای باشگاه موسیقی گلچین می‌کند. آن روز من باشگاه نرفتم اما نمی‌دانم بابا چه بحثی با مربی­اش کرد که کلا از عضویت در آنجا به اجبار انصراف داد. روزِ بعد از انصراف، بابا دوباره به آینه نگاه کرد. مامان گفت: ولی داشتی خوب می­‌شدی، حیف شد ورزش رو ترک کردی.

من ورزش رو ترک نکردم باشگاه رو ترک کردم. خودشون ضرر کردن.

از آن روز به بعد بابا برای اینکه ثابت کند آدم بدون باشگاه هم می‌تواند بدن‌سازی کند، با هر چیزی که گیرش می‌آید وزنه می‌زند. مثلا اگر نوشابه یا دوغ خانواده بگیرد، ضمن فرهنگ‌سازی و در حال خواندن نوایی نوایی، با همان بطری­‌ها پرس سینه می‌زند. حتی وقتی نوه‌ها را بغل می‌کند یا روی پاهایش می‌گیرد، در حال خواندن ترانه‌­های محلی با آن‌ها پرس پا و یا انواع حرکات سرعتی_قدرتی تمرین می‌کند.

برای همین مامان که دید اراده پولادین بابا ممکن است عوارضی برای دیگران داشته باشد، گفت: اولا که همه‌­اش داری اشتباه می‌­زنی. ثانیا خوبه، الان دیگه مثل خط‌کش راست شدی. یه ذره دیگه این‌جور ورزش کنی چشم می‌‌­زننت‌ها. بابا که می‌‌خواست با یک خربزه جلوبازو بزند، نفس راحتی کشید و رفت آن را قاچ کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج