طنز؛ تو خیلی دووووووری خیــلی دوووری
از سر بیکاری تصمیم گرفتیم چند مصاحبه انجام دهیم تا بلکه کمی از آمار بيکارهای جامعه بکاهیم و آمارها رو بهبود بخشیم، لذا در ابتدا با شاخ بزهای جداشده و در ادامه با یکی از مسئولان صحبت میکنیم:
سعيده حسنى در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:
از سر بیکاری تصمیم گرفتیم چند مصاحبه انجام دهیم تا بلکه کمی از آمار بيکارهای جامعه بکاهیم و آمارها رو بهبود بخشیم، لذا در ابتدا با شاخ بزهای جداشده و در ادامه با یکی از مسئولان صحبت میکنیم:
_خب عزیزم برامون از قبل جدا شدنت بگو/ +خیلی سخت بود، همهاش به هم چسبیده بودیم. بچههای محل مدام مسخرهمون میکردن. دیگه افسردگی گرفته بودیم. رومون نمیشد تو مجامع عمومی ظاهر بشیم. تا این که آن مرد آمد و بالاخره ما رو از هم جدا کرد./ _الان که جدا شدی، چه حسی داری؟/ +حس جدا شدن دارم./ _توصیهتون به شاخهای توی خونه که دارن مصاحبهتون رو میخونن چیه؟/ +توصیهمون اینه که خودشون داوطلبانه جدا شن/ _برنامهتون برای آینده چیه؟/ +والا قصد دارم کنکور ارشد مدیریت شهری ثبت نام کنم./ _جدا؟ میتونی؟/ +آره، چرا نتونم، تو شرایطش نوشته حداقل 5 سال سابقه کار ترجیحا در حوزه مطالعات شهری یا خدمات شهری پس از اخذ لیسانس را داشته باشد که ماشالا ما خودمون نمونه یک مدیریت موفق شهریایم./ _لیسانسم داری میخوای ارشد بخونی؟ [شاخاش را در حلق خبرنگار ما فرو میکند و مصاحبه پایان مییابد.]
در ادامه به سراغ یکی از مسئولان میرویم تا پیرامون سیل اخیر در سیستان و بلوچستان با او صحبت کنیم:
_تا به حال چه اقداماتی برای سیل در این منطقه انجام دادید؟/ +سیل؟ منظورتون بارش بارانه؟/ _نه منظورمون سیله./ +ما سیل نداریم، یه بارشی رخ داده، خیلی هم مفید و خوب/ _300 تا خونه آسیبدیده، چند تا روستا تخلیه شده... چه تمهیداتی اندیشیدید؟/ +ابراز امیدواری/ _تمهیدات عزیزم!/ +ابراز امیدواری دیگه، از بچگی به ما یاد دادن تو این مواقع ابراز امیدواری کنید، ما هم ابراز امیدواری میکنیم./ _ابراز امیدواری مگه جزو تمهیدات به حساب میاد؟/ +نمیاد؟/ _میدونی تمهید یعنی چی؟
مسئول کمی فکر میکند... ناگهان همه جا تاریک میشود و یک نور آبی در گوشهای از تصویر ظاهر میشود و ما تعدادی وایت واکر رو میبینیم که از گوشه کنار کادر وارد تصویر میشن. نورپردازی کمی بهتر میشه و ما متوجه میشیم اینا وایتواکر نیستن، مسئول هستن و دست هر کدوم ادوات موسیقیه. مسئولی که باهاش داشتیم مصاحبه میکردیم ناگهان در وسط تصویر ظاهر میشه و شروع میکنه به خوندن:
«معنی تمهیدات، معنی مدیریت، معنی شهرسازی، معنی ریاست، معنی پلاسکو، معنی زلزله، معنی بحرانها...»
(یه مسئول دیگه زیر صدای مسئول اصلی معانی رو میگه.)
«معنی فاصله...»
«مثلا فاصله سیستان و بلوچستان از پایتخت.»
و همه مسئولان با هم:
تو خیلـــــــــی دوووووری، خیـــــــلی دوووووری، تو خیلی دوری...
تا برنامهای دیگر خدا یارو نگهدارتون، سعی کنید زیاد دور نشید!
از سر بیکاری تصمیم گرفتیم چند مصاحبه انجام دهیم تا بلکه کمی از آمار بيکارهای جامعه بکاهیم و آمارها رو بهبود بخشیم، لذا در ابتدا با شاخ بزهای جداشده و در ادامه با یکی از مسئولان صحبت میکنیم:
_خب عزیزم برامون از قبل جدا شدنت بگو/ +خیلی سخت بود، همهاش به هم چسبیده بودیم. بچههای محل مدام مسخرهمون میکردن. دیگه افسردگی گرفته بودیم. رومون نمیشد تو مجامع عمومی ظاهر بشیم. تا این که آن مرد آمد و بالاخره ما رو از هم جدا کرد./ _الان که جدا شدی، چه حسی داری؟/ +حس جدا شدن دارم./ _توصیهتون به شاخهای توی خونه که دارن مصاحبهتون رو میخونن چیه؟/ +توصیهمون اینه که خودشون داوطلبانه جدا شن/ _برنامهتون برای آینده چیه؟/ +والا قصد دارم کنکور ارشد مدیریت شهری ثبت نام کنم./ _جدا؟ میتونی؟/ +آره، چرا نتونم، تو شرایطش نوشته حداقل 5 سال سابقه کار ترجیحا در حوزه مطالعات شهری یا خدمات شهری پس از اخذ لیسانس را داشته باشد که ماشالا ما خودمون نمونه یک مدیریت موفق شهریایم./ _لیسانسم داری میخوای ارشد بخونی؟ [شاخاش را در حلق خبرنگار ما فرو میکند و مصاحبه پایان مییابد.]
در ادامه به سراغ یکی از مسئولان میرویم تا پیرامون سیل اخیر در سیستان و بلوچستان با او صحبت کنیم:
_تا به حال چه اقداماتی برای سیل در این منطقه انجام دادید؟/ +سیل؟ منظورتون بارش بارانه؟/ _نه منظورمون سیله./ +ما سیل نداریم، یه بارشی رخ داده، خیلی هم مفید و خوب/ _300 تا خونه آسیبدیده، چند تا روستا تخلیه شده... چه تمهیداتی اندیشیدید؟/ +ابراز امیدواری/ _تمهیدات عزیزم!/ +ابراز امیدواری دیگه، از بچگی به ما یاد دادن تو این مواقع ابراز امیدواری کنید، ما هم ابراز امیدواری میکنیم./ _ابراز امیدواری مگه جزو تمهیدات به حساب میاد؟/ +نمیاد؟/ _میدونی تمهید یعنی چی؟
مسئول کمی فکر میکند... ناگهان همه جا تاریک میشود و یک نور آبی در گوشهای از تصویر ظاهر میشود و ما تعدادی وایت واکر رو میبینیم که از گوشه کنار کادر وارد تصویر میشن. نورپردازی کمی بهتر میشه و ما متوجه میشیم اینا وایتواکر نیستن، مسئول هستن و دست هر کدوم ادوات موسیقیه. مسئولی که باهاش داشتیم مصاحبه میکردیم ناگهان در وسط تصویر ظاهر میشه و شروع میکنه به خوندن:
«معنی تمهیدات، معنی مدیریت، معنی شهرسازی، معنی ریاست، معنی پلاسکو، معنی زلزله، معنی بحرانها...»
(یه مسئول دیگه زیر صدای مسئول اصلی معانی رو میگه.)
«معنی فاصله...»
«مثلا فاصله سیستان و بلوچستان از پایتخت.»
و همه مسئولان با هم:
تو خیلـــــــــی دوووووری، خیـــــــلی دوووووری، تو خیلی دوری...
تا برنامهای دیگر خدا یارو نگهدارتون، سعی کنید زیاد دور نشید!
پ
نظر کاربران
عالی بود. مخصوصا استفاده بامزه از آهنگ گزوه بُمرانی. مرسی.