دُزِ کاهانیِ کدام فیلم بیشتر است؟
چه می شود که حالا با عنوانی به نام «سینمای کاهانی» مواجه هستیم؟ او چه می کند که برخی هم نسلانش نمی کنند؟
روزنامه هفت صبح: چه می شود که حالا با عنوانی به نام «سینمای کاهانی» مواجه هستیم؟ او چه می کند که برخی هم نسلانش نمی کنند؟
در این گزارش ویژگی های مشترک موجود در آثار کاهانی را مرور کرده ایم تا به این جواب برسیم. در این دایره دو فیلم اول او به خاطر عدم اکران عمومی بیرون مانده اند؛ البته «آدم» و «آن جا» تعریف مورد نظر را ندارند.
از «بیست» است که امضای پررنگ کاهانی نمود پیدا می کند و مورد توجه قرار می گیرد. در تعریفی کلی، مختصات این سینما روی چند مورد تکیه دارد. یلخی بودن و دنیای کوچک آدم ها، خاکستری بودن شخصیت ها، موقعیت های خنده دار در عین تلخی، آدم هایی که قصد سوءاستفاده از بقیه را دارند، عبور از خطوط قرمز و ...
شکل کلی این سینما به فرم بازمی گردد یعنی کارگردان تلاش می کند شکل کلاسیک قصه گویی را بشکند و نقاط عطف فیلمنامه را جابجا کند. شاید برای همین است که برخی بعد از دیدن فیلم ها پیش خود می گویند «که چی؟!» منتقدان اما از تئاتر اصطلاح «ابزورد» را وام گرفتندو به فیلم هایش اطلاق کردند.
بیست
* دُزِ کاهانی: به لحاظ ترسیم فضای سیاه، نمایش تنهایی آدم ها و بی روح بودن روابط و استفاده ابزاری از آنها می شود گفت که بخشی از دُزِ کاهانی را دارد اما برخلاف فیلم های بعدی، از چرکی و لمپنی و ... در آن خبری نیست. از جهت سیاهی، تا حدی به «آدم» کاهانی نزدیک است. کاهانی اینجا فضایی سرد و بی روح را به همراه نظمی که سلیمانی اجبار به رعایت آن دارد به تصویر کشیده.
* دنیای آدم ها: فقر، تنهایی و سیاهی مهمترین ویژگی کاراکترهای «بیست» است. سلیمانی به عنوان صاحب رستوران، مردی به شدت دقیق است. با وجود اینکه همه چیز در آستانه فروپاشی است، همچنان روینظم و ترتیب حساس است. از روی تنهایی به افسردگی شدید مبتلا شده و دکتر به او اخطار می دهد که اگر بساط مراسم عزاداری را از آنجا جمع نکند، بیماری اش بدتر می شود.
از طرف دیگر زوج میانسالی هستند که بچه دار نمی شوند و تنها دلخوشی شان کار و زندگی در این رستوران است. آنجا کار می کنند، شب ها یک گوشه می خوابند و هیچ امیدواری دیگری برای ادامه زندگی ندارند.
در کنار آنها زن بیوه ای است که با بچه کوچکش تنها زندگی می کند. تنهایی و فقر زندگی او را هم سیاه کرده. جایی برای ماندن ندارد و روزش را همانجا به شب می رساند.
راننده رستوران هم از روی فقر، به شیوه خودش شارلاتانی می کند. یواشکی وانت مغازه را می برد و برای خودش بار جابجا می کند و... ترس از بیکاری و بی خانمان شدن، مهمترین نگرانی این افراد است و حالا سلیمانی اخطار داده که فقط بیست روز مهلت دارند از آنجا بروند چون می خواهد مغازه را تعطیل کند.
در واقع فیلم درست از زمانی شروع می شود که این اخطار بیست روزه به آنها داده می شود و هراس جمعی از تنهایی و بی سروسامانی بعدی، گلوی این چند نفر را می گیرد. خود سلیمانی اما برخلاف آنها درد پول ندارد، با وجود وضع مالی خوب، دلش مرده و سیاهی از این جنبه زندگی اش را دربر گرفته.
* شخصیت جذاب: سلیمانی با سختگیری ها، وسواس شدید و نظم فراوان یکی از جذاب ترین کاراکترهاست. او مدام مشغول مرتب کردن وسایلش است. مدام همه چیز را چک می کند و حتی کج بودن خودکار روی میز هم آزارش می دهد. یک جورهایی انگار به زندگی عادی و بدون تغییر خو گرفته، زندگی روزمره و تنهایی شدیدی که احاطه اش کرده. به همین دلیل هم هست که با ورود پسر جوان مخالفت می کند چون شاید ورود او به زندگی اش را یکجورهایی ناقض همان روزمرگی و یکنواختی می داند.
* فرامتنی: ندارد.
هیچ
* دُزِ کاهانی: اولین فیلمی است که توجه غالب منتقدان به آن جلب می شود و عناصرش جزء به جزء مورد تحلیل قرار می گیرد. اینجا است که کاهانی شکل جدیدی از سینمایش را معرفی می کند. اگر در «بیست» تلخی بیش از حدش مخاطب را آزار می داد، در «هیچ» موقعیت ها پر از خنده است.
این اما ظاهر ماجرا است. وقتی وارد خلوت شخصیت ها می شوی می فهمی چه دنیای چرکی دارند. کاهانی اما این دنیای چرک را با تلخی ظاهری نمی آمیزد. کاهانی در این فیلم چند دیالوگ و صحنه منشوری داشت که البته مورد اعتراض مسئولان وقت ارشاد قرار گرفت.
* دنیای آدم ها: «هیچ» همچنان تحسین شده ترین فیلم کاهانی است. آدم هایش دنیایی کوچک دارند و بر سر چیزهای ریز می جنگند. او داستانی چرک را با مقادیر موقعیت خنده دار درآمیخت و تا حدودی زهر ماجرا را گرفت. با اینحال سرنوشت آدم ها خوش نیست؛ خودکشی، جدایی و ترک خانه فرجام آدم های به ظاهر خوش قصه است.
در این فیلم به خوبی رنگ به رنگ شدن آدم ها را شاهدیم. نادر سیاه دره که به خاطر پرخوری از همه طرف طرد شده بود به خاطر تولید کلیه قدر می بیند و عزیز می شود. بیک به زنش زور گفته و حتی فریادش لکنت او را باعث شده. حالا هم قصد دارد زن دوم اختیار کند. دیگران نیز چالش های خود را دارند؛ از نیما (صابر ابر) تا لیلا (نگار جواهریان) و یکتا (باران کوثری) و عادل (احمد مهران فر).
* شخصیت جذاب: در «هیچ» شخصیت نادر سیاه دره با بازی مهدی هاشمی هم بدیع است و هم جذاب. در عین اینکه رفتارش چه قبل از طرد شدن و چه بعد از عزیز شدن، از مخاطب خنده می گیرد. هاشمی بعد از چند سال دوری از سینما با این فیلم شروعی تازه داشت. کاراکتر بیک با بازی مهران احمدی هم دیگر شخصیت جذاب فیلم است به ویژه در سکانس هایی که با نادر رو در رو می شود. از کاراکتر عمه (مرضیه برومند) و محترم (پانته آ بهرام) هم نمی توان راحت گذشت.
* فرامتنی: این فیلم در جشنواره بیست و هشتم فجر به صورت محدود اکران شد. مسئولان وقت سینما معتقد بودند فیلم برای اکران عمومی باید اصلاحیه بخورد. سرانجام فیلم با انجام اصلاحیه اکران شد. با اینحال «هیچ» به دلیل آنچه سیاه نمایی از ایران عنوان شد، مجوز حضور در جشنواره های خارجی را به دست نیاورد.
اسب حیوان نجیبی است
* دُزِ کاهانی: «اسب حیوان نجیبی است» تثبیت کاهانی در مسیری است که از «بیست» شروع شد و در «هیچ» به اوج رسید. او حالا به شدت مورد توجه منتقدان است و همه منتظرند ببینند این بار چه کرده. «اسب ...» با تیتراژی خوشحال شروع می شود؛ موقعیت های خنده دار آن به مراتب کمتر.
رضا عطاران در نقش یک پلیس قلابی که قصد تلکه کردن آدم ها را دارد، جذاب است اما نه به اندازه نادر سیاه دره و بدن کلیه سازش. با اینحال رد کاهانی به شدت پررنگ است: اینجا هم آدم ها یلخی و رها هستند، یک نفر قصد تلکه کردن دیگران را دارد، آن یکی نمی خواهد با دوستش باشد و ... یعنی باز هم با یک کمدی سیاه روبروییم. در فیل شوخی های منشوری به اندازه «هیچ» نیست اما یکی دو مورد دارد.
* دنیای آدم ها: باز هم دنیای آدم ها کوچک است؛ در پایان می بینیم مامور قلابی به مقدار ناچیزی پول هم راضی است! کل شب را با چند آدم همراه بوده و خودش را معطل کرده برای چند هزار تومان. همه آدم ها از مشکلی رنج می برند؛ از اعتیاد به مشروب یا مواد گرفته تا شکست عشقی. گویا پناهی برای رها شدن از این غم هم ندارند.
* شخصیت جذاب: رضا عطاران در «اسب حیوان نجیبی است» جذاب ترین شخصیت فیلم است. پلیسی قلابی با لهجه شهرستانی و رفتاری کاملا خونسرد. بده بستان های او با شخصیت هایی که غالبا گاف و مشکلی داشتند، لحظات بامزه ای ایجاد می کرد.
* فرامتنی: بعد از ناکامی «هیچ» این بار خیلی ها فکر می کردند «اسب حیوان نجیبی است» به راحتی در بخش رقابتی جشنواره پذیرفته شود اما مسئولان وقت سینمایی باز هم نظری دیگر داشتند. این بار فیلم در بخش تازه تاسیس نوعی نگاه اکران شد و کاهانی نامه ای پر از طعنه و کنایه خطاب به علیرضا سجادپور، مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی نوشت و در حقیقت دست به افشاگری زد.
فحوای کلی نامه می گفت که کاهانی به اسرار سجادپور فیلمش را به جشنواره داده و حالا منتظر پاسخ رفتار دوگانه مسئولان است. بعد از اکران جشنواره، منتقدان نظرات متضادی درباره «اسب حیوان نجیبی است» داشتند، فیلم اما در گیشه موفق تر از «هیچ» بود.
بی خود و بی جهت
* دُزِ کاهانی: با اینکه به لحاظ سیاهی، آشفتگی و چرکی به پای «هیچ» نمی رسد اما به هم ریختگی، شلختگی و پوچی نهفته در کل کار، می تواند امضای کاهانی را به رخ بکشد. دو ساعت تمام درگیری ذهنی و به هم ریختگی و در نهایت هیچ!
* دنیای آدم ها: همه چیز در یک صبح تا بعدازظهر اتفاق می افتد. قصه میان چهار نفر شکل می گیرد؛ دو زوج که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و مدام درگیرند. نگار جواهریان نماینده زنی از طبقه مذهبی و سنتی اجتماع است که ترس از بی آبرویی به خاطر حاملگی در دوران عقد باعث می شود به حول و ولا بیفتد و بخواهد عروسی اش را در بدترین شرایط راه بیندازد. در کنار او مردی بی کفایت وجود دارد؛ بازیگر ویدئوهای آموزشی با رقص و آواز برای کودکان که عملا هیچ جنبه و قدرت تصمیم گیری از خودش ندارد.
در مقابل این زوج، زوج دیگری را می بینیم که کلا بی قید هستند و به کوچکترین مسئله ای پایبند نیستند. این بی قیدی باعث شده که تا روز عروسی خانه را تخلیه نکنند و یک ذره هم نتوانند با شرایط کنار بیایند. از همه بدتر بچه آنهاست که دیگر به هر لحاظ آزاد است. تقابل این اصول و بی قیدی به همراه تصاویر شلخته ای که زوج عطاران و پانته آ بهرام به ما می دهند، فضا را بیش از حد آشفته می کند.
* شخصیت جذاب: محسن با بازی عطارتان شخصیت مردی کاملا بی عار و بی قید است که با وجود تمام تنش ها، کمتری سختی به خودش نمی دهد. مدام اعلام می کند که می خواهد کاری انجام دهد اما در نهایت حتی قدمی از قدم برنمی دارد.
* فرامتنی: به نظر می رسید «بی خود و بی جهت» بی حاشیه ترین فیلم کاهانی باشد. فیلم بدون مشکل خاصی وارد بخش مسابقه جشنواره سی ام فجر شد. نظرها درباره آن متفاوت بود تا اینکه در زمان اکران عمومی مثل چند فیلم با مشکل مواجه شد. این فیلم وارد لیست ممنوعه حوزه هنری شد و اجازه نداشت در سینماهای زیر نظر این نهاد اکران شود.
وزارت ارشاد دولت قبل هم با فیلم مشکل داشت. به زعم آنها کاراکتر چادری فیلم تصویری نادرست از قشر مذهبی نشان داده. گفتند کاراکتر را عوض کن تا فیلم اکران شود اما کاهانی حاضر به این تغییر نبود.
اعتراض کاهانی بعد از تحریم فیلم توسط حوزه بالا گرفت. او تندترین انتقادها را روانه وزارت ارشاد، حوزه هنری و البته همکاران سینماگری که با این نهاد همکاری داشتند، کرد.
از آن سو طولانی شدن پروسه اکران باعث شد او از نمایش عمومی «بی خود و بی جهت» انصراف دهد. «بی خود و بی جهت» بدون ممیزی هشت آذر ۹۱ روی پرده رفت و به رغم در اختیار نداشتن سینماهای حوزه هنری به فروش خوبی دست یافت.
استراحت مطلق
* دُزِ کاهانی: عبدالرضا کاهانی بعد از «هیچ» از حسین مهکام جدا شد و خودش به تنهایی فیلمنامه «اسب حیوان نجیبی است» و «بی خود و بی جهت» را نوشت. برخی منتقدان این را یک نقیصه می دانستند و برخی نه. کاهانی در «استراحت مطلق» از همفکری سعید قطبی زاده برای نگارش فیلمنامه استفاده کرده ولی با اینحال دُز خودش در این فیلم همچنان مشهود است.
این یعنی کاهانی چارچوب دنیای فیلمسازی اش را حفظ کرده و با هر فکر و سلیقه ای آن را خراب نمی کند. در این فیلم باز هم دنیای چرک ویژگی اصلی است. داستان در کارگاه پرورش کرم، کارخانه توالت سازی و خانه هایی می گذرد که بیشتر به خرابه شبیه است. باز هم دیالوگ ها منفی ۱۴ است و حتی این بار آدم های لختی هستند.
* دنیای آدم ها: در بخشی از گفتگو با کاهانی درباره آدم های این فیلم گفتگو کرده ایم و او صحه گذاشته که این بار آدم ها ترحم برانگیزترند. شاید دلیل اصلی اش این باشد که اتفاقات در بستر کلی تری می گذرد و مواردی مثل زن مطلقه، مرد بیکار، آدم های فقیر و ... را دربر می گیرد. این بار هم می بینیم بعضی آدم ها می خواهند از دیگران سوء استفاده کنند؛ مثل خسروی که به سمیرا نظر دارد یا حامد که اتاقک صابر را رها نمی کند واز دوستانش دزدی می کند.
* شخصیت جذاب: حامدبا بازی بابک حمیدیان آدم روی مخی است، جلوی پیشرفت زنش را می گیرد اما در یک تک سکانس (نشئگی) فیلم را مال خود می کند. چندی پیش درباره تسلط کاهانی و توانایی حمیدیان برای خلق این صحنه نوشتیم.
* فرامتنی: به نظر می رسید اعتراضات کاهانی محدود به مسئولان سینمایی دولت قبل باشد. او به نشانه اعتراض ممیزی های وارد شده بر فیلمش روز ۲۳ دی سال پیش نشستی برپا کرد و باز هم از سانسور و ممیزی گله کرد: «اصلاحیه اولی که به فیلم من وارد شد ۱۶ مورد بود که آقای خانی به عنوان مجری طرح فیلم پیگیر آن بودند و اگر اصلاحات را می پذیرفتم فیلمم اکران می شد. تایم فیلم من ۷۶ دقیقه است و اگر آن را کم کنند دیگر سینمایی نیست.»
فیلم الان روی پرده است اما تیزر تلویزیونی ندارد، برای همین چند وقتی است تیزرهای آن از یکی از شبکه های ماهواره ای پخش می شود. همین اتفاق باعث شده سازمان سینمایی دنبال قانونی کردن پخش تیزر از شبکه های ماهواره ای باشد.
پ
نظر کاربران
فضاي فيلم هاش ازار دهنده اس